همواره افزایش جمعیّت یکی از مشکلات اصلی جوامع به شمار میرود و کنترل جمعیّت با داروهای شیمیایی یکی از نگرانیهای بشر است.عوارض جانبی ناشی از مصرف این داروها، انسان را به سوی استفاده از داروهای گیاهیکشانده است.گیاه رازیانه یکی از این موارد میباشد که تحقیق حاضر به برر أکثر
همواره افزایش جمعیّت یکی از مشکلات اصلی جوامع به شمار میرود و کنترل جمعیّت با داروهای شیمیایی یکی از نگرانیهای بشر است.عوارض جانبی ناشی از مصرف این داروها، انسان را به سوی استفاده از داروهای گیاهیکشانده است.گیاه رازیانه یکی از این موارد میباشد که تحقیق حاضر به بررسی تاثیرعصاره الکلی دانه آن بر وزن اپیدیدیم و دفران و میزان ذخیره اسپرم در اپیدیدیم (ESR) پرداخته است. در این مطالعه، ازموش رت نر بالغ نژاد ویستار،3-2 ماهه(با وزن تقریبی10±190گرم)استفاده گردیده است. حیوانات به 4 گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. چهار گروه تجربی به مدت 15 روز به ترتیب دوزهای µlit 280 ،35،70،140 از عصاره الکلی دانه رازیانه دریافت کردند. در همین مدت گروه کنترل سرم فیزیولوژی را به صورت درون صفاقی(IP) دریافت کردند. روز پانزدهم، رتهای هرگروه توسط مخلوطی از زایلزین2% (Xylazine) و کتامین10% (ketamin) (mg/kg100) بیهوش شدند. سپس شکم حیوانات باز شد و اندام تولیدمثلی، اپیدیدیم و دفران از بدن حیوانات خارج و وزن شدند. پس از وزن شدن، دم اپیدیدیم جدا شد و پس از خوردشدن، محلول همگنی ازآن آماده شد و اسپرمها شمارش گردید. کاهش چشمگیر در میزان اسپرمها، در نتیجه کم شدن وزن اپیدیدیم و میزان هورمونها نشانگر تاثیر عصاره الکلی دانه گیاه رازیانه در کاهش فعالیّتهای تولیدمثلی جنسی نر است. ارزان بودن و داشتن طعم مناسب جز محاسن این گیاه میباشد. شایان ذکر است به منظور تعیین دوزی که در آن ایجاد اسپرم به طور کامل متوقّف شود و بررسی عوارض جانبی آن نیاز به تحقیقات بیشتر دارد.
تفاصيل المقالة
بیماری دیابت موجب سوء عملکرد دستگاه تناسلی، اختلال در اسپرماتوژنز و نیز کاهش تعداد اسپرم، تستوسترون سرم و حجم مایع سمینال می گردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر اولئوروپین بر تغییرات بافتی در غدد پروستات و سمینال وزیکول موش های صحرایی دیابتی شده، بود. بدین منظور، أکثر
بیماری دیابت موجب سوء عملکرد دستگاه تناسلی، اختلال در اسپرماتوژنز و نیز کاهش تعداد اسپرم، تستوسترون سرم و حجم مایع سمینال می گردد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر اولئوروپین بر تغییرات بافتی در غدد پروستات و سمینال وزیکول موش های صحرایی دیابتی شده، بود. بدین منظور، تعداد 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در 3 گروه 10تایی درنظر گرفته شد که شامل گروههای کنترل، دیابتی شده و تیمار بودند. گروه تیمار پس از ایجاد دیابت بااسترپتوزوسین، اولئوروپین را با دز 500 میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 28 روز از طریق گاواژ دریافت کرد. در پایان دوره، از گروه های مختلف نمونه های بافتی از غدد پروستات و سمینال وزیکول اخذ و پس از تهیه برش و رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین-ائوزین مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج بررسی مورفولوژیکی بیانگر افزایش ترشحات، افزایش معنی دار قطر واحدهای ترشحی و کاهش معنی دار بافت همبند بینابینی در غدد پروستات و سمینال وزیکول در گروه تیمار در مقایسه با گروه دیابتی بود (05/0p <). نتایج هیستومورفومتری نیز نشانگر افزایش معنی دار ارتفاع اپیتلیوم و قطر توبول های پروستات و ارتفاع اپیتلیوم سمینال وزیکول در گروه تیمار نسبت به گروه دیابتی بود (05/0p <). همچنین نسبت وزن غدد مورد مطالعه به وزن بدن در گروه تیمار در مقایسه با گروه دیابتی افزایش معنیداری داشت (05/0p <). این مطالعه نشان داد که تجویز اولئوروپین از تغییرات بافتی ایجادشده توسط دیابت در غده پروستات و سمینال وزیکول موش صحرایی جلوگیری میکند.
تفاصيل المقالة
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. ب أکثر
هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی تأثیر مصرف مقادیر مختلف شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01، بر الگوی لیپیدی مشتمل بر کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسرید سرمی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار تغذیه شده با جیره غذایی غنی شده با 1% و 2% کلسترول خالص میباشد. برای این منظور 49 سر موش صحرایی 15200 گرمی، بهطور تصادفی به 7 گروه مساوی تقسیم شدند و در طول یک هفته به شرایط جدید عادت داده شدند.به مدت 30 روز موشهای صحرایی گروه اول (گروه شاهد) غذای تجارتی پایه و آب، موشهای صحرایی سه گروه دوم تا چهارم غذای غنی شده با 1% کلسترول و موشهای صحرایی سه گروه پنجم تا هفتم غذای غنی شده با 2% کلسترول را دریافت نمودند. موشهای گروههای چهارم و هفتم (گروه تحت تیمار با دوز دو برابر) از طریق شیر تخمیر شده روزانه بهطور میانگین هر کدام حدود cfu108 × 4 و موشهای گروههای سوم و ششم (گروه تحت تیمار با دوز یک برابر) بهطور میانگین حدود cfu108× 2 لاکتوباسیلوس کازئی 01 را دریافت مینمودند و موشهای گروههای دوم و پنجم (گروه شم) بهجای شیر تخمیرشده شیر استریلیزه دریافت مینمودند. بر اساس آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0 = α میانگین کلسترول تام و LDL-C سرمی موشهای صحرایی گروه تحت تیمار دریافتکننده دوز دو برابر و یک برابر شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی بهطور معنیدار کمتر و میانگین مقدار HDL-C بهطور معنیدار بیشتر از میانگین آنها در موشهای صحرایی گروه شم بود (05/0p<). در موشهای صحرایی دریافتکننده غذای غنیشده با 1% کلسترول، میانگین VLDL-C و تری گلیسرید سرمی در گروه تحت تیمار با دوز دو برابر بهطور معنیدار کمتر از گروه شم بود (05/0p<).در مجموع میتوان گفت که مصرف روزانه و به مدت طولانی از شیر تخمیرشده با لاکتوباسیلوس کازئی 01 از طریق کاهش کلسترول تام و LDL-Cو افزایش HDL-C الگوی لیپیدی سرم را بهبود میبخشد و میزان تأثیر این پروبیوتیک بر الگوی لیپیدی وابسته به دوز مصرفی میباشد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications