هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل علی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراکانصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متاهل شاغل در مدارس ابتدایی بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادف أکثر
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل علی کیفیت زندگی زناشویی از طریق ادراکانصاف و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری تمایزیافتگی خود در معلمان زن متأهل شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متاهل شاغل در مدارس ابتدایی بود. نمونه پژوهش شامل 200 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شاخص کیفیت زناشویی نورتون(1983)، سنجه ادراک انصاف پری (2004)، مقیاس تجارب معنوی محمدعلی پور و همکاران (1395) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشانداد، ادراک انصاف و تجارب معنوی روزانه اثرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. هم چنین ادراک انصاف، تجارب معنوی روزانه از طریق تمایزیافتگی خود اثر غیرمستقیم معنی داری بر کیفیت زندگی زناشویی در معلمان زن متأهل دارد. هم چنین مشخص شد مدل ارزیابی شده از شاخصهای برازندگی مناسبی برخوردار بود.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نف أکثر
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل علی حس همدلی با بیمار بر اساس فرهنگ رفتار اخلاقی و تجارب معنوی روزانه با میانجی گری صبر در پرستاران زن شهر سنندج بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران زن شهر سنندج بود که در سال 1400 در بیمارستان های دولتی مشغول به فعالیت بودند. نمونه پژوهش 200 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس حس همدلی با بیمار جفرسون (1995)، پرسشنامه فرهنگ رفتار اخلاقی تروینو و بوترفیلد (1998)، مقیاس تجارب معنوی روزانه محمدعلی پور و همکاران (2016) و مقیاس صبر خرمائی و همکاران (2015) بود.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS22 و Amos22 صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود و بین تجارب معنوی روزانه، فرهنگ رفتار اخلاقی با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه مستقیم وجود دارد (05/0>p). هم چنین بین تجارب معنوی روزانه و فرهنگ رفتار اخلاقی از طریق صبر با حس همدلی با بیمار در پرستاران زن رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بنابراین می توان گزارش کرد که پرستاران زن با بروز حس همدلی، فرهنگ رفتار اخلاقی، تجارب معنوی روزانه و صبوری با بیماران نقش مهمی را در روند درمانی ایفا میکنند.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف شناخت رابطة سبک‎های دلبستگی و والدگری با تجربیات معنوی و اعمال مذهبی اجرا شد. 333 دانشجوی پسر با (دامنة سنی 20 تا 30 سال) از دانشگاه علامه طباطبایی به روش نمونه‎برداری خوشه‎ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد بررسی از پرسشنامة اقتدار وال أکثر
این پژوهش با هدف شناخت رابطة سبک‎های دلبستگی و والدگری با تجربیات معنوی و اعمال مذهبی اجرا شد. 333 دانشجوی پسر با (دامنة سنی 20 تا 30 سال) از دانشگاه علامه طباطبایی به روش نمونه‎برداری خوشه‎ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد بررسی از پرسشنامة اقتدار والدگری (بوری، 1991)، سیاهة سبک دلبستگی (بشارت، 1379) و سنجش چندبُعدی معنویت و دینداری (مؤسسه ملی سلامت، 1999) استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین سبک دلبستگی ایمن با تجربیات معنوی و اعمال مذهبی در بزرگسالی رابطة مثبت معنادار وجود دارد. همچنین، یافته‎ها مبین آن بود که بین سبک والدگری مقتدرانه و تجربیات معنوی و اعمال مذهبی رابطة مثبت معنادار وجود دارد. در مجموع، می‎توان نتیجه گرفت که شیوة والدگری مقتدرانه و سبک دلبستگی ایمن پیش‎بینی‎کنندة مناسب تجربیات معنوی و اعمال مذهبی در بزرگسالی هستند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications