-
حرية الوصول المقاله
1 - اثرات احداث و بهره برداری سد مخزنی کرخه بر کاربری اراضی و کیفیت آب منطقه
شهلا کعب زاده جمال قدوسی رضا ارجمندی نعمت اله جعفرزاده حقیقی فردزمینه و هدف: از مهم ترین پیامدهای احداث سد، تغییر کاربری اراضی و تأثیر آن در تغییر کیفیت آب و بر هم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه ها در پایاب سدها است. در تحقیق حاضر رابطه بین تغییرات کاربری اراضی و کیفیت آب رودخانه در پایاب سد کرخه به عنوان عامل اثر گذار در بر هم خوردن أکثرزمینه و هدف: از مهم ترین پیامدهای احداث سد، تغییر کاربری اراضی و تأثیر آن در تغییر کیفیت آب و بر هم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه ها در پایاب سدها است. در تحقیق حاضر رابطه بین تغییرات کاربری اراضی و کیفیت آب رودخانه در پایاب سد کرخه به عنوان عامل اثر گذار در بر هم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه کرخه تجزیه و تحلیل شده است.روش بررسی: روند تغییرات ادواری کاربری اراضی طی 5 دوره زمانی از سال های 1363 لغایت 1393 در منطقه با استفاده از تفسیر تصاویر ماهوارهای ادواری سنجنده لندست TM و ETM+ و تغییرات ادواری متناظر غلظت پارامترهای اندازه گیری شد و کیفیت آب رودخانه در پایاب سد کرخه بررسی شد.یافته ها: بعد از احداث سد، روند تغییرات کاربری اراضی تشدید شده و مقدار پارامترهای کیفیت آب افزایش یافته است. آزمون همبستگی بین تغییرات کاربری اراضی با پارامترهای کیفیت آب در بازه مورد مطالعه در پایاب سد نشان داد که همبستگی معنی دار آماری درسطح اطمینان 95درصد(05/0 =P) و 99درصد(01/0P= ) وجود دارد. رابطه بین تغییرات کاربری اراضی و تغییرات کیفیت آب رودخانه با استفاده از مدل های رگرسیون چند متغییره بررسی شد و نتایج آن بیانگر امکان پذیری پیشبینی یا برآورد حد آستانه مساحت قابل تخصیص به انواع کاربری ها در پایاب سد های بزرگ بود. کاربری زراعت آبی بیشترین تغییر را پس از احداث سد داشت. مساحت تحت پوشش اراضی آبی در زمان اجرای تحقیق 76درصد بود.بحث و نتیجه گیری: در مطالعه حاضر مشخص شد که وسعت مجاز تخصیص اراضی به زارعت آبی در منطقه برابر با 46 درصد مساحت حوضه آبریز پایاب سد کرخه است از این رو افزایش کاربری زراعت آبی عامل اصلی کاهش کیفیت آب رودخانه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مدلسازی تخصیص و پهنهبندی اراضی شهری با استفاده از سیستم پویای تصمیمیار مکانی (DSDSS) با رویکرد ارزیابی تلفیقی مکانی (DISA) بر اساس شاخصهای زیستمحیطی در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر چادگان)
آرزو معظمی جمال قدوسی علی اصغر آل شیخ سعید سلطانیزمینه و هدف: امروزه در خصوص توسعه مناطق شهری و استفاده از اراضی در آنها دو اختلاف نظر و برخورد رویکردی شامل روند و شدت تغییر کاربری اراضی و تغییرات حفاظ روی زمین مطرح است که تبیین کننده خصوصیات و ویژگی های رشد و گسترش شهرها و پایداری زیست محیطی آنها می باشد. روند فعلی ر أکثرزمینه و هدف: امروزه در خصوص توسعه مناطق شهری و استفاده از اراضی در آنها دو اختلاف نظر و برخورد رویکردی شامل روند و شدت تغییر کاربری اراضی و تغییرات حفاظ روی زمین مطرح است که تبیین کننده خصوصیات و ویژگی های رشد و گسترش شهرها و پایداری زیست محیطی آنها می باشد. روند فعلی رشد و گسترش مناطق شهری و مسکونی و تغییرات منطقه ای و ناحیه ای ناشی از آن بعنوان یکی از چالش های اصلی برای تعریف راهبردهای توسعه ای در مناطق شهری مطرح و معرفی شده است. روش بررسی: امروزه دستیابی به روش های مناسب اندازه گیری و ارزیابی و برنامه ریزی در کلیه سطوح و مرتبط با آن در مناطق شهری، مورد حمایت و پشتیبانی مدیران در مناطق شهری می باشد. اگر چه در مدل ها و روش های موجود برای آمایش سرزمین و تخصیص اراضی برای کاربری های مختلف عواملی مانند موقعیت مکانی و طبیعی، خصوصیات زیست محیطی، اکولوژیکی، ادافیکی، شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی منظور شده و مورد توجه قرار گرفته اند اما ملاحظه می شود که در برخی از آنها مانند مدل های CLUE-S و AEZ، تنها به تغییر کاربری اراضی از جمله کشاورزی و اراضی مرتعی و جنگلی، توجه گردیده است.به طوری که در حال حاضر اختلاف نظرهادر خصوص مباحث مرتبط با آمایش مناطق شهری در رابطه با تخصیص اراضی، رخدادهای تحقیقاتی در زمینه استفاده از اراضی در قالب اصول و مفاهیم آمایش سرزمین بیش از پیش مورد تاکید و توجه قرار گرفته است. یافته ها: در تحقیق حاضر با هدف مدل سازی تخصیص و پهنه بندی اراضی شهری در قالب مطالعه موردی در شهر چادگان واقع در استان اصفهان اقدام به مدل سازی با استفاده از تلفیق روش های مدل سازی مکانی وتصمیم گیری چندمشخصه ای با روش های کارت امتیازی متوازن و تولید پاک در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیائی شده است. بحث و نتیجه گیری: خروجی حاصل از تحقیق ارائه مدل توصیفی مبتنی بر امتیاز دهی به شاخص های 22 گانه مربوط به 4 معیار یا مؤلفه اجتماعی،زیست محیطی، اکولوژیکی و اقتصادی است. به نحوی که با شناسایی خصوصیات و ویژگیهای هریک از مؤلفه ها وتهیه نقشه های موضوعی مربوط به آنها مبتنی بر امتیاز یا نمره هریک از شاخص های 22 گانه در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیائی می توان اقدام به تخصیص و پهنه بندی اراضی شهری در 4 وضعیت شامل نا مطلوب، نسبتاً مطلوب، مطلوب و بسیار مطلوب بر اساس نوع کاربرهای مورد نظر در مناطق شهری نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی برخی کاربردهای نظریه بازیها در مدیریت محیط زیست
فرزام هستی عبدالرسول سلمان ماهینیزمینه و هدف: مدیران و برنامه ریزان جهت عملی کردن برنامه های خود، نیازمند توجه به خواسته های ذینفعان، در ارتباط با پروژه کاری خود هستند. لذا به کار گیری روشی که قابل درک باشد و توانایی برقراری ارتباط مابین مدیران و ذینفعان را در فرآیند تصمیم گیری داشته باشد بسیار حائز اه أکثرزمینه و هدف: مدیران و برنامه ریزان جهت عملی کردن برنامه های خود، نیازمند توجه به خواسته های ذینفعان، در ارتباط با پروژه کاری خود هستند. لذا به کار گیری روشی که قابل درک باشد و توانایی برقراری ارتباط مابین مدیران و ذینفعان را در فرآیند تصمیم گیری داشته باشد بسیار حائز اهمیت است. بررسی پیش رو به کاربرد نظریه بازیها در حوزه های مورد بررسی محیط زیست نظیر حفاظت از تنوع زیستی، آلودگی های محیط زیست و برنامه ریزی و آمایش سرزمین خواهد پرداخت. روش بررسی: روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل بررسی کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوای مطالعات انجام شده است. در بخش حفاظت از تنوع زیستی به بررسی نقش نظریه بازیها در تصمیم گیری های مربوط به مدیریت مناطق تحت حفاظت و همچنین کاربرد آن در حوزه اکولوژی رفتار پرداخته خواهد شد. در تصمیم گیری های مربوط به مواد زائد که ارتباط تنگاتنگی با آلودگی های محیط زیست دارد، کاربرد نظریه بازیها در این زمینه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین بکارگیری این مدل در برنامه ریزی های مربوط به سرزمین نیز مورد بحث قرار گرفت و مدل کاربرد نظریه بازیها در آمایش سرزمین ارائه گردیده است. یافته ها: نظریه بازیها، به عنوان یک رویکرد، در ساختار و درک مشکلات مدیریت محیط زیستی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در حال پیشرفت است. نظریه بازیها توانایی این را دارد که رفتار بازیکنان را در فرآیند تصمیم گیری پیش بینی کند، با بهره گیری از این ویژگی تعارضات بوجود آمده میان ذینفعان حل و فرآیند تصمیم گیری مورد قبول بازیکنان خواهد بود. با به کارگیری این روش بسیاری از مشکلات گریبان گیر محیط زیست که به دلیل ماهیت عمومی کالاها است حل خواهد شد. بحث و نتیجه گیری: در این مقاله به بررسی کاربرد های مختلف نظریه بازیها در سه حوزه عمده محیط زیست یعنی حفاظت از تنوع زیستی، آلودگی محیط زیست و آمایش سرزمین پرداخته شد. به وضوح روشن است که با بکارگیری این فن می توان بسیاری از مشکلات گریبان گیر مدیریت محیط زیست کشور مدلسازی و حل شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مقایسه روش فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در آمایش سرزمین به روش اختصاص چندهدفه زمین (MOLA)
هادی رحیمی عبدالرسول سلمان ماهینی حمیدرضا کامیابهدف اساسی از آمایش سرزمین، مدیریت و برنامهریزی آن، توزیع فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ظرفیتهای آشکار و پنهان با توجه به توان سرزمین و تحولات و دگرگونیهای زمان و نیازها است. در این پژوهش برای پهنهبندی و آمایش شهرستانهای گرگان و علیآباد در هشت کاربری کلان، أکثرهدف اساسی از آمایش سرزمین، مدیریت و برنامهریزی آن، توزیع فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و ظرفیتهای آشکار و پنهان با توجه به توان سرزمین و تحولات و دگرگونیهای زمان و نیازها است. در این پژوهش برای پهنهبندی و آمایش شهرستانهای گرگان و علیآباد در هشت کاربری کلان، از روش بهینهسازی اختصاص چندهدفه زمین استفاده شد. از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) و نظر کارشناسان برای وزندهی به کاربریهای کلان در سه معیاراصلی اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی انجام شد. همچنین مقایسه زونبندی بر پایه وزندهی دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با توجه به مقادیر کاپای کل (0.9151)، کاپای مکانی (0.9524)، کاپای استاندارد (0.9523) و توافق شانس (0.1111) زونبندی به روش اختصاص چندهدفه زمینبر پایه وزنهای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای دارای شباهت زیادی است اما اختلاف جابهجایی کاربریها در دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای تعداد 88663 پیکسل (7979 هکتار) معادل 2.9 درصد کل منطقه موردمطالعه بود. بدین منظور دادههای آماری فاکتورهای شیب، ارتفاع، تراکم پوشش گیاهی، بارش و فرسایشپذیری بر پایهی وزندهی دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و فرآیند تحلیل شبکهای استخراج شد. باتوجه به نتایج، جایگیری کاربریها بر پایه روش فرآیند تحلیل شبکهای در مقایسه با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بهصورت کلی مناسبتر است. بدین معنی که روش فرآیند تحلیل شبکهای دارای عملکرد مناسبتری در وزندهی به کاربریها داشته است. نتایج این پژوهش ارتباط و اهمیت همه جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی را در آمایش و برنامهریزی استفاده از سرزمین بیان میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تلفیق آیندهنگری جمعیت در ارائه سامانه پشتیبان تصمیمگیری مکانیابی دفن پسماند شهری (مطالعه موردی: استان قزوین)
زهرا اسدالهی نغمه مبرقعی دینان مصطفی کشتکارپیشینه و هدف گسترش شهرنشینی با افزایش جمعیت تولید پسماندهای جامد شهری را طی سالهای اخیر بهطور قابلملاحظهای سرعت بخشیده است. علیرغم اهمیت دفن مواد زائد جامد بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای چرخه مدیریت پسماند، در حال حاضر دفن اصولی در بسیاری از مناطق ایران مورد غفلت أکثرپیشینه و هدف گسترش شهرنشینی با افزایش جمعیت تولید پسماندهای جامد شهری را طی سالهای اخیر بهطور قابلملاحظهای سرعت بخشیده است. علیرغم اهمیت دفن مواد زائد جامد بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای چرخه مدیریت پسماند، در حال حاضر دفن اصولی در بسیاری از مناطق ایران مورد غفلت قرارگرفته است. اخیراً سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهعنوان ابزاری مناسب برای استفاده در مطالعات انتخاب محل دفن پسماند شناختهشده است. علاوه بر این، تصمیمگیری چند معیاره روشی شناختهشده برای حل مشکلات پیچیده تصمیمگیری در انتخاب محل دفن پسماند است که یکی از روشهای شناختهشده آن فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. ازیکطرف انتخاب محل دفن پسماند مبتنی بر GIS شامل مراحل اصلی غربالگری و حذف مناطق نامناسب و رتبهبندی مناطق باقیمانده است. از طرف دیگر برنامهریزی مکانیابی دفن پسماند درگرو داشتن اطلاعات کافی از ویژگیهای جمعیتی دارد و با توجه به روند افزایشی رشد جمعیت، لزوم توجه به پیشبینی جمعیت در تصمیمگیریها دوچندان میشود. استان قزوین در حوزه مرکزی ایران در سال ۱۳۷۵ از استان تهران جدا شد. براساس سرشماری آبان 1395 جمعیت استان قزوین، 1273761 نفر بود که در مقایسه با آبان 1390 متوسط رشد سالانه جمعیت آن معادل 17/1 درصد بوده است. با توجه به تازه تأسیس بودن استان قزوین و افزایش جمعیت آن طی دهه گذشته، ضرورت مکانیابی محل مناسب دفن پسماند با پیشبینی رشد جمعیت احساس میشود. لذا پژوهش حاضر باهدف واردسازی کمترین آسیب به محیطزیست ﺑﺎ بهکارگیری رویکرد یکپارچه فرآیند تحلیل سلسله مراتبی- سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS-AHP در تلفیق با آیندهنگری جمعیت به مکانیابی دﻓﻦ پسماندﻫﺎی ﺷﻬﺮی در استان قزوین پرداخته است.مواد و روش هاپژوهش حاضر طی سهگام اصلی مکانیابی اولیه دفن پسماند با روش ارزیابی چند معیاره MCE، تعیین مساحت موردنیاز دفن پسماند براساس آیندهنگری جمعیت تا افق 1425 و درنهایت مکانیابی نهایی دفن پسماند شهری با مدل تصمیمگیری مکانی تخصیص تک هدفه زمین در نرمافزار ایدریسی TerrSet انجام شد. در گام نخست، مکانیابی اولیه دفن پسماند براساس رویکرد یکپارچه GIS-AHP طی مراحل شناسایی و انتخاب معیارها، وزندهی معیارها، استانداردسازی معیارها و درنهایت ادغام معیارها با روش WLC انجام شد. در گام دوم، مساحت موردنیاز برای احداث مکان دفن پسماند شهری، بر اساس پیشبینی رشد جمعیت، سرانه تولید زباله (کیلوگرم در روز) و متوسط عمق آب زیرزمینی برآورد شد. بهمنظور محاسبه جمعیت استان قزوین تا سال 1425، نتایج گزارشهای مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامهوبودجه استفاده شد که در این گزارشهای پیشبینی جمعیت استان قزوین تا افق 1425 با توجه به عوامل مؤثر شامل نرخ باروری، مرگومیر، مهاجرت و ترکیب سنی و جنسی جمعیت حاصلشده است. در گام سوم، مکانیابی نهایی دفن پسماند شهری با مدل تصمیمگیری مکانی تخصیص یک هدفه زمین در نرمافزار ایدریسی TerrSetانجام شد. نقشه توانسنجی اولیه حاصل از روش MCE بهعنوان ورودی پایه وارد مدل شد. همچنین شرط مساحت موردنیاز برآورد شده در گام دوم براساس آیندهنگری جمعیت اعمال شد. در این پژوهش دو سناریو اجرا شد. در سناریوی اول در انتخاب مکانهای نهایی دفن پسماند، شرط دارا بودن بیشترین ارزش نقشهای اعمال شد و در سناریوی دوم علاوه بر شرط ذکرشده، لزوم وجود بافر 10 کیلومتری برای هر یک از گزینههای انتخابی لحاظ گردید.نتایج و بحثدر پژوهش حاضر تعداد 7 معیار اصلی اکولوژیک و انسانی و 25 معیار فرعی جهت مکان یابی دفن مواد زائد جامد شهری در استان قزوین انتخاب شد. با دخالت دادن نتایج پرسشنامه های مقایسه زوجی، وزن نهایی هر معیار و زیرمعیار مشخص شد. پس از آماده سازی لایه های GIS و تشکیل پایگاه داده، هریک از لایه های فاکتور به تناسب توابع موجود در ابزار عضویت فازی استانداردسازی شده و با طیف هایی از اعداد بین صفر تا 255 که بیانگر درجه عضویت در مجموعه فازی است، طبقه بندی شدند. این تحقیق تکنیک AHP را در محیط GIS برای بررسی بهترین مکانهای دفن زباله در مقیاس استان قزوین اجرا نمود. سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS ابزاری بسیار قدرتمند است که میتواند ارزیابی سریع از منطقه موردمطالعه برای تعیین محل مناسب دفن زباله ارائه دهد. همچنین تکنیکAHP برای حل آندسته از مشکلات پیچیدهای که ممکن است میان اهداف متعدد مسئله همبستگی وجود داشته باشد، مفید است. انتخاب معیارها یکی از مهمترین گامها در این تحقیق بود. در انتخاب سایت دفن پسماند باید عوامل محیطی را در کنار عوامل اقتصادی در نظر گرفت. بنابراین، هشت معیار اصلی فاصله از جاده، ارتفاع، شیب، جهت فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از آبهای سطحی، فاصله از مناطق حفاظتشده، زمینشناسی، هیدرولوژی و کاربری اراضی را در پژوهش خود بکار گرفتند. در این تحقیق نیز سعی شد در کنار معیارهای یادشده، پارامترهای مختلف طبیعی و انسانی مانند فاصله از خطوط انتقال انرژی، فاصله از شهرکهای صنعتی و راهآهن و غیره نیز بکار گرفته شود تا جامعیت تحقیق حاضر دوچندان گردد. نقشه توانسنجی اولیه کاربری دفن پسماند حاصل از روش MCE با توجه به نمودار فراوانی ارزشهای آن با روش شکست طبیعی (Natural Break) طبقهبندی شد. شهرستانهای تاکستان، آبیک و بویینزهرا به ترتیب مساحتهای 50.15، 14.55 و 54.48 کیلومترمربع از توان خوب جهت دفن پسماند در سطح استان قزوین برخوردار بودند. مناطق ﻳﺎدﺷﺪه ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻓﺎﺻﻠﻪ از ﻣﺮاﻛﺰ ﺛﻘﻞ ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ ﻧﻴﺰ در ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻂ ﻗﺮار داشتند. مکان یابی نهایی در دو سناریو با مدل تصمیمگیری مکانی SOLA اجرا شد. درنهایت سایت شماره یک از سناریو اول و دوم در شرق استان قزوین و در محدوده شهرستان بوئینزهرا و در نزدیکی روستای اله آباد و سایت شماره سه از سناریو دوم در فاصله 15 کیلومتری از مدیریت دفن پسماند در مرکز استان و سمت شرق روستای زین آباد بهعنوان اولویت معرفی شدند.نتیجه گیری لازم به ذکر است در کنار عدم تعیین محل مناسب برای دفع نهایی پسماندها در سالیان گذشته، تاکنون برنامه جامعی در زمینه کاهش تولید پسماند و اجرای طرحهای تفکیک از مبدأ در هیچیک از شهرستانهای موردمطالعه تهیه و اجرانشده است. شکلگیری بخش آیندهپژوهی در ساختار تشکیلاتی سیستمهای مدیریتی دفن پسماند نه تنها میتواند منجربه کاهش خطرات محیطزیستی شود بلکه پایداری در منابع اقتصادی و اجتماعی را بههمراه خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - Factors Affecting Land Allocation to Saffron and its Expansion in Marand County, Iran
کلثوم عزیزی میزاب Azadeh FalsafianCurrently, water, as the most limiting factor in production, determines the priority of planting in different areas of Iran. Saffron is one of the good candidates for drought conditions since it has high economic value and low water requirements that can help with susta أکثرCurrently, water, as the most limiting factor in production, determines the priority of planting in different areas of Iran. Saffron is one of the good candidates for drought conditions since it has high economic value and low water requirements that can help with sustainable development. By identifying the factors influencing the decision on saffron cultivation and its expansion, appropriate policies can be implemented to improve the planting of this crop. Marand, located in East Azarbaijan Province, Iran, is one of the areas where farmers have started to grow saffron in recent years. The allocation of 68 hectares of agricultural land to this crop has turned the county into the hub of saffron production in the northwest of the country. This study investigated the factors affecting the decision on saffron cultivation and its development in Marand. To this end, a total of 140 farmers from two groups of saffron growers and non-saffron growers were chosen, and the Heckman’s two-step procedure was then employed. The results of estimating the first step of the Heckman procedure showed that age, familiarity with saffron growing, attending saffron training courses, the number of extension courses, marketing status, and profit status of saffron all had a positive effect on the decision on growing saffron. Moreover, the results of estimating the linear pattern of the second phase corroborated the view that the farmer’s education level, the total area under agricultural and horticultural cultivation, as well as features of agricultural land had a positive impact, and access to water resources had a negative effect on the cultivation area of saffron. تفاصيل المقالة