عرفان حکایت گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب های نثر فارسی آمده است. مرصاد العبادمن المبدأالی المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم الدین رازی د أکثر
عرفان حکایت گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب های نثر فارسی آمده است. مرصاد العبادمن المبدأالی المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم الدین رازی در قرن هفتم این اثر راه به نثر ساده نگاشته؛ امّا نسبت به دیگر آثار منثور پیش از خود تفاوت هایی سبکی در آن دیده می شود. نثر ساده این کتاب گاه با به کارگیری صنایع ادبی و همچنین لغات عربی بیشتر به سمت نثر فنی سوق می یابد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد بازنمودهای سبک نثر صوفیانه را در این کتاب بررسی نماید. پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافته که مرصادالعباد دارای نثری یکدست و یکنواخت نیست و گاه مؤلف با توسل به صنایع ادبی سعی کرده است تا به تزئین نثر خود بپردازد. سجع پرکاربردترین صنعت بدیعی است که در این متن مشاهده می شود.
تفاصيل المقالة
احسنالمنظومه (قرن 13) منظومهای مشتمل بر بیش از چهار هزار بیت است که شاعری گمنام، متخلص به پیری آن را سروده است. موضوع این مثنوی داستان یوسف و زلیخاست. پیش از آن، چند شاعر دیگر منظومههایی با محوریّت این داستان سرودهاند. سراینده با پیروی از قرآن و سرمشق قراردادن منظوم أکثر
احسنالمنظومه (قرن 13) منظومهای مشتمل بر بیش از چهار هزار بیت است که شاعری گمنام، متخلص به پیری آن را سروده است. موضوع این مثنوی داستان یوسف و زلیخاست. پیش از آن، چند شاعر دیگر منظومههایی با محوریّت این داستان سرودهاند. سراینده با پیروی از قرآن و سرمشق قراردادن منظومههای پیشین کوشیده ضمن بیان چهارچوب اصلی داستان که برگرفته از قرآن است، روایتی متفاوت از برخی قسمتهای داستان داشته باشد. شاعر با افزودن شاخ و برگها و توصیفات جزئی در داستان میکوشد بر تنوع روایتگری خود بیفزاید. داستان حول سه محور غنا، عرفان و تعلیم میچرخد و سراینده از عشق و غنا برای جذابکردن داستان بهره میبرد و هرکجا محلی مناسب مییابد به پند و اندرز و تعلیم و بیان آموزههای عرفانی میپردازد و بیاعتباری و ملالت و سختی دنیا را به مخاطب گوشزد میکند. در این مقاله ضمن معرفی این اثر، ویژگیهای سبکشناسی و محتوایی آن بهطور اجمال بررسی میشود و روایت جدیدی از داستان یوسف و زلیخا در دسترس قرار میگیرد.
تفاصيل المقالة
کتاب لطایف نفیسیه، اثر احمد بن محمود اویسی، در مدح و مناقب اویس قرنی است که در قرن 13 هجری قمری نوشته شده است. مؤلف در این اثر عرفانی ضمن شرح حال، مناقب و مدح اویس قرنی، به آداب سلوک و مشرب فکری طریقت اویسیه نیز پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی پایه های اعتقادی أکثر
کتاب لطایف نفیسیه، اثر احمد بن محمود اویسی، در مدح و مناقب اویس قرنی است که در قرن 13 هجری قمری نوشته شده است. مؤلف در این اثر عرفانی ضمن شرح حال، مناقب و مدح اویس قرنی، به آداب سلوک و مشرب فکری طریقت اویسیه نیز پرداخته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی پایه های اعتقادی و مشرب فکری اویسیه در لطایف نفیسیه است که با ابزار کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. پژوهشگر در این نوشتار به دنبال جواب این سؤال است که نویسنده تا چه اندازه آداب سلوک طریقت اویسیه را بازتاب داده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که نویسنده ضمن تشریح زندگی و احوالات اویس قرنی، به بسیاری از آداب طریقت اویسیه از جمله کرامات، پرده پوشی، خلوت گزینی، زهرنوشی، هوش در دم، نظر بر قدم، خاموشی و پیروی از رسول اکرم(ص)اشاره کرده است. نویسنده هم چنین بسیاری از اصطلاحات عرفانی را شرح و تفسیر نموده است. وی ضمن تأویل و تفسیر و شروح عرفانی، شرح بسیاری از اصطلاحات عرفانی را نیز آورده است. اویسی در شرح و تفسیر این عبارات کمتر از تجارب عرفانی خود بهره گرفته و در این مورد بیشتر متکی به کتب، آثار و اندیشههای عرفانی بزرگان این حوزه بوده و از آن ها بهره گرفته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications