مقدمه و هدف پژوهش: سرمایه اجتماعی مفهومی است که در سالهای اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و مدیریت شهری گشته است. سرمایه اجتماعی ریشه در تعاملات اجتماعی دارد و هنگامی که سطح تعاملات در جامعهای افزایش یابد، باعث افزایش سطح سرمایه اجتماعی میگردد. در این میان یکی از عوامل أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: سرمایه اجتماعی مفهومی است که در سالهای اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و مدیریت شهری گشته است. سرمایه اجتماعی ریشه در تعاملات اجتماعی دارد و هنگامی که سطح تعاملات در جامعهای افزایش یابد، باعث افزایش سطح سرمایه اجتماعی میگردد. در این میان یکی از عواملی که میتواند باعث افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضای شهری است در این راستا، پژوهش حاضر سطح تعاملات اجتماعی را به عنوان نقطه اشتراک طراحی شهری، پیادهراه و سرمایه اجتماعی با تاکید بر پیاده راه تربیت تبریز معرفی کرده و بررسی میکند..
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، همبستگی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی میباشد. و به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه، صد نفر را به صورت غیرسهمیهای و بدون توجه به متغیرهای سن و جنس به عنوان حجم نمونه مورد کاوش قرار داده است. برای ارزیابی و پردازش دادهها از شیوههای آماری توصیفی و استنباطی، در قالب نرمافزارspss استفاده شده است.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین دو متغیر اعتماد اجتماعی و شبکه اجتماعی و بین اعتماد اجتماعی و تعامل اجتماعی رابطه معنیداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای تعامل اجتماعی و شبکه اجتماعی، با توجه به ضریب همبستگی 593/0، رابطه معنیداری وجود دارد. بررسی ارتباط میان شاخصهای سرمایه اجتماعی و عامل کیفیت پیادهراه نشان دهنده عدم رابطه معنیداری بین دو متغیر میباشد.
نتیجهگیری: بنابراین هر چند به دلیل رد فرضیه تحقیق، نمیتوان به صورت قاطع بیان داشت که میتوان با تقویت کیفیت پیادهراههای شهری به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، اما به سبب معناداری و یا نزدیک به معنادار بودن برخی از مولفههای سرمایه اجتماعی میتوان بیان داشت توجه به مفهوم ذهنی سرمایه اجتماعی شرط انکارناپذیر تحقق مفهوم عینی پیادهراه و تقویت کیفیت آن جهت پیشبرد تعاملات اجتماعی میباشد.
تفاصيل المقالة
فضـای شـهری تنهـایـک مفهـوم کالبـدی نیسـت،بلکـه کنـش تعامـلات شـهروندی و فعالیت هـای شـهری رانیـز دربرمی گیـردودرحقیقـت فضا بـا حضـور انسـان وفعالیـت اوسـت کـه معنـا می یابـد. پیـاده راه ها بـه عنـوان یکـی ازفضاهـای شـهری، نقـش مهمـی را در ارتقـای فعالیت هـای اجتماعی-فر أکثر
فضـای شـهری تنهـایـک مفهـوم کالبـدی نیسـت،بلکـه کنـش تعامـلات شـهروندی و فعالیت هـای شـهری رانیـز دربرمی گیـردودرحقیقـت فضا بـا حضـور انسـان وفعالیـت اوسـت کـه معنـا می یابـد. پیـاده راه ها بـه عنـوان یکـی ازفضاهـای شـهری، نقـش مهمـی را در ارتقـای فعالیت هـای اجتماعی-فرهنگـی جامعـه ایفـا می کنــد. حرکــت عابــر پیــاده درپیاده راه هــا،بــه واســطه طراحــی مناســب وشــناخت مبتنی بــرجنبه هــای منظر شـهری است؛ که موجـب افزایـش ادراک، ارتقـای هویـت و احسـاس تعلـق بـه محیـط و زیبایـی میشـود. یکـی ازتحـولات اخیـر درگرایشهـای جدیـد شهرسـازی جهـان، توجـه بـه حرکـت پیـاده و نیازهـای او بـه عنـوان یـک موضـوع فراموش شـده مهـم شـهری اسـت؛لذا این پژوهش فضای دو پیادهراه ولیعصر و پیادهراه تربیت تبریز به عنوان نمونه موردی پژوهش در راستای ابعادمعناشناختی مدنظر قرارداده وبه دنبال بررسی تاثیر عوامل معناشناختی برتعاملات اجتماعی در دوپیادهراه و ارائه راهکاری بهینه در این راستا است. طبقهبندی مولفهها و استخراج شاخصها ابتدا به روش موردی-زمینهای و به کمک اسناد و مدارک موجود و با تکیه بر اطلاعات بدست آمده و سپس با کمک روش ساختارگرایی و با تکیه برمصاحبههای عمیق بر استخراج شاخصها و مولفههای نظری انجام شده و در نهایت به بررسی نرمال بودن زیر شاخصهای ابعاد معناشناختی و تعاملات اجتماعی پرداخته شد. همچنین به کمک رگرسیون به آزمون فرضیات و به کمک آزمون فریدمن به رتبهبندی هر زیر شاخص پرداخته شده که به ترتیب در شاخصه معناشناختی سه مولفه اول یعنی عناصر انسانساخت، بهرهگیری از حواس، عناصر طبیعی و در رابطه با تعاملات اجتماعی سه مولفه به ترتیب فضای شهری پیاده،مولفههای ذهنی،مولفههای کالبدی دارای بیشترین امتیازاست.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications