-
حرية الوصول المقاله
1 - Popular beliefs in sustainable rural development
Sahar Ghaffari Mehdad Navabakhsh Faizullah NowroziThe process of modernization enables the development of rural communities as the basis of popular beliefs when these communities are exposed to external forces. It is important to pay attention to beliefs as folk or superstitions.In this way, with a critical approach to أکثرThe process of modernization enables the development of rural communities as the basis of popular beliefs when these communities are exposed to external forces. It is important to pay attention to beliefs as folk or superstitions.In this way, with a critical approach to classical modernization researches, the effect of popular beliefs in sustainable rural development is explained. In the ideas of the thinkers of the modernization school, a kind of consensus can be seen in the division of developed and underdeveloped societies. which originates from the viewpoints of "evolutionism" and "functionalism". In the theoretical framework of the current research, we benefit from Durkheim's theory of social division of labor - with a different view in contrast to the general principles of the modernization school in expressing the obstacles to development. The approach of this qualitative research, the method of gathering information in it, is documentary, as well as the technique used, content analysis. The studies conducted in the villages of South Khorasan province are about the meaningful relationship between popular beliefs and sustainable rural development. informs In general, it can be concluded that the division of societies in Durkheim's theory into mechanical and organic correlation shows the course of movement of societies and not necessarily the backwardness of primitive societies in the sense of an obstacle in the direction of reaching any type of development; As the approaches of the modernization version propose from the social point of view. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مقایسة آراء امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز در زمینة دین با تأکید بر رویکرد آنها
رستم شامحمدی فاطمه پاسالاری بهجانیدین همواره به مثابة یکی از ارکان زندگی انسان، از چشم اندازهای گوناگون مورد ارزیابی و تحلیلقرار گرفته است. مطالعة دین از منظر جامعه شناختی و انسانشناختی از جمله چشم اندازهایی بهشمار میآید که در عصر حاضر با اقبال فراوانی روبه رو شده است. در این میان، از یک سو آراء واندیشه أکثردین همواره به مثابة یکی از ارکان زندگی انسان، از چشم اندازهای گوناگون مورد ارزیابی و تحلیلقرار گرفته است. مطالعة دین از منظر جامعه شناختی و انسانشناختی از جمله چشم اندازهایی بهشمار میآید که در عصر حاضر با اقبال فراوانی روبه رو شده است. در این میان، از یک سو آراء واندیشه های بزرگان جامعه شناسی کلاسیک مانند آگوست کنت 3، کارل مارکس 4، امیل دورکیم 5 واسپنسر 6، و از دیگر سو افکار کسانی مانند کلیفورد گیرتز 7 (از انسان شناسان بزرگ روزگار ما) درشکل گیری و بسط جامعه شناسی و انسان شناسی دینی نقش آفرین بوده اند. مقالة حاضر با توجه بهاهمیت جایگاه امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز بر آن است تا اندیشه های دین شناسانة آنها را بامحوریت قرار دادن رویکردشان نسبت به دین مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بدین منظور پیش ازپرداختن به نکتة فوق، به مسائلی نظیر تعریف دین، خاستگاه دین، نقش یا کارکرد دین از منظر آنهااشاره می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - محیطزیست در نگرش جامعهشناختی امیل دورکیم
سعید کشاورزی مریم کریمیچکیده طی سالهای اخیر، محیطزیست و مسایل و مشکلات مرتبط با آن توجه علوم مختلف را به خود جلب نموده است. تعداد تحقیقات جامعهشناسی و روانشناسی در این زمینه نشاندهنده توجه محققان علوم انسانی به محیطزیست میباشد. بااینحال جامعهشناسی محیطزیست بهعنوان شاخهای از رشته أکثرچکیده طی سالهای اخیر، محیطزیست و مسایل و مشکلات مرتبط با آن توجه علوم مختلف را به خود جلب نموده است. تعداد تحقیقات جامعهشناسی و روانشناسی در این زمینه نشاندهنده توجه محققان علوم انسانی به محیطزیست میباشد. بااینحال جامعهشناسی محیطزیست بهعنوان شاخهای از رشتهی جامعهشناسی، بسیار دیر، پا به عرصه نهاد. عدهای دلیل این امر را در اندیشههای پیشروان علوماجتماعی جستوجو نمودهاند و بر همین اساس انگشت اتهام را به سمت آنها نشانه رفتهاند. یکی از این عالمان اجتماعی که مسئول عدمتوجه جامعهشناسی به محیطزیست شناختهشده، دورکیم، جامعهشناس فرانسوی میباشد. در این مطالعه تلاش شده است ضمن بررسی مسأله محیطزیست در اندیشههای دورکیم، به این سؤال پاسخ داده شود که اندیشههای وی چه نقشی در ورود دیرهنگام محیطزیست به جامعهشناسی داشته است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تعریف مفهوم واقعیات اجتماعی در تفکر دورکیمی و دیدگاه ضد تقلیلگرای او، از مهمترین عوامل نادیده گرفته شدن تأثیرات متغیرهای محیطی بر جامعه بوده است. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، بااینکه دیدگاه دورکیم، تأثیرات نسبتاً گستردهای بر جریان اصلی جامعهشناسی داشته است، از جامعیتی که منتقدین او ادعا کردهاند، برخوردار نبوده و مرزبندی دورکیم با متغیرهای محیطی، پس از او در موارد بسیاری از بین رفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی ارزش های اجتماعی زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم
مریم سعید علی عشقی سردهی سیدعلی اکبر شریعتی فر سعید روزبهانیآشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما ا أکثرآشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعهشناختی است. دورکیم نظریه همبستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی میکنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما انعکاسی از حیات جمعی ارزشهای ساختاری-اجتماعی و بازتابدهندۀ مسائل جمعی است. هدف از انجام این نوشتار بررسی ارزش های اجتماعی در رفتار و منش زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم می باشد که با نظر به هویّت اجتماعی زنان، ازدواج و حجاب نگاشته شده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع (توصیفی -تحلیلی –تطبیقی) است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا میکنند. برخی از دیدگاه های فردوسی که در اشعارش منعکس شده با دیدگاه دورکیم همسو بوده که هر دو، زن و مرد را یکسان در نظر می گیرند. بر طبق نظریۀ همبستگی اجتماعی و همسویی آن با شاهنامه می توان گفت که عوامل اجتماعی از جمله تحصیلات، طبقه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و خردگرایی با ازدواج زود هنگام و یا ازدواج بی پایه مانند: ازدواج با محارم رابطۀ معکوسی دارند. همچنین عواملی چون سنتّی بودن خانواده، بی اعتمادی به خانواده پدری و نابرابریهای جنسیتی با ازدواج زود هنگام و بی پایه رابطه مستقیم دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نقد داستان کوتاه «عفو عمومی» از بزرگ علوی بر اساس نظریۀ جامعهشناسی مجازات دورکیم
لیلا خیاطان فرزانه یوسف قنبری نسیم خواجه زاد مسعود خردمندپوربزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیّات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقعگرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسند أکثربزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیّات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقعگرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسنده در این داستان، واقعیّات اجتماعی و تحوّلات جامعۀ آن دوران را به تصویر کشیده است. در این پژوهش تلاش شده است تا مسائل مورد نقد در این داستان با نظریۀ جامعهشناختی مجازات دورکیم، انطباق داده شود. تفکّر امیل دورکیم در رابطه با مجازات این است که، مجازات، کارکرد انسجامبخشی به اجتماع را دارد. از نظر او، هنگامی که جرمی اتّفاق میافتد، به ارزشها و اخلاقیّات جامعه تعرض میشود. در نتیجه، جامعه احساس خطر کرده و عکسالعمل نشان میدهد. مجازات، عکسالعمل هیجانی و طبیعی جامعه نسبت به نقص ارزشهای جمعی است. نگارنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ تحلیلی – توصیفی و روش کتابخانه ای به بررسی داستان کوتاه عفو عمومی از بزرگ علوی بر اساس نظریۀ جامعهشناسی مجازات دورکیم بپردازد. نتیجۀ پژوهش نشان می دهد که اگرچه مجازاتها در طول دوران، دچار دگرگونی میشوند؛ ولی اصل و پایۀ آنها تغییر نخواهد کرد. از این نظر، تغییر و دگرگونی مجازاتها بهنوعی، سازگاری مجازات با وجدان جمعی زمان می باشد. در واقع بهتبع دگرگونی جامعه، مجازات نیز تغییر می یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - Explaining the Effective Social factors on the Evolution of Religious Ideas in Iran based on Durkheim's Thought (A Case Study of Young 20-24 years old People in Tehran)
Mehdi MokhtarpourReligion is one of the most significant factors that causes part of social values and this value system influences the individuals' behavior. This study essentially aims to explain the social factors that are effective on the evolution of religious ideas in Iran based o أکثرReligion is one of the most significant factors that causes part of social values and this value system influences the individuals' behavior. This study essentially aims to explain the social factors that are effective on the evolution of religious ideas in Iran based on Durkheim's thought among young people who are 20-24 years old in Tehran. The main theoretical framework in this research relies on Durkheim's ideas. The statistical population includes young people who are 20 to 24 years old in Tehran, which is equal to 589954 people according to the general census of population and housing in 2016. The research methodology is a survey and a researcher-made questionnaire is used as a tool to collect the data. The sampling method is convenient sampling. Findings explain that there is a significant relationship between the family's socioeconomic base, the rate that young people use communication devices, friends' level of religious sociability, and parents' level of education and changes in youth religious ideas and values. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - Reflections on different aspects of Reza Shah’s absolute/modern state; a Durkheimian structural perspective
Ghaffar Zarei Taghi JafariAbstract: Modern state as a critical institution and, of course, a social phenomenon didn’t emerge accidentally in Iran, but rather originated from a complex set of intellectual and concrete conditions. With execution and operationalization of various action plans أکثرAbstract: Modern state as a critical institution and, of course, a social phenomenon didn’t emerge accidentally in Iran, but rather originated from a complex set of intellectual and concrete conditions. With execution and operationalization of various action plans under the process of modernization in political and societal area, Reza Shah’s new state sought to initiate structural transformations and establishment of a new division of labor in the society that was required for statebuilding. Following these action plans, the military power of government seriously enforced and local governors, who enjoyed considerable authority in Qajar period, eliminated completely so as to develop a centralized governance of modern state as a united authority structure. As a result of such incorporation of previously fragmented social institutions, a kind of modern state in an authoritative and absolute sense existed in Iran and consequently redefined the Iranian identity in a distinctive form that was predominantly based on nation-state ideology. Accordingly, by using a descriptive-analytic method, this article tries to find a convincing answer for the question that: how could we explain the raise of modern state in Iran by application of Durkheim’s theory Division of labor. Therefore, the hypothesis implies that given the increasing qualitative/quantitative extension of social arena and development of professional-occupational fields, as well as transformation of social structures toward a partial integration in global system politically and economically, new institutions with differentiated functions appeared that facilitated the very modern state-building in Iran at the time of Reza Shah’s rule. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - اسطورههای ایرانی؛ برآیند دگرگونیهای اجتماعی و جغرافیایی
حمیدرضا اردستانی رستمیاز جمله دیدگاههای مهم درباره اسطوره دیـدگاهِ امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، است. دورکیم معتقد است که اسطورهها ازلی نیستند، بلکه تابع عوامل تاریخی و به تبعِ آن، عوامل اجتماعی و جغرافیایی هستند. این دیدگاه درباره اسطورههای ایرانی نیز درست به نظر میرسد؛ از این رو، أکثراز جمله دیدگاههای مهم درباره اسطوره دیـدگاهِ امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، است. دورکیم معتقد است که اسطورهها ازلی نیستند، بلکه تابع عوامل تاریخی و به تبعِ آن، عوامل اجتماعی و جغرافیایی هستند. این دیدگاه درباره اسطورههای ایرانی نیز درست به نظر میرسد؛ از این رو، در این جستار اسطورههای ایرانی از این منظر بررسی شدهاند. بر این اساس، باور به نخست از خاک بودن وجود انسان و آسمان در اسطورههای ایرانی ممکن است روایتی بازمانده از عصر حجر، از فلز بودن آن دو، اسطورهای بهجامانده از دوره آهن، و باور به روییدن دو شاخه ریواس از نطفه گیومرت، اسطورهای باقیمانده از زندگی کشاورزی اقوام هندواروپایی باشد. نظام مردسالارانه نیز اسطورههای خود را ساخته است؛ به این معنی که ایزد نرینهای چون زروان، زاینده اورمزد و اهریمن است و این خویشکاری زنان را از آنان گرفته است؛ همچنین از آنجا که سرمای شدیدی بر سرزمین نخست آریاییان حاکم بوده است، به باور ایرانیان، برخلاف اورمزد که آتشینمزاج و مقدّس است، اهریمن برخاسته از آنجا و خود از جنس سرما است. کوچ آریاییها و گریز آنان از سرما در وندیداد در داستان جمشید تجلّی یافته است. اسطوره تیشتر و ستیز او با دیو اپوش، دیو زندانیکننده آبها، برآیندِ خشکسالی در ایران است. وضعیت ایزدان نیز ناشی از اوضاع سیاسی بوده است؛ چنانکه اورمزد در هنگام تمرکز قدرت سیاسی در دوره ساسانی، تبدیل به خدای برتر مطلق میشود، درحالیکه در حکومت ملوکالطّوایفی پارتی که پادشاه قدرت مطلق نیست، اورمزد چنین جایگاهی ندارد. تفاصيل المقالة