یکی از ابزارهای تأثیرگذار بر مخاطب، استفاده از توانشهای کلام در انتقال معانی ثانوی به فراخور سخن و حال مخاطب است و این موضوع در معانی ثانوی استفهام بهخوبی مشاهده میشود. شاعر بهضرورت و لزوم موضوع، اِخبار، امر و نهی را در ساخت و صورت پرسش مطرح میکند، زیرا بر آن است ک أکثر
یکی از ابزارهای تأثیرگذار بر مخاطب، استفاده از توانشهای کلام در انتقال معانی ثانوی به فراخور سخن و حال مخاطب است و این موضوع در معانی ثانوی استفهام بهخوبی مشاهده میشود. شاعر بهضرورت و لزوم موضوع، اِخبار، امر و نهی را در ساخت و صورت پرسش مطرح میکند، زیرا بر آن است که اثر جملات خبر یا امر و نهی به شکل استفهام، بر شنونده بهمراتب تأثیرش از قالب خبر یا امر و نهی بیشتر است؛ شاعر برای اینکه خواننده یا شنونده را سریعتر و بهتر به تکاپوی ذهنی وادارد یا مانع از آن شود و یا احساسات او را برانگیزد، منظور خود را در فرم و ساخت پرسش بیان میکند. پرسشهای ادبی یا استفهام بلاغی در جمله، غالباً پاسخ ندارند و برای رسیدن به کارکردهای بلاغی گوناگون به کار میروند. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای ضمن معرّفی مختصری از شاعر به بررسی پرسش بلاغی در اشعار قصّاب کاشانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که بیشترین معانی ضمنی استفهام به کار رفته در شعر قصّاب کاشانی کدام است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیشترین پرسشهای شعر قصّاب کاشانی، متضمّن معنای ضمنی عجز و بیان ناامیدی است و قصّاب در شعر خود از تمام شگردها و قابلیّتهای زبانی در ساختار علم معانی بهخوبی استفاده کرده و سخن خود را بهگونهای به این فن آراسته است. استفادۀ بهینه از علم معانی، باعث ماندگاری و تأثیرگذاری کلام و دلانگیزی سخن وی شده است.
تفاصيل المقالة
سؤالات بلاغی با معانی ثانویه، نقش مهمی در تشخّص سبکی، افزایش بار معنایی و عاطفی کلام، القای لحنهای مختلف، تنوع در ابهامهای هنری و نیززیباسازی متن ایفا میکند؛ از این رو، جستجو در انواع سؤالهای بلاغی و طبقهبندی و نقد آنها، در پژوهشهای سبکشناختی، نقد بلاغی و تحلیلگفتمانی ا أکثر
سؤالات بلاغی با معانی ثانویه، نقش مهمی در تشخّص سبکی، افزایش بار معنایی و عاطفی کلام، القای لحنهای مختلف، تنوع در ابهامهای هنری و نیززیباسازی متن ایفا میکند؛ از این رو، جستجو در انواع سؤالهای بلاغی و طبقهبندی و نقد آنها، در پژوهشهای سبکشناختی، نقد بلاغی و تحلیلگفتمانی از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. مسئلۀ اصلی تحقیق حاضر، مطالعه در انواع سؤالات موجود در اشعار نیما یوشیج و تحلیل و طبقهبندی اینسؤالات به جهت القای معانی ثانوی و گفتمانی بوده است. در این تحقیق که به روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- آماری و استدلالی) انجام شد، به این نتایجدست یافتیم: از مجموع 919سؤال بلاغی احصا شده، درونمایههای تأکید، انتقاد و اعتراض، انکار، حسرت، گلایه، توبیخ و نهی بیشترین بسامد را داشتهاند.معانی تجاهل، طنز و تمسخر، تعجب، تمنّا و آرزو نیز از موارد پر کاربرد در بین سؤالات بلاغی موجود در شعر نیما بوده است. این سؤالات در گفتگوهایدرونی و فلسفی نیما با خود و طبیعت، انتقادات اجتماعی، ایراد نگرشهای تعلیمی-حکمی، پدیدار شناختی و ایدئولوژیک و شکوائیههای عاطفی و نقادانۀوی، جایگاه بسیار مهمی را داراست و به اشعار نیما، رنگی از سبک شخصی، آمیخته به جهانبینی خاص وی را بخشیده است
تفاصيل المقالة
نقش و اهمیّت انواع جملات انشایی در انتقال مفاهیم عرفانی بسیار چشمگیر است و مولانا چون عرفای صاحبقلم برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی و هیجانات عارفانهی خود، ابزارهای گوناگون زبانی، ازجمله جملات انشایی با مفاهیم مجازی در خدمت گرفته است. هرگونه جمله ایی یک مفهوم ظاهری دار أکثر
نقش و اهمیّت انواع جملات انشایی در انتقال مفاهیم عرفانی بسیار چشمگیر است و مولانا چون عرفای صاحبقلم برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی و هیجانات عارفانهی خود، ابزارهای گوناگون زبانی، ازجمله جملات انشایی با مفاهیم مجازی در خدمت گرفته است. هرگونه جمله ایی یک مفهوم ظاهری دارد که در بحث دستور زبان مورد بررسی قرار می گیرد. به عنوان مثال : جمله ای حامل خبر است و با جمله ای پرسشی، سوال مطرح می کند. اما در عرف و سنت ادبی از این گونه جملات به ضرورت حالات گوناگون برای اهداف دیگری نیز مورد استفاده واقع می شود که آگاهی برای کسی که قصد دارد سخن بگوید لازم است. شعر مولانا در قیاس با حجم انبوه شعر فارسی در انتقال مقاصد و اغراض متعدد در محدوده ای کوچک کلمات منزلت ویژه و یکتایی دارد. در این مقاله سعی شده باروش کتابخانه ای و تحلیلی، با بررسی شیوههای کاربرد ندا که از مقولههای مهم انشا است، به بسامد و تنوّع این جملات درمثنوی شریف پرداخته، و بسامد جملات انشایی به کار رفته در معانی مختلف بر اساس تعاریف کتب بلاغی به صورت بسامدی مشخص گردد تا هم با میزان نوآوری های طرز بیان و با توجّه به بارمعنایی هریک، دیدگاه صاحبنظران را تحلیل و جمعبندی کنیم. معانی مجازی منادا در دفتر دوم مثنوی، از نظر بسامد به ترتیب شامل: تعظیم و تحسین، توبیخ و سرزنش، ارشاد و تربیت، دعا و نیایش، استغاثه و دادخواهی، تحذیر، تحسّر، اظهار بیزاری وتنفّر، دلجویی و استیناس، اظهار شگفتی و تذکّر می باشد،
تفاصيل المقالة
یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوهی کاربردی در برگردان این أکثر
یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوهی کاربردی در برگردان این عبارات به دست آمد، و برای آزمودن آن به نقد و بررسی ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شد، در ادامه برای دریافت دقیق معانی ثانوی عبارات مورد مطالعه، ضمن کمک گرفتن از تفاسیر قرآن و کتب بلاغت، ترجمه مترجمان موردنظر در برخی موارد با چهار ترجمه دیگر مقایسه گردید تا از بروز خطا در داوری، مصون حاصل شود. در این پژوهش تلاش شد تا با ارائه دو شیوه برای برگردان عبارات نهی در قرآن که دارای معانی ثانوی هستند، به بررسی ترجمه قرآن با تکیه بر دو ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شود. شیوه اول شامل آیاتی که ترجمه آن میتواند مفهوم ثانوی آیه را به خواننده فارسی زبان منتقل کند، و دریافت معانی ثانوی آیه به خواننده واگذار میشود و نیازی به قرینه، افزوده تفسیری و شرح ندارد؛ و شیوه دوم شامل آیاتی که برگردان فارسی آن گویای معنای ثانوی نهی نیست و مترجم باید برای انتقال آن به مخاطب قرینه، توضیح یا افزودهی تفسیری بیاورد. بر اساس این شیوهها تلاش شد تا دانسته شود که این دو مترجم قرآن در برگردان افعال نهی قرآن، در چه مواردی و از کدام شیوه بهره گرفتهاند، و تا چه اندازه موفق بودهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications