در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوریکه روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که خود به دلیل فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر کرمان نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی ها نشان می دهد جمعیت شهر کرمان طی 55 سال اخیر(1335 – 1390) نزدیک به 5/8 برابر رشد داشته در حالی که شهر با گسترش فیزیکی 65 برابری مشکلاتی از قبیل: تخریب زمینهای کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و تاسیسات را ایجاد کرده است.هدف تحقیق تحلیل گسترش کالبدی – فضایی شهر کرمان و مسائل ایجاد شده در این زمینه است. روش تحقیق بکار گرفته شده که با بهره گیری از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی-فضایی این شهر پرداخته، توصیفی – تحلیلی است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سالهای 1380- 1390 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر پراکنده می باشد و بر اساس مدل هلدرن 52 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1390- 1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 48 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
الگوی رشد و توسعهی کالبدی شهر بهعنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان، در برههی خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دستهی گسترش افقی و الگوی شهرفشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعهی کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعهی پایدار شهری امری اساسی است، بهطوریکه أکثر
الگوی رشد و توسعهی کالبدی شهر بهعنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان، در برههی خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دستهی گسترش افقی و الگوی شهرفشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعهی کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعهی پایدار شهری امری اساسی است، بهطوریکه بحث اصلی در تلاش برای متوقف کردن استفاده نادرست از زمین، این است که آیا کاربری زمین یا سیاستهای استفاده از زمین عامل اصلی رشد پراکنده شهرها هستند یا رشد جمعیت نیروی غالب است؟ از طرف دیگر در دهه های اخیر شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدودههای شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیهی خود رسیدند؛ این معضل به الگوی گسترش افقی شهری معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است. از آنجایی که شهرسریشآباد نیز در طول سال های اخیر رشدی نامتوازن و پراکنده داشته است، محقق در این پژوهش با بهره گیری از مدل آنتروپی شانون به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و بهصورت مطالعهی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر موضوع به مشاهدهی مستقیم و غیرمستقیم پرداخته است. نتایج نشان می دهد شهرسریشآباد طی سال های 95-1390 بهصورت پراکنده رشد نموده و دچار رشد بیقوارگی(اسپرال) شهر شده است، بر این اساس الگوی رشد فشرده(عمودی) بهعنوان الگوی توسعهی آتی شهر با در نظر گرفتن رشد سایر کاربری ها با کاربری مسکونی و ایجاد مجتمع های مسکونی در نواحی کم تراکم، پیشنهاد می گردد.
تفاصيل المقالة
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب أکثر
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ای گردیده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های مناسب ساخت و ساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری می باشد. شهر بابلسر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. بررسی داده ها نشان می دهد جمعیّت شهر طی 50 سال اخیر نزدیک به 6 برابر رشد داشته که این رشد فزایندۀ جمعیت، گسترش بی رویۀ شهر را نیز در پی داشته است، به طوری که این شهر با گسترش فیزیکی 24 برابری طی این دوره، مشکلاتی از قبیل: تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر، مشکلات زیست- محیطی، کمبود امکانات زیربنایی و ... را ایجاد کرده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی این شهر پرداخته است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون که در طی سال های 1379-1389 انجام شده، نشان می دهد الگوی گسترش شهر خطی می باشد و بر اساس مدل هلدرن 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سال های 1385-1335 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد که این عامل نتیجه عدم نظارت و کنترل مدیران شهری و نداشتن طرح و برنامه ای مدون جهت گسترش فیزیکی شهر بوده است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications