هدف پژوهش حاضر مقایسۀ رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران با و بدون ازدواج خویشاوندی دارای کودکان استثنایی و عادی بود. با توجه به موضوع و هدف پژوهش حاضر این مطالعه از نوع پس _رویدادی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دانشآموزان پسر 6 تا 16 سال کم أکثر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران با و بدون ازدواج خویشاوندی دارای کودکان استثنایی و عادی بود. با توجه به موضوع و هدف پژوهش حاضر این مطالعه از نوع پس _رویدادی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دانشآموزان پسر 6 تا 16 سال کم توان ذهنی، آسیب بینایی، آسیب شنوایی و عادی شهر تهران بود. شرکتکنندگان پژوهش حاضر شامل 251 نفر (126 زن با ازدواج خویشاونی / 125 زن بدون ازدواج خویشاوندی) میباشد که به صورت نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل فرم کوتاه مقیاس رضامندی زوجیت افروز (1389) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت (1998) بود. نتایج حاکی از این بود که بین زنان با ازدواج خویشاوندی و زنان بدون ازدواج خویشاوندی از لحاظ محل تولد، سن ازدواج، شیوه انتخاب همسر، حمایت اجتماعیادراک شده و رضایت زناشویی تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0≥p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد زن های دارای ازدواج خویشاوندی دارای کفویت فردی و اجتماعی بالاتری نسبت به زن های بدون ازدواج خویشاوندی هستند.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی و شناسایی نوآوری رفتاری منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی پژوهش: پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. گردآوری داده ها و استخراج مضامین مرتبط با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با آگ أکثر
مقدمه و هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی و شناسایی نوآوری رفتاری منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی بود.روش شناسی پژوهش: پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. گردآوری داده ها و استخراج مضامین مرتبط با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با آگاهی دهندگان کلیدی در این حوزه صورت گرفت.انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری بود که بر اساس آن تعداد 14 نفر از متخصصان،خبرگان، اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مدیران کل سازمان کودکان استثنایی انتخاب شدند. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. داده ها به روش تحلیل مضمون بررسی شدند.یافته ها: مدلی برای نوآوری رفتاری منابع انسانی در سازمان کودکان استثنایی در قالب 14 مولفه(صداقت رفتاری،مثبتاندیشیدر رفتار،توانمندسازی،فرهنگ خودکنترلی،خودکارآمدی نوآورانه،اعتمادآفرینی،مدیریت مشارکتی،مشارکت پذیری،تفکر بهنگام، رضایت شغلی، عدالت سازمانی،فرهنگ ارتباطات سازمانی،فضای سالم رقابت جویی،ارزیابی عینی منابع) و 53 شاخص طراحی شد و مولفه خودکارآمدی نوآورانه دارای بالاترین و مولفه ارزیابی عینی منابع دارای پایین ترین میزان تاثیرگذاری بر نوآوری رفتاری منابع انسانی بوده اند.بحث و نتیجه گیری: با کاربرد مؤلفه های نوآوری رفتاری منابع انسانی، کارکنان می توانند به دور از دغدغه های جسمی، روانی و... و هم چنین مشکلات رفاهی و دشواریهای ناشی از امکانات و تجهیزات به رفتارهای نوآورانه بپردازند.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک های حل مسأله در مادران کودکان استثنایی بود. تعداد نمونه این پژوهش 75 نفر از مادران دارای کودک معلول (نابینا، ناشنوا، معلول جسمی،...) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک مطالعه همبست أکثر
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک های حل مسأله در مادران کودکان استثنایی بود. تعداد نمونه این پژوهش 75 نفر از مادران دارای کودک معلول (نابینا، ناشنوا، معلول جسمی،...) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک مطالعه همبستگی است از پرسش نامه های سبک حل مسأله کسیدی و لانگ و مقیاس سازگاری زناشویی اسپینر(DAS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین سبک کارآمد و ناکارآمد حل مسأله با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد(001/0 p <)، همچنین سبکهای حل مسأله می تواند سازگاری زناشویی را در سطح معناداری 001/0 p < پیش بینی می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبکهای حل مسأله کارآمد و ناکارآمد بر سازگاری زناشویی تأثیر می گذارد.
تفاصيل المقالة
مقدمه: حضور کودک استثنایی در هر خانواده ای ساختار آن را تحت تأثیر قرار میدهد بطوری که معنویت میتواند نقش مهمی در روند زندگی والدین این کودکان داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنویت و رضایت از زندگی بر شادکامی خانوادههای کودکان استثنایی انجام شده است.روش ک أکثر
مقدمه: حضور کودک استثنایی در هر خانواده ای ساختار آن را تحت تأثیر قرار میدهد بطوری که معنویت میتواند نقش مهمی در روند زندگی والدین این کودکان داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنویت و رضایت از زندگی بر شادکامی خانوادههای کودکان استثنایی انجام شده است.روش کار: روش تحقیق در این پژوهش طرح شبهآزمایشی پیش-پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خانوادههای دارای کودکان استثنایی شناسایی شده شهر سنندج بودند که 80 نفر از آنان در دو گروه 40 نفری آزمایش و کنترل با روش هدفمند انتخاب شدند. آموزش معنویت بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای اجرا گردید. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد شادکامی (OHI) آکسفورد (1989) جمعآوری شده است. پایایی آزمون نیز از طریق آلفای کرونباخ مقدار 86/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای آماری از شاخصهای آمار توصیفی، شامل میانگین و انحراف معیار و در قسمت آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس یکراهه استفاده شده است.یافتهها: دادههای کمی تفاوت معناداری را بین نتایج دو گروه نشان میدهد. آموزش معنویت و رضایت از زندگی با توجه به پتانسیلی که خانوادههای دارای کودکان استثنایی دارند تأثیر معنی داری بر شادکامی آنان دارد (05/0 = p).نتیجه گیری: آموزش معنویت و رضایت از زندگی به خانوادههای کودکان استثنایی میتواند زمینه افزایش شادکامی را فراهم آورد.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر مقایسه قوانین اجرایی مرتبط با حمایت های تحصیلی کودکان و نوجوانان استثنایی ایران و سازمان بینالمللی یونیسف بود. روش پژوهش کیفی و از نوع تطبیقی می باشد. نمونه پژوهش شامل اسناد و گزارشهای سالیانه موجود درسازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی و سازمان بهز أکثر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه قوانین اجرایی مرتبط با حمایت های تحصیلی کودکان و نوجوانان استثنایی ایران و سازمان بینالمللی یونیسف بود. روش پژوهش کیفی و از نوع تطبیقی می باشد. نمونه پژوهش شامل اسناد و گزارشهای سالیانه موجود درسازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی و سازمان بهزیستی که از سال 1390 تا 1399 و از طریق نمونهگیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند، می باشد و در بعد بینالمللی نیز گزارشهای سالیانه یونیسف در مورد حمایتهای تحصیلی از کودکان و نوجوانان استثنایی مربوط به سالهای 2011 تا 2020 بررسی شد. برخی داده های کمی پژوهش با استفاده از روش های توصیفی تحلیل شدند و در بخش تطبیق اسناد ، به تحلیل محتوا پرداخته شد. مطابق با یافته ها، تعداد کودکان و نوجوانان استثنایی که تحت پوشش بهزیستی قرار می گیرند در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. ضریب همبستگی فای بین نظر خانوادههای کودکان و نوجوانان استثنایی و مسئولین بهزیستی در مورد کمیت و کیفیت حمایت های تحصیلی نشان داد نظر خانواده ها و مسئولین همسو است. مطابق با تحقیق انجام شده یونیسف در ۵۱ کشور در حال توسعه ۴۲ درصد دختران و ۵۱ درصد پسران کودکان استثنایی و معلول (میانگین حدود ۴۷ درصد) موفق شدند به دبستان بروند، در حالی که در ایران این میانگین به 62.5 درصد میرسد. بنابراین می توان نتیجه گرفت حمایت های تحصیلی در ایران وضعیت بهتری نسبت به گزارش های یونیسف از کشورهای در حال توسعه دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications