زمینه و هدف: تشی (Hystrix, indica)بزرگترین جوندهای است که در ایران دیده میشود و هر ساله سبب ایجاد خسارت بسیاری در مناطق حفاظت شده و جنگلکاری ها میشود.
روش بررسی: نحوه بررسی محیط زیست و خسارت تشی به درختان جنگلی سفیدکوه شهرستان دوره چگنی استان لرستان با استفاده از أکثر
زمینه و هدف: تشی (Hystrix, indica)بزرگترین جوندهای است که در ایران دیده میشود و هر ساله سبب ایجاد خسارت بسیاری در مناطق حفاظت شده و جنگلکاری ها میشود.
روش بررسی: نحوه بررسی محیط زیست و خسارت تشی به درختان جنگلی سفیدکوه شهرستان دوره چگنی استان لرستان با استفاده از روش ترانسکت و نشانهگذاری درختان خسارتزده در بین سال 1394 1390 انجام گرفت که در نهایت، خسارت تشی به درختان آسیبدیده با معیارها و مشخصات مختلف مورد بررسی قرار گرفت، همچنین از سه روش مرسوم فنسگذاری، پرچین و سنگ چین در کنترل خسارت تشی استفاده شد.
یافتهها: بررسی خسارت تشی به درختان نشان داد که خسارت تشی در طی سال های مورد بررسی روند افزایشی داشته است و از بین گونههای درختی موجود (بلوط ایرانی، انجیر و بادام کوهی) فقط به درختان بلوط آسیب وارد کرده بود. بیشترین آسیب تشی در فصل بهار روی درختان با طبقه قطری 50 - 25 سانتیمتر مشاهده شد هم چنین، بیشترین آسیب به تنه درختان در ارتفاع 60 - 40 سانتیمتر مشاهده گردید و ضخامت پوست تنه درختانی که تشی از آنها تغذیه میکند، بیشتر در بین دو طبقه کمتر از 1 سانتیمتر و 1 تا 5/1 سانتیمتری بود. از بین خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم توسط تشی، کندن پوست درخت بیشترین صدمه را به پایهها وارد کرده است. نتایج بررسی همبستگی اسپیرمن بین متغیرهای درجه خسارت وارد شده با فرم درخت، طبقه قطری، ضخامت پوست، زمان خسارت نشان داد رابطه مثبت و معنیداری بین درجه خسارت وارد شده توسط تشی به درختان بلوط ایرانی با طبقه قطری، زمان خسارت و رابطه منفی و معنیداری بین درجه خسارت وارد شده با ضخامت پوست و فرم درخت وجود داشت. نتایج کنترل مکانیکی تشی تفاوت معنیداری در سه روش، فنسگذاری پرچین و سنگ چین داشت به طوری که روش فنس گذاری در کنترل این جانور موثر بود.
بحث و نتیجهگیری: تشی سبب خسارت به درختان بلوط خصوصا در مناطق حفاظت شده جنگلهای زاگرس با توجه به شرایط حفاظتی و حمایتی این جنگلها میشود و روش های کنترل مکانیکی درکنترل خسارت این جانور موثر می باشند.
تفاصيل المقالة
در بین حبوبات، نخود و عدس به خاطر خصوصیات مهمی همچون مقاومت به خشکی و تحمل به سرما؛ اهمیت زیادی داشته و از نظر سطح زیر کشت در ایران بترتیب مقام اول و سوم را دارند. از آنجائیکه این گیاهان بویژه در مراحل اولیه رشد رقبای ضعیفی با علفهای هرز می باشند، لذا علفهای هرز یکی أکثر
در بین حبوبات، نخود و عدس به خاطر خصوصیات مهمی همچون مقاومت به خشکی و تحمل به سرما؛ اهمیت زیادی داشته و از نظر سطح زیر کشت در ایران بترتیب مقام اول و سوم را دارند. از آنجائیکه این گیاهان بویژه در مراحل اولیه رشد رقبای ضعیفی با علفهای هرز می باشند، لذا علفهای هرز یکی از مشکلات جدی در تولید و خلا عملکرد آنها میباشند. به طوریکه خسارت آنها تا بیش از 90 درصد هم گزارش شده است. از اینرو کنترل علفهای هرز از مهمترین برنامههای مدیریت زراعی نخود و عدس به شمار می رود. در این راستا بررسی تحقیقات انجام شده در جهت اتخاذ رهیافتی مناسب برای مدیریت و کنترل علفهای هرز، میتواند نقش مهمی در کاهش خلاء عملکرد نخود و عدس و چشم اندازی برای پژوهشهای آتی در ایران باشد. این مطالعه با هدف بررسی تحقیقات انجام شده در کنترل علفهای هرز نخود و عدس در ایران انجام شده است. بر اساس گزارشهای انجام شده مزارع نخود و عدس ایران آلوده به طیف وسیعی از علفهای هرز پهن و باریک برگ بویژه از خانواده های گیاهی Asteraceae، Fabaceae، Brasicaceae و Poaceae است. با توجه به دوره بحرانی کنترل علفهای هرز عدس و نخود در ایران (30 تا 60 روز پس از کاشت) کنترل آنها (مکانیکی، زراعی و شیمیایی) برای حصول عملکرد قابل قبول در این دوره ضرورت دارد. مهمترین محدودیت در کشت انتظاری علف های هرز نخود و عدس علفهای هرز می باشند، که با توجه کاهش نزولات جوی در کشور و اهمیت تغییر فصل کشت بهاره به پاییزه، توجه به کنترل علف های هرز در این نظام کشت ضرورت دارد. با توجه به وجود علفکش-های باریکبرگکش در کشور، کنترل شیمیایی علفهای هرز باریکبرگ در نخود و عدس مشکل کمتری دارد و برای کنترل شیمیایی علف های هرز پهن برگ، کاربرد علفکشهای پیریدیت، تریفلورالین، فومسافن، ایزوکسافلوتل و پیروکساسولفون و مخلوط سولفنترازون + فلومیوکسازین در نخود و در عدس پندی متالین قابل قبول گزارش شده است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش به¬صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400 انجام شد. عامل اصلی شامل کولتیواتور در سه سطح: بدون کولتیواتور، یک¬بار و دو بار کولتیواتور و عوامل فرعی شامل ترکیب تیماری کاربرد پس¬ أکثر
این پژوهش به¬صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400 انجام شد. عامل اصلی شامل کولتیواتور در سه سطح: بدون کولتیواتور، یک¬بار و دو بار کولتیواتور و عوامل فرعی شامل ترکیب تیماری کاربرد پس¬رویشی علف¬کش¬های آترازین (WP 80%) با سه سطح صفر، یک و دو کیلوگرم در هکتار و توفوردی ام. سی. پی. ای (SL 5/67%) با سه سطح صفر، 750/0 و 5/1 لیتر در هکتار بهصورت فاکتوریل بود. بر اساس نتایج حاصله، حساس¬ترین علف¬های هرز پهن¬برگ به توفوردی ام. سی. پی. ای سلمه و توق بودند، در صورتی که علف¬های هرز خرفه، تاجخروس رونده، تاجخروس ریشه قرمز و داتوره حساسیت کمتری داشتند. در بین علف¬های هرز باریکبرگ نیز سوروف نسبت به آترازین حساس بود، در صورتی که علف¬های هرز دمروباهی کشیده و علف خرچنگ مقاومت ذاتی داشتند. اثر کولتیواتور، آترازین و توفوردی ام. سی. پی. ای بر وزن خشک ذرت در سطح یک درصد معنی¬دار بود، بهطوری که با افزایش تعداد کولتیواتور در هکتار وزن خشک ذرت افزایش یافت. آترازین به مقدار یک کیلوگرم در هکتار موجب افزایش معنی¬دار وزن خشک ذرت شد، در حالی که افزایش مقدار آترازین کاهش وزن خشک کل محصول را باعث شد. افزایش مقدار مصرف توفوردی ام. سی. پی. ای نیز وزن خشک کل ذرت را بهصورت معنی¬داری افزایش داد. در مجموع، کاربرد دو بار کولتیواتور، یک کیلوگرم آترازین و 5/1 لیتر توفوردی ام. سی. پی. ای در هکتار، به ترتیب موجب 21، 29 و 42 درصد افزایش در وزن خشک کل ذرت نسبت به تیمار شاهد شد.
تفاصيل المقالة
مدیریت علف های هرز یک عنصر اساسی در تولید موفق گیاه زراعی است. در سال های اخیر افزایش تصاعدی در جمعیت انسانی و تغییرات شدید در اقلیم و تکنیکهای تولید، سیستمهای تولید محصول را تشدید کرده و آلودگی علفهای هرز را افزایش داده است. تکامل مقاومت به علفکشها در تعداد زیادی أکثر
مدیریت علف های هرز یک عنصر اساسی در تولید موفق گیاه زراعی است. در سال های اخیر افزایش تصاعدی در جمعیت انسانی و تغییرات شدید در اقلیم و تکنیکهای تولید، سیستمهای تولید محصول را تشدید کرده و آلودگی علفهای هرز را افزایش داده است. تکامل مقاومت به علفکشها در تعداد زیادی از گونههای علفهای هرز در سراسر جهان وضعیت را بیش از پیش تشدید کرده است. این شرایط نیازمند ابزارهای مدیریت پایدار علف های هرز است که می تواند به طور موثر برای دستیابی به عملکردهای مناسب گیاه زراعی بدون تأثیر منفی بر محیط و خدمات زیست بوم استفاده شود. برخی از روشهای مرسوم کنترل علفهای هرز، از جمله استفاده از اقدامات پیشگیرانه، خاکورزی و کنترل مکانیکی، رقابت گیاه زراعی، پوشش خاک، تناوب های گیاه زراعی و تنوع محصول، هنوز موثر و سازگار با محیطزیست هستند. با توجه به ماهیت جوامع علف های هرز، هیچ تاکتیک واحدی (منفردی) برای مدیریت علف های هرز اثبات نشده است که "گلوله جادویی" برای از بین بردن مشکلات علف های هرز باشد، اما درک بهتر مکانیسم های اساسی که بر موفقیت یا شکست علف های هرز در زیست بوم های زراعی تأثیر می گذارند، بیشتر به نفع توسعه و اتخاذ سیستم های مدیریت پایدار علف های هرز برای محصولات کشاورزی خواهد بود. اگرچه روشهای کنترل زراعی و فیزیکی علفهای هرز مبتنی بر محیط زیست، پتانسیل زیادی برای مدیریت پایدار علفهای هرز دارند، علفکشها را نمیتوان به طور کامل کنار گذاشت. در واقع علف کش ها می توانند ابزار موثری در بسته لوازم مدیریت تلفیقی علف های هرز باشند. با این حال راهبردهای مدیریت تلفیقی واقعی علفهای هرز باید تعادلی بین گزینههای شیمیایی و غیرشیمیایی داشته باشد که میتواند به طور عاقلانه به منظور دستیابی به کنترل معقول علفهای هرز مورد استفاده قرار گیرد. مدیریت پایدار علف های هرز یک هدف دست یافتنی است به شرطی که برای تنوع بخشیدن به مدیریت تلاش شود. در این مقاله رایجترین راهبردهای مرسوم مدیریت علفهای هرز سویا از منظر پایداری مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
تفاصيل المقالة
به منظور ارزیابی اثرات کود اولیه نیتروژن و علف‎کش پسرویشی بر کنترل علف های هرز پنبه در آغاز فصل، تحقیقی در سال 1387 در گرگان انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اول روش مدیریت علف های هرز بود که شام أکثر
به منظور ارزیابی اثرات کود اولیه نیتروژن و علف‎کش پسرویشی بر کنترل علف های هرز پنبه در آغاز فصل، تحقیقی در سال 1387 در گرگان انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اول روش مدیریت علف های هرز بود که شامل چهار سطح استفاده زود هنگام از مخلوط علف‎کش پس رویشی Methazole + Envoc (250+750 سی سی در هکتار) در مرحله اولیه رشد گیاهچه پنبه (ارتفاع بوته 10-9 سانتی‎متر) و استفاده دیرهنگام از آن (ارتفاع بوته 20-15 سانتی‎متر) و تیمار وجین دستی زودهنگام و دیرهنگام در فصل رشد و فاکتور دوم شامل چهار سطح کود اولیه اوره نیتروژن از منبع در مقادیر صفر، 50 ، 100 و150 درصد مقدار توصیه شده 175 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین فراوانی نسبی مربوط به علف های هرز تاج خروس، پیچک صحرایی و بندواش بود (به‎ترتیب برابر 41، 39 و 39 درصد). هم‎چنین خارخسک، دم روباهی باریک و کیسه کشیش کمترین فراوانی نسبی داشتند. نتایج آزمایش نشان داد که وجین و مصرف دیر هنگام علف‎کش در مقایسه با سایر سطوح روش های کنترل علف هرز بیشترین مقدار وزن خشک علف های هرز را 10 روز پس از اعمال کنترل علف های هرز و یک ماه پس از اعمال تیمار مدیریت علف‎های هرز دارا بود. در این مطالعه با افزایش میزان کود اولیه نیتروژن از منبع اوره بر مقدار وزن خشک علف های هرز 10 روز پس از اعمال روش های کنترل علف هرز افزوده شد و از میزان وزن خشک علف های هرز یک ماه پس از اعمال روش های کنترل علف هرز در سطوح مختلف توصیه کودی کاسته شد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر تلفیق تیمارهای کنترل مکانیکی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال زراعی1384 در مزرعه تحقیقاتی بخش علف های هرز مؤسسه تحقیقاتی گیاهپزشکی کشور در کرج به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصاد أکثر
به منظور بررسی اثر تلفیق تیمارهای کنترل مکانیکی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت، آزمایشی در سال زراعی1384 در مزرعه تحقیقاتی بخش علف های هرز مؤسسه تحقیقاتی گیاهپزشکی کشور در کرج به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد که در آن سه سطح تیمار کنترل مکانیکی (بدون کنترل یا شاهد، یک بار کلتیواتورزنی در مرحله 10 سانتی متری ذرت و دو بار کلتیواتورزنی در 10 و30 سانتی متری ذرت) به عنوان فاکتور اصلی و پنج سطح کنترل شیمیایی (عدم کاربرد علف کش یا شاهد، کاربرد میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 25%، میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 50% ، میزان کاهش یافته آلاکلر + آترازین به میزان 75% ، آلاکلر و آترازین با غلظت کامل به ترتیب به میزان 5 و 1لیتر) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. در بهار پس از انجام عملیات تهیه زمین و بستر بذر،کشت انجام شد و پس از اعمال تیمارها، کلیه مراقبت ها براساس عرف منطقه به طور مطلوب انجام شد. در انتهای فصل رشد و در مرحله رسیدگی فیزیولوژیک (تشکیل لایه سیاه) پس از حذف حاشیه ها، از هر کرت یک متر مربع برداشت شده و عملکرد دانه بر حسب کیلوگرم در متر مربع و اجزای عملکرد مانند تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، وزن صد دانه، تعیین و یادداشت برداری شد. نتایج نشان داد که اثر تیمار کلتیواتورزنی و تیمار کنترل شیمیایی بر کلیه صفات در سطح احتمال 5% از نظر آماری معنی دار بود. تیمار دو بار کلتیواتورزنی از تیمار شاهد و یک بار کلتیواتورزنی برتر بود. هم چنین تیمار یکبار کلتیواتورزنی نیز نسبت به شاهد برتر بود. مقایسه میانگین های تیمار علف کش نشان داد که تیمار 100% و 75% دز سم علف کش به جز برای وزن 100 دانه با هم مشابه بودند و نسبت به شاهد و سایر تیمارها برتر بودند. با توجه به نتایج این تحقیق در منطقه مورد مطالعه و مناطق مشابه می توان با به کارگیری روش های تلفیقی، علاوه بر کنترل مؤثر علف های هرز، عملکرد محصول زراعی شده را نیز افزایش داد. هم چنین در این صورت اثرات نامطلوب علف کش ها بر محیط زیست و مقاومت علف های هرز نسبت به علف کش ها کاهش خواهد یافت.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications