چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صدها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم میکند که وارد فضاهای مسکوت بشویم. یکی از موضوعهایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ ب چکیده کامل
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صدها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم میکند که وارد فضاهای مسکوت بشویم. یکی از موضوعهایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ با اندیشههای اقلیتهای مذهبی در ایران است. زویا پیرزاد نویسنده رمانهای چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم از جمله نویسندگان موفق ایران است که توانسته جایگاه مناسبی در میان خوانندگان و منتقدان به دست آورد. این رمانها علاوه بر ارزشهای ادبی و هنری خود، از این نظر نیز شایسته بررسیاند که نخستین رمانهای فارسیاند که به دست نویسندهای ارمنی نوشته شده؛ ماجراهایشان در محیطی ارمنی زبان میگذرند و یکی از تمهایشان مناسبات یک جامعه قومی بسته با جامعه بزرگ محاط بر آن است. در این جستار سعی میشود که نقش رمانهای پیرزاد در آشنایی مردم با زندگی اقلیتها خصوصاً جامعه زنان آنها، بیشتر و بهتر نمایان گردد. در این راستا پایه کار بر اساس بررسی دو رمان ذکر شده گذاشته شده و در لابلای آن از دیگر آثار این نویسنده هم بیبهره نخواهیم بود.
پرونده مقاله
محمّدصادق گلپایگانی، ادیب، شاعر و خطّاط دورۀ قاجار و ملّاباشی حیدرقلی میرزا، فرزند فتحعلیشاه قاجار است. وی با نام شعریِ مدهوش، از جمله بهترین و مهمترین صاحب‎کمالان دیار گلپایگان به حساب میآید. مدهوش از شاعران دورۀ بازگشت ادبی محسوب میشود. او به غیر از فنون نظم و چکیده کامل
محمّدصادق گلپایگانی، ادیب، شاعر و خطّاط دورۀ قاجار و ملّاباشی حیدرقلی میرزا، فرزند فتحعلیشاه قاجار است. وی با نام شعریِ مدهوش، از جمله بهترین و مهمترین صاحب‎کمالان دیار گلپایگان به حساب میآید. مدهوش از شاعران دورۀ بازگشت ادبی محسوب میشود. او به غیر از فنون نظم و نثر، در علم عربی نیز مشهور بوده است. کلیّات مدهوش، مجموعه‎ای از منشآت، غزلیّات، مثنویّات، قصاید، رباعیّات و قطعات است و علاوه بر آن نوشته‎هایی تعلیمی و حکمی به نثر دارد که هنوز آنگونه که بایسته است، شناسانده نشدهاند. قصایدِ این مجموعه از نوع قصاید مدحی با زبانی روان و ساده و آرایههایی دلنشین است. سبک شعر مدهوش به دورههای غزنوی و سلجوقی نزدیک است. قصاید وی بیشتر به روش انوری و عنصری است و آنان بیشترین تأثیر را بر مدهوش داشتهاند؛ ولی سهم انوری در این اثرگذاری برجستهتر است. وی همچنین در به کارگیری واژههای کهن، به شعر فرّخی توّجه بیشتری داشته و در انتخاب ردیف، نگاه خود را به سوی دورههای نخست سبک خراسانی معطوف کرده است. شناخت و معرّفی ویژگیهای شعر مدهوش نیاز به مطالعه و بررسی آن از جنبههای مختلف دارد. انجام پژوهش و مطالعه دربارۀ این ویژگیها در عرصة تحقیقات ادبی از ضرورتها به حساب میآید. هدف از نگارش این تحقیق، بیان مختصاتی از سبک خراسانی، ویژگیهای شعر دورۀ بازگشت ادبی و نیز شعر مدهوش و میزان تأثیرپذیری و تقلید وی از شاعران سبک خراسانی است.
پرونده مقاله
کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداخته اند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای ان چکیده کامل
کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداخته اند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای انتزاعی می پردازد. طبیعی است که این رویکرد جز با تحلیل متن میسّر نمی شود. تحلیل متن، خود نیز به زمینه های دیگری مرتبط می شود که به کنشهای بیانی نویسنده یا شاعر و کنشهای القایی در میان خوانندگان منتهی میگردد. درک این مفاهیم نیز به دو شکل سریع و مؤخّر روی می دهد که هرکدام نیز رویکردهای دیگری را برمی انگیزند که به خواننده مرتبط می شوند. از این روی می توان چنین ادّعا کرد که هر متن ادبی بازنمای عینیِ گفتمان های انتقادیای است که در هر جامعه ای وجود دارد. جستار پیش رو با این پیش فرض که سرودههای پروین اعتصامی میتوانند بازخوردی از این ادّعا باشند، به بررسی شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی در برخی از سرودههای این شاعر پرآوازه اختصاص یافته است. پژوهندگان این مقاله با ارائة نمونههایی از این دو رویکرد، بر آن بودهاند تا نمودِ شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان را در سرودههای پروین اعتصامی نشان دهند. دستاورد تحلیلهای نگارندگان در این پژوهش بیانگر این واقعیّت است که عوامل بافتی و زبانی در سرودههای پروین، روابط پنهان میان قدرت و سوءاستفاده از آن، سلطه و نابرابریهای اجتماعی را آشکار میسازند.
پرونده مقاله
شعرسعید بیابانکی، صریح، انتقادی و متعهد است؛ در حقیقت شعر وی واکنشی به جهان پیرامون او، عقاید، تحولات و مناسبات اطراف اوست. بخش قابل توجهی از اشعار او در خدمت ادبیات متعهد به ویژه ادبیات آیینی و دفاع مقدس است که با بهرهگیری از ساختهای زبانی عامیانه و کنایی و ایجاد فراه چکیده کامل
شعرسعید بیابانکی، صریح، انتقادی و متعهد است؛ در حقیقت شعر وی واکنشی به جهان پیرامون او، عقاید، تحولات و مناسبات اطراف اوست. بخش قابل توجهی از اشعار او در خدمت ادبیات متعهد به ویژه ادبیات آیینی و دفاع مقدس است که با بهرهگیری از ساختهای زبانی عامیانه و کنایی و ایجاد فراهنجاریهای زبانی به شیوههای مختلف، شعر خود را متمایز از شعر همعصران خود نمودهاست و سبک شخصی و فردی را در اشعارش رقمزدهاست. در این پژوهش با رویکرد ساختاری و به شیوة توصیفی- تحلیلی به بررسی فراهنجاریهای شعر او پرداختهمیشود تا آن چه که سبک را در شعر او رقممیزند، مشخص نماید. در پایان آنچه حاصل این پژوهش است، بیان این مطلب است که وجهغالب وی در آشناییزدایی به شیوة ساخت ترکیبهای تازه، استفاده از ساختارهای عامیانه و کنایی که باعث ایجاد جنبة طنز و انتقاد در سخن اوست و مهارت و استادی در تضمین شعر شاعران دیگر؛ مؤلفههای مهم تعیین سبک شعر اوست.
پرونده مقاله
بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب ف چکیده کامل
بررسی وجوه روایتی پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی و روایت های مشابه بر پایه الگوی تزوتان تودوروف چکیده روایت شاه و کنیزک، عطف توجه به مولفه های درون ساختاری و نظام فکری مولوی، بنیادی ترین روایت مثنوی محسوب می شود. بی تردید، مولوی این روایت را از روایت های مشابه دیگر در ادب فارسی از جمله روایت فردوس الحکمه، نظامی عروضی در چهار مقاله، عطّار در مصیبت نامه و نظامی گنجه ای در اقبال نامه اقتباس کرده و با دخل و تصرف های منحصر به فرد خود، با بن مایه ای کاملا عرفانی، به شیوه ای بسیار نظام مند، گیرا و مؤثر بازتولید کرده است. در این پژوهش سعی شده است وجوه روایتی این حکایت ها بر پایه ی نظریه تزوتان تودوروف بررسی گردد تا از این رهگذر، مولفه های درون ساختاری حکایت ها که موجب گسترش و حرکت منطقی داستان ها می شوند، نشان داده شوند و بدینوسیله عوامل بنیادین شکل گیری داستان ها مشخص گردند و در نهایت آشکار شود که بسامد هر یک از وجوه روایتی در داستان ها به چه میزان است که این مهم خود ساختار نهایی حکایت را نشان خواهد داد. کلیدواژه ها: روایت، روایت شناسی، وجوه روایتی، تزوتان تودوروف، مثنوی، شاه و کنیزک.
پرونده مقاله
چکیده آثار شناختهشدة عرفانی، گسترة وسیعی از ادبیّات ایران را در برمیگیرد؛ این گستره هنوز آثار ناشناختهای را از بزرگان این سرزمین در خود نهفته دارد که احیا و معرّفی آنها بر عهدة ادبپژوهان است. نسخة مورد بررسی، ترجمه و شرح مفصّلی است به زبان فارسی بر رسالة طبّالقلوب چکیده کامل
چکیده آثار شناختهشدة عرفانی، گسترة وسیعی از ادبیّات ایران را در برمیگیرد؛ این گستره هنوز آثار ناشناختهای را از بزرگان این سرزمین در خود نهفته دارد که احیا و معرّفی آنها بر عهدة ادبپژوهان است. نسخة مورد بررسی، ترجمه و شرح مفصّلی است به زبان فارسی بر رسالة طبّالقلوب علاءالدّین محمّد نقشبندی، آخرین پیر نقشبندی که به قلم فخرالدّین مظهر، از علما، فقها و منسوبان علاءالدین محمّد نقشبندی در سقز کردستان، در اوایل قرن 14 به رشتة تحریر درآمد. این پژوهش با بهرهگیری از شیوة توصیفی- تحلیلی به بررسی این نسخه پرداخته و نیز ویژگیهای زبانی، ارزشهای ادبی و فکری آن را مورد تحلیل قرار داده است. شرح رساله، نثری است روان، آمیخته به نظم، آراسته به آیات و احادیث، اصطلاحات عرفانی و ترکیبهای گیاهشناسی و طبی. یافتههای تحقیق نشانگر آن است که این اثر ادبی متأثر از ادبیّات دورة بازگشت و نثر سعدی در گلستان است و از نظر زبانی از قواعد زبان عربی تأثیر پذیرفته و کهنگی واژگان و کلامش به سبب وفاداری به شیوة عرفای سلف است.
پرونده مقاله
فمینیسم بعنوان یک جنبش اجتماعی، از یک سو ریشه در نگاه جدید غرب به انسان و تعریف مردانه از آن دارد و از سویی دیگر تهاجم به حرمت، کرامت و حقوق دنیوی زنان پس از رنسانس بویژه در قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی است.ارتباط ایران با جهان غرب و آشنایی آنان با وضعیت فرهنگی – ا چکیده کامل
فمینیسم بعنوان یک جنبش اجتماعی، از یک سو ریشه در نگاه جدید غرب به انسان و تعریف مردانه از آن دارد و از سویی دیگر تهاجم به حرمت، کرامت و حقوق دنیوی زنان پس از رنسانس بویژه در قرن پانزدهم تا هجدهم میلادی است.ارتباط ایران با جهان غرب و آشنایی آنان با وضعیت فرهنگی – اجتماعی متفاوت زنان در اروپا و آمریکا و بوجود آمدن دیدگاه های روشنفکری درباره زنان، مهمترین زمینه های شکل گیری جریان فمینیسم در ایران را فراهم ساخت. نویسندگان در این دوره بدنبال آشکار ساختن این واقعیت بودند که وضع زنان جامعه چیزی متفاوت از وضع خوشایند زنان اروپایی استو تصویر زندگی و جایگاه زنان اروپایی و غربی برای آنها بیشتر شبیه یک رویا بود تا واقعیت. محمدصادق چوبک نیز بعنوان نویسنده متهد آن روزگار به جای پرداختن به جهان ایده آل فمینیست های تند رو یا کند رو، به بیان واقعیت های موجود در جامعه می پرداخت و جایگاه واقعی زنان را ترسیم می کرد. زنان در داستان های مجمعه ی خیمه شب بازی چوبک زنانی از طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و یا دارای پست و منصب های حساس نیستند بلکه زنانی واقعی و متعلق به قشر پایین و متوسط جامعه هستند که اغلب ناچارند برای تأمین مایحتاج زندگی یا در خانه ارباب کلفتی کنند و یا در رخت شورخانه ها و مردشورخانه ها و فاحشه خانه ها برای اندک درآمدی هر دوز و کلکی را دستاویز خود سازند.
پرونده مقاله