هدف این پژوهش مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اصلی تحلیل گفتمان میباشد. جامعه آماری و نمونه محتوای فیلمهای سینمایی یش و پس از انقلاب بود که دیالوگهای 12 فیلم از طریق ارزشهای قدرت، موفقیت، لذتطلبی، أکثر
هدف این پژوهش مقایسه گفتمان فرهنگی حاکم بر سینمای دهه قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اصلی تحلیل گفتمان میباشد. جامعه آماری و نمونه محتوای فیلمهای سینمایی یش و پس از انقلاب بود که دیالوگهای 12 فیلم از طریق ارزشهای قدرت، موفقیت، لذتطلبی، برانگیختگی، استقلال، جهانگرایی، خیرخواهی، سنتگرایی، همنوایی، امنیتگرایی، مشروعیت بخشیدن به ثروت، ارزشهای مذهبی، ارزشهای ملی با نرمافزار maxqda مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
براساس نتایج حاصله از این پژوهش مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی، لذتطلبی و ارزشهای مذهبی است. مشابهتهای بینامتنیت ارزشهای گفتمان فرهنگی بازنمایی شده در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب، خیرخواهی، قدرت، سنتگرایی است. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و ارزشهای مذهبی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه قبل از انقلاب دارند. ارزشهای گفتمانی بیناگفتمانیت، خیرخواهی، سنتگرایی و همنوایی برجستگی بیشتری در فیلمهای یک دهه پس از انقلاب دارند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش فرایند نوسازی در سقوط سلسلۀ پهلوی از منظر فرهنگی – مذهبی بود.روند نوسازی و گفتمان فرهنگی - مذهبی در عصر پهلوی دوم، جنبش انقلابی مذهبی ضد نوسازی حکومت، مجادله بر سر وجوه دین و رابطه آن با قدرت و کنشهای ایدئولوژیک رژیم پهلوی مورد بررسی أکثر
هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش فرایند نوسازی در سقوط سلسلۀ پهلوی از منظر فرهنگی – مذهبی بود.روند نوسازی و گفتمان فرهنگی - مذهبی در عصر پهلوی دوم، جنبش انقلابی مذهبی ضد نوسازی حکومت، مجادله بر سر وجوه دین و رابطه آن با قدرت و کنشهای ایدئولوژیک رژیم پهلوی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، نشان دادعلت سقوط سلسله پهلوی، ریشههای قومی و مذهبی جامعه، نادیده گرفتن قدرت روحانیون و اثرپذیری فرهنگی از روحانیت بود، که برنامههای نوسازی حکومت هم نتوانست در بین آنها طرفدارانی بیابد.در مجموعنوسازی و مدرنیزاسیون متاثر از الگوهای غربی و متکی به سیاستهای آمرانه محمدرضا شاه پهلوی از دهه 40 شمسی به بعد، نگرانی فزاینده گروهها و اقشار مدافع فرهنگ و سنت اسلامی را برانگیخت و موجب انقلاب شد.
تفاصيل المقالة
در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد مسیح تیره های ایرانی زبان از سایر آریایی ها جداشده وایران زمین که آسیای مرکزی را شامل می شد را بعنوان زیست بوم و محل استقرار خود برگزیدند و هم آنان بنیانگذاران شهرنشینی و تمدن های بزرگ شدند تاجیکان از دیرباز دارای فرهنگ و زبان همسو و یکسان أکثر
در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد مسیح تیره های ایرانی زبان از سایر آریایی ها جداشده وایران زمین که آسیای مرکزی را شامل می شد را بعنوان زیست بوم و محل استقرار خود برگزیدند و هم آنان بنیانگذاران شهرنشینی و تمدن های بزرگ شدند تاجیکان از دیرباز دارای فرهنگ و زبان همسو و یکسان با زبان و فرهنگ ایرانیان بوده اند . فارسی تاجیکان همان فارسی دری و همان فارسی رودکی است به همین دلیل با وجود فراز و فرودها و گسست های تاریخی میان ملت ها و تحول و دگرگونی های چشمگیر در زبان فارسی ایرانی و تاجیکی فاصله ها چندان محسوس نیست و این دو زبان هم ریشه ، بشدت همگرایی دارند . با وارد شدن اسلام به منطقه بستری گسترده تر برای گفتمان و هم گرائی میان زبانها و مردمان آنان با مفاهمه بلیغ بوجود آمد که آثار آن تاکنون باقی مانده و اخیرا در حال توسعه است .
تفاصيل المقالة
مقاله تحقیقی حاضر با هدف بررسی تناسب فرهنگی و گفتمانی از طریق مقایسه گفتمان فرهنگی در فیلمهای عامهپسند و نخبهگرا انجام یافته است. مقاله در چارچوب روشهای کیفی تحلیل محتوا قرار دارد که از مفاهیم و شاخصهای مرسوم در مطالعات گفتمانی و جامعه شناختی بهره میجوید. در نمونه أکثر
مقاله تحقیقی حاضر با هدف بررسی تناسب فرهنگی و گفتمانی از طریق مقایسه گفتمان فرهنگی در فیلمهای عامهپسند و نخبهگرا انجام یافته است. مقاله در چارچوب روشهای کیفی تحلیل محتوا قرار دارد که از مفاهیم و شاخصهای مرسوم در مطالعات گفتمانی و جامعه شناختی بهره میجوید. در نمونهگیری پژوهش از شیوه هدفمند استفاده شده است که اصلی‎ترین شیوه نمونهگیری در روش تحلیل گفتمانی به حساب میآید و پنج فیلم از میان فیلمهای نخبهگرا (زمانی برای مستی اسبها، بچههای آسمان، گیلانه، آفساید، زیر نور ماه) و پنج فیلم از میان فیلمهای عامهپسند (مرد عوضی، شوکران، کلاه قرمزی و سروناز، خواهران غریب، مارمولک) انتخاب شده و با هم مقایسه میشوند. فیلم عامهپسند و فیلم نخبهگرا را میتوان با توجه به بررسی و ارزیابی بافت مخاطبین و خریداران فیلم مختلف تعیین نمود. فیلمهای عامهپسند آثاری میباشند که بوسیله "عموم مردم" و مخصوصاً گروههای متوسط و پایینی آن مورد استفاده قرار میگیرند و قاعدتاً باید پرفروش نیز باشند و الا عامهپسند محسوب نخواهد شد. از این رو شاخص فروش به مثابه مناسبترین شاخص برای فیلمهای عامهپسند و مورد اقبال عموم مردم انتخاب شده است. فیلمهای نخبهگرا که آن را به سلیقه بالا و اقشار فرهنگی با سطح تحصیلات بالا میتوان ربط دارد تعریف شده. از این رو فیلمهایی که بالاترین جوایز در جشنواره های معتبر جهانی را کسب کردهاند به عنوان فیلم نخبهگرا انتخاب میکنیم. جوایز مذکور شاخص ارزش بالای هنری است که اصلیترین مشخصة یک فیلم نخبهگرا محسوب میگردد. مقاله چنین نتیجه میگیرد که در رابطه با نقشهای داستانی در فیلمهای عامهپسند و نخبهگرا بر خلاف فضاهای داستانی به تصویر کشیده که تفاوتی آشکار و بنیادین بین فیلمهای نخبه و عامهپسند نمونه تحقیق وجود داشت، ولی در مورد نقشهای داستانی با توجه به اینکه محدوده زمانی تحقیق سال (1385-1375) میباشد و یک تغییر نگرش بر سینمای ایران قابل مشاهده بود؛ یعنی رفته رفته سینمای کشور از تعلق یک ساختار بسته وارد یک ساختار باز میشود و در نتیجه یک گفتمان فرهنگی نسبیگرایانه در فیلمهای عامهپسند و نخبهگرا قابل مشاهده بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications