-
حرية الوصول المقاله
1 - تاثیر نااطمینانی صادرات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک
احمدعلی اسدپورزمینه: نااطمینانی درآمدهای صادراتی حاصل از نفت و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک هدف: بررسی تاثیر نااطمینانی صادرات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی سال های 2000 تا 2013 میلادی روش: استفاده از مدل داده های ترکیبی سری زمانی- مقطعی یا داده های ترکی أکثرزمینه: نااطمینانی درآمدهای صادراتی حاصل از نفت و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک هدف: بررسی تاثیر نااطمینانی صادرات بر رشد اقتصادی کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی سال های 2000 تا 2013 میلادی روش: استفاده از مدل داده های ترکیبی سری زمانی- مقطعی یا داده های ترکیبیمی باشد. برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در دادههای ترکیبی از آزمونهای مختلفی از جمله آزمون چاو، هاسمن وLM استفاده شده و سپس سه شاخص بیثباتی صادرات تشریح و از شاخص چهارم برای محاسبه بیثباتی صادرات در کشوهای عضو اوپک بهره برداری شده است. یافته ها: نشان از منفی و معنی دار بودن (جدول 5) ضریب نااطمینانی صادرات داشته، لذا این نااطمینانی صادرات باعث کاهش در رشد اقتصادی کشورهای اوپک می شود. از آنجایی که متغیرها به صورت لگاریتم طبیعی به کار رفته اند، می توان گفت اگر نااطمینانی صادرات یک درصد افزایش یابد رشد اقتصادی به اندازه 47/0 درصد کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج حاصل از آزمون رابطه علیت نیز بیانگر وجود رابطه علیت از نااطمینانی صادرات به رشد اقتصادی است. نتایج: کشورهای اوپک باید با سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و مادی، افزایش فرآوری محصولات نفتی و تنوع کالاهای صادراتی، انعطاف لازم را در کاهش ضربه پذیری ناشی از نااطمینانی حاصل از درآمد رارقم زنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نقش تغییر ساختاری در تحریک رشد اقتصادی کشورهای عضو اپک
مرضیه اسفندیاری معصومه قرنجیکبررسی اثر تغییرات ساختاری بر رشد اقتصادی می تواند کمک موثری در جهت اصلاح ساختار اقتصادی و منطبق نمودن آن با الگوی رشد و توسعه در داخل کشور باشد. از این رو هدف این مطالعه بررسی اثر تغییرات ساختاری بر رشد اقتصادی یازده کشور عضو اوپک در دوره 2015-2001 می باشد. در این مطالع أکثربررسی اثر تغییرات ساختاری بر رشد اقتصادی می تواند کمک موثری در جهت اصلاح ساختار اقتصادی و منطبق نمودن آن با الگوی رشد و توسعه در داخل کشور باشد. از این رو هدف این مطالعه بررسی اثر تغییرات ساختاری بر رشد اقتصادی یازده کشور عضو اوپک در دوره 2015-2001 می باشد. در این مطالعه از شاخص جدید تغییرات ساختاری ارائه شده توسط دیتریج (2012) استفاده شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که تغییرات ساختاری در کشورهای عضو اوپک اگرچه اثر معنی داری داشته اما نتوانسته رشد اقتصادی کشورهای عضو اپک را تقویت نماید. به عبارتی تغییر ساختار از طریق طی فرایندهای طبیعی و اجتناب ناپذیر ایجاد نشده بلکه تحت تاثیر مخارج دولت و درآمدهای نفتی قرار گرفته است. به طوری که مخارج دولت و درآمدهای نفت بدون توجه به اولویت بندی صنایع در ایجاد ارزش افزوده به آنها اختصاص یافته و رشد اقتصادی را کاهش داده است. از این رو بایستی ساختار اقتصادی این کشورها به نحوی اصلاح شود تا منطبق با الگوی رشد و توسعه داخلی در این کشورها شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بازدهی و تلاطم بین قیمت جهانی نفت و شاخص بازار سهام در کشورهای عضو اوپک
اسمعیل ابونوری حامد ضیاءالدینهدف این مقاله بررسی همبستگی بین بازده بازار سهام و بازدهی قیمت نفت در قالب یک مدل گارچ چند متغیره است. بدین منظور، همبستگی بین این دو متغیر و میزان سرریز(سرایت)، میانگین شرطی (بازده) و تلاطم آن بین قیمت نفت و شاخص بازارهای سهام ده کشور عضو اوپک (الجزایر، ایران، عراق، أکثرهدف این مقاله بررسی همبستگی بین بازده بازار سهام و بازدهی قیمت نفت در قالب یک مدل گارچ چند متغیره است. بدین منظور، همبستگی بین این دو متغیر و میزان سرریز(سرایت)، میانگین شرطی (بازده) و تلاطم آن بین قیمت نفت و شاخص بازارهای سهام ده کشور عضو اوپک (الجزایر، ایران، عراق، کویت، نیجریه، قطر، ونزوئلا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی واکوادور) به صورت سریهای زمانی ماهیانه طی دوره زمانی 2014 - 2019 ارزیابی شده است. نتایج نشان داد تغییرات قیمت نفت با بازدهی بازار سهام در کشورهای عضو اوپک همبستگی مثبت دارد. همچنین میزان همبستگی نوسانهای قیمت نفت با بازدهی سهام کشورهایی که درآمد نفت، سهم بالاتری در تولید ناخالص داخلی (GDP) آن ها دارد، بیشتر و تلاطم ناشی از تغییرات قیمت نفت به تلاطم بازدهیهای سهام سرریز میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اثر تکانههای سیاست مالی بر تراز بودجه سیکلی و ساختاری در کشورهای عضو اوپک
