به منظور بررسی اثر علفکش و دفعات کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در بخش داور زن سبزوار انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه نوع علفکش مورد استفاده در سه سطح (خاک مصرف، پسرویشی، خاک مصرف+پسرو أکثر
به منظور بررسی اثر علفکش و دفعات کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در بخش داور زن سبزوار انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه نوع علفکش مورد استفاده در سه سطح (خاک مصرف، پسرویشی، خاک مصرف+پسرویشی و شاهد بدون سمپاشی و تعداد دفعات وجین در 3 سطح (عدم وجین، یک وجین و دو بار وجین) بود. در تیمار علفکش خاک مصرف از علفکش تریفلورالین با دز 1200 گرم ماده مؤثره در هکتار و در تیمار پسرویشی از علفکش تریفلوکسی سولفورون سدیم به مقدار 15 گرم ماده مؤثر در هکتار همراه با سیتوگیت 2 در هزار در مرحله 5 برگی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تیمار دو بار کنترل علف هرز سبب بیشترین عملکرد وش (مجموع چین اول و دوم) میشود که اختلاف آماری معنیداری با یکبار کنترل علفهای هرز نداشت. در میان اجزای عملکرد تعداد قوزه در بوته و تعداد شاخه زایشی نسبت به سایر اجزای عملکرد بیشتر تحت تأثیر دفعات کنترل علفهای هرز قرار گرفت که در تیمار دو بار کنترل بیشترین مقدار بود. مصرف علفکش به صورت خاک مصرف+پسرویشی بیشترین تأثیر را بر عملکرد و اجزای عملکرد پنبه داشت. مصرف علفکش پسرویشی اگرچه سبب افزایش عملکرد گردید اما نتوانست کنترل مطلوبی از علف هرز را انجام دهد و سبب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد نسبت به مصرف خاکی یا مصرف خاکی+ پسرویشی علفکش شد. در مجموع، به نظر میرسد که در صورت مصرف علفکش، یکبار وجین عملکرد اقتصادی مناسبی در واحد سطح را موجب میشود.
تفاصيل المقالة
به منظور ارزیابی مدیریت تلفیقی علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه ای، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1388 در منطقه میانه طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل خاک ورزی در دو سطح (اعمال و عدم اعمال خاک أکثر
به منظور ارزیابی مدیریت تلفیقی علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه ای، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1388 در منطقه میانه طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل خاک ورزی در دو سطح (اعمال و عدم اعمال خاک ورزی بین ردیف های کاشت) و نوع علف کش در سه سطح (فورام سولفورون، نیکوسولفورون و توفوردی+ ام سی پی آ) به همراه عدم کنترل علف های هرز به عنوان تیمار شاهد بود. نتایج نشان داد که تأثیر سطوح مختلف علف کش در تمام مراحل نمونه برداری بر کاهش وزن خشک علف های هرز معنی دار بود. در بین علف کش های مورد آزمایش علف کش فورام سولفورون و توفوردی+ ام سی پی آ به ترتیب بیشترین و کمترین میزان کاهش وزن خشک علف های هرز را داشتند. خاک ورزی بین ردیف های کاشت نیز باعث کاهش معنی دار وزن خشک علف های هرز گردید. همچنین نتایج نشان داد که اثرات ساده خاک ورزی و نوع علف کش تأثیر معنی داری در درصد افزایش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در متر مربع نسبت به شاهد بدون کنترل علف های هرز داشتند. بیشترین درصد افزایش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه به ترتیب با 59.1 و 57.2 درصد از تیمار اعمال خاک ورزی و با 51.8 و 58.2 درصد از علف کش فورام سولفورون به دست آمد. کمترین میزان افزایش عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در متر مربع نیز در علف کش نیکوسولفورون مشاهده گردید که با علف کش توفوردی+ ام سی پی آ در گروه آماری مشابهی قرار داشت.
تفاصيل المقالة
گونه‎های مختلف گل جالیز (Orobanche spp.) پارازیت‎های اجباری ریشه‎ای و فاقد کلروفیل هستند که باعث آسیب شدید سبزیجات و محصولات زراعی دیگر می‎گردند. لذا به منظور بررسی اثر انگل گل جالیز بر ارقام مختلف گوجهفرنگی به همراه گیاهان تله، آزمایشی به صورت فاکتوریل أکثر
گونه‎های مختلف گل جالیز (Orobanche spp.) پارازیت‎های اجباری ریشه‎ای و فاقد کلروفیل هستند که باعث آسیب شدید سبزیجات و محصولات زراعی دیگر می‎گردند. لذا به منظور بررسی اثر انگل گل جالیز بر ارقام مختلف گوجهفرنگی به همراه گیاهان تله، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار در گلخانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز واقع در صدرا انجام گرفت. فاکتور اول شامل سه رقم گوجهفرنگی (فلات سی‎اچ، پتولدلیآمریکایی و افکا)، و فاکتور دوم شامل گیاه تله کنجد (Sesamus indicum)، کتان (Linum usitatissimum) و شاهد (بدون گیاه تله) بود. نتایج تجزیه واریانس داده‎ها نشان داد که اثر ارقام مختلف گوجهفرنگی و گیاهان تله بر صفات مربوط به گل جالیز و گوجهفرنگی معنیدار بود. استفاده از گیاهان تله به ترتیب باعث کاهش 75/62 و 27/64 درصدی وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک غده گل جالیز گردید و کمترین وزن خشک غده (21/0 گرم) و اندام هوایی (20/0 گرم) گل جالیز در رقم فلاتسیاچ همراه با گیاه تله کنجد مشاهده شد که نسبت به سایر ارقام دارای مقاومت بیشتری نسبت به پارازیته شدن گل جالیز بود. همچنین تیمارهای گیاهان تله نشان داد که دو گیاه تله کتان و کنجد مانع از رشد گل جالیز گردیدند و در این تیمارها کمترین وزن خشک غده گل جالیز و بیشترین عملکرد میوه گوجهفرنگی به دست آمد. در حالی که بیشترین وزن خشک غده گل جالیز مربوط به تیمار شاهد بوده و کمترین میزان عملکرد گوجه‎فرنگی را به خود اختصاص داد
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر تلفیق تیمارهای کنترل مکانیکی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال زراعی1384 در مزرعه تحقیقاتی بخش علف های هرز مؤسسه تحقیقاتی گیاهپزشکی کشور در کرج به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصاد أکثر
به منظور بررسی اثر تلفیق تیمارهای کنترل مکانیکی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال زراعی1384 در مزرعه تحقیقاتی بخش علف های هرز مؤسسه تحقیقاتی گیاهپزشکی کشور در کرج به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد که در آن سه سطح تیمار کنترل مکانیکی (بدون کنترل یا شاهد، یک بار کلتیواتورزنی در مرحله 10 سانتی متری ذرت و دو بار کلتیواتورزنی در 10 و30 سانتی متری ذرت) به عنوان فاکتور اصلی و پنج سطح کنترل شیمیایی (عدم کاربرد علف کش یا شاهد، کاربرد میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 25%، میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 50% ، میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 75% ، آلاکلر و آترازین با غلظت کامل به ترتیب به میزان 5 و 1لیتر) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. در بهار پس از انجام عملیات تهیه زمین و بستر بذر،کشت انجام شد و پس از اعمال تیمارها، کلیه مراقبت ها براساس عرف منطقه به طور مطلوب انجام شد. در انتهای فصل رشد و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک (تشکیل لایه سیاه) پس از حذف حاشیه ها، از هر کرت یک متر مربع برداشت شده و عملکرد دانه بر حسب کیلوگرم در متر مربع و اجزای عملکرد مانند تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، وزن صد دانه، تعیین و یادداشت برداری شد. نتایج نشان داد که اثر تیمار کلتیواتورزنی و تیمار کنترل شیمیایی بر کلیه صفات در سطح احتمال 5% از نظر آماری معنی دار بود. تیمار دو بار کلتیواتورزنی از تیمار شاهد و یک بار کلتیواتورزنی برتر بود. هم چنین تیمار یکبار کلتیواتورزنی نیز نسبت به شاهد برتر بود. مقایسه میانگین های تیمار علف کش نشان داد که تیمار 100% و 75% دز سم علف کش به جز برای وزن 100 دانه با هم مشابه بودند و نسبت به شاهد و سایر تیمارها برتر بودند. با توجه به نتایج این تحقیق در منطقه مورد مطالعه و مناطق مشابه می توان با به کارگیری روش های تلفیقی، علاوه بر کنترل مؤثر علف های هرز، عملکرد محصول زراعی شده را نیز افزایش داد. هم چنین در این صورت اثرات نامطلوب علف کش ها بر محیط زیست و مقاومت علف های هرز نسبت به علف کش ها کاهش خواهد یافت.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر تراکم گیاهی و مصرف دو علف‎کش پس رویشی بر عملکرد جارو در سورگوم جارویی، آزمایشی در سال 1390 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه میانه اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم کشت سورگوم جارویی در سه سطح 17، 24 و 31 بو أکثر
به منظور بررسی اثر تراکم گیاهی و مصرف دو علف‎کش پس رویشی بر عملکرد جارو در سورگوم جارویی، آزمایشی در سال 1390 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه میانه اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم کشت سورگوم جارویی در سه سطح 17، 24 و 31 بوته در متر مربع و مصرف دو تیمار علف‎کش توفوردی+ ام سی پی آ و بروموکسینیل + ام سی پی آ در دز توصیه شده ( 5/1 لیتر درهکتار )، 20 درصد دز کاهش یافته (2/1 لیتر در هکتار) و 40 درصد دز کاهش یافته (9/0 لیتر در هکتار) بودند. برای هر تراکم یک شاهد وجین نیز در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که زیست توده علف های هرز با افزایش تراکم گیاه کاهش یافت و دز توصیه شده بروموکسینیل + ام سی پی آ در اکثر مراحل نمونه‎برداری مؤثرترین تیمار علف‎کشی بود. هم‎چنین، با افزایش تراکم کاشت، تعداد و وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه و خوشه در سورگوم جارویی افزایش پیدا کرد. عملکرد جارو و تلاش زادآوری با افزایش تراکم به طور قابل توجهی افزایش یافت. بیشترین افزایش در عملکرد جارو از کاربرد بروموکسینیل+ ام سی پی آ و توفوردی + ام سی پی آ در دز توصیه شده به دست آمد. اثر دز توصیه شده و دز 20 درصد کاهش یافته بروموکسینیل+ ام سی پی آ بر بهبود عملکرد جارو از لحاظ آماری مشابه بود. با توجه به نتایج به دست آمده، برای مهار علف های هرز و بهبود عملکرد جارو در منطقه، تراکم کاشت 31 بوته در متر مربع و مصرف علف‎کش بروموکسینیل + ام سی پی آ با 20 درصد دز کاهش یافته توصیه می شود.
تفاصيل المقالة
این مطالعه با هدف ارزیابی امکان استفاده از گیاهان پوششی به عنوان یک روش جایگزین کنترل شیمیایی در مدیریت های علف های هرز آفتابگردان به اجرا درآمد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول، سه نوع گیاه پوششی شامل ماشک گل خوش أکثر
این مطالعه با هدف ارزیابی امکان استفاده از گیاهان پوششی به عنوان یک روش جایگزین کنترل شیمیایی در مدیریت های علف های هرز آفتابگردان به اجرا درآمد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول، سه نوع گیاه پوششی شامل ماشک گل خوشه ای، گندم سیاه و ارزن مرواریدی و فاکتور دوم تراکم گیاه پوششی شامل صفر، 33 درصد، 66 درصد و 100 درصد تراکم توصیه شده در تک کشتی بود.متوسط تعداد بوته مستقر شده در تراکم های 33، 66 و 100 درصد در گندم سیاه به‎ترتیب 36، 78 و 100 بوته در متر مربع، در ماشک گل خوشه ای به ترتیب 50، 98 و 134 و در ارزن مرواریدی به ترتیب 19، 46 و 64 بوته در مترمربع بود. نتایج نشان داد که استفاده از گیاهان پوششی اثر معنی‎داری در کنترل علف های هرز داشت. هم‎چنین یک رابطه عکس بین تراکم گیاه پوششی و زیست توده علف های هرز نیز مشاهده شد. زیست توده علف های هرز در تراکم حداکثر گندم سیاه، ماشک گل خوشه ای و ارزن مرواریدی به‎ترتیب 91، 80 و 86 درصد نسبت به تیمار تداخل تمام فصل کاهش یافت. با این حال عملکرد آفتابگردان نیز با افزایش تراکم گیاهان پوششی از 33 به 100 درصد، کاهش یافت. در میان گیاهان مورد بررسی، گندم سیاه در تراکم 36 بوته در مترمربع بدون اثر منفی بر عملکرد دانه، کاهش معنی‎داری در زیست توده علف‎های هرز ایجاد نمود. بنابراین استفاده از این گیاه به عنوان گیاه پوششی در تراکم 36 بوته از لحاظ صرفه اقتصادی و کاهش آسیب های زیست محیطی نسبت به کنترل شیمیایی علف های هرز در آفتابگردان قابل توصیه می باشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications