• فهرس المقالات the proletariat

      • حرية الوصول المقاله

        1 - دراسة الوظائف الاجتماعیة فی روایتی «السنوات الغائمة» و«عناقید الغضب» علی أساس النقد التکوینی
        لیلا سلطانی عبدالحسین فرزاد امیرحسین ماحوزی
        النهج التکوینی والنقد التکوینی والنظریة البنائیة للوسیان غولدمان(1913-1970م) هی واحدة من البحوث الإنسانیة للنقد الأدبی المعاصر والتی تحاول الکشف عن القوانین الخفیة التی تحکم کافة العلاقات الإنسانیة. یتمثل الهدف الرئیسی لغولدمان فی النقد فی تحقیق نظرة عالمیة للعمل وعلاقت أکثر
        النهج التکوینی والنقد التکوینی والنظریة البنائیة للوسیان غولدمان(1913-1970م) هی واحدة من البحوث الإنسانیة للنقد الأدبی المعاصر والتی تحاول الکشف عن القوانین الخفیة التی تحکم کافة العلاقات الإنسانیة. یتمثل الهدف الرئیسی لغولدمان فی النقد فی تحقیق نظرة عالمیة للعمل وعلاقته بفئة اجتماعیة معینة. فی روایة عناقید الغضب، ینتقد الکاتب الأمریکی جون ستایبنیک(1930م) الظلم فی مجتمع العمل والأزمة الاقتصادیة الأمریکیة، ولهذه الروایة الکثیر من القواسم المشترکة مع روایة السنوات الغائمة لدرویشیان(1991م)، والتی تقدم أیضاً نظرة فاحصة علی الطبقات الدنیا من المجتمع فی عهد رضاخان، بالاعتماد علی أدب العمال والأضرار الاجتماعیة لإصلاح ذوی الدخل المنخفض. السبب الرئیسی للتمایز بین السنوات الغائمة من وجهة النظر الاجتماعیة مقارنة بروایة عناقید الغضب هو التمثیل الکامل لحیاة الشخصیات الجدلیة التی لم یتم التعبیر عنها بشکل کامل فی عناقید الغضب، حیث تم تقدیم صورة واضحة عن حیاة الأفراد الجدلیین. وبالتالی فإن السنوات الغائمة تکشف حیاة البرولیتاریا فی الفترة الحاسمة لصراع ما قبل الثورة الإسلامیة. تعبر السنوات الغائمة عن المسیرة الطویلة المحفوفة بالمخاطر لأشخاص فقراء وکیفیة الوصول إلی الوعی الطبقی، بینما لا یزال أبطال عناقید الغضب فی بدایة وعیهم الطبقی. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی شیءوارگی در آثار زویا پیرزاد با تأکید بر رویکرد جورج لوکاچ
        ندا یانس کامران پاشایی فخری پروانه عادل زاده
        واژۀ شیء وارگی[1] که در اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت، مفهوم بت انگاری کالا در نظام سرمایه داری است که بن مایه اصلی اندیشه جورج لوکاچ[2] است. اولین دلالت های خود را از مفاهیم بیگانگی[3] و بت انگاری کالای[4] مارکس[5] و مفهوم عقلانی شدن[6] وبر[7] می یابد و مکتب فرانکفورت أکثر
        واژۀ شیء وارگی[1] که در اندیشه مارکسیسم غربی پا گرفت، مفهوم بت انگاری کالا در نظام سرمایه داری است که بن مایه اصلی اندیشه جورج لوکاچ[2] است. اولین دلالت های خود را از مفاهیم بیگانگی[3] و بت انگاری کالای[4] مارکس[5] و مفهوم عقلانی شدن[6] وبر[7] می یابد و مکتب فرانکفورت با تعبیر عقلانیت مدرن به عقلانیت ابزاری این نقد را ادامه می دهد. این جستار با تکیه بر اندیشه لوکاچ در زمینه شناخت کلیت واقعیت اجتماعی، از طریق تعامل دوسویه فرهنگ و جامعه به بررسی شیء وارگی در آثار نویسنده معاصر زویا پیرزاد پرداخته است. توجه نویسنده به مسائلی چون بی توجهی به طبقه کارگر، تلاش طبقه کارگر برای احقاق حقوق از دست رفته و مسائلی از این دست در این رمان ها نمود دارد. نویسنده حامی طبقه کارگر و مخالف طبقه سرمایه دار و پرولتاریا است. رمان های پیرزاد، داستان زندگی افرادی است که در سطح پایین جامعه زندگی می کنند. طبقه زحمتکشی که در جامعۀ سرمایه داری تحت سلطه نظام سرمایه داری حاکم بر جامعه است. شخصیت های رمان که نمونه کوچکی از جامعه بیرون نیز هست، همگی به طبقه فرودستی تعلق دارند که به دنبال دستیابی به حقوق تضییع شده شان هستند. نویسنده به واسطه قهرمان داستان هایش به انتقاد از نظام سرمایه داری برخاسته است. تفاصيل المقالة