• فهرس المقالات چندمعنایی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی تطبیقی چندمعنایی واژه «یَد» در قرآن کریم و نهج البلاغه در پرتو نظریه استعاره شناختی
        جعفر عموری عبدالرضا عطاشی
        چندمعنایی یکی از شاخه‌های دانش معناشناسی است. این شاخه از دانش به واکاوی وجوه متعدد معنایی با توجه به روابط هم‌نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام می‌پردازد. واژه ید از اندام واژه‌هایی است که در سخن خداوند متعال مورد توجه قرار گرفته است. همچنین پیشوای خطیبان و ادیبان ا أکثر
        چندمعنایی یکی از شاخه‌های دانش معناشناسی است. این شاخه از دانش به واکاوی وجوه متعدد معنایی با توجه به روابط هم‌نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام می‌پردازد. واژه ید از اندام واژه‌هایی است که در سخن خداوند متعال مورد توجه قرار گرفته است. همچنین پیشوای خطیبان و ادیبان امام علی(ع) از این واژه در خطبه‌های خود استفاده کرده است. ایشان با ظرافت خاص از این واژه برای مقاصد خود سود جسته‌اند. نوشتار حاضر چندمعنایی واژه ید را از میان واژگان چندمعنایی در قرآن کریم و نهج البلاغه مورد بررسی تطبیقی قرار می‌دهد. بدین منظور برخی از عبارات استعاری و مجازی موجود در قرآن کریم و نهج البلاغه که بر این واژه دلالت دارند، جمع آوری و بررسی شده است تا وجوه متعدد معنایی واژه ید مشخص شود. بی‌تردید فهم و دریافت معانی قرآن و نهج البلاغه، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست. با توجه به چنین ضرورتی، این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استخراج شواهد، به توصیف و تحلیل سیر تحول معنایی واژه ید در قرآن کریم و نهج البلاغه پرداخته است. یافته‌های این پژوهش حکایت از آن دارد که معنای اصلی واژه ید به دلیل کاربردهای استعاری و مجازی دچار توسیع‌های معنایی و در نتیجه چندمعنایی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی عوامل توسّع معنایی در قرآن کریم
        فرهاد عبدالله زاده فؤاد عبدالله زاده
        لفظ و معنا در قرآن کریم پیوند ناگسستنی با هم دارند و این ارتباط محکم ظرفیت بالایی در تولید و توسع معانی ایجاد می‌کند. قرآن کریم در بسیاری از موارد اسلوب سهل و ممتنع را برگزیده است که با ظاهری آراسته و باطنی ژرف، کمال ظاهر و باطن را در خود جمع کرده است به گونه ای که یک ل أکثر
        لفظ و معنا در قرآن کریم پیوند ناگسستنی با هم دارند و این ارتباط محکم ظرفیت بالایی در تولید و توسع معانی ایجاد می‌کند. قرآن کریم در بسیاری از موارد اسلوب سهل و ممتنع را برگزیده است که با ظاهری آراسته و باطنی ژرف، کمال ظاهر و باطن را در خود جمع کرده است به گونه ای که یک لفظ یا یک عبارت را در عین ظاهری آشکار و دارای معنایی روشن می توان به شیوه های گوناگونی تفسیر کرد که بر بیش از یک معنا دلالت کند. هدف از پژوهش حاضر این است که با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شواهدی از آیات قرآن کریم ضمن بحث و بررسی عوامل لفظی و معنایی‌ای که سبب تولید یا توسع معنایی در الفاظ و عبارت می گردند، وجوه مختلف معنایی آن شواهد را بیان کند. از جمله نتایجی که بدان نائل آمده است این است که قرآن کریم برای بیان مقاصد و انتقال معانی شیوه ها و قاعده های صرفی نحوی و بلاغی متنوعی به کار می گیرد که در عین ایجاز و اقتصاد کلامی سبب توسّع و تولید معانی هم می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - First Language Activation during Second Language Lexical Processing in a Sentential Context
        بهرام بهین آسو بایزیدی
        Lexicalization-patterns, the way words are mapped onto concepts, differ from one language to another. This study investigated the influence of first language (L1) lexicalization patterns on the processing of second language (L2) words in sentential contexts by both le أکثر
        Lexicalization-patterns, the way words are mapped onto concepts, differ from one language to another. This study investigated the influence of first language (L1) lexicalization patterns on the processing of second language (L2) words in sentential contexts by both less proficient and more proficient Persian learners of English. The focus was on cases where two different senses of a polysemous word in Persian are realized by two independent words in English. For example, Persian uses ‘ماه’ to refer to both ‘moon’ and ‘month’ in English. In the present study, the researchers examined the processing of English translations (moon, month) of polysemous Persian words such as ‘ماه’ in a semantic anomaly judgment task. The participants who were two groups of more proficient and less proficient Persian learners of English were presented with two types of anomalous sentences: anomalous test sentences in which one of the two English words (e.g., month) was used in a context where the other word (e.g., moon) was appropriate (e.g., “A pleasant thing to watch at night is a full month”) and anomalous control sentences in which the same word was used in a context where neither of the two words was appropriate (e.g., “A pleasant thing to eat at night is a full month”). The participants were asked to judge, as quickly and accurately as possible, whether the final word could complete the sentence meaningfully (YES response) or whether the final word was semantically unacceptable (NO response). The participants’ reaction time (RT) for correct No responses and their error rates were recorded using DMDX, a psycholinguistics experimentation software package. Using two General Linear Model Repeated Measures, a main effect of sentence type was obtained in the analysis of both RT and errors. Also, there was an interaction between sentence type and proficiency level in the analysis of both RT and errors. The results are discussed in terms of the activation of the semantic specifications of L1 translation equivalent of L2 words. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی چندمعنایی در وام واژه ها با رویکرد شناختی: مطالعۀ موردی صفات فارسی و ترکی
        ناصر عباسی محمدرضا اروجی بهزاد رهبر حیدر حسنلو
        مقولۀ چندمعنایی و نحوۀ ایجاد آن از مهم ترین مباحثی است که در مکاتب مختلف زبان‌شناسی به ویژه در رویکرد شناختی به زبان مورد توجه است. در این پژوهش به بررسی چندمعنایی صفات مشترک در زبان فارسی و ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی پرداخته ایم. این پژوهش توصیفی- اسنادی بوده أکثر
        مقولۀ چندمعنایی و نحوۀ ایجاد آن از مهم ترین مباحثی است که در مکاتب مختلف زبان‌شناسی به ویژه در رویکرد شناختی به زبان مورد توجه است. در این پژوهش به بررسی چندمعنایی صفات مشترک در زبان فارسی و ترکی آذربایجانی با رویکرد شناختی پرداخته ایم. این پژوهش توصیفی- اسنادی بوده و داده های پیکره از مجلات محلی به زبان ترکی و فارسی، فرهنگ ترکی - فارسی (شاهمرسی) و فرهنگ فارسی-آذربایجانی، تألیف بهزادی انتخاب شده اند. انتخاب معانی سرنمون براساس نتایج مصاحبه و نیز شمّ زبانی نگارندگان بوده است. با بررسی پیکره های در دسترس، در مجموع، بیست صفت سادۀ مشترک چندمعنا شناسایی شد و برای شش صفت، جدول معانی، پیکره و نیز شبکۀ شعاعی ترسیم‌ گردید. با بررسی معانی مختلف این صفات مشخص گردید که از میان سازوکارهای شناختیِ ایجاد چندمعنایی، استعاره های مفهومی بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و ارتباط میان معانی صفات، نظام‌مند بوده و با مقوله بندی شعاعی قابل توصیف است. همچنین مشخص گردید که ساز و کارهای شناختی ایجاد چندمعنایی در صفات مشترک رایج(وام‌‌واژه‌‌ها) ترکی و فارسی یکسان است که می تواند گامی در جهت تأیید اشتراک در قوای شناختی انسان محسوب گردد. تنها تفاوت موجود، تعدّد معنایی صفات در زبان مقصد بود که می تواند به دلیل دوزبانگی و پویایی طرح‌واره‌های تصویری باشد. نتایج این پژوهش به همراه پژوهش های مکمّل در این حوزه می تواند در زمینۀ آموزش زبان، ترجمه و تألیف فرهنگ های دقیق و جامع تر، یاریگر متخصصان این حوزه ها باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - کاربست زبان‌شناسی تاریخی و شناختی در تحلیل ساختار مفهومی «عرف» در قرآن
        فتحیه فتاحی زاده فاطمه آبادی
        معنای مادۀ ع‌رف و واژۀ معروف در قرآن همواره مورد اختلاف لغویان و مفسران بوده است. در این مطالعه بنا داریم با تحلیل درزمانی مادۀ ع‌رف با رویکرد ریشه‌شناختی و بررسی سیر تحول این ماده در زبان‌های سامی، عربی قرآنی و منابع لغوی عربی کلاسیک گونه‌های معنایی این ماده و اشتراک ل أکثر
        معنای مادۀ ع‌رف و واژۀ معروف در قرآن همواره مورد اختلاف لغویان و مفسران بوده است. در این مطالعه بنا داریم با تحلیل درزمانی مادۀ ع‌رف با رویکرد ریشه‌شناختی و بررسی سیر تحول این ماده در زبان‌های سامی، عربی قرآنی و منابع لغوی عربی کلاسیک گونه‌های معنایی این ماده و اشتراک لفظی یا چندمعنایی بودن آن را تبیین، و با رویکردی شناختی مدل مفهوم‌سازی این ماده را درقرآن مطالعه کنیم. می‌خواهیم با مطالعۀ ریشه‌شناختی ماده از این دفاع کنیم که ‌معانی یال اسب، بوی خوش، صبر، باد، علم و شناخت و امثال آن‌ها که برای ماده ذکر شده، مربوط به ریشه‌های مختلف، و شباهت به‌وجودآمده ناشی از اشتراک لفظ است. نیز، می‌خواهیم نشان دهیم که معنای غالب این ماده در قرآن از بسط استعاری معنای صورت به شناختن به وجود آمده است. برپایۀ این دستاوردها می‌توان از این دفاع کرد که معروف هم‌چون اصطلاحی که درون نظام قرآنی شکل گرفته، بر همین مبنا بر عملی دلالت می‌کند که در جامعۀ اسلامی به استمرار دیده شده، و درنتیجه مألوف گشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عناصر چندمعنایی در شعر اخوان با تکیه بر عنصر نماد
        سیده زهرا موسوی زهرا بشیری
        ادبیات تعلیمی یکی از کهن‌ترین و پردامنه‌ترین انواع ادب فارسی است. در ادبیات کلاسیک آموزه‌ها بیشتر به صورت مستقیم و با صراحت بیان می‌شدند و آرایه‌ها و فنون ادبی ابزاری جهت تأکید و تأثیرگذاری کلام بودند. در حالی که در ادبیات معاصر از بیان صریح و مستقیم آموزه‌ها پرهیز می‌ش أکثر
        ادبیات تعلیمی یکی از کهن‌ترین و پردامنه‌ترین انواع ادب فارسی است. در ادبیات کلاسیک آموزه‌ها بیشتر به صورت مستقیم و با صراحت بیان می‌شدند و آرایه‌ها و فنون ادبی ابزاری جهت تأکید و تأثیرگذاری کلام بودند. در حالی که در ادبیات معاصر از بیان صریح و مستقیم آموزه‌ها پرهیز می‌شود و اندیشه‌ها عمدتاً در لفافه‌های بیانی ارائه می‌شوند. از این رو درک بُعد تعلیمی ادبیات و به طور اخص شعر در سدۀ اخیر با گذشته متفاوت است و مفاهیم تعلیمی و اخلاقی را باید در پس‌زمینۀ شعر مشاهده کرد. برای این کار باید اسلوب عمدۀ بیان غیرمستقیم در شعر نو را در نظر داشت. نماد عمده‌ترین شگرد هنری شاعران نوپرداز در بیان معنی در شعر معاصر به شمار می‌آید. پژوهش حاضر بر آن است تا بُعد تعلیمی و اخلاقی شعر مهدی اخوان ثالث را به بحث بگذارد و چگونگی تبلور یافتن غیرمستقیم و ضمنی مضامین اخلاقی همچون: ظلم‌ستیزی، جهل ستیزی، وطن‌خواهی، اعتراض و انتقاد به وضع موجود و... را در قالب نماد در شعر او نشان دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تأملی بر وجوه بلاغی در نثر آهنگین ابراهیم گلستان
        فرهاد طهماسبی مرضیه دانیالی
        در این مقاله ابتدا به کوتاهی به معرفی ابراهیم گلستان و آثار و سبک او پرداخته شده است؛ سپس کوشش شده است، وجوه بلاغی نثر آهنگین وی با تکیه بر نمونه‌هایی از آثارش نشان داده شود؛ بدین منظور هنجارگریزی‌های سبکی او در زمینه‌هایی همچون جابه‌جایی صفت، فعل و ضمیر و تکرار، بهره‌گ أکثر
        در این مقاله ابتدا به کوتاهی به معرفی ابراهیم گلستان و آثار و سبک او پرداخته شده است؛ سپس کوشش شده است، وجوه بلاغی نثر آهنگین وی با تکیه بر نمونه‌هایی از آثارش نشان داده شود؛ بدین منظور هنجارگریزی‌های سبکی او در زمینه‌هایی همچون جابه‌جایی صفت، فعل و ضمیر و تکرار، بهره‌گیری از آرایه‌ی تشخیص، جلوه‌های تصویری و نمایشی، ایجاز و فشرده‌گویی، طنز و کنایه، چندمعنایی، نمادپردازی و در نهایت رسیدن به نثری آهنگین و شاعرانه بررسی شده است. در پایان، مباحث مطرح شده، جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده است. تفاصيل المقالة