• فهرس المقالات s sonnets

      • حرية الوصول المقاله

        1 - سیمای تمثیلی یوسف(ع) در آیینه عرفان نزاری قهستانی
        مریم پرهیزکاری
        قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق ا أکثر
        قصه حضرت یوسف، در دیوان نزاری قهستانی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. مساله تحقیق این است که اجزا و شخصیت های این قصه چگونه به صورت تمثیلی در اشعار نزاری پردازش شده و از آن ها برای بیان اندیشه های عرفانی، دینی، فلسفی و اخلاقی شاعر استفاده گردیده است. مهمترین سوال تحقیق این است که نزاری چگونه و از چه تمثیل هایی برای تبیین قصه حضرت یوسف استفاده کرده و سیر این قصه در دیوان او چگونه تبیین شده است. کتاب کشف الاسرار و عدة الابرار اثر ابوالفضل میبدی و مقاله اشارات عرفانی در داستان حضرت یوسف(ع) پیشینه تحقیق می باشد. با توجه به این که داستان یوسف پیامبر که سرآمد تمام داستان ها می‌باشد و از زاویه عرفانی و تمثیلی مورد توجه خاص نزاری قرار گرفته، ضرورت انجام کار احساس می شود. هدف از این تحقیق شناخت جایگاه تمثیلیِ قصه حضرت یوسف در اشعار نزاری و تبیین اجزای این قصه در چهارچوب ادب عرفانی می باشد. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به انجام رسید، شیوه گردآوری بدین صورت است که تمام اجزا و شخصیت های قصه یوسف در غزلیات نزاری یادداشت برداری شد، سپس طبقه بندی گردید و در نهایت با توجه به مختصات رویکردِ تمثیلی، تجلی این قصه در چهارچوب ادب عرفانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این مقاله نشان می دهد که نگاه نزاری به داستان یوسف، عرفانی بوده و تمام اجزا و شخصیت های داستان به طور تمثیلی مورد استفاده قرار گرفته اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
        هادی خدیور رجب توحیدیان
        یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که ع أکثر
        یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنۀ ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:عقل جزوی است که منکر عشق است[1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان عقلِ عقل مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است. 3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بازتاب نقش تمثیلی خورشید (آفتاب) در آیینه‌ی غزل نزاری قهستانی
        محمد حاجی ابادی
        حکیم نزاری قهستانی از شاعران شیرین زبان و نادره گفتار ادب فارسی در نیمه دوم قرن هفتم وآغاز قرن هشتم هجری قمری است. دیوان اشعارش، فرهنگ نامه‌ای از دین، حکمت، عرفان و آمیخته‌ای از فرهنگ عمیق ایران، یونان، هند و شریعت مقدس محمدی (ص) است. شعر حکیم ابزاری برای انعکاس دردهای أکثر
        حکیم نزاری قهستانی از شاعران شیرین زبان و نادره گفتار ادب فارسی در نیمه دوم قرن هفتم وآغاز قرن هشتم هجری قمری است. دیوان اشعارش، فرهنگ نامه‌ای از دین، حکمت، عرفان و آمیخته‌ای از فرهنگ عمیق ایران، یونان، هند و شریعت مقدس محمدی (ص) است. شعر حکیم ابزاری برای انعکاس دردهای مردم زحمت کش و ستم دیده بوده است و غزلش آب زلال چشمه عشق و جنون و شعله‌ی شوق و وجد و حال. نزاری مضامین و مفاهیم والای شعریش را به انواع علوم بلاغی و تصویرهای شاعرانه بدیع به ویژه تشبیه، استعاره و تمثیل آراسته و هنرمندیش را به خوبی در این زمینه آشکار ساخته است. شاعر برای بیان نمادین و تمثیلی اندیشه‌های خویش به خورشید و واژگان مترادف آن نظر داشته است که می‌توان اشارات نمادین و عرفانی آن را در شعرش مشاهده کرد. کاربرد تمثیلی خورشید در شعر نزاری ناشی از کهن الگوهای موجود در ناخودآگاهی جمعی اوست که ریشه در اساطیر و باورهای نوع انسان دارند. پژوهنده در پژوهش پیش رو بر آن است که به روش توصیفی – تحلیلی نقش تمثیلی خورشید (آفتاب) را در غزل حکیم نزاری مورد کنکاش قرار دهد تا به ژرفای شگفت انگیز اندیشه‌ی خاص این شاعر تصویرگر پی ببرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، رزا جمالی و مریم جعفری با شعر غاده السمان
        فاطمه تقی نژاد سید محتشم محمدی علی محمد محمودی
        هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونۀ پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و ر أکثر
        هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه در اشعار نجمه زارع، مریم جعفری و رزا جمالی با شعر غاده السمان بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیه اشعار نجمه زارع، مریم جعفری، رزا جمالی و اشعار غاده السمان می باشد. نمونۀ پژوهش اشعار مربوط به محتوای فرهنگی و روان شناختی عواطف زنانه شاعران مذکور بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه‌ای و به صورت فیش‌برداری انجام شد. یافته‌ها نشان داد که یکی از مضامین مهم شعر زنان، بحث محتوای فرهنگی و روان شناختی و نشانه‌های آن است که هرکدام از شاعران زن با توجه به ذهنیت و فرهنگ جامعۀ خود برداشت متفاوت و گاه مشترک از آ ن ها دارند. از موارد مهم و مشترک دیگر در اشعار این شاعران، زبان عاشقانه و تغزلی زنانه بود. این شاعران هرکدام به نوعی زبان رمانتیک عاشقانۀ خاص خود را داشته‌اند که در بعضی موارد به غاده‌السمان شبیه و گاه متفاوت بودند. بن‌مایۀ فراگیر عاطفی شعر نجمه زارع اندوه و دوری از محبوب است. غزل عاشقانه و اجتماعی مریم جعفری در بحش گفتمان و زبان زنانه خاص تر بود. اشعار رزا جمالی بر پایه تخیل زنانه بود و بیشتر مضامین رمانتیک زنانه را در قالب رمز و نماد نشان داده است و اشعار وی از لحاظ کاربرد کلمات احساسی و زنانه در مقایسه با دو شاعر ایرانی دیگر بیشتر است. در مورد غاده‌السمان ترکیبی از موارد ذکرشده این سه شاعر ایرانی در زبان رمانتیک زنانه‌اش وجود دارد؛ یعنی هم شاعری گلایه‌مند از فراق معشوق و هم دفاع از حقوق زنان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس
        حجت الله بهمنی مطلق
        شعر حادثه‌ای است در زبان، بنابراین مهم‌ترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساخت‌های نو و بدیع خلق می‌کنند و شعر می‌آفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با أکثر
        شعر حادثه‌ای است در زبان، بنابراین مهم‌ترین عنصر شعر زبان است. شاعران با تصرف در زبان عادی و زیر پا گذاشتن قواعد آن، ساخت‌های نو و بدیع خلق می‌کنند و شعر می‌آفرینند. در این پژوهش تصرفات زبانی مولانا در غزلیات شمس بررسی و تحلیل شده است. برای این منظور غزلیات شمس تبریز با مقدمه، گزینش و تفسیر محمدرضا شفیعی‌کدکنی که مشتمل بر 1075 غزل مولاناست، به‌عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شد و برای شناسایی نمونه‌های تصرفات زبانی همه این مجموعه غزلیات با دقت مطالعه شد و پس از استخراج نمونه‌ها به طبقه‌بندی و تحلیل‌ها آن‌ها پرداختیم. ابتدا یافته‌ها را به دودسته تصرفات ِ واژگانی و نحوی تقسیم کردیم و سپس تصرفات واژگانی را در سه دسته ساختمانی، آوایی و معنایی بررسی کردیم. نتیجه تحلیل‌ها نشان می‌دهد که مولانا برای رسیدن به شعر ناب قواعد آوایی، صرفی و نحوی زبان را زیر پا می‌گذارد و با نبوغ هنری که از آن برخوردار است، ساخت‌هایی تازه و بدیع می‌آفریند. این دخل و تصرف مولانا در زبان منجر به: توسع زبان، برجسته‌سازی زبان و نیز تقویت جانب موسیقایی کلام او شده است. بسامد و فراوانی بعضی از این تصرفات به حدی است که می‌توان آن را یک ویژگی سبکی غزل مولانا به شمار آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بررسی تأثیر وزن بر قالب و مبانی فکری با مقایسه اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی
        مالک شعاعی الهام  جوانی
        وزن، برجسته‌ترین عنصر شعر و نقطه‌ی اشتراک شاعران است. در حقیقت وزن، طبیعت و ذات شعر است و برخی چنان شیفته وزن‌اند که شعر را بدون آن تصور نمی‌کنند. به منظور بررسی تأثیر وزن بر محتوا و قالب، این پژوهش به مقایسه‌ی اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی پرداخته است. در غزلیات أکثر
        وزن، برجسته‌ترین عنصر شعر و نقطه‌ی اشتراک شاعران است. در حقیقت وزن، طبیعت و ذات شعر است و برخی چنان شیفته وزن‌اند که شعر را بدون آن تصور نمی‌کنند. به منظور بررسی تأثیر وزن بر محتوا و قالب، این پژوهش به مقایسه‌ی اوزان قصاید ناصر خسرو و غزلیات سعدی پرداخته است. در غزلیات سعدی و قصاید ناصرخسرو 18 وزن مشترک دیده می‌شود. مجموع اوزان اختصاصی سعدی 17 و مجموع اوزان مختص ناصرخسرو 6 وزن است از آن‌جا که تعداد غزلیات سعدی بیش از 2.5 برابر قصاید ناصرخسرو است رعایت نسبت (2.63) غزلیات سعدی به قصاید ناصر خسرو در اوزان اختصاصی هر دو شاعر دیده می‌شود. چنین استنباط می‌گردد تأثیر وزن و قالب بر مبانی تعلیمی و فلسفی غزل و قصیده ناچیز است و حتی می‌توان علی‌رغم ظرفیت وزن در شعر، ارتباطی بسیار ضعیف بین وزن با قالب قصیده و غزل، همچنیین وزن با محتوای غزل و قصیده یافت. بهره‌گیری کم‌تر یا بیش‌تر از هر وزن را با توجه به عوامل متنوعی که ممکن است بر این رفتار مؤثر باشد، باید تحلیل کرد. تفاصيل المقالة