کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداختهاند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای ان أکثر
کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداختهاند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای انتزاعی می-پردازد. طبیعی است که این رویکرد جز با تحلیل متن میسّر نمیشود. تحلیل متن، خود نیز به زمینههای دیگری مرتبط میشود که به کنشهای بیانی نویسنده یا شاعر و کنشهای القایی در میان خوانندگان منتهی میگردد. درک این مفاهیم نیز به دو شکل سریع و مؤخّر روی میدهد که هرکدام نیز رویکردهای دیگری را برمیانگیزند که به خواننده مرتبط میشوند. از این روی میتوان چنین ادّعا کرد که هر متن ادبی بازنمای عینیِ گفتمانهای انتقادیای است که در هر جامعهای وجود دارد. جستار پیش رو با این پیش فرض که سرودههای پروین اعتصامی میتوانند بازخوردی از این ادّعا باشند، به بررسی شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی در برخی از سرودههای این شاعر پرآوازه اختصاص یافته است. پژوهندگان این مقاله با ارائة نمونههایی از این دو رویکرد، بر آن بودهاند تا نمودِ شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان را در سرودههای پروین اعتصامی نشان دهند. دستاورد تحلیلهای نگارندگان در این پژوهش بیانگر این واقعیّت است که عوامل بافتی و زبانی در سرودههای پروین، روابط پنهان میان قدرت و سوءاستفاده از آن، سلطه و نابرابریهای اجتماعی را آشکار میسازند.
تفاصيل المقالة
کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداخته اند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای ان أکثر
کلمات و ارتباط بین آنها همواره مورد توجّه صاحبنظران در حوزة نقد ادبی بوده است. از آن جمله میتوان به منتقدانی اشاره کرد که به شعرشناسی شناختی پرداخته اند. این شاخه از مطالعات ادبی بیش از هر چیز به درک شباهت میان اشیاء، رابطۀ آنها و بازشناسی الگوهای آنها در ساختارهای انتزاعی می پردازد. طبیعی است که این رویکرد جز با تحلیل متن میسّر نمی شود. تحلیل متن، خود نیز به زمینه های دیگری مرتبط می شود که به کنشهای بیانی نویسنده یا شاعر و کنشهای القایی در میان خوانندگان منتهی میگردد. درک این مفاهیم نیز به دو شکل سریع و مؤخّر روی می دهد که هرکدام نیز رویکردهای دیگری را برمی انگیزند که به خواننده مرتبط می شوند. از این روی می توان چنین ادّعا کرد که هر متن ادبی بازنمای عینیِ گفتمان های انتقادیای است که در هر جامعه ای وجود دارد. جستار پیش رو با این پیش فرض که سرودههای پروین اعتصامی میتوانند بازخوردی از این ادّعا باشند، به بررسی شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی در برخی از سرودههای این شاعر پرآوازه اختصاص یافته است. پژوهندگان این مقاله با ارائة نمونههایی از این دو رویکرد، بر آن بودهاند تا نمودِ شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان را در سرودههای پروین اعتصامی نشان دهند. دستاورد تحلیلهای نگارندگان در این پژوهش بیانگر این واقعیّت است که عوامل بافتی و زبانی در سرودههای پروین، روابط پنهان میان قدرت و سوءاستفاده از آن، سلطه و نابرابریهای اجتماعی را آشکار میسازند.
تفاصيل المقالة
شصتوچهار سال پیش در شبهقارۀ هند "محمد وحید میرزا" با در دست داشتن تنها سه نسخۀ دستنویس از مثنوی نهسپهر امیر خسرو دهلوی اقدام به تصحیح این اثر ارزشمند کرده است که در نوع خود کوششی ارزنده است اما ازآنجاکه نسخ دستنویس دیگر این اثر را- که در ایران موجود بوده است- در اخ أکثر
شصتوچهار سال پیش در شبهقارۀ هند "محمد وحید میرزا" با در دست داشتن تنها سه نسخۀ دستنویس از مثنوی نهسپهر امیر خسرو دهلوی اقدام به تصحیح این اثر ارزشمند کرده است که در نوع خود کوششی ارزنده است اما ازآنجاکه نسخ دستنویس دیگر این اثر را- که در ایران موجود بوده است- در اختیار نداشت و نیز بر زبان فارسی - که زبان مادری ایشان نبود- اشراف کافی نداشت، در بسیاری از موارد تصحیح و تحشیۀ ایشان به رفع ابهامات و بازخوانی درست متن نینجامیده است. برای بازخوانی و تصحیح متون کهن ضروری است پژوهشگر علاوه بر در اختیار داشتن نسخههای قابلاعتماد، آشنایی کافی با علوم مختلف، فنون و بدایع ادبی، ویژگیهای ادواری زبان و سنتهای ادبی حاکم بر زمان سرایشِ متن داشته باشد. پژوهشگر با فراهم کردن این مقدمات میتواند روابط معنایی و لفظی آشکار و پنهان کلمات را بهدرستی دریابد و برای رفع ابهام، به بهگزینی متن بر اساس منطق علمی و ادلّۀ برگرفته از فرم و محتوای کلام بپردازد. در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی تازه به بازخوانی دو بیت از این اثر پرداخته شود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications