امروزه با گسترش و توسعه دانش در سازمانها ، مدیر یت اثربخش دانش در راستای اهداف سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد . ایجاد زیر ساختار های مدیریت دانش برای کنترل و نظارت هرچه بهتر بر دانش سازمانی بسیار مهم قلمدادمی شود . دانش سرمایه ای است که نمی توان آن را ب ه راحتی أکثر
امروزه با گسترش و توسعه دانش در سازمانها ، مدیر یت اثربخش دانش در راستای اهداف سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد . ایجاد زیر ساختار های مدیریت دانش برای کنترل و نظارت هرچه بهتر بر دانش سازمانی بسیار مهم قلمدادمی شود . دانش سرمایه ای است که نمی توان آن را ب ه راحتی در اختیار گرفت، برای اینکه کارکنان سازمان به سمت ایجاد ومدیریت زیر ساختارهای دا نش هدایت یابند می بایست عواملی انگیزاننده برای آنها در سازمان مهیا شود . مدیریت کیفیتبعنوان یک سیستم جامع مدیریتی می تواند نقش بسزایی در ایجاد شاخص ه ای انگیزشی برای کارکنان سازمان داشته باشد .در این مقاله با رویکرد منابع انسانی به مدیریت کیفیت ، در سه بعد ، تعهد و رهبری مدیریت ارشد ، برنامه های ارتقاءشایستگی های کارکنان و مشت ری مداری به بررسی تاثیر گذاری ابعاد انسان مدار مدیریت کیفیت در ایجاد زنجیره ارزشمدیریت دانش سازمان پرداخته می شود.بنابر نتایج حاصل از ادبیات موضوع و یافته های حاصل از تحقیق میدانی ، در هر سه بعد مورد بررسی در مدیریت کیفیتارتباط معنی داری بین مدیریت کیفیت و ایجاد زیر ساختارهای مدیر یت دانش سازمان حاصل شده است . در بررسی میزانهمبستگی میان متغیرهای مدیریت کیفیت و زنجی ره ارزش مدیریت دانش ، بیشترین همبستگی بین مشتری مداری و زنجیرهارزش مدیر یت دانش بدست آمده و برنامه های ارتقاء شایستگی های کارکنان و تعهد و رهبری مدیریت ارشد در رده هایبعدی بوده اند . اهمیت مشتری مداری در سازمان و نقشی که در ایجاد زیر ساختار های مدیر یت د انش برخوردار می باشد،بسیار حائز اهمیت است . مدیریت کیفیت بواسطه پتانسیل های بالقوه ای که در سازمان ایجاد می کند ، می تواند نقشبسزایی در ایجاد زیر ساختارهای مدیریت دانش سازمان ایفا کند . پژوهش حاضر می کوشد تاثیر گذاری سیستم های مدیریتکیفیت را در ایجاد زیر ساختارهای مدیریت دانش سازمانی مورد بررسی قرار دهد.
تفاصيل المقالة
از جمله مباحثی که در چند ساله اخیر، بیشترین توجه را از طرف شرکت های تجاری به خود اختصاص داده، موضوع کیفیت است، این موضوع که از جوانب مختلفی قابل بررسی است، درحال حاضر، از اولویت های اصلی استراتژی های سازمانی به شمار میرود. با توجه به بکارگیری سیستم های گوناگون کنترل کی أکثر
از جمله مباحثی که در چند ساله اخیر، بیشترین توجه را از طرف شرکت های تجاری به خود اختصاص داده، موضوع کیفیت است، این موضوع که از جوانب مختلفی قابل بررسی است، درحال حاضر، از اولویت های اصلی استراتژی های سازمانی به شمار میرود. با توجه به بکارگیری سیستم های گوناگون کنترل کیفیت در کشور و علاقمندی بسیاری از شرکت های تولیدی و خدماتی در زمینه برقراری این گونه سیستم ها و دریافت گواهینامه های معتبر کیفی جهت بالابردن سطح کیفی محصولات و دریافت سهم بیشتری از بازار این موضوع در کشورمان مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در این بین سیستم تضمین کیفیت استاندارد بین المللی ایزو 9000، بیشترین کاربرد را به خود اختصاص داده است. در این مقاله اثربخشی استقرار این استاندارد بین المللی را در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور شرکتهای دارنده این گواهینامه استاندارد را مشخص نموده و برای هریک شرکتی هم خوان برای مقایسه انتخاب کرده و تأثیر استقرار این سیستم مدیریتی را در سه شاخص رشد فروش، حاشیه سود و سود هر سهم بررسی نمودیم. اطلاعات بدست آمده از مشاهدات زوجی نشان داد که اخذ گواهینامه ایزو9000 فقط توانسته است بر مقدار رشد فروش تأثیر داشته باشد و بر شاخص های حاشیه سود و سود هر سهم تاثیر معناداری نداشته است.
تفاصيل المقالة
امروزه سیستمهای مدیریت کیفیت اهمیت بسیاری در اداره شرکتها و موسسات دارند. هدف این سیستمها افزایش سودآوری وبقایسازمان و همچنین جلب رضایت مشتریان، توامباکاهشپیوستههزینههایواقعیاست. با اجرای این استراتژیها میتوان سازمانها راازشکلسنتیخارجوبهسویپویاییوساختاریانعطافپ أکثر
امروزه سیستمهای مدیریت کیفیت اهمیت بسیاری در اداره شرکتها و موسسات دارند. هدف این سیستمها افزایش سودآوری وبقایسازمان و همچنین جلب رضایت مشتریان، توامباکاهشپیوستههزینههایواقعیاست. با اجرای این استراتژیها میتوان سازمانها راازشکلسنتیخارجوبهسویپویاییوساختاریانعطافپذیرسوق داد. بنابراین بسیاری از سازمانها برای بهره بردن از مزایای استقرار این سیستمها هزینههای فراوانی انجام میدهند. ولی در برخی مواقع اجرای این استراتژیها به دلیل نداشتن شناخت درست از سیستمها و همچنین شرایط خاص سازمان منجر به شکست میشود. هدف از این تحقیق نیز بررسی رابطه بین مدیریت کیفیت مبتنی بر تولید بهنگام و عملکرد مالی سازمانها است. برای بررسی این موضوع شرکتهای خودرویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب و اطلاعات مالی آنها طی سالهای 1389-1385 گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در سطح اطمینان 99% بین مدیریت کیفیت مبتنی بر تولید بهنگام و بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معناداری وجود دارد در حالیکه رابطه معناداری بین مدیریت کیفیت مبتنی بر تولید بهنگام و بازده داراییها مشاهده نشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications