• فهرس المقالات multi-criteria decision making methods

      • حرية الوصول المقاله

        1 - A Multi-layer Architecture Based on MCDM Methods to Select the Best E-Readiness Assessment Model According to SWOT Analysis
        Mina Sadat Mousavi Kasravi Mohammad Ahmadinia Abbas Rezaiee
        E-readiness is one of the major prerequisites for effective implementation of e-government. For the correct implementation of e-government, it is needed to accurately assess the state of e-readiness in desired community. In this regard, there are models to assess, but t أکثر
        E-readiness is one of the major prerequisites for effective implementation of e-government. For the correct implementation of e-government, it is needed to accurately assess the state of e-readiness in desired community. In this regard, there are models to assess, but the correct choice of model is one of the most important challenges in this area. The process of evaluating and selecting the appropriate options in the implementation of e-government due to the involvement of different groups of decision-makers, existence of interrelationships between technology and desired community as well as existing platforms is a complex process. In recent decades, with access to computational methods and powerful decision making systems selecting more accurate options, effective analysis of qualitative and quantitative characteristic and studying the interaction between them are provided. This article tries to examine the performance of e-readiness assessment models and multi criteria decision making methods and introduces the best selection of the e-readiness model for effective implementation of e-government. In order to reach this purpose, we introduced a layered architecture based on multi-criteria decision making methods and SWOT Analysis. The proposed layered architecture, reduces decision making errors and increases the accuracy in choosing the appropriate e-readiness assessment model. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مدل برنامه‌ریزی راهبردی نیروی انسانی (مورد مطالعه: بانک توسعه صادرات ایران)
        سید محمد طباطبایی فر مسعود حقیقی محمدعلی جعفری
        زمینه: برنامه‌ریزی راهبردی منابع انسانی فرآیندی است درجهت برقراری اهداف منابع انسانی و توسعه راهبردهای منابع انسانی برای نیل به اهداف و سیاست‌ها ازطریق بسیج، توسعه و نگهداری منابع انسانی و شامل عوامل تاثیر‌گذار داخلی و خارجی می‌شود. هدف:در این راستا پژوهش حاضر با هدف ط أکثر
        زمینه: برنامه‌ریزی راهبردی منابع انسانی فرآیندی است درجهت برقراری اهداف منابع انسانی و توسعه راهبردهای منابع انسانی برای نیل به اهداف و سیاست‌ها ازطریق بسیج، توسعه و نگهداری منابع انسانی و شامل عوامل تاثیر‌گذار داخلی و خارجی می‌شود. هدف:در این راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین مدل برنامه‌ریزی راهبردی نیروی انسانی در بانک توسعه صادرات ایران با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره فازی به انجام رسیده است. روش:روش از نظر هدف استفاده کاربردی و از نوع رویکردی اکتشافی و آمیخته شامل ماتریس SWOT و روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی داشت. جامعه آماری این تحقیق تعداد 1620 نفر از مدیران و کارشناسان بودند که با استفاده از روش طبقه ای با تسهیم متناسب و فرمول کوکران تعداد 313 نفر آنان به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته با روایی و پایایی بالاتر از عدد 7/0 و بر مبنای طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شد. آنالیز داده در بخش استنباطی برای تعیین وزن نهایی شاخص ها و راهبردها از روش سوآرا و برای اولویت بندی راهبردها از روش کوپراس فازی استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته ها حاکی از آنست که مدل برنامه ریزی راهبردی نیروی انسانی مناسب برای بانک یاد شده شامل سه فرآیند اصلی 1) تعیین راهبردها؛ 2) اجرای راهبردها و 3) ارزیابی و بازخورد راهبردها می باشد. سایر یافته ها نیز نشان داد که از بین 19 راهبرد شناسایی شده، راهبرد ضرورت باز مهندسی فرآیندهای جذب و تامین متناسب نیروی انسانی با نیازهای آتی با ارزش نهایی0662/0 در بین سایر راهبردها در اولویت قرار داشته و تغییر موقعیت انفعالی فعلی به سمت راهبرد تهاجمی به عنوان یک اقدام راهبردی ضرورت دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که، راهبرد ضرورت باز مهندسی فرآیندهای جذب و تامین متناسب نیروی انسانی با نیازهای آتی به عنوان بهترین راهبرد برای تدوین برنامه ریزی راهبردی نیروی انسانی در بانک توسعه صادرات ایران شناسایی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - کاربرد روش تلفیقی TOPSIS و AHP در مدیریت مواد شیمیایی با رویکردHSE (مطالعه موردی: کارخانه تولید شکر)
        امید اسپرغم محسن شفیعی شبنم صفاریان بهناز گودرزی
        زمینه و هدف:افزایش تولید مواد شیمیایی و مصرف آن در فرآیندهای مختلف صنعتی از نشانه های جامعه صنعتی به شمار می رود که عدم مدیریت صحیح و استفاده نادرست از آنها باعث ایجاد حوادث و صدمات زیانبار بر سلامت انسان و محیط زیست خواهد شد. روش بررسی: در این تحقیق با در نظرگرفتن مخا أکثر
        زمینه و هدف:افزایش تولید مواد شیمیایی و مصرف آن در فرآیندهای مختلف صنعتی از نشانه های جامعه صنعتی به شمار می رود که عدم مدیریت صحیح و استفاده نادرست از آنها باعث ایجاد حوادث و صدمات زیانبار بر سلامت انسان و محیط زیست خواهد شد. روش بررسی: در این تحقیق با در نظرگرفتن مخاطرات ایمنی، بهداشتی و جنبه های محیط زیستی موجود در رابطه با ذخیره سازی، نگهداری و کار با مواد شیمیایی در کارخانه تولید شکر مورد مطالعه، این مواد با استفاده از روش Walking&Talking Through مورد شناسایی قرارگرفتند. سپس جهت تجزیه و تحلیل انواع مخاطرات و فاکتورهای ریسک مواد شیمیایی شناسایی شده از روش های تصمیم گیری چند معیاره از جمله AHP،روش بردار ویژه وTOPSIS استفاده شد. در نهایت با تعیین میانه در نرم افزار SPSS مواد شیمیایی در سه طبقه از لحاظ خطر تقسیم بندی شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از محاسبه خطر مواد شیمیایی کارخانه شکر مورد نظر حاکی از آن است که اتیل الکل با وزن 646/0، آمونیاک با وزن 566/0 و کاستیک سودا با وزن 558/0 از مهمترین مواد شیمیایی اثر گذار بر بهداشت، ایمنی و محیط زیست کارخانه و محیط پیرامون آن است. در ادامه راهکارهایی جهت کنترل و کاهش خطر مواد شیمیایی شناسایی شده ارایه گردید. بحث و نتیجه گیری: در این پژوهش با معرفی یک روش چند معیاره برای محاسبه ضریب مخاطره بیش ترین تعداد ویژگی هایی را که سبب خطر آفرینی یک ماده برای کارکنان می شود درمحاسبات به کاربرده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - کاربرد روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره در ارزیابی کاربری اراضی برای تعیین محل دفن زباله‌های شهری
        خدیجه صفری سید علی جوزی سحر رضایان
        پیشینه و هدف امروزه با گسترش سریع شهرها و افزایش چشم‌گیر حجم اطلاعاتی که برای مدیریت شهری باید پردازش شوند، استفاده از GIS در برنامه‌ریزی شهری توسعه یافته است. این پژوهش با استفاده از عملکرد ابزارهای پشتیبانی تصمیم، فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و ترکیب خطی وزنی (WLC)، جهت وز أکثر
        پیشینه و هدف امروزه با گسترش سریع شهرها و افزایش چشم‌گیر حجم اطلاعاتی که برای مدیریت شهری باید پردازش شوند، استفاده از GIS در برنامه‌ریزی شهری توسعه یافته است. این پژوهش با استفاده از عملکرد ابزارهای پشتیبانی تصمیم، فرآیند تحلیل شبکه (ANP) و ترکیب خطی وزنی (WLC)، جهت وزن‌دهی معیارها و روش‌های استانداردسازی نقشه‌ها بر اساس منطق بولین و فازی را در قالب تصمیم‌گیری چند معیاره، بهترین سایت دفن زباله شهر زاهدان را بررسی می‌کند. سپس با استفاده از پهنه‌بندی در تعیین مکان‌های مناسب دفن پسماند شهری در شهرستان زاهدان استفاده ‌گردد که در حال حاضر با مشکل محل دفن پسماند روبه‌رو است. در تحقیق حاضر با شناسایی عوامل مؤثر در محدودیت مکان‌یابی محل دفن پسماند شهری شهرستان زاهدان و با تعیین اولویت فاکتورهای تأثیرگذار، معیارهای بهینه مکان‌یابی با در نظر گرفتن توان اکولوژیکی منطقه مشخص و در راستای واقعی‌شدن برنامه‌ریزی، بر مبنای متغیرهای موجود در مکان‌یابی شهرستان زاهدان، با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره (MCDM)، نسبت به وزن‌دهی و اولویت‌بندی و ارزیابی معیارها و محدودیت‌ها اقدام ‌گردید. مدل در نظر گرفته‌شده برای عرصه تحت مطالعه، نمایانگر اولویت‌های ایجاد انواع کاربری‌ها جهت تصمیم‌گیری‌ها، در جریان مطالعات ارزیابی و به‌‌منظور سنجش قابلیت‌های شهرستان زاهدان برای کاربری‌های توسعه شهری است.مواد و روش ها این تحقیق کاربردی از روش ارزیابی چند معیاره در محیط GIS، برای تعیین و تخمین پتانسیل مکان‌های مطلوب دفن پسماند در شهرستان زاهدان ارائه شده است. بدین ترتیب با تهیه پرسشنامه به روش دلفی، 18 زیرمعیار در دو گروه معیار، 1) معیار اکولوژیکی (شیب، ارتفاع، خاک، فرسایش، گسل، بارش، باد، جهت، آب‌های سطحی، آب‌های زیرزمینی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و زمین شناسی)، 2) معیار اجتماعی، اقتصادی (فاصله از شهر، روستا، معدن، فرودگاه و جاده) تعیین و با نظر کارشناسان (خبرگان) و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه (ANP) در نرم‌افزار Super decision وزن های هر معیار محاسبه و در مرحله بعد لایه‌های هر کدام از این معیارهای ارزیابی و در پایگاه داده مبتنی بر ArcGIS آماده‌سازی و تحت عنوان نقشه های معیار ذخیره شد و در نهایت با استفاده از روش WLC تلفیق کلیه لایه‌ها انجام و نقشه نهایی که مشخص کننده مکان‌های مناسب دفن در شهرستان زاهدان استخراج گردید.نتایج و بحث با فازی سازی 18 لایه (معیار) با منطق فازی و نیز اعمال محدودیت‌ها با منطق بولین، نقشه های 18 لایه تهیه و با تلفیق لایه‌ها با روش ترکیب خطی وزنی از رایج‌ترین روش‌ها در تصمیم‌گیری چند معیاره، نقشه نهایی مکان‌یابی دفن بدست آمده است. در راستای توزیع فضایی مکان‌های مناسب دفن شهرستان زاهدان، با توجه به 5 کلاس طبقه بندی، مشخص شد که بیشترین سطح منطقه را طبقه فاقد توان (99.76 درصد) و مناطق مناسب برای دفن پسماند در مجموع حدود 0.231 درصد است و هیچ بخشی از شهر زاهدان برای کاربری دفن پسماندها دارای توان خیلی زیاد و توان زیاد نیست. به‌طوری‌که در اطراف شهر نصرت آباد، محدوده‌هایی با توان خیلی زیاد و توان زیاد مشاهده می‌شود. همچنین مشخص شد که عمدتاً اراضی دارای توان، اعم از توان کم و توان متوسط، در حواشی شهرهای زاهدان و نصرت آباد متمرکز می‌باشند. در منطقه دارای توان، 22 واحد جهت شهر زاهدان و 35 واحد برای شهر نصرت آباد شناسایی گردید.نتیجه گیری مرور ادبیات تحقیق می‌توان بیان کرد از نقاط قوت استفاده از روش تصمیم‌گیری چند معیاره، جهت مکان‌یابی دفن پسماندها، فراهم کردن امکان استفاده از یک مجموعه ابزار قوی تعاملی برای تنظیم جبران پذیری و جبران کردن بین معیارها است، که اجازه ارزیابی سریع روابط بین معیارها را می‌دهد. نقاط قوت دیگر این روش شامل توانایی یکی کردن مجموعه داده‌های همگن مانند معیارهای کیفی و کمی با استفاده از دانش تخصصی، انعطاف‌پذیری لازم برای انتخاب معیارهای خاص برای مناطق مورد مطالعه مختلف یا مسائل مختلف مطرح شده، برای اجرای یک یا یک گروه تصمیم‌گیری، انعطاف‌پذیری برای تغییر سطح اهمیت معیار و آزادی برای سطوح قابل قبول ریسک‌های تصمیم‌گیری می‌باشد. با مقایسه پیشینه استفاده این روش در مکان‌های دیگر می‌توان نزدیکی نتایج و مناسب‌بودن روش برای کاربری دفن را نتیجه گرفت، بنابراین پیشنهاد می‌شود برای شهرستان‌های دیگر استان نیز ارزشیابی توان سرزمین با روش بکارگرفته شده در این تحقیق مورد بررسی قرار گیرد. به هر حال، از آنجایی که مکان‌یابی دفن پسماند به معیارهای مختلف و به نفوذ نظرات عمومی و سیاسی در رابطه با تجزیه و تحلیل علمی بستگی دارد، فرض این بود که این روش، پتانسیل قابل‌توجهی برای حمایت از پیچیدگی‌های تصمیم گیری کاربردهای دنیای واقعی را دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - شناسایی و اولویت بندی تاکتیک های جامعه پذیری نهادی در سازمان های دولتی
        سیدمحمدرضا محدث خالصی مهران مختاری بایع کلایی قربانعلی آقااحمدی داود کیا کجوری
        مقدمه: سازمان ها از طریق ساختاردهی منظم و مداوم رفتار کارکنان باعث همسو سازی و سازگاری نگرش ها، ارزش ها و رفتار های فردی با ارزش ها، هنجارها و رفتارهای مطلوب سازمانی می شوند. سازمان ها باید فرصت های مناسب جهت آشناسازی کارکنان با مأموریت، اهداف، وظایف شغلی و ارزش های مطل أکثر
        مقدمه: سازمان ها از طریق ساختاردهی منظم و مداوم رفتار کارکنان باعث همسو سازی و سازگاری نگرش ها، ارزش ها و رفتار های فردی با ارزش ها، هنجارها و رفتارهای مطلوب سازمانی می شوند. سازمان ها باید فرصت های مناسب جهت آشناسازی کارکنان با مأموریت، اهداف، وظایف شغلی و ارزش های مطلوب سازمان در راستای افزایش کارایی و اثربخشی و دست یابی به مزیت رقابتی فراهم نمایند. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی تاکتیک های جامعه پذیری نهادی با رویکرد تلفیقی کیفی- کمی صورت گرفته است.روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی با هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از خبرگان مدیران ارشد سازمان های دولتی زیرمجموعه وزارت نفت در حوزه مورد مطالعه می باشد که پرسشنامه های دلفی، مقایسات زوجی و دیمتل در میان آن‌ها پخش شد با استفاده از رویکرد تحلیل داده ها انجام گرفته است، همچنین یافته‌ها بر اساس نتایج به دست آمده اثبات شد.یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق اثبات شد، معیار " جمعی" با وزن نهائی 0.205 در اولویت اول میان معیارها بوده، معیار متوالی بیشترین تأثیرگذاری و تعامل را دارا می باشد، معیار دایمی از بیشترین تاثیرپذیری برخوردار است و زیرمعیار " آموزش های شغلی مؤثر برای افراد تازه وارد" با وزن نهائی 0.0507 در اولویت اول میان زیرمعیارها قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - رتبه بندی عوامل تعیین کننده ضرورت تربیت شهروند الکترونیک در برنامه درسی دوره متوسطه اول
        مریم فتوحی نیا کامبیز پوشنه علی اکبر خسروی بابادی
        هدف از پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثربرضرورت تربیت شهروندالکترونیک دربرنامه درسی بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری موردمطالعه پژوهش کلیة استادان حوزه و دانشگاه در رشتة علوم تربیتی و نمونه آماری مطالعه أکثر
        هدف از پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثربرضرورت تربیت شهروندالکترونیک دربرنامه درسی بوده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری موردمطالعه پژوهش کلیة استادان حوزه و دانشگاه در رشتة علوم تربیتی و نمونه آماری مطالعه مورد نظر مدارس دولتی متوسطه اول شهرستان گرگان می باشد. باتوجه به روش بکار رفته، حداقل نمونه 5 نفر و حداکثر10 نفر می باشد که ما حداکثر نمونه یعنی ده نفر را انتخاب کردیم. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه AHP محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان امر بوده است. روایی ابزار به‌کار رفته، نوعی اعتبار منطقی یا محتوایی است که به روش به‌کار رفته مربوط می شود. دراین تحقیق ابتدا برای شناسایی مهمترین معیارهای مؤثر برضرورت تربیت شهروند الکترونیک دربرنامه درسی براساس ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی اقدام کرده و سپس برای تعیین اولویت معیارهای تحقیق حاضر از مدل‌های تصمیم‌گیری چند معیاره و مدل AHP و برای انتخاب بهترین گزینه مبتنی براولویت معیارهای موردمطالعه ازتکنیک TOPSIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که عامل تفکر اختراعی و انتقادی در رتبة اول، عامل بهره‌وری رتبة دوم، عامل سواد قرن دیجیتال رتبة سوم، عامل کیفیت سیستم آموزشی رتبة چهارم شهروندان مفید دارد با تربیت شهروند الکترونیک از بسیاری از هزینه‌ها، اتلاف انرژی‌ها و فرصت‌ها می‌توان پیشگیری کرد.وعامل ارتباط مؤثر رتبة پنجم اهمیت قرار دارد. نهاد آموزشی مهم‌ترین نقش را در تربیت افراد بخصوص تربیت تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - سطوح توسعه‌یافتگی دهستان‌های شهرستان اردبیل با بهره گیری از مدل‌های تصمیم گیری چند معیاره
        بهرام ایمانی
        شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و به دنبال آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی گام نخست در فرآیند برنامه ریزی و توسعه به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف سنجش سطوح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان اردبیل بر اساس تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه انجام شده اس أکثر
        شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و به دنبال آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی گام نخست در فرآیند برنامه ریزی و توسعه به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با هدف سنجش سطوح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان اردبیل بر اساس تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه انجام شده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 10 دهستان شهرستان اردبیل است. اطلاعات مورد نیاز شامل 76 متغیر در قالب 7 شاخص از طریق سرشماری عمومی نفوس و مسکن و سالنامه آماری 1390 فراهم گردید. برای سنجش میزان توسعه یافتگی از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه ویکور، الکتر و تاکسونومی بهره گرفته شده است و با استفاده از آزمون همبستگی تاوکندال در محیط spss به آزمون فرضیات اقدام گردید. نتایج حاصل از تکنیک های تصمیم گیری بر اساس میانگین رتبه ها بیانگر این موضوع است که دهستان های شهرستان از لحاظ شاخص های توسعه در وضعیت متعادل قرار ندارند، به گونه ای که از بین 10 دهستان شهرستان اردبیل، 6 دهستان برخوردار از توسعه، 2 دهستان نیمه برخوردار و 4 دهستان محروم از توسعه بودند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تاوکندال نشان داد که بین دو متغیر جمعیت و نزدیکی مرکز هر دهستان به مرکز شهرستان و میانگین رتبه ای بدست آمده ارتباط معنی داری وجود ندارد و این دو مؤلفه تأثیری در توسعه یافتگی دهستان ها ندارند؛ ولی بین متغیر اشتغال و میانگین رتبه های هر دهستان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و درصد اشتغال بر سطح توسعه یافتگی تأثیر مثبت دارد. در نهایت راهکارهایی جهت تهیه و اجرای برنامه ها به منظور توسعه یکپارچه و متوازن روستایی در سطح شهرستان ارائه گردید. تفاصيل المقالة