-
حرية الوصول المقاله
1 - تعیین مؤلفههای اصلی در بهرهوری مصرف آب لوبیا، کنجد و ذرت در پاسخ به کاربرد هیدروژل سوپرجاذب رطوبت
محسن جهان محمد بهزاد امیریپژوهشی در سال زراعی 95-1394 در دانشگاه فردوسی مشهد به‎صورت کرت‎های خرد شده در قالب طرح پایه‎ی بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار به تفکیک برای سه گیاه لوبیا، کنجد و ذرت انجام شد. سطوح آبیاری (تأمین 50 و 100 درصد نیاز آبی گیاهان مورد مطالعه) در کرتهای اصلی أکثرپژوهشی در سال زراعی 95-1394 در دانشگاه فردوسی مشهد به‎صورت کرت‎های خرد شده در قالب طرح پایه‎ی بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار به تفکیک برای سه گیاه لوبیا، کنجد و ذرت انجام شد. سطوح آبیاری (تأمین 50 و 100 درصد نیاز آبی گیاهان مورد مطالعه) در کرتهای اصلی و کاربرد و عدم کاربرد هیدروژل سوپرجاذب رطوبت در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در لوبیا متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد ماده‎ی خشک، وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، سرعت رشد محصول و میزان نیتروژن، فسفر و پی‎اچ خاک در مؤلفه اول و متغیرهای شاخص سطح برگ، شوری خاک و کارآیی مصرف آب در مؤلفه دوم قرار گرفتند. در کنجد، متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد ماده‎ی خشک، وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، سرعت رشد محصول و میزان فسفر و پی‎اچ خاک روی مؤلفه اول و متغیرهای شاخص سطح برگ، نیتروژن خاک، شوری خاک و کارآیی مصرف آب روی مؤلفه دوم بیشترین بار را داشتند. در ذرت، متغیرهای عملکرد دانه، عملکرد ماده‎ی خشک، وزن دانه در بوته، ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، میزان نیتروژن و پی‎اچ خاک روی مؤلفه اول و متغیرهای فسفر خاک، شوری خاک و کارآیی مصرف آب روی مؤلفه دوم دارای بیشترین بار بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسي رابطه تغييرات سطح تالاب شادگان و EC آب تالاب در طي زمان با استفاده از تصاوير ماهوارهاي و روشهاي زمينآماري
بهمن یارقلی یاسمن سمائیمقدمه و هدف پژوهش: تالابها بهواسطهي برخورداري از کارکردهاي مثبت محيطزيستي و ارائه خدمات مستقيم و غيرمستقيم به جوامع بشري و نيز بهعنوان يک دارايي، بسيار حائز اهميت هستند. اين امر باعث شده در جوامع مختلف توجه فزايندهاي براي احيا و نگهداري آنها صورت گيرد. تالاب شادگ أکثرمقدمه و هدف پژوهش: تالابها بهواسطهي برخورداري از کارکردهاي مثبت محيطزيستي و ارائه خدمات مستقيم و غيرمستقيم به جوامع بشري و نيز بهعنوان يک دارايي، بسيار حائز اهميت هستند. اين امر باعث شده در جوامع مختلف توجه فزايندهاي براي احيا و نگهداري آنها صورت گيرد. تالاب شادگان تالابي است با آب شيرين –شور و لبشور و سالانه حدود 900 ميليون مترمکعب از منابع آبي جراحي وارد شادگان ميشود. متأسفانه اين تالاب بهواسطه فعاليتهاي توسعهاي پيرامون آن، افزايش ورود آلايندهها و کاهش جريانهاي شيرين ورودي، با تهديد جدي روبرو است. برداشتهاي بيرويه از منابع آب تالاب و تخليه زبالههاي شهري درون محدودهي آن در کنار تکهتکه کردن تالاب بهواسطه احداث جادهها، ايجاد ايستگاههاي تقويت فشار برق، گاز و لولهگذاري نفت و نيز ايجاد صنايعي چون نوپانسازي، الکلسازي و کشت و صنعت نيشکر که پساب خود را درون تالاب تخليه ميکنند، همه و همه در نابودي اين تالاب نقش داشته و دارند. ارزش اقتصادي تالابها از يکسو و تنظيم آب و هوا، جلوگيري از سيل، حفاظت از تنوع گياهي و جانوري، زيبايي و جاذبههاي بصري ذاتي تالاب، جاذبههاي توريستي و ايجاد فضايي براي زندگي پرندگان مهاجر و مکاني غني براي بررسيهاي تحقيقاتي و علمي از سوي ديگر از مهمترين موضوعات موردتوجه در يك تالاب است. توسعه طرحهاي منابع آب و تنظيم جريان رودخانهها اغلب بهعنوان جديترين تهديد براي پايداري اکولوِژيکي رودخانه و تالابها شناختهشده است. مواد و روشها: با توجه به اهميت تالاب شادگان از جهات مختلف، در اين پژوهش با استفاده از شاخص هدايت الکتريکي، روند تغييرات شوري آب در سطح اين تالاب را در پنج دهه اخير پهنهبندي و تحليل شد و در نهايت رابطه ميان مساحت و شوري آب در سطح اين تالاب مهم به دست آمد. همچنين با استفاده از دادههاي هدايت الکتريکي 23 ايستگاه موجود در سطح تالاب و با کمک تصاوير ماهوارهاي و تکنيکهاي سنجش از دور و روش درونيابي IDW به بررسي تغييرات اين شاخص در مدت ذکرشده پرداخته شد که منجر به يک رابطه رياضي شد. نتايج و بحث: بر اساس نتايج تحقيق، فعاليتهاي انساني بالادست، بهويژه سدسازي و طرحهاي توسعه کشاورزي، تأثير زيادي بر کميت و کيفيت تالاب داشته است. با تغييرات اقليمي و خشکسالي، اين اثرات تشديد شده و منجر به کاهش سطح تالاب و همچنين افزايش شوري آب تالاب شده است. اين تغييرات را ميتوان هم از نظر ابعاد زماني و هم از نظر مکاني مشاهده کرد. متعاقباً، نتايج بيانگر روند افزايش شوري از بخش هاي جنوبي به سمت شمال و همچنين نمود بيشتر افزايش شوري در قسمت هاي جنوبي در اثر کاهش جريان آب شيرين ورودي ( تابيش از دو برابر) نيز ميباشد. بر اساس نتايج، سه سطح شوري در تالاب وجود دارد: شور، لبشور و فوق شوري و افزايش شوري در هر سه پهنه مشاهده ميشود. نتايج و معادلات حاضر بعنوان يک دستاورد مورد استفاده مديران آب و محيط زيست بوده و آنها ميتوانند با اندازهگيري وسعت تالاب با استفاده از فناوري هاي مختلف، EC آب در ايستگاههاي کليدي و شاخص و در نهايت در سطح تالاب را تخمين بزنند. و يا برعکس با مشخص بودن EC، وسعت تالاب را برآورد کنند. بنابراين با گذشت زمان، سطوح و مناطق شور و فوق شوري گسترش يافته و سطح آب شور کاهش يافته است. انتظار ميرود که اين روند در طول زمان ادامه يابد و در نتيجه آب نمک دريا به سمت تالاب پيش برود و ميزان شوري در آن افزايش يابد. نتيجهگيري: بر اساس اين مطالعه، با توجه به رابطه بين شوري و سطح تالاب و همچنين مساحت آبي تالاب، ميتوان شوري آن را در سه پهنه تخمين زد. با اندازهگيري شوري آب در چندين ايستگاه کليدي در هر يک از سه منطقه، ميتوان سطح آب تالاب را تخمين زد. در پايش، مديريت و حفاظت کيفي تالاب و در نتيجه گونه هاي آن، اين معادله و روابط آن ميتوانند نقش مهمي ايفا کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تغییرپذیری مکانی ویژگیهای کیفی آبهای زیرزمینی با استفاده از زمین آمار (مطالعه موردی: دشت سگزی، اصفهان)
زهرا اژدری سید زینالعابدین حسینیزمینه و هدف: آگاهی از میزان تغییرات شیمیایی آبهای زیرزمینی و پهنهبندی آنها نقش مهمی در مدیریت بهینه آب های زیرزمینی یک منطقه ایفا میکند. روشهای مختلفی برای مطالعه و پهنهبندی ویژگیهای شیمیایی آبهای زیرزمینی وجود دارد که انتخاب روش مناسب بسته به هدف، شرایط منطقه و أکثرزمینه و هدف: آگاهی از میزان تغییرات شیمیایی آبهای زیرزمینی و پهنهبندی آنها نقش مهمی در مدیریت بهینه آب های زیرزمینی یک منطقه ایفا میکند. روشهای مختلفی برای مطالعه و پهنهبندی ویژگیهای شیمیایی آبهای زیرزمینی وجود دارد که انتخاب روش مناسب بسته به هدف، شرایط منطقه و وجود آمار و اطلاعات دارد. روشهای زمینآماری وGIS میتوانند در این راستا ابزار مفیدی باشند. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات مکانی کیفیت آب زیرزمینی و انتخاب بهترین روش پهنه بندی جهت مدیریت منابع آب زیرزمینی دشت سگزی است. روش بررسی: در این مقاله، توزیع آلایندههای کیفیpH, TDS, Hco3, EC, Ca, Mg, TH, Na وSo4 در سطح آبهای زیرزمینی دشت سگزی شهرستان اصفهان با استفاده از روش معین عکس فاصله و روشهای زمینآماری تخمینگر توابع شعاعی، تخمینگر موضعی، تخمینگر عام و روش کریجینگ معمولی در نرمافزارARCGIS9.3 مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس نمونههای آب زیرزمینی 445 چاه، چشمه و قنات مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی واریوگرام و مشخص شدن مکانی بودن تغییرات پارامترهای مورد بررسی، اقدام به میانیابی پارامترها شد و با استفاده از فن ارزیابی متقابل و ریشه دوم میانگین مربع خطا، بهترین مدل ارزیابی با کمترین مقدار RMSE انتخاب شد. یافتهها: نتایج نشان داد که کلیه پارامترها با استفاده از روش کریجینگ معمولی کمترین مقدار RMSE را داشته است و جهت تهیه نقشه توزیع مکانی پارامترهای کیفیت آب زیرزمینی از این روش استفاده شد. نتایج پهنهبندی نشان داد که پارامترهای Na, Ca, Mg, So4, Hco3, pH به لحاظ شرب بدون محدودیت و پارامترهای EC, TH وTDS محدودیت ایجاد کردهاند. نتایج بیانگر استفاده بیش از حد منابع آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج استفاده از کریجینگ معمولی به دلیل دقت بیشتر و محاسبات کمتر در بین روشهای مختلف درونیابی برای پهنهبندی کیفیت آب زیرزمینی توصیه میشود. همچنین مدیریت منابع آب با استفاده از نتایج تحقیق قابل دسترس خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل فضایی پارامترهای شیمیایی مؤثر در کیفیت آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و مدلهای زمینآماری (مطالعۀ موردی: دشت بیضاء- زرقان)
حسین بهزادی کریمی کمال امیدوارهدف از این مطالعه، تعیین مهمترین پارامترهای شیمیایی مؤثر در کیفیت آبهای زیرزمینی دشت بیضاء-زرقان استان فارس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و برآورد توزیع مکانی پارامترهای کیفی به کمک تحلیلگر زمینآماری در نرمافزار ArcGIS است. ابتدا دادههای 12 پارامتر کیفی آب مربوط أکثرهدف از این مطالعه، تعیین مهمترین پارامترهای شیمیایی مؤثر در کیفیت آبهای زیرزمینی دشت بیضاء-زرقان استان فارس با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و برآورد توزیع مکانی پارامترهای کیفی به کمک تحلیلگر زمینآماری در نرمافزار ArcGIS است. ابتدا دادههای 12 پارامتر کیفی آب مربوط به 27 حلقه چاه در تابستان سال 1392 جمعآوری گردید. پس از نرمالسازی دادهها، با استفاده از روش تحلیل عاملی (FA)، سه عامل سختی، شوری و اسیدیته آب که در مجموع 90% کل واریانس دادهها را شامل میشدند؛ استخراج گردید. سهم متغیرها در هر عامل بعد از عمل چرخش واریماکس مشخص شد و از هر عامل، دو پارامتر که بیشترین همبستگی معنیدار را با عامل خود برقرار نمودند، تعیین گردید. بنابراین از عامل اول، پارامترهایTH وMg ، از عامل دوم، متغیرهایSAR و Na و از عامل سوم، عناصر pH و HCO3 بهعنوان مهمترین پارامترهای مؤثر در کیفیت آب زیرزمینی منطقه انتخاب شدند. نتایج حاصل از روشهای قطعی و زمینآماری برای برآورد پارامترهای فوق به کمک معیار آماری ریشۀ دوم میانگین مربعات خطا (RMSe) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای همه متغیرها بهجز pH، روش کوکریجینگ مناسبتترین روش است. برای TH و Mg مدل جی- بسل، برای SAR و Na مدل رشنال کوادریک، برای HCO3 مدل نمایی و برای pH روش معکوس فاصله وزنی به توان 1، از کمترین خطا و بیشترین دقت نسبت به سایر روشهای میانیابی برخوردار میباشند. نقشههای پهنهبندی مکانی پارامترهای فوق بیانگر آن است که میزان پارامترهای TH، Mg، SAR وNa در نواحی جنوب شرقی به بیشترین و در شمال دشت به کمترین غلظت خود میرسد. مقدار pH در منطقۀ بانش واقع در شمال دشت، نسبت به سایر مناطق بیشتر است و از لحاظ غلظت HCO3، نواحی شمال شرق و جنوب منطقه در شرایط نامناسبی قرار دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تغییرات کاربری اراضی و ارتباط آن با سطح آبهای زیرزمینی (مطالعه موردی: دشت اردبیل)
صیاد اصغری سراسکانرود احسان قلعه الهامه عبادیپیشینه و هدف آب های زیرزمینی مهم ترین منبع آب شیرین جهان هستند. آب آشامیدنی دو میلیارد نفر مستقیماً از آب های زیرزمینی تأمین می شود و برای آبیاری بزرگ ترین بخش تهیه غذا در جهان استفاده می شود. برداشت بی رویه مخازن آب زیرزمینی موجب گردیده که میزان تغذیه آبخوان جواب گوی أکثرپیشینه و هدف آب های زیرزمینی مهم ترین منبع آب شیرین جهان هستند. آب آشامیدنی دو میلیارد نفر مستقیماً از آب های زیرزمینی تأمین می شود و برای آبیاری بزرگ ترین بخش تهیه غذا در جهان استفاده می شود. برداشت بی رویه مخازن آب زیرزمینی موجب گردیده که میزان تغذیه آبخوان جواب گوی برداشت نبوده و سطح آب زیرزمینی افت نماید. افت سطح آب زیرزمینی مشکلاتی همچون خشک شدن چاههای آب، کاهش دبی رودخانه و آب دریاچه ها، تنزیل کیفیت آب، افزایش هزینه پمپاژ و استحصال آب و نشست زمین را به دنبال دارد. آگاهی از تغییرات تراز آب به منظور شناخت از وضعیت سفرههای آب زیرزمینی و مدیریت بهینه آن ضرورت دارد. با ارزیابی نوسان سطح آب زیرزمینی میتوان از آن در مدیریت منابع آب استفاده نمود. یکی از کاربردهای عمده سنجش از دور کشف و تعیین تغییرات کاربریهای اراضی است. با استفاده از سنجش از دور، امکان بررسی و شناسایی پدیدههای مختلفی وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربری های مختلف بر روی سطح تراز آبهای زیرزمینی با استفاده از روش های زمین آماری درونیابی و همچنین روش طبقه بندی شیءگرا برای استخراج نقشه کاربری اراضی می باشد.مواد و روش ها دشت اردبیل یک دشت میان کوهی که در شمال غرب ایران و در شرق فلات آذربایجان جای گرفته است. این دشت به وسعت 990 کیلومترمربع در بین ارتفاعات بلند اطرافش محصور شده است و از لحاظ تقسیمات سیاسی شامل قسمتهایی از شهرستان های اردبیل و نمین می شود. دادههای مورد استفاده در این تحقیق شامل، تصویر ماهواره لندست 8 که از سنجنده OLI به منظور استخراج نقشه کاربری اراضی برای سال 1394 و همچنین از تصویر سنجنده TM لندست 5 به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی برای سال 1366 استفاده شد. در این پژوهش از داده های عمق آب زیرزمینی 43 حلقه چاه پیزومتر در سطح دشت اردبیل استفاده شد. مراحل انجام تحقیق بدین ترتیب بود که پس از آماده سازی آمار چاه های پیزومتری جهت برطرف کردن نواقص موجود در داده های مطالعاتی از روش بازسازی دادهها استفاده گردید. روش بازسازی استفاده شده که صرفاً برای برطرف کردن نواقص در دادهها از روش میانیابی در نرمافزار Neural Power (بر مبنای شبکه عصبی مصنوعی)، انجام گرفت. جهت نرمال سازی داده ها از تبدیلهای لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شد، و از نرمافزار+GSبرای تحلیل های زمین آماری استفاده شد. به منظور تصحیحات جوی و رادیومتریکی از نرمافزار ENVI و جهت استخراج نقشه لایه ها از نرمافزار ArcGIS استفاده شد.نتایج و بحث بیشترین مساحت در سال 1366 متعلق به کلاس کشاورزی آبی با 51840 هکتار مساحت میباشد. دومین مساحت مربوط به کلاس کشاورزی دیم میباشد که با 48790 هکتار بیشترین مساحت را دارا میباشد. کمترین مساحت نیز متعلق به کاربری آب با 88.65 هکتار است. با نگاهی به کاربریهای سال 1394 نتایج به دست آمده تفاوتهای معنی داری را نشان داد، به صورتی که کاربری کشاورزی آبی با 10.17 هکتار افزایش نسبت به سال 1366 افزایش معنی داری را داشته است. بعد از استخراج نقشه تغییرات کاربری اراضی به منظور انتخاب بهترین مدل درون یابی از بین مدل های مختلف، تمامی مدل ها مورد ارزیابی قرار گرفتند و تنها مدل هایی انتخاب شدند که دارای دقت بیشتری نسبت به سایر مدل ها بودند. بیشترین میانگین تراز آب در سال 1366 برای کاربری کشاورزی آبی ثبت شده است و کمترین میانگین تراز آب نیز برای محدوده جنگل ثبت شده است. باملاحظه نقشه کاربری اراضی و نقشه تراز آب زیرزمینی سال 1394 نیز، تحلیل فوق ثابت میشود و همانطور که مشخص میباشد بیشترین میانگین تراز آب در این سال نیز متعلق به کاربری کشاورزی آبی با 20.17 متر میباشد و کمترین میانگین تراز آب ثبتشده نیز مربوط به کاربری جنگل با 11.45 متر میباشد. که کاربری آب نسبت به سال 1366 دارای کاهش تراز سطح آب بوده است که این کاهش تراز آب باعث کاهش سطح آب سدها شده است و همچنین باعث کاهش حجم آب رودخانهها بوده و حتی باعث خشک شدن چندین مورد از این رودخانهها گردیده است. بعد از کاربری آب، از جمله کاربریهای جالب توجه که لازم به تحلیل و علت جویی آن میباشد، کاربری کشاورزی آبی است. این کاربری در سال 1366 بیشترین افت تراز را دارا بوده است و در سال 1394 نیز با بیشترین افت تراز آب مواجه شده است. علت آن را میتوان در عامل برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی برای محصولاتی آبی که نیاز بیشتری به آبیاری دارند، دانست. باتوجه به اینکه محصولات دیمی محدوده مورد مطالعه اغلب گندم بوده و نیازی به آب ندارند یا نیاز کمتری دارند ولی میزان تراز آب زیرزمینی سال 1394 نسبت به سال 1366 با افت قابلتوجهی همراه بوده است. کاربری مرتع نیز در سال 1394 نسبت به سال 1366 افت چشمگیری داشته که این امر نشاندهنده وضعیت بحرانی آبهای زیرزمینی و استفاده بیش از حد از این منابع می باشد.نتیجه گیری در این پژوهش به منظور طبقه بندی و سپس بررسی تغییرات در بازه زمانی مشخص اقدام به طبقه بندی تصاویر از روش طبقه بندی شیءگرا در نرمافزار eCognitionو خروجیها در نرمافزار ArcGIS استخراج شد. ارزیابی صحت طبقهبندی برای سال 1394 از دقت بسیار بالایی برخوردار میباشد به طوری که صحت کلی و ضریب کاپای استخراجشده در بالاترین سطح ممکن یعنی صحت کلی 100 درصد و ضریب کاپای 0.99 و برای سال 1366 نیز با دقت کمتر استخراج شد و صحت کلی برای سال 1366، 98 درصد و ضریب کاپای 0.95 انجام شد. بعد از استخراج نقشه تغییرات کاربری اراضی به منظور انتخاب بهترین مدل درون یابی از بین مدل های مختلف، تمامی مدل ها مورد ارزیابی قرار گرفتند که با توجه به مقادیر ME و RMSE روش کریجینگ از دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها برخوردار است که از بین حالت های مختلف روش کریجینگ نیز مدل گوسی دارای بیشترین دقت می باشد. طبق نتایج به دست آمده بیشترین کاربری تغییریافته در این محدوده، کاربری مرتع به کشاورزی آبی و کشاورزی دیم بوده است. این تغییر نشان میدهد که افزایش کاربری کشاورزی آبی و کشاورزی دیم در این محدوده با کاهش کاربری مرتع همراه بوده است که نشاندهنده تخریب مراتع است. طبق نقشه تراز آب زیرزمینی، بیشترین میانگین تراز آب در سال 1366 برای کاربری کشاورزی آبی ثبت شده است و کمترین میانگین تراز آب نیز برای محدوده جنگل ثبت شده است. همچنین، بیشترین میانگین تراز آب در سال 1394 نیز متعلق به کاربری کشاورزی آبی با 20.17 متر میباشد و کمترین میانگین تراز آب ثبت شده نیز مربوط به کاربری جنگل با 11.45 متر میباشد. از جمله کاربریهای جالبتوجه که لازم به تحلیل و علت جویی آن میباشد، کاربری کشاورزی آبی است. این کاربری در سال 1366 بیشترین افت تراز را دارا بوده است و در سال 1394 نیز با بیشترین افت تراز آب مواجه شده است. علت آن را میتوان در عامل برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی برای محصولاتی آبی که نیاز بیشتری به آبیاری دارند، دانست. در مجموع تمامی کاربری ها در سال 1394 نسبت به سال 1366 با کاهش میزان تراز آب مواجه بوده اند.در نتیجه تغییراترخدادهموجباستفادهبیشترکشاورزاناز منابعآبزیرزمینیشدهکهافتسطح آب زیرزمینیراطیدوره 28 ساله در منطقه مورد مطالعه را بهدنبالداشتهاست. ایناستفادهبیشازحدمجاز بهاندازه ایبودهکه درطیدورهمذکور9.4 مترازسطحتراز میانگیندشتکاستهشدهاست.http://dorl.net/dor/20.1001.1.26767082.1400.12.1.5.6 تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - Evaluation of monthly gridded precipitation data products ERA-Interim, PERSIANN-CDR, PERSIANN-CCS and CRU over Khuzestan province
رضا کوچکی علی شهبازی خیرالله خادمیDeficiency and inappropriate distribution of reengage station is one of challenges faced by researchers in hydrology and climate science. In this research, evaluate the applicability of four gridded precipitation data products ERA-Interim, PERSIANN-CDR, PERSIANN-CCS and أکثرDeficiency and inappropriate distribution of reengage station is one of challenges faced by researchers in hydrology and climate science. In this research, evaluate the applicability of four gridded precipitation data products ERA-Interim, PERSIANN-CDR, PERSIANN-CCS and CRU as a supplement or substitute for ground data in a monthly time scales. This assessment was done by comparison with observational data and statistical methods. To evaluate the ability of precipitation estimation of these four product used Pearson correlation coefficient (CORR), bias (BIAS), Mean AbsoluteError (MAE), Root Mean Square Error (RMSE), Normalized Mean Square Error (NRMSE) and model efficiency coefficient (EF). This statistical index extracted as zoning and map for the province. The result showed that ERA-Interim, PERSIANN-CDR and CRU products are in good agreement with observational data, and the monthly precipitation trend is estimated by little error, while PERSIANN-CCS was unsuccessful in estimating precipitation in the province and has poor reliability. In some parts of the province, the PERSIANN-CDR had a high reliability, but in total, the lowest error range and the highest reliability were obtained from the four satellite data sources for ERA-Interim precipitation and in case of shortage it can be used as an auxiliary or alternative data source. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی شهر تبریز
سیده مهتاب حلیمی اسکندر فتحی آذرهدف این پژوهش، تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مؤلفهی اصلی و 40 زیر مؤلفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خو أکثرهدف این پژوهش، تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مؤلفهی اصلی و 40 زیر مؤلفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامهای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مؤلفهها را اولویتبندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامهای حاوی 40 سؤال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تأیید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 91/0 است. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماریt و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولویتبندی مؤلفههای اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگیها، 4)مهارتها، 5) نقشها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویتبندی زیر مؤلفهها بین اولویتهای برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه میشود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - برآورد سطح ایستایی منابع آب زیرزمینی دشت بیضاء استان فارس
غلامعلی مظفری حسین بهزادی کریمیهدف از این مطالعه، بررسی تغییرات مکانی و زمانی تراز سطح آب زیرزمینی به کمک بهترین روش تخمین گر میان یابی می باشد. ابتدا داده های سطح ایستایی مربوط به 39 حلقه چاه شاهد واقع در آبخوان دشت بیضاء استان فارس طی فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال های آبی 1383-1382 تا 1392 أکثرهدف از این مطالعه، بررسی تغییرات مکانی و زمانی تراز سطح آب زیرزمینی به کمک بهترین روش تخمین گر میان یابی می باشد. ابتدا داده های سطح ایستایی مربوط به 39 حلقه چاه شاهد واقع در آبخوان دشت بیضاء استان فارس طی فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال های آبی 1383-1382 تا 1392-1391 جمع آوری گردید.بعد از کنترل کیفیت و اطمینان از نرمال بودن داده ها، نتایج حاصل از روش های قطعی و زمین آماری برای برآورد سطح ایستایی آب براساس تکنیک اعتبارسنجی متقابل با معیار آماری ریشه ی دوم میانگین مربعات خطا (RMSe) کمتر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برای همه ی فصول، روش کوکریجینگ دارای مقدارRMSe کمتری بوده و دقت پیش بینی را تا حد بسیار زیادی بالا برده است. نتایج مربوط به نقشه ی تغییرات تراز سطح آب نشان داد که در همه ی فصول، سطح آب زیرزمینی در ورودی شمالی دشت بیشتر است و به تدریج به سمت مرکز و جنوب دشت، کاهش می یابد. بیشترین کاهش سطح ایستایی در پاییز سال آبی 92-91 به مقدار 3/14 متر و کمترین میزان افت سطح آب در زمستان سال آبی 83-82 و به مقدار 5 متر مشاهده می شود. نقشه های هم افت آب زیرزمینی دشت نشان می دهد که در همه ی فصول سال، خروجی مناطق شمالی و جنوبی از بیشترین مقدار افت و ورودی نواحی مرکزی از کمترین مقدار افت برخوردار می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - اثرات تغییرات بارندگی بر روی جریانات آبهای سطحی و دائمی استان تهران (مطالعه موردی رودخانه جاجرود)
علیرضا شکیبا بتول باهک زری منوریانیکی از اثرات احتمالی تغییرات اقلیمی، بررسی میزان تاثیر تغییرات بارندگی بر مقادیر رواناب های سطحی در یک منطقه مطالعاتی می باشد. بر این اساس در این تحقیق جهت مطالعه تاثیر این دو پارامتر، حوضه آبخیز جاجرود انتخاب گردید. ابتدا داده های مربوط به باران و رواناب از طریق روشهای أکثریکی از اثرات احتمالی تغییرات اقلیمی، بررسی میزان تاثیر تغییرات بارندگی بر مقادیر رواناب های سطحی در یک منطقه مطالعاتی می باشد. بر این اساس در این تحقیق جهت مطالعه تاثیر این دو پارامتر، حوضه آبخیز جاجرود انتخاب گردید. ابتدا داده های مربوط به باران و رواناب از طریق روشهای آماری متداول مورد آزمون همگنی قرار گرفته، سپس دوره آماری مشترک مشخص گردید. جهت بررسی پراکندگی داده ها، متغیرهای آماری متعددی چون واریانس، انحراف معیار و... محاسبه گردید. همچنین از طریق محاسبه میانگین متحرک، دوره های کم آبی و پرآبی و به تبع از آن میزان رواناب های حاصله در دو دوره مذکور، مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا به واسطه برازش توزیع های مختلف مقادیر دبی و بارندگی در دوره های بازگشت مختلف محاسبه گردیده است. در بررسی میزان و شکل ارتباط بین دو متغیر بارندگی و دبی از معادله همبستگی مشترک رگرسیون استفاده گردید. نتایج این تحقیق وجود دوره های کم آبی و پر آبی را در منطقه مطالعاتی نشان داد، با این تفاوت که فاصله زمانی حاکمیت دوره های کم آبی نسبت به دوره های پر آبی بیشتر بوده است. همچنین در نتایج این تحقیق ارتباط معنی داری بین بارندگی و دبی در منطقه مطالعاتی مشاهده گردید. ضریب همبستگی و میزان برای حوضه رودخانه جاجرود به ترتیب 0.797 و 0.636می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - Drought Monitoring Using Climatic Indices and Geostatistic Technique (Case Study: Hossein Abad Plain, Sarbisheh, Iran)
H Ghasemi A.A Gholami GH.R Hadarbadi H EbrahimiOf the many climatic events that influence the Earth’s environment, drought is perhaps the one that is most linked with desertification. Drought is the consequence of a natural reduction in the amount of precipitation received over an extended period, usually a se أکثرOf the many climatic events that influence the Earth’s environment, drought is perhaps the one that is most linked with desertification. Drought is the consequence of a natural reduction in the amount of precipitation received over an extended period, usually a season or more in length. Drought monitoring is an essential component of drought risk management. It is normally performed using various drought indices that are effectively continuous functions of rainfall and other climatic variables. A number of drought indices have been introduced and applied in different countries to date. This paper compares the performance of two indices for drought monitoring in Hossein Abad Plain which includes several catchments and villages. The indices used include deciles and standard precipitation indexes. The comparison of indices is based on drought cases and classes that were detected in the12 synoptic stations over the 11 years of data, as well as over the latest 1998–2001 drought spell. Then by using ArcGIS 9.2 software were planned drought and wetness maps. The method of interpolate was Kriging (one of suitable Geo statistical methods).The results show that SPI respond slowly to drought onset. DI appears to be very responsive to rainfall events of a particular year, but it has inconsistent spatial and temporal variation. The SPI was found to be able to detect the onset of drought, its spatial and temporal variation consistently, and it may be recommended for operational drought monitoring in the country and SPI was found to be more responsive to the emerging drought and performed better. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تعیین ارقام گندم متحمل به تنش شوری با استفاده از روشهای آماری چندمتغییره
یونس دولت آبای حمید نجفی زرینی غلامعلی رنجبر هادی درزی رامندیاین پژوهش به منظور بررسی اثر تنش شوری بر رقمهای گندم در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1394 اجرا گردید. این تحقیق در قالب دو آزمایش مجزا انجام شد. در آزمایش اول اثر سه سطح شوری (0 و60 و 120 میلی مولار) بر 117 رقم در مرحلهی جوانهزنی بررسی شد و پس از استخر أکثراین پژوهش به منظور بررسی اثر تنش شوری بر رقمهای گندم در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1394 اجرا گردید. این تحقیق در قالب دو آزمایش مجزا انجام شد. در آزمایش اول اثر سه سطح شوری (0 و60 و 120 میلی مولار) بر 117 رقم در مرحلهی جوانهزنی بررسی شد و پس از استخراج نتایج آن در آزمایش دوم تاثیر 4 سطح شوری (0، 60، 120، 180 میلی مولار) بر 10 رقم در مرحله رشد زایشی مورد مطالعه قرار گرفت. هر دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. با استفاده از تجزیه به مولفههای اصلی 75/56 درصد صفات رویشی بوسیله 2 مولفه و 78/31 درصد صفات زایشی بوسیله 3 مولفه قابل تفسیر بودند. با بررسی همبستگیها نیز مشاهده شد که در مرحله جوانه زنی، همبستگی مثبتی بین سه صفت وزن خشک ساقهچه، طول ساقهچه و وزن خشک ریشهچه با مجموع وزن خشک و در مرحله زایشی همبستگی مثبتی بین تعداد کل دانهها با عملکرد دانه وجود داشت. تعدادی از رقمهایی که در مرحله جوانهزنی در برابر تنش شوری تحمل بالایی داشتند، در مرحله رشد زایشی به شوری مقاوم نبودند. با توجه به نتایج بدست آمده از این پژوهش، صفات اندازه طول ریشهچه، طول ساقهچه، وزن خشک ریشهچه و وزن خشک ساقهچه، صفات موثر در تحمل شوری هستند و ارقام روشن زمستان، آریا و چمران 2 ارقام متحمل و ارقام قهته ساروق، کشه فراهان و نیشابور ارقام حساس به تنش شوری شناسایی شدند. تفاصيل المقالة