مرضیه دینداررستمی شمس الله شیرین بخش زهرا افشاریچکیده هدف این مقاله بررسی اثر تکانههای سیاست مالی بر تراز بودجه واقعی، سیکلی و ساختاری در کشورهای عضو اوپک طی دوره 2015-1980 میباشد. بدین منظور با تفکیک تراز بودجه به دو متغیر سیکلی و ساختاری و با استفاده از رویکرد خود بازگشت برداری ساختاری تابلویی که در پدرونی (2013 أکثرچکیده هدف این مقاله بررسی اثر تکانههای سیاست مالی بر تراز بودجه واقعی، سیکلی و ساختاری در کشورهای عضو اوپک طی دوره 2015-1980 میباشد. بدین منظور با تفکیک تراز بودجه به دو متغیر سیکلی و ساختاری و با استفاده از رویکرد خود بازگشت برداری ساختاری تابلویی که در پدرونی (2013) مطرح شده و نیز تفکیک تکانههای ساختاری به دو تکانه خاص کشوری و مشترک میان کشورهای عضو اوپک، اثر سیاست مالی بررسی شد. با توجه به نتایج، اثر سیاست مالی مخارج بر تراز بودجه واقعی و ساختاری مثبت و مالیات منفی (مطابق نظریه) بوده است. بر اساس نتایج، لزوم توجه به تثبیتکننده خودکار و نیز به کارگیری سیاست پولی برای مقابله با مشکلات اقتصادی، به جای اتخاذ سیاست مالی صلاحدیدی توصیه می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی همگرایی مالی ایران و کشورهای عضو اوپک (کاربرد روش فیلیپس- سول)
ساغر نیکپور مجتبی بهمنی سید عبدالمجید جلایی مهدی نجاتیهمگرایی مالی به فرآیندی دلالت دارد که طی آن بازارهای مالی در دو یا چند کشور/ منطقه به یکدیگر مرتبط شده بهطوریکه نرخهای موجود به سطوح مشابه ای نزدیک میشوند. سرعت نزدیکی متغیرهای قیمتی و همچنین درجه همگرایی آنها به عوامل مختلفی همچون حجم انتقال سرمایه و مراودات تجاری أکثرهمگرایی مالی به فرآیندی دلالت دارد که طی آن بازارهای مالی در دو یا چند کشور/ منطقه به یکدیگر مرتبط شده بهطوریکه نرخهای موجود به سطوح مشابه ای نزدیک میشوند. سرعت نزدیکی متغیرهای قیمتی و همچنین درجه همگرایی آنها به عوامل مختلفی همچون حجم انتقال سرمایه و مراودات تجاری بین کشورها، زیرساختهای موجود در بازارهای مالی، شفافیت اطلاعات، قوانین و مقررات و... بستگی دارد. امروزه مباحث همگرایی باهدف حرکت به سمت بازارهای جهانی و همچنین انتفاع از سرریزهای فنی و سرمایهای بسیار موردتوجه سیاستگذاران و اقتصاددانان است. این پژوهش به بررسی همگرایی مالی بین ایران و کشورهای عضو اوپک در دوره زمانی 2017-2005 و با استفاده از روش فیلیپس و سول و همچنین الگوریتم های خوشه ای پرداخته است. بدین منظور از متغیرهای نرخ بهره تسهیلات و سپرده بهمنظور بررسی همگرایی مالی در بازار پول و همچنین نسبت ارزش سهام معاملهشده به تولید ناخالص داخلی بهعنوان شاخص بررسی همگرایی در بازار سرمایه استفادهشده است. نتایج بیانگر این است که بهطورکلی کشورهای عضو اوپک در هیچیک از بازارهای مالی (پول و سرمایه) تشکیل یک گروه همگرا را نمی دهند این امر به دلیل تفاوت در سطح تجارت بین این کشورها، درجات آزادی های اقتصادی، سطح کارایی بازارهای مالی و همچنین زیرساختهای موجود در این کشورهاست. نتایج بررسی بازار پول نشاندهنده تایید همگرایی ایران با کشورهای عراق، نیجریه و ونزوئلاست که این امر ریشه در تعاملات اقتصادی و ارتباط تجاری میان آنها بهعنوان شرط لازم و همچنین زیرساختهای مشابه اقتصادی موجود در آنها همچون شاخص های اقتصادی و سطح کارایی سیستم بانکی موجود در این کشورها دارد. از طرفی بررسی بازار سرمایه نیز نشاندهنده همگرایی ایران با کشورهای امارات و عربستان سعودی است که وجه تشابه این گروه از کشورها وابستگی اقتصاد آنها به درآمدهای نفتی و همچنین همبستگی میان تعداد سهام معاملهشده در بازار سرمایه و قیمت نفت است. لازم به ذکر است کشورهای همگرای شناسایی شده از طریق آزمون خوشه ای در این گروه از سرعت همگرایی پایینی برخوردارند و بازارهای مالی در آنها ازیکپارچگی کاملی برخوردار نیستند. Financial integration is the process through which the financial markets of two or more countries or regions becomes more inter-connected to each other. This process can take many forms, including cross-border capital flows, foreign participation in domestic markets, sharing of information and practices among financial institutions, and unification of market infrastructures. Financial integration can have a regional or global dimension, depending on whether a country’s financial market is more closely linked to neighboring countries or to global financial centers/institutions. This paper examines the scope for further global and regional financial integration in OPEC countries in the period of 2005 to 2017, based on economic fundamentals and comparisons with emerging regions, and quantifies the potential macroeconomic gains that such integration could bring. By using Philips and Sul model, which uses a nonlinear time-varying factor model, this paper provides a comprehensive picture of the financial systems within OPEC by testing the convergence of their capital markets together with their Stock Traded Value (% GDP) and money markets with Lending Interest Rate and Deposit Interest Rate. The empirical findings show that the OPEC financial markets do not form a homogenous convergence club. The striking divergence revealed by our analysis emphasizes the different levels of development within the OPEC financial markets. Furthermore, Iran has convergence with Venezuela, Iraq and Nigeria in money market because of their similar economic structure such as their banks efficiency. Iran also has integrations with Emirate and Saudi Arabia in capital market dueto the relation between voality in oil price and value of their stock markets in the period of the research. Keywords: Financial Convergence, Philips & Sul Model, OPEC Country JEL classification: G15, G21, C32, C33 تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تأثیر پس انداز و آزاد سازی بر توسعه کشورهای عضو اوپک
سعید منصوریان طبایی سیدمجتبی حسین زاده یوسف آباد بهزاد زمانی کرد شولیهدف ازاین مقاله تحلیل تجربی معمای ارائه شده توسط هوریکا و فلدستاین (Feldstain و Horioka) درسال 1980 در بین گروه خاصی از اقتصادهای توسعه یافته بر پایه صادرات نفت کشورهای عضو اوپک همانند ایران، ونزوئلا، عراق، لیبی، اندونزی، الجزایر، کویت، قطر و عربستان طی سالهای 1970 ت أکثرهدف ازاین مقاله تحلیل تجربی معمای ارائه شده توسط هوریکا و فلدستاین (Feldstain و Horioka) درسال 1980 در بین گروه خاصی از اقتصادهای توسعه یافته بر پایه صادرات نفت کشورهای عضو اوپک همانند ایران، ونزوئلا، عراق، لیبی، اندونزی، الجزایر، کویت، قطر و عربستان طی سالهای 1970 تا 2009 است. در این مقاله به بررسی رابطه میان پسانداز و سرمایهگذاری و میزان حساسیت آنها نسبت به دو عامل درجه آزادی و بزرگی اقتصاد هر کدام از این کشورها پرداخته شده است. نتایج تجربی نشان می دهد که یک تاثیر سیستماتیک میان اندازه آزادی کشورها و رابطه میان سرمایهگذاری و پسانداز وجود دارد. علاوه براین، برخی ازکشورهای موجود در نمونه همانند قطر و امارات دارای تجربه رشد پایدار و همچنین افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورشان هستند، درحالیکه برخی دیگر از کشورهای عضو اوپک وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتشان دارند که موجب یک رابطه بلند مدت میان سرمایه گذاری و پسانداز میشود. This paper uses recently developed techniques of heterogeneous panel Co-integration in examining if national saving and investment exhibit any long run relationship among some selected OPEC countries. There is a significant and robust positive relationship between the ratio of gross domestic investment to GDP and the ratio of gross domestic saving to GDP in 11 OPEC countries. The evidence provides strong support for a systematic effect of ‘‘country-size’’ and ‘‘openness’’ on the saving–investment relationship. In addition, some countries in the sample (such as Qatar and UEA) have experienced stable growth and relatively raised inward FDI, while some other OPEC countries have been dependent very much on oil revenue leading to make a long-run relationship between their investment and saving. Keywords: Saving, Investment, Openness, OPEC Countries JEL Classification: E66, F21, E44, F43 تفاصيل المقالة