بنا بر اعلام آمار رسمی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، در آمار کل واردات جمهوری اسلامی ایران در سال 1380در بین 10 کشور نخست این فهرست جای دارد و جایگاه ششم را به خود اختصاص ، جمهوری کره کشور کره جنوبی با نام رسمیداده است؛ این در حالی است که در آمار کل وارد أکثر
بنا بر اعلام آمار رسمی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، در آمار کل واردات جمهوری اسلامی ایران در سال 1380در بین 10 کشور نخست این فهرست جای دارد و جایگاه ششم را به خود اختصاص ، جمهوری کره کشور کره جنوبی با نام رسمیداده است؛ این در حالی است که در آمار کل واردات سال 1391 ج.ا.ایران، کره جنوبی در رتبه سوم قرار گرفته است.بر اساس آمار به دست آمده، این افزایش حجم واردات و اختصاص سهم بازار ایران به شرکت های کره ای، نشان از اتخاذ سیاست ها وبرنامه ریزی های اقتصادی همه جانبه کره جنوبی در میان مدت و بلندم دت را در ایران دارد که می توان از زوایای مختلفی آن ها رابررسی کرد. این مقاله با استفادهاز روش اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از آمار و اطلاعات معتبر از مبادیرسمی سعی دارد تا دیپلماسی کره جنوبی را در استقبال مردم ایران از فرهنگ و کالاهای کره ای بررسی نماید.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای توسعه ایران و کره جنوبی با تاکید بر توسعه اقتصادی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق تطبیقی تاریخی انجام شده است. چارچوب نظری برگرفته از نظریات آمارتیاسن ، شیلزوآدریان لفت ویچ است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که در مسیر توسعه ک أکثر
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای توسعه ایران و کره جنوبی با تاکید بر توسعه اقتصادی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق تطبیقی تاریخی انجام شده است. چارچوب نظری برگرفته از نظریات آمارتیاسن ، شیلزوآدریان لفت ویچ است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که در مسیر توسعه کره جنوبی، توجه به زیرساختهای توسعه، اهمیت دادن به آموزش و پرورش و تعلیم نیروی کار، توجه به رابطه صحیح بین دولت و بخش خصوصی، اصلاح سیستم پولی و مالی متناسب با توسعه، استراتژی تشویق و توسعه صادرات ، در اولویت قرار داشته است. از سوی دیگر در کشور ایران، زمان بر بودن فرآیند بازگشت ثبات و آرامش به عرصه سیاسی همواره مانعی بزرگ بر سر راه رشد و بالندگی و توسعه اقتصادی به حساب میآید. تغییرات مدیریت سیاسی و ایدئولوژیک و به عبارت جامع تر توسعهی سیاسی در نحوه تعریف و اداره سیستم اقتصادی از قبیل جهش از اقتصاد خصوصی به دولتی نوسانهای شدیدی بر روند اقتصاد تحمیل نموده. به همین دلیل در مقایسه دو کشور مورد مطالعه میتوان نتیجه گرفت که ایران در روند توسعه اقتصادی- سیاسی کامیابی مورد انتظار را نداشته است. در ایران با وجود شرایط خاص خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی (اواخر 1970به بعد)؛ جنگ ایران و عراق، فشارهای خارجی، تحمیل تحریمهای اقتصادی، کاهش ارتباط با بازارهای خارجی و... به عنوان موانع توسعه و علل ناکامی ایران مطرح بوده اند. در حالی که کره جنوبی بنا به برنامه ریزیهای انجام شده درنیل به اهداف توسعه اقتصادی سیاسی خود موفق و کامیاب بوده است.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای توسعه ایران و کره جنوبی با تاکید بر توسعه اقتصادی سیاسی انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریات آمارتیاسن ، شیلزوآدریان لفت ویچ است. مطابق با آراء نظری این صاحبنظران بویژه لفت ویچ، دولت های توسعه گرا چند ویژگی دارند أکثر
تحقیق حاضر با هدف مطالعه تطبیقی برنامههای توسعه ایران و کره جنوبی با تاکید بر توسعه اقتصادی سیاسی انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریات آمارتیاسن ، شیلزوآدریان لفت ویچ است. مطابق با آراء نظری این صاحبنظران بویژه لفت ویچ، دولت های توسعه گرا چند ویژگی دارند اعم از:1- نخبگان توسعه گرا 2-استقلال نسبی دولت 3-قدرت دیوان سالارانه 4-جامعه ضعیف مدنی 5-بستر بین المللی. روش تحقیق تطبیقی تاریخی انجام شده است و تکنیک مورد استفاده؛ فیش برداری و اسناد و آمارهای موجود بوده است .یافته های پژوهش نشان دادند موانع و بازدارندگی ها در برنامه ها توسعه ایران عبارتند از نبود تعریف روش از توسعه برنامه،تعدد اهداف و انعطاف پذیری برنامه ها، نظام آماری و اطلاعات غیر شفاف و ناکارآمد، برنامه های بلندپروازانه و غیر واقعیف فقدان نگاه آینده شناسی در تدوین برنامه توسعه، مشخص نبودن اولویت ها،فقدان استراتژی توسعه صنعتی، عدم مشارکت در بخش خصوصی، است همچنین نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که در مسیر توسعه کره جنوبی، توجه به زیرساختهای توسعه، اهمیت دادن به آموزش و پرورش و تعلیم نیروی کار، توجه به رابطه صحیح بین دولت و بخش خصوصی، اصلاح سیستم پولی و مالی متناسب با توسعه، استراتژی تشویق و توسعه صادرات، در اولویت قرار داشته است. از سوی دیگر در کشور ایران، زمان بر بودن فرآیند بازگشت ثبات و آرامش به عرصه سیاسی همواره مانعی بزرگ بر سر راه رشد و بالندگی و توسعه اقتصادی به حساب میآید. تغییرات مدیریت سیاسی و ایدئولوژیک و به عبارت جامع تر توسعه سیاسی در نحوه تعریف و اداره سیستم اقتصادی از قبیل جهش از اقتصاد خصوصی به دولتی نوسانهای شدیدی بر روند اقتصاد تحمیل نموده است. به همین دلیل در مقایسه دو کشور مورد مطالعه میتوان نتیجه گرفت که ایران در روند توسعه اقتصادی- سیاسی کامیابی مورد انتظار را نداشته است.
تفاصيل المقالة
چکیده
یکی از مسائل بحث برانگیز در تمامیت ارضی کشورهای جهان، مسأله اختلافات ارضی و مرزی است. در جنوب شرق آسیا، بیشتر کشورها با چین بر سر مجموعه جزایر گوناگونی اختلاف دارند. از جمله این کشورها، کره جنوبی و ژاپن هستند. با کشف نفت و گاز در محدوده جزایر، تلاشها برای حل این أکثر
چکیده
یکی از مسائل بحث برانگیز در تمامیت ارضی کشورهای جهان، مسأله اختلافات ارضی و مرزی است. در جنوب شرق آسیا، بیشتر کشورها با چین بر سر مجموعه جزایر گوناگونی اختلاف دارند. از جمله این کشورها، کره جنوبی و ژاپن هستند. با کشف نفت و گاز در محدوده جزایر، تلاشها برای حل این تنشها تاکنون نافرجام باقی مانده است. از آنجا که کشورهایی مثل کره جنوبی توانایی مقابله با چین را ندارند؛ لذا با کمک گرفتن از آمریکا، باعث شدند نفوذ این کشور در منطقه افزوده شده و رقابتهای تسلیحاتی بهشدت بالا بگیرد و همین امر باعث افزایش بیثباتی در منطقه شده است. با این توضیحات، سؤال اصلی مطرح شده در مقاله این است که تنش در روابط ژاپن و چین و کره جنوبی بر سر جزایر مورد مناقشه چه تاثیری به ثبات در شرق آسیا داشته است؟ به نظر میرسد تنش در روابط این کشورها بر سر جزایر مورد مناقشه باعث افزایش مسابقات تسلیحاتی و بیثباتی و از طرف دیگر، باعث نفوذ قدرتهای بزرگ؛ از جمله آمریکا در منطقه شده است. روش بهکار رفته در مقاله، از حیث جمعآوری دادهها، شیوه تاریخی و اسنادی و از نظر تجزیه و تحلیل، شیوه تبیینی ـ تحلیلی است.
تفاصيل المقالة
تقسیم کره به کره شمالی و جنوبی از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم در سال 1945 و پایان 35 سال سلطه ژاپن بر کره نشأت میگیرد. با وجود مخالفت کرهایها، امریکا و شوروی توافق کردند قیمومیت موقت کره را برعهده گیرند تا درنهایت دولت کرهای مستقل شکل بگیرد. عدم همکاری شوروی با ب أکثر
تقسیم کره به کره شمالی و جنوبی از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم در سال 1945 و پایان 35 سال سلطه ژاپن بر کره نشأت میگیرد. با وجود مخالفت کرهایها، امریکا و شوروی توافق کردند قیمومیت موقت کره را برعهده گیرند تا درنهایت دولت کرهای مستقل شکل بگیرد. عدم همکاری شوروی با برنامه سازمان ملل موجب شکلگیری یک دولت کمونیستی تحت حمایت شوروی در شمال و یک دولت طرفدار غرب در جنوب شد. ادعای حاکمیت بر کل شبه جزیره کره از سوی هر دو دولت، منجر به جنگ کره در سال 1950 شد و با دخالت قدرتهای بزرگ، صلح موقت در سال 1953 برقرارگردید. از پایان جنگ کره آرزوی صلح و اتحاد دو کره منجر به تحولات سیاسی زیادی در شبه جزیره کره شده است. ازاینرو مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که نقش مون جائهاین، رئیس جمهور فعلی کره جنوبی، در طرح ابتکار صلح شبه جزیره کره با توجه به زمینههای اتحاد دو کره چه بوده است؟ به نظر میرسد با توجه به منوط کردن صلح شبه جزیره کره به مساله خلع سلاح هستهای و نگرانی کره شمالی از به خطرافتادن جایگاهش در رقابت استراتژیک با کره جنوبی؛ مون جائهاین، برخلاف سیاست اسلاف خود با تلاش برای ایفای نقش هدایت-گری در مسائل درون کره بدنیال ایجاد اعتمادسازی میان دوکره و امریکا و کره شمالی برای تحقق صلح شبه جزیره کره میباشد. در این نوشتار به روش کیفی با استفاده از ابزار کتابخانهای و اینترنتی به پرسش اصلی تحقیق پرداخته میشود.
تفاصيل المقالة
شبه جزیره کره به عنوان سرزمینی کهن و استراتژیک، جایگاه یکی از پیچیده ترین معماهای صحنه بین الملل است و عواملی چون تداوم شرایط جنگی به سبب عدم امضاء پیمان صلح و اکتفاء به یک پیمان آتش بس شکننده، ستیزه جویی مداوم ایالات متحده نسبت به کره شمالی و تلاش برای براندازی حکومت آ أکثر
شبه جزیره کره به عنوان سرزمینی کهن و استراتژیک، جایگاه یکی از پیچیده ترین معماهای صحنه بین الملل است و عواملی چون تداوم شرایط جنگی به سبب عدم امضاء پیمان صلح و اکتفاء به یک پیمان آتش بس شکننده، ستیزه جویی مداوم ایالات متحده نسبت به کره شمالی و تلاش برای براندازی حکومت آن کشور باعث پیچیده تر شدن شرایط نظامی در آن سرزمین گردیده که به تبع آن منطقه شمال شرقی آسیا را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ضمناً این دشمنی دیرپا باعث ایجاد پیمان های نظامی میان دو کره با قدرت های جهانی و منطقه ای گردیده است که به نوبه خود، تأثیر بسزایی در تعادل نظامی منطقه دارد. در این وضعیت، بالا گرفتن تنش ها میان کره شمالی و ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ و افزایش تهدیدات و تحریکات طرفین در مواجهه با یکدیگر، لزوم بررسی دقیق وضعیت نظامی در شبه جزیره کره را بیش از پیش برجسته می نماید. شواهد پژوهش نشان می دهد، که از بعد کمیت، کره شمالی در بسیاری از فاکتورها نسبت به همسایه جنوبی خود برتری چشمگیری دارد، اما کره جنوبی به سبب هم پیمانی با ایالات متحده توانسته است کیفیت نیروهای نظامی خود را بسیار بالاتر ببرد. با این وجود، عواملی چون سلاح های غیرمتعارف و قدرت موشکی و هسته ای، تقابل احتمالی در شبه جزیره کره را بسیار خطرناک می نماید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications