-
حرية الوصول المقاله
1 - Comparative study of macroelement levels in tissues of cultured and wild <i>Capoeta damascina</i> using ICP-OES technique
Hadi Monji Pegah RahbarinejadFish and seafood are rich in many nutrients, including proteins, amino acids, vitamins, and omega-3 essential fatty acids. Fish are also a rich source of calcium, phosphorus, iron, zinc, potassium, sodium, and iodine. Hence, this study aims to assess the macroelement (N أکثرFish and seafood are rich in many nutrients, including proteins, amino acids, vitamins, and omega-3 essential fatty acids. Fish are also a rich source of calcium, phosphorus, iron, zinc, potassium, sodium, and iodine. Hence, this study aims to assess the macroelement (Na, K, Ca, Mg, and P) content of liver and muscle in the wild and farmed Capoeta damascina and its beneficial health for the local consumer. Macroelements were investigated in the farmed and wild fish (C. damascina) from Armand River in Chaharmahal-va-Bakhtiari province, Iran, by inductively coupled plasma-optical emission spectrometry (ICP-OES). Also, Daily Value % for all macroelements was assessed. Potassium was the most abundant macroelement in tissues of both fish species, whereas sodium was the lowest. There was a significant difference between calcium, magnesium, and potassium in comparing elements content between liver and muscle. However, there was no significant difference in the phosphorus and sodium content. The calcium content of farmed tissues was higher than wild tissues. However, it was not any significant difference in levels of phosphorus, magnesium, potassium, and sodium between wild and farmed fish. Also, both wild and farmed fish were excellent sources of phosphorus and good sources of magnesium. Both farmed and wild fish muscle are good sources for phosphorous and magnesium that may reach beneficial health for the local consumers. Farming of C. damascina suggested to less capturing of wild C. damascina for reserving the ecosystem. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثرات محلول پاشی گوگرد، نیتروژن و فسفر بر عملکرد و اجزای عملکرد کرچک در شرایط کمبود آب
مجید موسوی امیررضا صادقی بختوری بهمن پاسبان اسلام سمیرا سامع اندابجدید حمید محمدیبهمنظور تعیین اثر محلول پاشی برخی از عناصر ماکرو بر عملکرد و اجزای عملکرد کرچک در شرایط کمبود آب، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی خسروشاه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار طی سال زراعی 1392 أکثربهمنظور تعیین اثر محلول پاشی برخی از عناصر ماکرو بر عملکرد و اجزای عملکرد کرچک در شرایط کمبود آب، آزمایشی در ایستگاه تحقیقاتی خسروشاه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار طی سال زراعی 1392 به اجرا درآمد. عامل های مورد بررسی شامل آبیاری در دو سطح بدون تنش و تنش کمبود آب در مرحله پر شدن دانه ها و محلول پاشی عناصر در چهار سطح شامل شاهد، گوگرد (وتابل به میزان 2 در هزار)، نیتروژن (اوره به میزان 6 در هزار) و فسفر (سوپر فسفات تریپل به میزان 4 در هزار) بودند. صفات ارتفاع بوته، تعداد گل آذین، تعداد شاخه فرعی، تعداد برگ، دمای برگ، مقدار آب نسبی برگ، تعداد دانه در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه در واحد سطح مـورد ارزیابی قرار گرفتند. کلیه ی صفات مورد بررسی، به غیر از تعداد گل آذین، به طور معنی داری تحت تأثیر عامل تنش کمبود آب قرار گرفتند. کمبود آب باعث کاهش معنی دار ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد دانه در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه در واحد سطح، مقدارآب نسبی برگ و افزایش معنیدار دمای برگ گردید. اثر متقابل عامل های مورد مطالعه روی تعداد شاخه فرعی معنی دار بود. حداکثر این صفت (1.86 عدد) در تیمارهای بدون تنش کمبود آب همراه با محلول پاشی نیتروژن مشاهده گردید. درنهایت با توجه به تاثیر پذیری شاخصهای دمای برگ و مقدار آب نسبی برگ از سطوح تنش متوسط اعمال شده، بهنظر میرسد بتوان از این شاخصها در شناسایی اثرات کمبود آب روی گرچک استفاده نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - اثر شوری کلرید سدیم بر جذب عناصر معدنی ضروری در ارقام بادمجان
حمید صادقی حسن رسولی مسعود زاده باقریبه منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از کلرید سدیم بر وضعیت جذب عناصر معدنی در اندام های مختلف سه رقم بادمجان (محلی جهرم، قلمی دزفول و دلمه هندی) پرورش یافته در هوای آزاد، پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار انجام شد. نشاهای 10 هفته ای یکسان از نظر ارتفاع و قطر ساق أکثربه منظور بررسی اثر تنش شوری ناشی از کلرید سدیم بر وضعیت جذب عناصر معدنی در اندام های مختلف سه رقم بادمجان (محلی جهرم، قلمی دزفول و دلمه هندی) پرورش یافته در هوای آزاد، پژوهشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار انجام شد. نشاهای 10 هفته ای یکسان از نظر ارتفاع و قطر ساقه در محل یقه، به گلدان های پلاستیکی حاوی 9 کیلوگرم خاک غالب منطقه منتقل و به مدت 20 روز با آب شاهد آبیاری شدند. سپس تیمارهای شوری در 7 سطح شامل غلظت های شاهد، 10، 20، 40، 60، 80 و 100 میلی مولار کلرید سدیم مورد استفاده قرار گرفتند. مقادیر مختلف کلرید سدیم به آب آّبیاری با هدایت الکتریکی 219 میکروزیمنس بر سانتی متر اضافه و به مدت پنج ماه اعمال شد. نتایج به دست آمده از اندازه گیری جذب عناصر معدنی نشان داد که شوری باعث افزایش غلظت سدیم ریشه، ساقه و برگ و افزایش کلسیم ریشه شد. افزون بر آن شوری بیشتر باعث کاهش در غلظت پتاسیم ریشه، کلسیم برگ و نسبت پتاسیم به سدیم ریشه، ساقه و برگ شد. ضمن اینکه شوری اثر معنی داری بر پتاسیم ساقه و برگ، کلسیم ساقه و همچنین میزان نیترات برگ نداشت. در بین ارقام مورد بررسی براساس اندازه گیری میزان انباشت یون های اضافی، رقم محلی جهرم به عنوان رقمی با بردباری بیش تر و رقم قلمی دزفول به عنوان حساس ترین رقم در برابر شوری ناشی از کلرید سدیم ارزیابی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اثر کودهای تلفیقی و محلولپاشی کلات آهن بر عملکرد کمی گلمحمدی
وحیده صمدیان ساربانقلی سیدرضا طبائی عقدائی بهلول عباسزاده محمدحسین لباسچیبا توجه به نقش تغذیه در کمیت و کیفیت محصول گل محمدی، آزمایشی در سال 1390 در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی مصرف کودهای تلفیقی در پنج سطح (1: شاهد بدون کوددهی، 2: نیتروژن 40، فسفر أکثربا توجه به نقش تغذیه در کمیت و کیفیت محصول گل محمدی، آزمایشی در سال 1390 در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور به صورت کرتهای خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی مصرف کودهای تلفیقی در پنج سطح (1: شاهد بدون کوددهی، 2: نیتروژن 40، فسفر 40 و پتاسیم 0 کیلوگرم بههمراه 15 تن در هکتار کود دامی در هکتار، 3: نیتروژن 40، فسفر40 و پتاسیم 40 کیلوگرمبههمراه 15 تن کود دامی در هکتار، 4: نیتروژن 80، فسفر 80 و پتاسیم 40 کیلوگرم بههمراه 30 تن کود دامی در هکتار و 5: نیتروژن 120، فسفر 120 و پتاسیم 80 کیلوگرم بههمراه 40 تن کود دامی در هکتار)و عامل فرعی محلولپاشی با کلات آهن در چهار سطح به صورت 1، 2 و 3 بار و بدون محلولپاشی بود. اثر کودهای تلفیقی و محلولپاشی کلاتآهن بر تمام صفات اندازهگیری شده در سطح احتمال 1% معنیدار بود. تیمار کودی نیتروژن 80، فسفر 80 و پتاسیم 40 کیلوگرم بههمراه 30 تن کود دامی در هکتارتولید بیشترین تعداد گل در بوته و در هکتار را در پی داشت. به لحاظ آماری بین تعداد محلولپاشیها تفاوت معنیداری وجود نداشت و هر سه سطح محلولپاشی نسبت به تیمار شاهد عملکرد گل بالاتر و معنیداری نشان داد. اثر متقابل تیمار کودی نیتروژن 80، فسفر 80 و پتاسیم 40 کیلوگرم بههمراه 30 تن کود دامی در هکتاربا دو بار محلولپاشی بیشترین درصد اسانس را داشت. مصرف همزمان کودهای شیمیایی، دامی و محلولپاشی ریزمغذیها باعث افزایش عملکرد شد. بنابراین با این ترکیبات کودی میتوان کاهش کمیت و کیفیت محصول در نیمه دوم گلدهی را جبران نمود. تفاصيل المقالة