-
حرية الوصول المقاله
1 - ارزیابی زیست¬پذیری در بافت¬های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه 4 کلانشهر تبریز)
محمدعلی شهرامی فر علیرضا استعلاجی محمدرضا رضوانیزمینه و هدف: ایده شهر زیست¬پذیر در بافت¬های فرسوده شهری عمدتاً بر خلق محله¬های پایدار و زیست¬پذیری این بافت¬ها تأکید دارد. زیست پذیری نقش حیاتی در رشد و توسعه شهرها و کیفیت زندگی شهروندان دارد. شناسایی و درک نیازهای شهروندان و زندهسازی این سکونتگاهها باعث بهبود کیفیت أکثرزمینه و هدف: ایده شهر زیست¬پذیر در بافت¬های فرسوده شهری عمدتاً بر خلق محله¬های پایدار و زیست¬پذیری این بافت¬ها تأکید دارد. زیست پذیری نقش حیاتی در رشد و توسعه شهرها و کیفیت زندگی شهروندان دارد. شناسایی و درک نیازهای شهروندان و زندهسازی این سکونتگاهها باعث بهبود کیفیت زندگی و ارتقای زیست¬پذیری در این بافت¬ها می¬شود. روش بررسی: پژوهش حاضر با بهره¬گیری از تکنیک تصمیم¬گیری چند معیاره ویکور و با هدف ارزیابی زیست¬پذیری نواحی منطقه چهار کلانشهر تبریز صورت گرفته است. پس از استخراج عوامل دخیل در زیست¬پذیری در سطح ناحیه با بهره¬گیری از نظرات متخصصین مولفه¬ها در 5 بعد، شناسایی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از تکنیک¬های آنتروپی شانون، ویکور و از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. یافته¬ها: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ناحیه پنج و چهار در ابعاد اجتماعی، خدمات و زیرساخت¬های شهری و کالبدی- فضایی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. ناحیه سه تنها در بعد کالبدی- فضایی در وضعیت کاملا مطلوبی واقع شده و در سایر شاخص-های مورد بررسی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین ناحیه دو و یک در اغلب شاخص¬های مورد مطالعه در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار دارد. بحث و نتیجه¬گیری: یافته¬ها حاکی از آن است که نواحی پنجگانه منطقه چهار کلانشهر تبریز از نظر شرایط اجتماعی، اقتصادی، خدمات و زیرساخت شهری، کالبدی- فضایی و زیست محیطی، بالاتر از سطح متوسط میانگین جامعه آماری قرار دارد و بنابراین از نظر زیست¬پذیری در وضعیت نسبتا مطلوبی می¬باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - Requirements for Flexible Housing Design in Worn-out Urban Fabrics (Case Study: Shaheed Maghoul Neighborhood located in the Worn-out Fabric of District 6 of Mashhad, Iran)
Neda Rafati Sokhangoo Vahid Ahmadi Mohsen Tabassi Seyed Moslem SeyedalhosseiniAs the most human subject of architecture, housing and residential environments meet various needs of people and provide peace, health, nurture, and self-improvement [1]. Housing must be flexible to the circumstances growing or moving families face. Providing housing in أکثرAs the most human subject of architecture, housing and residential environments meet various needs of people and provide peace, health, nurture, and self-improvement [1]. Housing must be flexible to the circumstances growing or moving families face. Providing housing in worn-out urban fabrics deals with particular conditions. The Shaheed Maghoul Neighborhood is one of the worn-out fabrics of District 6 of Mashhad, where ethnic diversity can be witnessed. There are numerous non-Mashhadi individuals who did not build their houses and were forced to choose the pre-built residential units for living. The failure of the residential units to fulfill the needs of the residents through different stages of life brings about population relocation, followed by identity loss of the fabric. Flexibility is a proper response to solve housing in worn-out fabrics. In this study, which uses an applied objective and analytical methods, flexible housing provision strategies were initially identified. Next, the preferences of people of various ethnicities for changes to improve living conditions were introduced through a survey method in the study area. Considering the type of life stage people were in, strategies regarding flexibility were identified. According to research results, the cultural characteristics of people living in the urban fabric favor different strategies to meet housing needs in all life periods. Thus, to decrease housing problems in worn-out urban fabrics, attention to cultural and ethnic differences will be fundamental to the effectiveness of the design. However, the divisibility of units in worn-out urban fabrics is suggested among all flexibility strategies. In general, the research results can serve as a guide to enhancing housing quality in worn-out fabrics. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - شناسایی تجربه زیسته، دیدگاهها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری
مریم ملکی مهرداد نوابخش میثم موسائی علی بقایی سرابیاین پژوهش، با هدف شناسایی تجربه زیسته، دلایل و انگیزههای مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی - کمی با بهرهگیری از رهیافت توصیفی – تحلیلی است. در ساحت کمی ن أکثراین پژوهش، با هدف شناسایی تجربه زیسته، دلایل و انگیزههای مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی - کمی با بهرهگیری از رهیافت توصیفی – تحلیلی است. در ساحت کمی نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای استفاده و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 368 نفر تعیین و در ساحت کیفی جهت فهم تجربه زیسته ساکنین بافت از گراندد تئوری که دارای ویژگیهای منحصر به فرد بوده و زمینهساز شکلگیری نگاه متفاوت در جامعهشناسی شهری است که در تحقیقات داخلی مغفول مانده است. یافته‎های پژوهش گویای آن است که عوامل موثر بر مشارکت مردمی از قبیل اعتمادسازی، تمایل به مشارکت و امکانات در ساماندهی محلات فرسوده تهران نقش موثری داشته، در ساحت کمی، از مجموع 368 پاسخدهنده بیشترین سهم مشارکتی در گروه سنی 30 تا 50 سال (76 درصد) و اکثریت جنسیتی مردان (89 درصد) بود. نظریات جامعهشناسی بالاتر بودن سطح مشارکت مردان را برخواسته از ساختارهای فرهنگی سنتی ساکنین مبنی بر نادیده گرفتن نقش زنان است. میانگین میزان مشارکت، آگاهی و اطلاع‎رسانی و توانمندسازی به ترتیب 2.10 و 2.27 و 2.35 است که از حد وسط طیف لیکرت (3) کمتر است که این میزان از عدم کارآمدی و هدفگذاری برنامههای توسعه پنجم و ششم است. در ساحت کیفی، میزان مشارکت ساکنین قدیمی به دلیل بیشتر بودن تجربه زیسته از سکونت و داشتن حس تعلق بیشتر به واسطه مالکیت بر املاک تجاری و مسکونی انتخاب شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - شناسایی تجربۀ زیسته، دیدگاهها، دلایل و انگیزههای مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسودۀ شهری
مریم ملکی مهرداد نوابخش میثم موسائی علی بقایی سرابیبافتهای فرسوده که زمانی محور تمرکز جمعیت و اقتصاد بودند امروزه به نقاطی کمبازده در تعاملات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شدهاند که نیازمند مداخله برای بهسازی و نوسازی هستند. در پژوهش حاضر، باهدف شناسایی تجربۀ زیسته، دیدگاهها، دلایل و انگیزههای مردم از مشارکت در بهسازی و أکثربافتهای فرسوده که زمانی محور تمرکز جمعیت و اقتصاد بودند امروزه به نقاطی کمبازده در تعاملات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شدهاند که نیازمند مداخله برای بهسازی و نوسازی هستند. در پژوهش حاضر، باهدف شناسایی تجربۀ زیسته، دیدگاهها، دلایل و انگیزههای مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از شهر تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی- کمی (پرسشنامه و مصاحبه) با بهرهگیری از رهیافت توصیفی–تحلیلی است. در ساحت کمی از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای استفاده شد و با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و فرمول کوکران حجم نمونه 368 نفر تعیین شد و در ساحت کیفی جهت فهم تجربۀ زیستۀ ساکنین بافت و توصیف آن از روش گراندد تئوری که دارای ویژگیهای منحصر به فرد بوده و زمینهساز شکلگیری نگاه متفاوت و جدید در بررسی موضوعات جامعهشناسی شهری میگردد و از سویی در تحقیقات و تجارب داخلی مغفول مانده استفاده شد، لذا با بهرهگیری از این روش و نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری 15 نفر جمعیت پژوهشی تعیین گردید. یافته‎های پژوهش گویای آن است که عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی از قبیل اعتمادسازی، تمایل به مشارکت و امکانات و خدمات در ساماندهی محلات فرسوده شهر تهران نقش مؤثری داشته، بهگونهای که در ساحت کمی، از مجموع 368 پاسخدهنده بیشترین سهم مشارکتی در گروه سنی بین 30 تا 50 سال (76 درصد) و با اکثریت جنسیتی مردان (89 درصد) بود. بر اساس نظریات کنش و مشارکت بالاتر بودن سطح مشارکت مردان برخاسته از ساختارهای فرهنگی سنتی ساکنین مبنی بر حذف و یا کمرنگ بودن نقش زنان است که بالتبع ضمن عدمآگاهی به طور مستقیم بر سطح مشارکت آنها اثرگذار است. میانگین میزان مشارکت، آگاهی و اطلاع‎رسانی و توانمندسازی پاسخدهندگان به ترتیب 2.10و 2.27 و 2.35 است که از حد وسط طیف لیکرت (3) کمتر است که این میزان از عدم کارآمدی و هدفگذاری برنامههای توسعه پنجم وششم است. در بخش ساحت کیفی، میزان مشارکت ساکنین قدیمی به دلیل بیشتر بودن تجربۀ زیسته از سکونت در محلات و دارابودن حس تعلق بیشتر به دلیل مالکیت بر املاک تجاری و مسکونی انتخاب شدند، زیرا اشراف جامعتری از فرایند اجرای برنامهها در این محلات دارند. احصاء نظرات و یافتهها نشان داد بدون در نظر گرفتن نقش و سهم مشارکتی ساکنین بافت در بهسازی و نوسازی نمیتوان امید چندانی به اثربخشی فعالیت برنامهها داشت. تفاصيل المقالة