-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی جایگزینی آرد گندم با آرد چاودار در بهبود کیفیت و خواص فیزیکو شیمیایی نودل سفید در حضور آنزیم ترانس گلوتامیناز
لیدا شاهسونی مجرد فاطمه حسینمردیمقدمه: نودل محصولی غنی از کربوهیدرات و بدون کلسترول میباشد که میزان سدیم و چربی آن پایین است؛ ولیکن از نظر مقدار اسیدهای آمینه ضروری همچون لیزین و ترئونین بسیار فقیر می باشد. نودل به دلیل مقرون به صرفه بودن، سهولت مصرف و تنوع اشکال آن، محبوبیت خاصی در جوامع بشری دارد. أکثرمقدمه: نودل محصولی غنی از کربوهیدرات و بدون کلسترول میباشد که میزان سدیم و چربی آن پایین است؛ ولیکن از نظر مقدار اسیدهای آمینه ضروری همچون لیزین و ترئونین بسیار فقیر می باشد. نودل به دلیل مقرون به صرفه بودن، سهولت مصرف و تنوع اشکال آن، محبوبیت خاصی در جوامع بشری دارد. با توجه به مرحله تولید این محصول، به راحتی میتوان مواد افزودنی را به فرمولاسیون نودل اضافه نمود از اینرو جدیدترین غنی سازی در این صنعت استفاده از آرد چاودار است که مورد بررسی در این پژوهش قرار گرفته است. مواد و روشها: در این پژوهش با حفظ میزان ثابت آنزیم ترانس گلوتامیناز و میزان 20، 40 و 60 گرم آرد چاودار در فرمولاسیون نودل، کیفیت پخت و خواص فیزیکوشیمیایی نودل چاودار مورد بررسی قرار گرفت و آزمونهای شیمیایی به عمل آمده بر نودل اتصال عرضی شده به همراه آرد چاودار شامل اندازه گیری رطوبت، خاکستر، فیبر، چربی، پروتئین و رنگ و همچنین آزمون ارزیابی میزان افت پخت، جذب آب و تورم انجام گردید. ارزیابی حسی نیز بر اساس روش هدونیک بررسی گردید. یافتهها: از لحاظ میزان رطوبت، فیبر، خاکستر، و پروتئین محصول، اختلاف معنی دار با نمونه شاهد وجود دارد. میزان رطوبت و پروتئین با افزایش میزان آرد چاودار و کاهش مقدار آرد گندم در فرمولاسیون، به طور معنی داری کاهش یافت در حالیکه میزان مواد معدنی افزایش یافت. با افزایش میزان آرد چاودار بطور قابل توجهی درخشندگی و زردی کاهش ولی قرمزی افزایش پیدا کرد. از نظر ارزیابی حسی و پذیرش کلی نودل با میزان 40 گرم آرد چاودار امتیاز بیشتری به دست آورد. نتیجهگیری: در این پژوهش کیفیت پخت و خواص فیزیکوشیمیایی نودل چاودار با درصدهای متفاوت آرد چاودار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، با استفاده از این آنزیم و میزان 40 گرم آرد چاودار در فرمولاسیون نودل، کاهش میزان درصد افت پخت،تورم و جذب آب حاصل گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثر نوع و مقدار ماده عمل آورنده و نوع آرد بر کاهش میزان اسید فیتیک و ویژگیهای کیفی در خمیر و نان تست
مونا خراسانی مانیا صالحی فر مهتا میرزاییمقدمه: با توجه به میزان بالای اسید فیتیک در نان و نقش آن در تشکیل کمپلکس با آهن و عناصر معدنی، این تحقیق با هدف c بررسی شرایط تخمیر در کاهش اسید فیتیک موجود در خمیر و نان تست انجام گرفت. مواد و روش ها: تأثیر نوع ماده عمل آورنده (مخمر ساکارومایسس سروزیه و خمیر ترش حاوی أکثرمقدمه: با توجه به میزان بالای اسید فیتیک در نان و نقش آن در تشکیل کمپلکس با آهن و عناصر معدنی، این تحقیق با هدف c بررسی شرایط تخمیر در کاهش اسید فیتیک موجود در خمیر و نان تست انجام گرفت. مواد و روش ها: تأثیر نوع ماده عمل آورنده (مخمر ساکارومایسس سروزیه و خمیر ترش حاوی مخمر ساکارومایسس سروزیه به همراه باکتری اسید لاکتیک)، مقدار ماده عمل آورنده مخمر ساکارومایسس سروزیه با میزان 5/1 و 2 درصد، خمیر ترش (حاوی 1 درصد مخمر به همراه باکتری لاکتوباسیلوس سانفرانسیسسنسیس cfu/g 103)، نوع آرد ( آرد چاودار به مقدار 10 و 20% جایگزین آرد گندم ) بر روی میزان اسید فیتیک خمیر و نان تست سبوس دار مورد بررسی قرار گرفت. میزان اسید فیتیک در نمونه های خمیر و نان اندازه گیری شد. تحلیل نتایج با استفاده از روش تجزیه واریانس و طرح کاملاً تصادفی، آزمون مقایسه میانگین ها به روش‎ ‎LSD با نرم افزار ‎18‎ SPSS انجام شد. برای مقایسه اسید فیتیک در خمیر و نان، از آزمون t جفت شده برای مقایسه اسید فیتیک قبل و بعد از پخت استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش آرد چاودار نسبت به آرد گندم (20% آرد چاودار )، افزایش مقدار مخمر (2 درصد) و وجود خمیر ترش به عنوان یک ماده عمل آورنده، کاهش معنا داری در مقدار اسید فیتیک رخ می دهد، حجم مخصوص افزایش و سختی نان کاهش می یابد. در اثر پخت کاهش معنا دار اسید فیتیک مشاهده شد. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که تیمار حاوی خمیر ترش با 10% آرد چاودار با بالاترین امتیاز را کسب نمود. نتیجه گیری: استفاده از خمیر ترش و آرد چاودار سبب کاهش اسید فیتیک و بهبود ویژگی های کیفی نان شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی دگرآسیبی یک جمعیت هاپلوئید مضاعف جو در مقابل چاودار و قدومه
پروانه حسن زاده رضا فتوت علی رضا یوسفی حسین جعفریدر سالهای اخیر استفاده از دگرآسیبی در مدیریت علفهای هرز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر دگرآسیبی لاینهای یک جمعیت هاپلوئید مضاعف جو بر خصوصیات رشدی گیاه چاودار وحشی و قدومه در آزمایشگاه زراعت واصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان مورد مطالعه ق أکثردر سالهای اخیر استفاده از دگرآسیبی در مدیریت علفهای هرز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر دگرآسیبی لاینهای یک جمعیت هاپلوئید مضاعف جو بر خصوصیات رشدی گیاه چاودار وحشی و قدومه در آزمایشگاه زراعت واصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان مورد مطالعه قرار گرفت. برخی صفات جوانهزنی (طول ریشهچه و ساقهچه، وزن تر و خشک گیاهچه) در جو، چاودار و قدومه و وراثتپذیری آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که لاینهای هاپلوئید مضاعف و چاودار و قدومه کشت شده همراه با جو از نظر هر چهار صفت وزن تر، وزن خشک، طول ریشه و طول ساقه با هم تفاوت معنیداری دارند. لاین 25 و 34 کمترین میزان دگرآسیبی و لاین 17 بیشترین میزان دگرآسیبی را بر گیاه چاودار نشان داد. لاینهای 39، 48، 55، 65، 66، 68، 70، 75، 76، 77 و 82 جو نیز تحت تأثیر دگرآسیبی گیاه چاودار قرار گرفتند. لاین 73 و 17 نیز بیشترین میزان دگرآسیبی را بر گیاه قدومه داشت. به جز وزن خشک شاهد جو، طول ریشهچه و ساقهچه قدومه که وراثتپذیری خصوصی پایینی داشتند، سایر صفات وراثتپذیری متوسطی را نشان دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تأثیر گیاهان پوششی و مدیریت بقایای آن ها بر تراکم کل علفهایهرز، عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و خاک زراعی
پرویز شریفی زیوه بتول صمدانیآزمایشـی در سال زراعی 1399-1398 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مغان بصورت صورت اسپلیت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمار گیاهان پوششی در هفت سطح (چاودار زراعی، شبدر کریمسون، کلزا، جو، ماشکگلخوشهای، مخلوط چاودار + ماشکگلخو أکثرآزمایشـی در سال زراعی 1399-1398 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی مغان بصورت صورت اسپلیت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمار گیاهان پوششی در هفت سطح (چاودار زراعی، شبدر کریمسون، کلزا، جو، ماشکگلخوشهای، مخلوط چاودار + ماشکگلخوشهای و بدون گیاه پوششی) در پلات اصلی (A) و ترکیب تیماری مدیریت گیاهان پوششی (B) در دو سطح (1- کف بر و غلتک و 2- کف بر و باقی گذاشتن در سطح خاک) و کنترل علفهای هرز (C) در دو سطح (1- استفاده از علف کش برای کنترل علفهای هرز و 2- بدون کنترل علف هرز) در پلات فرعی به صورت فاکتوریل آرایش یافتند. نتایج نشان داد که تیمار مخلوط گیاه پوششی چاودار با ماشک گل خوشه ای تراکم علفهای هرز را به مقدار 86.40 درصد نسبت به شاهد بدون گیاه پوششی کاهش داده است. همچنین این تیمار عملکرد ذرت را به مقدار 58.37 درصد نسبت به شاهد بدون گیاه پوششی افزایش داده است. همچنین بیشترین درصد افزایش عملکرد ذرت نسبت به شاهد(58.37 درصد) و بیشترین درصد رطوبت خاک (28.02درصد) نیز به این تیمار اختصاص دارد. سرعت نفوذ آب در خاک مربوط به تیمار چاودار بیشتر بوده و کمترین سرعت نفوذ آب در تیمار شاهد بود. نتایج کلی نشان می دهد که کاشت گیاهان پوششی زمستانه می تواند ضمن مدیریت علفهای هرز، موجب حاصلخیزی خاک شده و رطوبت بیشتری را در خاک ذخیره نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تاثیر بقایای کود سبز بر گل جالیز مصری (Orobanche aegyptiaca Pers.) و روابط رشدی گوجه فرنگی (Lycopersicon esculentum L.)
مجتبی ظفریان علی تدین محمد بازوبندیبهمنظور بررسی کارایی کود سبز بر کنترل گلجالیز مصری(Orobanche aegyptiaca. Pers) در گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentumL.) و تعیین اثرات آن بر رشد گوجهفرنگی آزمایشی گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل سه کود سبز گندم (Triticum أکثربهمنظور بررسی کارایی کود سبز بر کنترل گلجالیز مصری(Orobanche aegyptiaca. Pers) در گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentumL.) و تعیین اثرات آن بر رشد گوجهفرنگی آزمایشی گلخانهای در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل سه کود سبز گندم (Triticum aestivum L.)، جو(Hordeum vulgar L.) و چاودار(Secale cereal L.) هر کدام در دو سطح 50 و 100 درصد برگردان به خاک و 2 تیمار شاهد با و بدون علف هرز گلجالیز بودند. نتایج نشان داد که در بین تیمارهای آزمایش تیمار کود سبز چاودار در هر دو سطح 50 و 100 درصد برگردان زیست توده، صفات تعداد ساقه، تعداد گرهک گلجالیز روی ریشه گوجهفرنگی، وزن خشک گلجالیز و نسبت وزن خشک گلجالیز به وزن خشک اندام هوایی گوجهفرنگی را به نحو موثرتری نسبت به شاهد با حضور گلجالیز کاهش داد. البته تیمار کود سبز جو بویژه در سطح 100 درصد برگردان زیست توده نیز در بسیاری از صفات مشابه تیمار کود سبز چاودار بود. همچنین علیرغم کاهش مقادیر صفات اندازهگیری شده در مورد گل جالیز، ولی تفاوت معنیداری بین تیمارهای کود سبز به لحاظ وزن خشک اندام هوایی گوجهفرنگی مشاهده نشد. در مجموع به نظر میرسد تیمار کود سبز چاودار در سطوح 100 و 50 درصد و کود سبز جو در سطح 100 درصد این قابلیت را دارند تا از جوانهزنی و استقرار بذر گلجالیز بر روی گوجه فرنگی به نحو مطلوبتری جلوگیری نمایند و بررسی اثرات آن بر رشد و کیفیت گوجهفرنگی به تحقیقات بیشتری نیاز دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - اثر بقایای گیاهان پوششی بر برخی ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک و سرعت سبز شدن سیب زمینی
مهدی غفاری گودرز احمدوند محمدرضا اردکانی محمدرضا مصدقی فرهود یگانه پور محدثه غفاری مجتبی میرآخوریاین پژوهش با هدف بررسی تأثیر بقایای گیاهان پوششی زمستانه بر سرعت سبز شدن سیب زمینی و درصد کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری و دمای خاک در سال زراعی 88- 1387 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد.تیمارهای اعمال أکثراین پژوهش با هدف بررسی تأثیر بقایای گیاهان پوششی زمستانه بر سرعت سبز شدن سیب زمینی و درصد کربن آلی، وزن مخصوص ظاهری و دمای خاک در سال زراعی 88- 1387 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد.تیمارهای اعمال شده شامل گیاهان پوششی زمستانه چاودار، جو و کلزا هر کدام در دو تراکم کاشت معمول (چاودار و جو ١٩٠ کیلوگرم در هکتار و کلزا ٩ کیلوگرم در هکتار) و سه برابر معمول (چاودار و جو 570 کیلوگرم در هکتار و کلزا 27 کیلوگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون گیاه پوششی) بودند. نتایج نشان داد چاودار و جو با تراکم کاشت سه برابر، به ترتیب با تولید 1503.5 و1392.2 گرم در متر مربع، بیوماس بیشتری را نسبت به سایر تیمارها داشتند. ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک به طور معنی داری تحت تأثیر گیاهان پوششی قرار گرفت. به طوری که، تیمارهای چاودار، جو و کلزا با تراکم کاشت سه برابر و چاودار با تراکم کاشت معمول، دارای بیشترین میزان درصد کربن آلی خاک بودند و کود سبز چاودار، جو با تراکم کاشت سه برابر و تیمار چاودار با تراکم کاشت معمول به ترتیب 17.3، 18 و 18 درصد وزن مخصوص ظاهری خاک را نسبت به تیمار شاهد (قبل از کشت گیاهان پوششی) کاهش دادند. چاودار و جو با تراکم کاشت سه برابر به ترتیب 12 و 11 درصد میانگین دمای خاک را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. افزایش دما در تیمارهای مذکور به ترتیب منجر به افزایش 20 و 12 درصدی سرعت سبز شدن بوته های سیب زمینی در مقایسه با تیمار شاهد شد. سایر تیمارها تفاوت معنی داری در مقایسه با تیمار شاهد نشان ندادند. بقایای گیاهان پوششی از طریق بهبود شرایط خاک سبب افزایش سرعت سبز شدن بوته های سیب زمینی شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تأثیر گیاهان پوششی زمستانه بر تراکم و زیستتوده علفهای هرز و عملکرد سیبزمینی (Solanum tuberosum L.)
مجید رستمی ینگجه محمدتقی آلابراهیم فاطمه احمدنیا لیلی نباتی سوهابه منظور بررسی تأثیر گیاهان پوششی زمستانه بر تراکم و زیست توده علف های هرز و عملکرد سیب زمینی، آزمایشی در سال 1397 در شهرستان نمین (روستای ینگجه ملامحمدرضا) واقع در استان اردبیل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت گیاهان پوششی أکثربه منظور بررسی تأثیر گیاهان پوششی زمستانه بر تراکم و زیست توده علف های هرز و عملکرد سیب زمینی، آزمایشی در سال 1397 در شهرستان نمین (روستای ینگجه ملامحمدرضا) واقع در استان اردبیل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت گیاهان پوششی چاودار (Secale cereal L.)، ماشک گل خوشه ای (Vicia villosa Roth.)، خلر (Lathyrus sativa L.) و ماشک لامعی (Vicia panonica L.) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین زیست توده خشک گیاهان پوششی از تیمار چاودار (696 گرم در متر مربع) به دست آمدند. همچنین، کمترین تراکم در نمونه برداری اول و دوم (به ترتیب 3/9 و 6/23 بوته در مترمربع) از تیمار چاودار حاصل شد. کمترین زیست توده تر و خشک کل علف های هرز در نمونه برداری اول (به ترتیب 8/175 و 2/52 گرم در مترمربع) مربوط به تیمار چاودار بود. علاوه بر این، کمترین زیست توده تر و خشک کل علف های هرز در نمونه برداری دوم (به ترتیب 377 و 134 گرم در مترمربع) از تیمار چاودار به دست آمدند. همچنین، نتایج نشان داد بیشترین زیست توده تر و خشک علف های هرز در هر دو نمونه برداری مربوط به تیمارهای ماشک گل خوشه ای و خلر بودند. عملکرد غده سیب زمینی تحت تأثیر بقایای گیاهان پوششی قرار نگرفت و تیمارهای گیاهان پوششی از نظر تولید غده ی سیب زمینی دارای اختلاف معنی داری نبودند. از نتایج چنین استنباط می گردد که گیاه پوششی چاودار تأثیر چشم گیری در کاهش تراکم و زیست توده تر و خشک علف های هرز در دو مرحله نمونه برداری داشت، اما لزوماً کاهش زیست توده علف های هرز بیانگر تأثیر مثبت گیاهان پوششی در کوتاه مدت بر روی بهبود عملکرد محصولات زراعی نمی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تأثیر پرایمینگ سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و جوانهزنی بذر گندم در مقایسه با چاودار وحشی در شرایط تنش خشکی
اصغر گنجه علی عبادی سدابه جهانبخش قاسم پرمونبهمنظور ارزیابی تأثیر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و افزایش توان رقابتی گندم با چاودار وحشی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی شامل صف أکثربهمنظور ارزیابی تأثیر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و افزایش توان رقابتی گندم با چاودار وحشی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی شامل صفر (شاهد)، 3- ، 6- و 9- بار و پیش تیمار با اسید سالیسلیک شامل صفر (شاهد)، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلیمولار بود. نتایج نشان داد، جوانه زنی گندم تحت تأثیر تنش خشکی و پرایمینگ با سالیسیلیک اسید قرار گرفتند. تغییرات درصد جوانه زنی در اثر تنش به صورت خطی بوده ولی متوسط زمان جوانه زنی بهصورت معادله درجه دوم بود. به ازای افزایش یک واحد تنش خشکی درصد جوانه زنی 12/0 واحد کاهش یافت. تغییرات درصد جوانه زنی در اثر مصرف سالیسیلیک اسید به صورت معادله پیک بود. این در حالی بود که تغییرات متوسط زمان جوانه زنی بهصورت سیگموئیدی تنظیم گردید. بالاترین مقدار درصد جوانه زنی 38/95 درصد در غلظت 13/2 میلی مولار سالیسیلیک اسید بدست آمد و بالاترین متوسط زمان جوانه زنی با میانگین 73/3 بود. تنش خشکی بر میزان ذخایر، کارایی ذخایر و کسر ذخایر گندم معنی دار بود و تأثیر سالیسیلیک اسید تنها بر میزان ذخایر و برهم کنش تنش در سالیسیلیک اسید تنها بر میزان استفاده از ذخایر معنی دار شد. روند تغییرات کارایی ذخایر به صورت پیک و کسر ذخایر به صورت درجه دوم بود. برهم کنش تنش در سالیسیلیک اسید نیز نشان داد، در تمام سطوح سالیسیلیک اسید به جز غلظت 5/1 میلی مولار، روند تغییرات میزان ذخایر به صورت درجه دوم بود. همچنین درصد جوانه زنی چاودار وحشی تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت به طوری که بالاترین درصد جوانه زنی با میانگین 38/90 مشاهده شد که با شیب تغییرات 89/0 و در پتانسیل 98/7- بار به 50 درصد مقادیر خود رسید. روند تغییرات میزان ذخایرچاودار به صورت سیگموئیدی بود، به طوری که بالاترین میزان ذخایر با میانگین 68/16 و با شیب کاهش 66/2 مشاهده شد که در پتانسیل 67/6- بار به 50 درصد مقدار خود رسید. به طور کلی مشاهده شد کاربرد سالیسیلیک اسید تنها توانست میزان استفاده از ذخایر را در شرایط تنش بهبود بخشد ولی بر توان تحمل گندم تحت تنش خشکی تأثیر چندانی نشان نداد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی اثرات آللوپاتی علفهای هرز چاودار (Secale cereale L) و یولاف (Avena ludoviciana L) بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم (Triticum aestivum L)
ماهرخ بلندی عموقین احمد توبه رقیه شاکری عموقینمطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای برای تعیین اثر آللوپاتیک علفهای هرز باریک برگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم در سال 1392 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. بررسی آزمایشگاهی بر اساس طرح کامل تصادفی با 7 تیمار عصاره بقایای گ أکثرمطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای برای تعیین اثر آللوپاتیک علفهای هرز باریک برگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم در سال 1392 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. بررسی آزمایشگاهی بر اساس طرح کامل تصادفی با 7 تیمار عصاره بقایای گیاهی شامل: عصاره بذر چاودار، عصاره ریشه چاودار، عصاره اندام هوایی چاودار، عصاره بذر یولاف، عصاره اندام هوایی یولاف، عصاره ریشه یولاف با شاهد (آب مقطر) بود. بررسی گلخانهای بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، که فاکتور اول: بقایای گیاهی در 5 سطح (شاهد بدون بقایای گیاهی، پودر بذر چاودار، پودر اندام هوایی چاودار، پودر بذر یولاف، پودر اندام هوایی یولاف) و فاکتور دوم: مدیریت بقایای گیاهی در 3 سطح (1: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و در آخر اضافه کردن خاک،2: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و 3: ابتدا کاشت بذر گندم در گلدان و سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی به علاوه استفاده از عصاره بقایای گیاهی) بود. هر دو آزمایش در 3 تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایشگاهی نشان داد، عصاره بذر چاودار (Secale cereale L.) و اندام هوایی یولاف (Avena ludoviciana L.) نسبت به بقیه اندام ها تاثیر آللوپاتی بیشتری بر جوانهزنی و رشد گندم داشتند. بهطوری که تعداد گیاهچه ظاهر شده را، به ترتیب 17و 11 درصد، طول گیاهچه را بهترتیب 28 و 30 درصد، تعداد برگ را به ترتیب 22 و10 درصد و درصد گیاهچه نرمال را بهترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش دادند. نتایج آزمایش گلخانهای نشان داد، بقایای بذر چاودار در زمان اعمال هر سه مدیریت بهویژه در مدیریت اول و سوم و بقایای بذر یولاف بهویژه در مدیریت دوم تاثیر بازدارندگی بیشتری روی شاخصهای اندازهگیری گندم داشتند. در میان بقایای گیاهی، بذر چاودار بیشترین اثر آللوپتیک را روی شاخصهای اندازهگیری نشان داد و این میتواند نویدی باشد در تولید علفکشهایی با منشأ طبیعی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تعیین ضرایب قابلیت حیات بذر چاودار کوهی (Secale montanum guss) در شرایط دمایی و رطوبتی متفاوت
امید انصاری فرزاد شریف زاده سیدعلی طباطبایی علی مرادیشرایط نامساعد انبارداری، بهخصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و دمای بالا، بهشدت بر کیفیت بذر اثر میگذارد. بهمنظور کمیسازی تأثیر دما و رطوبت بر زوال بذر و تعیین ضرایب حیات، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب زمانی با دو عامل دما و رطوبت در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی دانشگ أکثرشرایط نامساعد انبارداری، بهخصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و دمای بالا، بهشدت بر کیفیت بذر اثر میگذارد. بهمنظور کمیسازی تأثیر دما و رطوبت بر زوال بذر و تعیین ضرایب حیات، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب زمانی با دو عامل دما و رطوبت در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در سال 1391-1390 انجام شد. بهاین منظور تیمار دمایی شامل چهار سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس و تیمار رطوبتی شامل سه سطح 10، 12 و 14 درصد بهترتیب بهعنوان عاملهای اول و دوم انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با افزایش در رطوبت و دمای محیط انبارداری درصد جوانهزنی بهطور معنیداری کاهش یافت. کمترین سطح زوال در دمای 15 درجه سلسیوس با رطوبت 10 درصد مشاهده شد، که بعد از 360 روز، جوانهزنی از 94 به 92 درصد کاهش یافت و در دمای 45 درجه سلسیوس و رطوبت 14 درصد بعد از 40 روز از 94 درصد به 2 درصد رسید. برای معادله قابلیت حیات بذر چاودار کوهی ضرایب تعیین شد که مقدار KE، CW، CH و CQ بهترتیب 64944/6، 67922/2، 06185/0 و 00017154/0 بهدست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تأثیر پرایمینگ سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و جوانهزنی بذر گندم در مقایسه با چاودار وحشی در شرایط تنش خشکی
اصغر گنجه علی عبادی سدابه جهانبخش قاسم پرمونبهمنظور ارزیابی تأثیر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و افزایش توان رقابتی گندم با چاودار وحشی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی شامل صف أکثربهمنظور ارزیابی تأثیر پرایمینگ با سالیسیلیک اسید بر تحرک ذخایر بذر و افزایش توان رقابتی گندم با چاودار وحشی تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی شامل صفر (شاهد)، 3- ، 6- و 9- بار و پیش تیمار با اسید سالیسلیک شامل صفر (شاهد)، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلیمولار بود. نتایج نشان داد، جوانه زنی گندم تحت تأثیر تنش خشکی و پرایمینگ با سالیسیلیک اسید قرار گرفتند. تغییرات درصد جوانه زنی در اثر تنش به صورت خطی بوده ولی متوسط زمان جوانه زنی بهصورت معادله درجه دوم بود. به ازای افزایش یک واحد تنش خشکی درصد جوانه زنی 12/0 واحد کاهش یافت. تغییرات درصد جوانه زنی در اثر مصرف سالیسیلیک اسید به صورت معادله پیک بود. این در حالی بود که تغییرات متوسط زمان جوانه زنی بهصورت سیگموئیدی تنظیم گردید. بالاترین مقدار درصد جوانه زنی 38/95 درصد در غلظت 13/2 میلی مولار سالیسیلیک اسید بدست آمد و بالاترین متوسط زمان جوانه زنی با میانگین 73/3 بود. تنش خشکی بر میزان ذخایر، کارایی ذخایر و کسر ذخایر گندم معنی دار بود و تأثیر سالیسیلیک اسید تنها بر میزان ذخایر و برهم کنش تنش در سالیسیلیک اسید تنها بر میزان استفاده از ذخایر معنی دار شد. روند تغییرات کارایی ذخایر به صورت پیک و کسر ذخایر به صورت درجه دوم بود. برهم کنش تنش در سالیسیلیک اسید نیز نشان داد، در تمام سطوح سالیسیلیک اسید به جز غلظت 5/1 میلی مولار، روند تغییرات میزان ذخایر به صورت درجه دوم بود. همچنین درصد جوانه زنی چاودار وحشی تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفت به طوری که بالاترین درصد جوانه زنی با میانگین 38/90 مشاهده شد که با شیب تغییرات 89/0 و در پتانسیل 98/7- بار به 50 درصد مقادیر خود رسید. روند تغییرات میزان ذخایرچاودار به صورت سیگموئیدی بود، به طوری که بالاترین میزان ذخایر با میانگین 68/16 و با شیب کاهش 66/2 مشاهده شد که در پتانسیل 67/6- بار به 50 درصد مقدار خود رسید. به طور کلی مشاهده شد کاربرد سالیسیلیک اسید تنها توانست میزان استفاده از ذخایر را در شرایط تنش بهبود بخشد ولی بر توان تحمل گندم تحت تنش خشکی تأثیر چندانی نشان نداد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی اثرات آللوپاتی علفهای هرز چاودار (Secale cereale L) و یولاف (Avena ludoviciana L) بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم (Triticum aestivum L)
ماهرخ بلندی عموقین احمد توبه رقیه شاکری عموقینمطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای برای تعیین اثر آللوپاتیک علفهای هرز باریک برگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم در سال 1392 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. بررسی آزمایشگاهی بر اساس طرح کامل تصادفی با 7 تیمار عصاره بقایای گ أکثرمطالعات آزمایشگاهی و گلخانهای برای تعیین اثر آللوپاتیک علفهای هرز باریک برگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه گندم در سال 1392 در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گرفت. بررسی آزمایشگاهی بر اساس طرح کامل تصادفی با 7 تیمار عصاره بقایای گیاهی شامل: عصاره بذر چاودار، عصاره ریشه چاودار، عصاره اندام هوایی چاودار، عصاره بذر یولاف، عصاره اندام هوایی یولاف، عصاره ریشه یولاف با شاهد (آب مقطر) بود. بررسی گلخانهای بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی، که فاکتور اول: بقایای گیاهی در 5 سطح (شاهد بدون بقایای گیاهی، پودر بذر چاودار، پودر اندام هوایی چاودار، پودر بذر یولاف، پودر اندام هوایی یولاف) و فاکتور دوم: مدیریت بقایای گیاهی در 3 سطح (1: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و در آخر اضافه کردن خاک،2: ابتدا کاشت بذر گندم سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی و 3: ابتدا کاشت بذر گندم در گلدان و سپس اضافه کردن خاک بر روی بذر گندم و در آخر اضافه کردن پودر بقایای گیاهی به علاوه استفاده از عصاره بقایای گیاهی) بود. هر دو آزمایش در 3 تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایشگاهی نشان داد، عصاره بذر چاودار (Secale cereale L.) و اندام هوایی یولاف (Avena ludoviciana L.) نسبت به بقیه اندام ها تاثیر آللوپاتی بیشتری بر جوانهزنی و رشد گندم داشتند. بهطوری که تعداد گیاهچه ظاهر شده را، به ترتیب 17و 11 درصد، طول گیاهچه را بهترتیب 28 و 30 درصد، تعداد برگ را به ترتیب 22 و10 درصد و درصد گیاهچه نرمال را بهترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش دادند. نتایج آزمایش گلخانهای نشان داد، بقایای بذر چاودار در زمان اعمال هر سه مدیریت بهویژه در مدیریت اول و سوم و بقایای بذر یولاف بهویژه در مدیریت دوم تاثیر بازدارندگی بیشتری روی شاخصهای اندازهگیری گندم داشتند. در میان بقایای گیاهی، بذر چاودار بیشترین اثر آللوپتیک را روی شاخصهای اندازهگیری نشان داد و این میتواند نویدی باشد در تولید علفکشهایی با منشأ طبیعی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تعیین ضرایب قابلیت حیات بذر چاودار کوهی (Secale montanum guss) در شرایط دمایی و رطوبتی متفاوت
امید انصاری فرزاد شریف زاده سیدعلی طباطبایی علی مرادیشرایط نامساعد انبارداری، بهخصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و دمای بالا، بهشدت بر کیفیت بذر اثر میگذارد. بهمنظور کمیسازی تأثیر دما و رطوبت بر زوال بذر و تعیین ضرایب حیات، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب زمانی با دو عامل دما و رطوبت در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی دانشگ أکثرشرایط نامساعد انبارداری، بهخصوص رطوبت نسبی بالای محیط انبار و دمای بالا، بهشدت بر کیفیت بذر اثر میگذارد. بهمنظور کمیسازی تأثیر دما و رطوبت بر زوال بذر و تعیین ضرایب حیات، آزمایشی بهصورت تجزیه مرکب زمانی با دو عامل دما و رطوبت در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در سال 1391-1390 انجام شد. بهاین منظور تیمار دمایی شامل چهار سطح 15، 25، 35 و 45 درجه سلسیوس و تیمار رطوبتی شامل سه سطح 10، 12 و 14 درصد بهترتیب بهعنوان عاملهای اول و دوم انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با افزایش در رطوبت و دمای محیط انبارداری درصد جوانهزنی بهطور معنیداری کاهش یافت. کمترین سطح زوال در دمای 15 درجه سلسیوس با رطوبت 10 درصد مشاهده شد، که بعد از 360 روز، جوانهزنی از 94 به 92 درصد کاهش یافت و در دمای 45 درجه سلسیوس و رطوبت 14 درصد بعد از 40 روز از 94 درصد به 2 درصد رسید. برای معادله قابلیت حیات بذر چاودار کوهی ضرایب تعیین شد که مقدار KE، CW، CH و CQ بهترتیب 64944/6، 67922/2، 06185/0 و 00017154/0 بهدست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی تأثیر زمان خیساندن و جوانهزنی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی مالت چاودار به کمک روش سطح پاسخ
عباس باشی حجت کاراژیانمالتسازی شامل مراحل خیساندن، جوانهزنی و خشککردن مالت سبز در شرایط کنترلشده دما و رطوبت میباشد. هدف از این مطالعه بررسی برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی مالت حاصل از چاودار، از جمله راندمان مالتسازی، وزن هزار دانه، دانسیته توده، راندمان عصاره آب گرم و شاخص کلباچ تحت ت أکثرمالتسازی شامل مراحل خیساندن، جوانهزنی و خشککردن مالت سبز در شرایط کنترلشده دما و رطوبت میباشد. هدف از این مطالعه بررسی برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی مالت حاصل از چاودار، از جمله راندمان مالتسازی، وزن هزار دانه، دانسیته توده، راندمان عصاره آب گرم و شاخص کلباچ تحت تأثیر زمان خیساندن و جوانهزنی بود.مدت زمان خیساندن 24، 36 و 48 ساعت وسطوح جوانه زنی 7،5و 9 روز در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری و بهینه سازی فرایند به روش سطح پاسخ انجام شد. نتایج نشان داد که با افزایش مدت زمان خیساندن و جوانهزنی میزان راندمان مالتسازی، وزن هزار دانه و دانسیته توده کاهش ولی راندمان عصاره آب گرم و شاخص کلباچ افزایش یافت و با توجه به نتایج بهینهسازی فرایند میتوان بیان نمود که اعمال شرایط 7/42 ساعت خیساندن و 9 روز جوانهزنی منجر به استحصال مالتی با بهترین خصوصیات از لحاظ راندمان مالتسازی و عصاره آب گرم و شاخص کلباچ گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی تأثیر استفاده از خمیرترش تهیه شده از آردهای گندم، چاودار و کینوآ بر خصوصیات کمی و کیفی نان تست
مهسا مرادی فریبا نقی پور علیرضا فرجیمیزان ضایعات نانوایی عمدتاً در نتیجه فرآیند تولید غیر اصولی و ناصحیح میباشد. از این رو محققان به منظور بهبود خصوصیات تکنولوژیکی و حسی انواع نان به خصوص نانهای حجیم و نیمه حجیم راهکارهای متفاوتی ارائه نموده اند که یکی از مهمترین موارد آن، کاربرد خمیرترش در این محصول ا أکثرمیزان ضایعات نانوایی عمدتاً در نتیجه فرآیند تولید غیر اصولی و ناصحیح میباشد. از این رو محققان به منظور بهبود خصوصیات تکنولوژیکی و حسی انواع نان به خصوص نانهای حجیم و نیمه حجیم راهکارهای متفاوتی ارائه نموده اند که یکی از مهمترین موارد آن، کاربرد خمیرترش در این محصول استراتژیک میباشد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی امکان استفاده از آرد گندم، چاودار و کینوآ در تهیه خمیرترش طی زمانهای مختلف تخمیر (4، 8 و 12 ساعت) و ارزیابی تأثیر خمیرترش تولیدی بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی نان تست در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل بود (05/0≥P). نتایج نشان داد که کمترین میزان pH و بیشترین میزان رطوبت، اسیدیته، اسیدهای آلی (اسید استیک و اسید لاکتیک)، حجم مخصوص، خلل و فرج و نرمی بافت در نمونه های نان تهیه شده از خمیرترش آرد چاودار که به مدت 12 ساعت تخمیر شده بود، مشاهده گردید. با ارزیابی خصوصیات رنگی مغز نمونه های نان تست نیز ملاحظه گردید که میزان مؤلفه L* و a* به ترتیب در نان تهیه شده از خمیرترش گندم و کینوآ بیشترین بود. این در حالی بود که با افزایش مدت زمان تخمیر میزان مؤلفه L* و a* در نان، به ترتیب افزایش و کاهش یافت. در نهایت با ارزیابی خصوصیات حسی، داوران چشایی عنوان کردند که دو نمونه نان تست حاوی خمیرترش تهیه شده از آرد گندم و آرد دانه چاودار با مدت زمان تخمیر 12 ساعت از بیشترین میزان مقبولیت حسی برخوردار بود. از این رو به طور کلی می توان گفت که به منظور تولید نان های حجیم و نیمه حجیم می توان از خمیرترش آرد چاودار استفاده نمود که ضمن بهبود ارزش تغذیه ای، سبب ارتقاء خصوصیات فیزیکوشیمیایی، بافتی و حسی محصول نهایی نیز می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تاثیر استخراج آرد گندم و افزایش پودر آب پنیر و آرد چاودار بر ویژگی های رئولوژیکی خمیر حاصل به روش سطح پاسخ
سارا متینی فرامرز جلیلی امیر ابراهیمی سید محمد مشکانیدر این پژوهش اثر افزودن پودر آب پنیر در محدوده 2 تا 4 درصد و آرد چاودار در محدوده 0 تا 20 درصد به آرد گندم با درصد استخراج 72 تا 92 بر فاکتورهای فارینوگراف و اکستنسوگراف با استفاده از روش سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش درصد استخراج آرد گندم موجب اف أکثردر این پژوهش اثر افزودن پودر آب پنیر در محدوده 2 تا 4 درصد و آرد چاودار در محدوده 0 تا 20 درصد به آرد گندم با درصد استخراج 72 تا 92 بر فاکتورهای فارینوگراف و اکستنسوگراف با استفاده از روش سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد افزایش درصد استخراج آرد گندم موجب افزایش جذب آب و سفتی و کاهش مقاومت گردید همچنین عدد کیفی و الاستیسیته تحت تاثیر افزایش آن، افزایش پیدا کرد. افزایش درصد آرد چاودار و پودر آب پنیر منجر به کاهش جذب آب و سطح زیر منحنی اکستنسوگرافی و افزایش عددکیفی فارینوگرافی شد(P<0.05). نتایج بهینه سازی آزمون رئولوژی خمیر نشان داد که برای درجه استخراج 92 درصد آرد گندم ، 96/1 درصد آرد چاودار و 2 درصدپودر آب پنیر، میزان جذب آب 61/62 درصد، عدد کیفی فارینوگراف 39/63، مقاومت 05/4 دقیقه، الاستیسیته 39/19 درصد و سفتی خمیر (مساحت زیر منحنی) 87/6 نیوتن بر میلیمتر بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - کاربرد سطوح مصرف کود نیتروژن دار و فسفردار بر صفات رشدی چاودار وحشی (Secale montanum)
الناز فرج زاده معماری تبریزی رسول امامیدر این بررسی تاثیر کاربرد سطوح مختلف کود نیتروژنه(شاهد، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار) و فسفره(شاهد، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار) بر رشد و تولید گیاه مرتعی چاودار وحشی مورد مطالعه قرار گرفت. در صورت کاربرد 100 کیلوگرم کود نیتروژنه ارتفاع، تعداد برگ، تعداد پنجه، وزن خشک ساقه، أکثردر این بررسی تاثیر کاربرد سطوح مختلف کود نیتروژنه(شاهد، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار) و فسفره(شاهد، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار) بر رشد و تولید گیاه مرتعی چاودار وحشی مورد مطالعه قرار گرفت. در صورت کاربرد 100 کیلوگرم کود نیتروژنه ارتفاع، تعداد برگ، تعداد پنجه، وزن خشک ساقه، برگ به ترتیب 7/30 ، 4/63 ، 103 ، 82 ، 131 و 3/33 درصد افزایش داشت. در این بررسی در بین صفات ارتفاع، تعداد برگ، تعداد پنجه، وزن خشک ساقه و وزن خشک برگ چاودار وحشی، سطح 20 کیلوگرم کود نیتروژنه تنها در صفت وزن خشک ساقه افزایش معنی داری را باعث گردید. در صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد پنجه، وزن خشک ساقه و وزن خشک برگ چاودار وحشی کاربرد 40 کیلوگرم در هکتار کود فسفره افزایشی به ترتیب 1/13 ، 3/25 ، 4/38 ، 7/29 و 6/47 درصدی را باعث گردید. شاخص سطح برگ چاودار وحشی با 112 درصد افزایش در تیمار کاربرد 40 کیلوگرم در هکتار کود فسفره و 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه به دست آمد. بیشترین بیوماس در واحد سطح چاودار وحشی با 430 گرم در متر مربع در دو تیمار کاربرد 20 و 40 کیلوگرم در هکتار کود فسفره همراه با 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه به دست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تأثیر گیاه پوششی چاودار وماشک و بقایای آنها بر علفهایهرز مزرعه، عملکرد و اجزای عملکرد گندم
فاطمه آبدانی معصومه فرزانه موسی مسکرباشیبه منظور بررسی تأثیر گیاه پوششی و بقایای آن بر علفهایهرز مزرعه و عملکرد و اجزای عملکرد گندم آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار طی دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول گیاهان پوششی به مدت 45 روز تا اعمال مدیریت بقایا سبز بودند. در مرحله أکثربه منظور بررسی تأثیر گیاه پوششی و بقایای آن بر علفهایهرز مزرعه و عملکرد و اجزای عملکرد گندم آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار طی دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول گیاهان پوششی به مدت 45 روز تا اعمال مدیریت بقایا سبز بودند. در مرحله دوم گندم پس از اعمال عامل اصلی در سه سطح شامل برگرداندن گیاه پوششی، کف بر کردن گیاه پوششی و سم پاشی کردن گیاه پوششی کشت گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که قبل از اعمال مدیریت بقایا در زمانی که گیاهان پوششی سرپا بودند تیمار چاودار و مخلوط، به طور متوسط تراکم (60 درصد) و وزن خشک (87 درصد) علفهایهرز برگباریک کمتری نسبت به شاهد داشتند. بعد از مدیریت بقایا، بیشترین و کمترین تراکم علفهایهرز باریکبرگ به ترتیب در تیمار کفبر و کاربرد علفکش وجود داشت. گیاهان پوششی نسبت به شاهد، تراکم و وزن خشک علفهایهرز برگباریک را به طور معنیداری در هر دو مرحله ظهور سنبله (به ترتیب 59 و 62 درصد) و رسیدگی گندم (60 و 68 درصد) کاهش دادند. با توجه به اثرات کاهشی گیاهان پوششی و بقایای آنها در خاک بر تراکم و وزن خشک علفهایهرز باریکبرگ خصوصا به صورت مخلوط چاودار+ماشک (به ترتیب کاهش 72 و 75 درصد نسبت به شاهد) میتوان از گیاهان پوششی حتی با یک دوره رویشی کوتاه برای کاهش جوانهزنی و یا تاخیر در سبز شدن علفهایهرز و در نتیجه کاهش قدرت رقابتی آنها در مدیریت علفهایهرز مزرعه گندم سود جست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تاثیر آللوپاتیک عصاره اندام های ارقام گندم (Triticum aestivum) روی مولفه های جوانه زنی و رشد چاودار (Secale cereal. L)
محمد نگهداری روح اله حسینی منفرد مریم صفرپورشورباخلو مستانه شریفی سولماز پایدار ندا کریمیبه منظور ارزیابی عصاره های اندام های مختلف ارقام گندم برخصوصیات رشدی علف هرز چاودار با مطالعه اثر اللوپاتی، آزمایشی با استفاده از 20 رقم گندم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان در سال 1388 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. ع أکثربه منظور ارزیابی عصاره های اندام های مختلف ارقام گندم برخصوصیات رشدی علف هرز چاودار با مطالعه اثر اللوپاتی، آزمایشی با استفاده از 20 رقم گندم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان در سال 1388 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عصاره حاصل از سه اندام ( برگ، ریشه و ساقه) به تفکیک از 20 رقم گندم در چهار غلظت مختلف (0 ،25 ،50 و 100درصد) روی چاودار اعمال و صفات مربوط به درصد جوانه زنی، طول ریشه چه ، طول ساقه چه، وزن تر ریشه چه و وزن تر ساقه چه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در کلیه ارقام با افزایش غلظت عصاره، درصد جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر ریشه چه و وزن تر ساقه چه کاهش یافت، به طوری که در غلظت های 100درصد حجمی عصاره های مختلف ارقام، جوانه زنی و رشد در چاودار مشاهده نشد. همچنین بازدارندگی برای عصاره بافت های مختلف، متفاوت بود به طوری که عصاره برگ و ساقه در مقایسه با عصاره ریشه بازدارندگی بیشتری داشتند. ارقام مختلف، تفاوت قابل توجهی از نظر میزان بازدارندگی نشان دادند. بیشترین میزان بازدارندگی جوانه زنی چاودار در بین ارقام مختلف از عصاره سبلان و مغان1و2 و کمترین بازدارندگی در رقم کویر ایجاد شد. لذا به نظر می رسد در مناطقی که مشکل عمده مزارع گندم، علف هرز چاودار باشد می توان رقم سبلان و مغان را جهت مدیریت این علف هرز توصیه کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - کنترل آللوپاتیک علفهای هرز در زراعت سیب زمینی
آژنگ جاهدیاستفاده از پدیده آللوپاتیک یا دگرآسیبی تعدادی از گیاهان جهت کنترل علف های هرز محصولات مختلف به اثبات رسیده است. این آزمایش به صورت مزرعه ای طی سال های 80-81 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی همدان به اجرا در آمد. آزمایش ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چ أکثراستفاده از پدیده آللوپاتیک یا دگرآسیبی تعدادی از گیاهان جهت کنترل علف های هرز محصولات مختلف به اثبات رسیده است. این آزمایش به صورت مزرعه ای طی سال های 80-81 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی همدان به اجرا در آمد. آزمایش ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و هشت تیمار درنظر گرفته شد. در این بررسی، کلزا، ماشک گل خوشه ای و چاودار به عنوان گیاهان دگرآسیب، قبل از کشت سیب زمینی به تنهایی و به صورت ترکیب دو و سه تایی به همراه شاهد بدون کشت گیاه دگرآسیب تحت بررسی قرار گرفتند. این گیاهان در پاییز کشت و در بهار سال بعد بصورت کود سبز با خاک مخلوط شدند، سپس سیب زمینی جهت بررسی اثر آن ها در کنترل علف های هرز کشت گردید. نتایج به دست آمده، اختلاف معنی داری را بین صفات اندازه گیری شده، شامل وزن تر گیاه دگرآسیب، برحسب گرم در متر مربع، وزن تر علف های هرز، بر حسب گرم در متر مربع، تراکم علف هرز، در متر مربع و عملکرد محصول سیب زمینی بر حسب تن در هکتار نشان داد. چاودار در بین سایر تیمارها، بیشترین وزن تر را به عنوان کود سبز قبل از کشت سیب زمینی داشته است. کلیه تیمارها، اختلاف معنی داری با تیمار شاهد از نظر کاهش وزن تر علف هرز داشتند. عملکرد محصول سیب زمینی نیز در تیمارهای چاودار نسبت به شاهد افزایش 40 درصدی را نشان داد. نتایج نهایی این بررسی نشان داد که استفاده از گیاهان دگرآسیب به عنوان کود سبز قبل از کشت سیب زمینی، ضمن افزایش عملکرد سیب زمینی میزان علف های هرز و لزوم استفاده از علف کش ها را کاهش می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تأثیر کشت و مدیریت گیاهان پوششی پاییزی بر کنترل علف¬های هرز سیب زمینی در منطقه اردبیل
غلامعلی ناطقی احمد توبه بهرام دهدار محمدتقی آل ابراهیم سلیم فرزانهبکارگیری گیاهان پوششی پاییزه یکی از روش های مهم کنترل علف های هرز می باشند. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1397-1396 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع پوشش گیاهی شامل شاهد (بدون گیاه پوششی)، چاودار (Secal أکثربکارگیری گیاهان پوششی پاییزه یکی از روش های مهم کنترل علف های هرز می باشند. به این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1397-1396 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع پوشش گیاهی شامل شاهد (بدون گیاه پوششی)، چاودار (Secale cereale L.)، ماشک معمولی (Vicia sativa)، خلر (Lathyrus sativus) و پانونیکا (Vicia panonica) به ترتیب با تراکم های صفر، 180، 120، 120 و 90 کیلوگرم بذر در هکتار و شیوه های مدیریت گیاهان پوششی به صورت استفاده به عنوان علوفه و استفاده به عنوان پوشش در سطح مزرعه بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که بیشترین میزان علوفه تر از تیمار چاودار (6/4 تن در هکتار) و کمترین آن از ماشک معمولی (2/8 تن در هکتار) حاصل شد. همچنین در شرایط برداشت علوفه گیاهان پوششی در مقایسه با حفظ آنها در سطح خاک تراکم علف های هرز 18 درصد افزایش یافت. تیمارهای چاودار و پانونیکا به ترتیب 25 و 22 درصد نسبت سایر گیاهان پوششی، کنترل بیشتری بر علف های هرز داشتند. بیشترین عملکرد غده سیب زمینی در تیمار شاهد (5263گرم در مترمربع) به دست آمد. عملکرد سیب زمینی در تیمار شاهد در مقایسه با تیمارهای گیاهان پوششی چاودار، ماشک، خللر و پانونیکا در مدیریت حفظ پوشش به ترتیب 19، 29، 16 و 11 درصد و در مدیریت حذف پوشش به ترتیب 10، 12، 14 و 11 درصد، بیشتر بود. نتایج حاصل از این آزمایش بیانگر آن بود که اگرچه گیاهان پوششی موجب کاهش تراکم علف های هرز می شوند اما حضور آنها در زمان کشت محصول اصلی موجب کاهش عملکرد سیب زمینی نیز می گردد. تفاصيل المقالة