Mantle peridotites exposed in south Jazmourian comprise of lherzolite and porphyroclastic Cpx-bearing harzburgite in the lower part with chromitite lenses in the upper parts. Petrography and microprobe studies shows evidence of melt-peridotite interactions; post melting أکثر
Mantle peridotites exposed in south Jazmourian comprise of lherzolite and porphyroclastic Cpx-bearing harzburgite in the lower part with chromitite lenses in the upper parts. Petrography and microprobe studies shows evidence of melt-peridotite interactions; post melting processes and subsolidus interactions, which has been associated with appearance of two generations of deformed primary pyroxene-olivine and fine-grained pyroxene-olivine-amphibole neoblasts. Second generation of minerals formed as inclusion, interstitial and fine-grain. These two groups of minerals have different geochemical characteristics, So that, the first group are comparable with abyssal peridotites and second group are comparable to suprasubduction (SSZ) peridotites. Thus, the chemical compositions of different generations minerals show different petrogenesis for ultramafic rocks in south Jazmourian. Whole rock chemical data indicate south Jazmourian peridotites have a depleted MORB mantle source which undergoing 10-20% partial melting. Thus this peridotites have experienced multistage evolution and show characteristics of the abyssal environment to suprasubduction zone. We are belived that peridotites transition from the abyssal environment to suprasubduction and affected by fluids derived from the subducted slab.
تفاصيل المقالة
دمای سطح زمین (LST) از جمله مهمترین متغیرهایی میباشد که اطلاعات مهمی در رابطه با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاککره، هواکره و آبکره فراهم مینماید. از آن جایی که این متغیر اولین واکنش حرارتی را در مقابل تغییرات محیطی نشان میدهد، بنابراین واکاوی آن میتواند اطلاعات ارز أکثر
دمای سطح زمین (LST) از جمله مهمترین متغیرهایی میباشد که اطلاعات مهمی در رابطه با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاککره، هواکره و آبکره فراهم مینماید. از آن جایی که این متغیر اولین واکنش حرارتی را در مقابل تغییرات محیطی نشان میدهد، بنابراین واکاوی آن میتواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار پؤوهشگران علوم محیطی قرار دهد. طی سالهای اخیر تصاویر سنجندهی مودیس برای تخمین دمای سطح زمین کاربرد فراوانی پیدا نمودهاست. در تحقیق حاضر نیز از دادههای سنجندهی مودیس (MOD11C3 &MYD11C3) برای واکاوی LST روزهنگام در حوضهی آبریز جازموریان (2019-2003) استفاده گردید. دادههای مربوطه پس از کنترل کیفی و پردازشهای لازم برای برآورد LST روزهنگام به کار گرفته شد. براساس نتایج؛ مقادیر LST در حوضهی آبریز جازموریان از C°55-20 متغیر بوده و به روشنی از ارتفاعات و عرض جغرافیایی تبعیت مینماید. واکاوی فصلی از توزیع فضایی LST، فصول زمستان و تابستان را به ترتیب با دامنهای از C°40-5 و C°65-35 به عنوان سردترین و گرمترین فصول نشان دادهاست. همچنین در بررسی توزیع فضایی LST ماهانه، ژانویه و فوریه از کمترین و ژوئن و جولای از بیشترین مقدار LST برخوردار بودند. روند سری زمانی آنومالی LST بیانگر افزایش حدود C°5/0 در دورهی مورد مطالعه میباشد. همچنین توزیع فضایی LST نشاندهندهی بیشینهی آنومالیهای مثبت در بخشهای جنوبغربی و مرکزی و کمینهی آنومالیهای مثبت در شرق حوضه است.
تفاصيل المقالة
منابع آبی یکی از مهمترین مولفههای حیات سرزمین و توسعه پایدار به شمار میروند. در پژوهش حاضر، بررسی تغییرات سری زمانی مساحت پهنههای آبی پلایای جازموریان، به کمک دادههای بازتابش سطحی ماهواره لندست 8 از سال 2013 تا 2019 مدنظر قرار گرفت و شاخص اصلاح شده اختلاف آب نرمال أکثر
منابع آبی یکی از مهمترین مولفههای حیات سرزمین و توسعه پایدار به شمار میروند. در پژوهش حاضر، بررسی تغییرات سری زمانی مساحت پهنههای آبی پلایای جازموریان، به کمک دادههای بازتابش سطحی ماهواره لندست 8 از سال 2013 تا 2019 مدنظر قرار گرفت و شاخص اصلاح شده اختلاف آب نرمال شده (MNDWI) به منظور جدا کردن پهنههای آبی بر تصاویر موردنظر اعمال و سپس روند تغییرات مساحتی پهنههای آبی برآورد شد. کلیه فرایندهای مزبور و آنالیز تصاویر ماهوارهای در محیط نرم افزار Google Earth Engine انجام شد که یک سامانه تحت وب و متن باز جهت انجام آنالیزهای طیفی و رادیومتریک بر تصاویر ماهوارهای است، همچنین نرم افزار ArcGIS 10.5 نیز به منظور تهیه نقشههای مکانی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که وسعت پهنه آبی دریاچه فصلی جازموریان براساس شاخص MNDWIحدود Km21426 و بر اساس شاخص استخراج آب خودکار (AWEI)، قریب Km21512 و بر اساس شاخص نسبت جذب آب (WRI) حدود Km2 1610 تخمین زده شده است. از سوی دیگر، تحلیل تولیدات آب سطحی تصاویر لندست نشان داد که بیشترین میزان تغییرات مربوط به پهنههای آبی فصلی موقت و فصلی جدید بوده است، به طوری که تغییرات پهنههای فصلی موقت مساحتی قریب Km21145 و پهنههای فصلی جدید سطحی حدود km2355 را به خود اختصاص داده است. آبگیری پلایای جازموریان به وقوع سیلاب های فصلی و افزایش بارندگی ها در حوضه ارتباط دارد، به طوری که همبستگی بالایی (89/0R2=) میان بارندگی سالانه حوضه و افزایش وسعت پهنههای آبی حاصل از شاخص MNDWI مشاهده شده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications