هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبکهای والدگری و استرس والدینی در پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان 2 تا 6 سال انجام شد. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 355 نفر (149 دختر و 206 پسر) از کودکان مهدکودکهای شهر قم به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخ أکثر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبکهای والدگری و استرس والدینی در پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان 2 تا 6 سال انجام شد. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور 355 نفر (149 دختر و 206 پسر) از کودکان مهدکودکهای شهر قم به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و مادران آنها به پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان آخنباخ (CBCL)، پرسشنامه سبکهای والدگری بامریند (PSS) و پرسشنامه استرس والدینی آبیدین(PSI-SF) پاسخ دادند. در تحلیل دادهها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین سبک والدگری مستبدانه و مؤلفههای استرس والدگری مادر با مشکلات رفتاری برونیسازیشده کودک ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط مثبت و معنادار سبک والدگری سهلگیرانه، والدگری مستبدانه و مؤلفههای استرس والدگری مادر با مشکلات رفتاری درونیسازیشده کودک تأیید شد. رابطه سبک والدگری مقتدرانه با مشکلات رفتاری درونیسازیشده منفی و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که مولفه ویژگیهای کودک مشکلآفرین از ابعاد استرس والدینی و سبک والدگری مستبدانه به خوبی مشکلات رفتاری برونیسازیشده کودکان را پیش بینی میکنند. همچنین مولفه های ویژگیهای کودک مشکلآفرین و آشفتگی والدینی از ابعاد استرس والدینی به علاوه سبک والدگری مستبدانه نیز از مهم ترین پیش بینی کننده های مشکلات رفتاری درونیسازیشده کودکان بودند. این یافتهها نقش مهم سبک های والدگری و استرس والدینی را در شکل گیری مشکلات رفتاری کودکان نشان می دهد. نتیجهگیری: بنابراین تدوین و طراحی برنامه های پیشگیرانه و آموزشی با در نظر گرفتن این متغیرها جهت کاهش مشکلات رفتاری کودکان ضروری به نظر می رسد.
تفاصيل المقالة
بودند که از بین آنها 20 مادر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رفتاری کودکان (آخنباخ، 1991)، پرسشنامههای استرس والدگری (آبیدین و سولیس، 1991) بود. آموزش فرزندپروری ذهنآگا أکثر
بودند که از بین آنها 20 مادر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رفتاری کودکان (آخنباخ، 1991)، پرسشنامههای استرس والدگری (آبیدین و سولیس، 1991) بود. آموزش فرزندپروری ذهنآگاهانه به شیوۀ گروهی در 8 جلسۀ 90 دقیقهای، هفتهای یک بار بر گروه آزمایش اجرا شد. گروه گواه در طی این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، حاکی از کاهش میانگین نمرات مشکلات درونی، بیرونی کودک و استرس والدگری در قلمرو والد و کودک در مرحلۀ پسآزمون و پایداری این اثر در مرحلۀ پیگیری بود (05/0P<<span lang="FA" style="line-height: 107%; font-family:;" dir="RTL" new="" b="" roman";"="" "times="" roman";="" fa;="" en-us;="" minor-latin;="" calibri;="" 12pt;="" zar";="">). یافتههای این پژوهش از کاربرد روش آموزشی فرزندپروری ذهنآگاهانه در کنار درمانهای دارویی بهمنظور کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیشفعالی و استرس والدگری مادران آنها حمایت میکند.
تفاصيل المقالة
این پژوهش، اثربخشی آموزش گروهی اصلاح سبک فرزندپروری بر اساس اصلاح طرحوارههای ناسازگار به مادران بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی شهر اصفهان را بررسی کرد. پژوهش از نوع نیمه تجربی و بهصورت پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری شامل کلیة مادران دا أکثر
این پژوهش، اثربخشی آموزش گروهی اصلاح سبک فرزندپروری بر اساس اصلاح طرحوارههای ناسازگار به مادران بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی شهر اصفهان را بررسی کرد. پژوهش از نوع نیمه تجربی و بهصورت پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری شامل کلیة مادران دارای کودک مبتلا به اختلالات رفتاری شهر اصفهان بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 40 نفر از مادران کودکان دارای اختلالات رفتاری انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامة اختلالات رفتاری راتر (1975) بود که از پایایی و روایی مناسب برخوردار است. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و در 8 هفته تحت آموزش اصلاح سبک فرزندپروری بر اساس اصلاح طرحوارههای ناسازگار قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشت. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از میانگین و انحراف استاندارد دادهها و سپس با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری، فرضیههای پژوهش بررسی شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی اصلاح سبک فرزندپروری بر اساس اصلاح طرحوارههای ناسازگار به مادران بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان در مراحل پیشآزمون و پیگیری تأثیر دارد (05/0>p) میتواند بهعنوان یک روش مداخلهای مؤثر به کار گرفته شود.
تفاصيل المقالة
مشکلات رفتاری کودکان بخش قابل توجهی از اختلالات در دوران کودکی را به خود اختصاصداده است.روش های مختلفی برای درمان اختلالات وجود دارد که بهترین آنها هنر درمانی است.هدف، بررسی تاثیر نقاشی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به کیفیت محیط کالبدیآنهامی باشد.در این پژوهش أکثر
مشکلات رفتاری کودکان بخش قابل توجهی از اختلالات در دوران کودکی را به خود اختصاصداده است.روش های مختلفی برای درمان اختلالات وجود دارد که بهترین آنها هنر درمانی است.هدف، بررسی تاثیر نقاشی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکان با توجه به کیفیت محیط کالبدیآنهامی باشد.در این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون30دانش آموز دارای اختلالاترفتاری3تا6سالدر دو مهد کودکدر استان قزوین انتخاب و هرکدام به دوگروه آزمایش و کنترلجایگزین شدند.در این پژوهش ازپرسشنامه مشکلات رفتاری شهیم فرم معلماناستفاده شد.نتایج1.دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاهآزاد اسلامی واحد قزوین.2.دکتری معماری، استادیار دانشکده معماری و شهرسازی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین.
70/بررسی تاثیر نقاشی درمانی برمشکلات رفتاری کودکان با توجه به کیفیت محیط کالبدی آنهابا استفاده از آزمونهای آماریtتوسط نرم افزارspssتحلیل شد.بررسی ها نشان داد:1.نقاشی درمانیبرمشکلاترفتاریکودکانگروهآزمایشدرهردومهدکودکتاثیردارد.2.در مقایسه دو مهدکودکنقاشی درمانی بر مشکلات رفتاری کودکانمهدآفتابگردانبهدلیلکیفیتفضاییمناسبترتاثیربیشتریداشتهاست.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات رفتاری در فرزندان مادران باهوش هیجانی بالا و پایین صورت گرفته است. در یک مطالعه علی – مقایسهای تعداد 200 مادر دانشآموز ابتدایی (100 مادر باهوش هیجانی بالا و 100 مادر باهوش هیجانی پایین) به روش نمونهگیری ملاکی از بین 386 مادر 30 ا أکثر
پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات رفتاری در فرزندان مادران باهوش هیجانی بالا و پایین صورت گرفته است. در یک مطالعه علی – مقایسهای تعداد 200 مادر دانشآموز ابتدایی (100 مادر باهوش هیجانی بالا و 100 مادر باهوش هیجانی پایین) به روش نمونهگیری ملاکی از بین 386 مادر 30 الی 45 ساله دانشآموزان ابتدایی شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از چک لیست تجدید نظر شده مشکلات رفتاری کوای و پترسیون (RBPC) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و از روشهای آماری تی تست برای تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد، میانگین مشکلات رفتاری (اختلال سلوک، پرخاشگری اجتماعی، مشکلات توجه – ناپختگی، اضطراب – گوشهگیری) در فرزندان مادران باهوش هیجانی بالاکمتر است (P<0.01). دختران نسبت به پسران در میانگین رفتاری (اختلال اختلال سلوک، پرخاشگری اجتماعی، مشکلات توجه – ناپختگی، اضطراب – گوشهگیری) نمرات کمتری داشتند (P<0.05).
تفاصيل المقالة
اثربخشی آموزش مهارتهای والدگری بر پیشگیری تنیدگی در یک نمونه غیربالینی از مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان آنها در این پژوهش بررسی شد. شاخص تنیدگی والدین (PSI ، آبیدین، 1990) در یک نمونه 198 نفری از مادران اجـرا شد. 51 نفر از مادرانی که نمرههـای بالایی در PSI داشتند أکثر
اثربخشی آموزش مهارتهای والدگری بر پیشگیری تنیدگی در یک نمونه غیربالینی از مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان آنها در این پژوهش بررسی شد. شاخص تنیدگی والدین (PSI ، آبیدین، 1990) در یک نمونه 198 نفری از مادران اجـرا شد. 51 نفر از مادرانی که نمرههـای بالایی در PSI داشتند به تصادف در دو گروه آزمایشی (26 نفر) و کنترل (25 نفر) قرار گرفتند و به فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL، آشنبـاخ، 2001) پـاسخ دادند. دادههـای کمّی با استفـاده از پیشآزمون ـ پسآزمون (آزمون t)، ضریب همبستگی و تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شـدند. یافتهها نشان دادند که پس از مداخلـه : الف) مادران گروه آزمایشی در مقایسه با مادران گروه کنترل سطح تنیدگی کمتری داشتند، ب) کودکان مادران گروه آزمایشی از کودکان مادران گروه کنترل مشکلات رفتاری نشان دادند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications