• فهرس المقالات Kaveh the Blacksmith

      • حرية الوصول المقاله

        1 - مقایسۀ خویشکاری‌های کاوۀ آهنگر با گبریاس (اوگبارو)
        بهنام گرجی مسعود فروزنده علی محمدی آسیابادی اسماعیل صادقی ده چشمه ای
        اسطورۀ کاوۀ آهنگر در شاهنامه دارای نشانه‌ها، اعمال و کنش‌هایی مخصوص به خود است که خویشکاری‌های اسطوره‌ای این شخصیت را شامل می‌شوند. این خویشکاری‌ها با توجه به شباهت کلی داستان ضحاک و فریدون - که کاوۀ آهنگر نیز در آن حضور موثر دارد – با روایت تاریخی جریان فتح بابل أکثر
        اسطورۀ کاوۀ آهنگر در شاهنامه دارای نشانه‌ها، اعمال و کنش‌هایی مخصوص به خود است که خویشکاری‌های اسطوره‌ای این شخصیت را شامل می‌شوند. این خویشکاری‌ها با توجه به شباهت کلی داستان ضحاک و فریدون - که کاوۀ آهنگر نیز در آن حضور موثر دارد – با روایت تاریخی جریان فتح بابل به قلم هرودوت، گزنفون و کستیاس، در تاریخ هخامنشیان، یاد آور نشانه‌ها، اعمال و کنش‌های گبریاس/ اوگبارو، هم پیمان کوروش هخامنشی است. هدف از این مقاله بررسی و مقایسۀ مهم ترین خویشکاری‌های کاوۀ آهنگر در روایت شاهنامه از زمان پیدایی او در داستان ضحاک و فریدون با گبریاس/ اوگبارو، هم پیمان کوروش هخامنشی در جریان فتح بابل با توجه به اسناد و گزارش‌های موجود تاریخی است. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی _تطبیقی بر پایۀ داده‌های کتابخانه‌ای است که در پی اثبات وجود همانندی در خویشکاری‌های شخصیتی در اسطوره با مصداقی در تاریخ است و نتیجۀ این تطبیق باز تعریف شخصیت کاوۀ آهنگر و برخی از خویشکاری‌های او در شاهنامه خواهد بود. مثلا آهنگری او می‌تواند در صورت توجه به منابع تاریخی و دینی بجای پیشه به عنوان لقب نیز بررسی گردد. همچنین این قیاس کمک خواهد کرد عوامانه و الحاقی پنداشتن کاوۀ آهنگر از سوی برخی اسطوره پژوهان چون آرتور کریستین سن، مهرداد بهار، ذبیح الله صفا و دیگران مورد تردید قرار گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - جنبش های اجتماعی شهروندان در شاهنامه (بررسی موردی قیام کاوۀ آهنگر و گردن فرازی بندوی و گستهم)
        رسول رستمی محمدرضا راشد محصل مجیدرضا خزائی وفا
        شهروند و شهروندی، اصطلاحاتی نسبتاً نوظهور در پهنۀ مطالعات جامعه شناسی و علوم سیاسی است. شهروند همواره در یک رابطۀ دوسویه تعریف شده است؛ او فردی است که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر، در برابر قانون موضوعه، وظایفی دارد. جنبش های اجتماعی، بر کوششی أکثر
        شهروند و شهروندی، اصطلاحاتی نسبتاً نوظهور در پهنۀ مطالعات جامعه شناسی و علوم سیاسی است. شهروند همواره در یک رابطۀ دوسویه تعریف شده است؛ او فردی است که از سویی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر، در برابر قانون موضوعه، وظایفی دارد. جنبش های اجتماعی، بر کوششی جمعی ناظر است که طی آن افراد به آرمان های از پیش تعیین شده می رسند. جنبش های اجتماعی با اهدافی مشخص و توسط نهادهایی غیر رسمی صورت می گیرند. البته در شاهنامه، واژۀ شهروند نیامده است. فردوسی گاه از واژۀ شهری در مقابل سپاهی برای متمایز کردن غیر نظامیان از نظامیان سود جسته است اما واژۀ ایرانیان طبق شواهدی که در تحقیق به دست آمده است و نیز براساس تعریف شهروند در فرهنگ های جامعه شناسی و علوم سیاسی بر شهروندان ایرانی در شاهنامه اطلاق شده است. دو جنبش منتخب (یکی از بخش حماسی شاهنامه و دیگری از بخش تاریخی آن) بر حضور پررنگ و مشارکت همه جانبۀ شهروندان ایرانی در جنبش های اجتماعی جهت تحقق عدالت و دادگری گواه است. این تحقیق به روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی انجام شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی کارویژۀ کاوۀ آهنگر در شاهنامۀ فردوسی با رویکرد به اندیشۀ ایران شهری و اساطیر جهانی
        سیّدمحمّدرضا قریشی سعید خیرخواه عبدالرضا مدرس زاده
        با کشف آهن افزون بر دگرگونی‌های مادی، سامان اندیشگی و فرهنگی جهان نیز دچار دگردیسی می‌شود. ارزش، ژرفا و پیامدهای این کشف سبب پدیداری عصری با ویژگی‌های برجسته و دیگرسان به نام آهن است که اسطوره‌ها و قهرمانان ویژۀ خود را می‌آفریند. ایران نیز به عنوان یکی از کهن‌ترین تمدن أکثر
        با کشف آهن افزون بر دگرگونی‌های مادی، سامان اندیشگی و فرهنگی جهان نیز دچار دگردیسی می‌شود. ارزش، ژرفا و پیامدهای این کشف سبب پدیداری عصری با ویژگی‌های برجسته و دیگرسان به نام آهن است که اسطوره‌ها و قهرمانان ویژۀ خود را می‌آفریند. ایران نیز به عنوان یکی از کهن‌ترین تمدن های جهان و نخستین مراکزی که به فناوری گدازش و برون‌آوری آهن دست می‌یابد از برآیندهای فرهنگی آن بی‌بهره نمی‌ماند. نام‌آورترین قهرمان ایرانی ِ این عصر کاوۀ آهنگر است که در هزارۀ تاریک و پرآشوب ضحاکی (روایت ایرانی آغاز عصر آهن) ظهور و زمینه را برای بازآفرینی جهان اَشامَند به دست فریدون فراهم می‌کند. کاوه برخلاف آوازه و نفوذ هماره‌اش بر اندیشۀ ایرانی، بازتاب درخوری در اسطوره‌های میهنی و دینی ایرانی نمی‌یابد. همین امر برخی از پژوهشگران را بر‌آن داشته تا وی را شخصیتی افسانه‌ای و برساختۀ گوسانان اشکانی و نویسندگان خدای نامه‌های روزگار ساسانی بپندارند که بی‌گمان باورپذیر نمی‌نماید، چرا که با بنیادهای فکری مردمان پیشا‌تاریخ در فهم هستی ناسازگار است. کاوه مانند دیگر شخصیت‌های اسطوره‌ای دارای خویشکاری‌های نمادین و کارویژه‌های استعاره‌گون است. در این پژوهش سعی می‌شود با بهره‌گیری از تحلیل کهن‌الگویی، نگرش تطبیقی و روش کتابخانه‌ای بن مایه‌های اساطیری میان‌وردِ کاوه در شاهنامه را بررسی کرده و با پی‌ریزی انگاره‌های تازه برآیندهای نوینی ارائه نموده و نشان دهد که کاوه قهرمانی پیشا تاریخی است که بنا به دلایلی از صحنۀ اساطیر ایران زمین محو می شود. تفاصيل المقالة