• فهرس المقالات مدل رویکرد آستانه‌ای پانل

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبیین رابطه غیرخطی شاخص مداخله بانک مرکزی و سودآوری بانک‌های تجاری با درنظرگرفتن ریسک اعتباری در شبکه بانکی کشور
        اعظم سادات اطیابی علیرضا دقیقی اصلی مرجان دامن کشیده منیژه هادی نژاد غلامرضا گرایی نژآد
        هدف مقاله حاضر بررسی رابطه غیرخطی شاخص مداخله بانک مرکزی و سودآوری بانک‌های تجاری با درنظرگرفتن ریسک اعتباری در شبکه بانکی کشور است. برای این منظور از مدل پانل با رویکرد آستانه ای (PSTR) بر اساس داده های سالانه بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال‌ه أکثر
        هدف مقاله حاضر بررسی رابطه غیرخطی شاخص مداخله بانک مرکزی و سودآوری بانک‌های تجاری با درنظرگرفتن ریسک اعتباری در شبکه بانکی کشور است. برای این منظور از مدل پانل با رویکرد آستانه ای (PSTR) بر اساس داده های سالانه بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال‌های 1389 الی 1398 استفاده‌شده است. براساس نتایج تخمین مدل در بخش خطی برای بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در مدل اول، دوم و سوم؛ رشد تسهیلات بانکی، اندازه بانک و مداخله بانک مرکزی بر سودآوری تاثیر معنی دار دارد. با توجه به تایید غیرخطی بودن مدل توسط آزمون (LM)، تحلیل این بخش مدل دارای اعتبار بیشتری می‌باشد. نتایج برآورد قسمت غیرخطی مدل (رژیم دوم) نیز نشان از وجود تاثیر معنی دار متغیرهای؛ رشد تسهیلات بانکی، اندازه بانک، ریسک اعتباری و مداخله بانک مرکزی در هر سه مدل بر سودآوری بانکها دارند. بطوریکه به ازای یک درصد افزایش در رشد تسهیلات بانکی به ترتیب؛ نرخ بازده دارایی در مدل اول 0.02-، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام در مدل دوم 0.03- و خالص درآمد بهره‌ای در مدل سوم 0.07 کاهش و افزایش می‌یابد. افزایش در مداخله بانک مرکزی نیز منجر به کاهش سودآوری بانک‌های تجاری شده است. بنابراین پیشنهاد می‌شود بانک‌های تجاری از طریق اقداماتی مانند بازنگری و اصلاح عوامل بازدارنده و سرعت عمل در وصول مطالبات موجود جهت کاهش مطالبات غیرجاری، ادغام بانک زیان ده با بانک سودده و موفق و ... عمل کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی اثرات اعتبارات تملک دارایی های سرمایه‌ای و هزینه‌ای بر نابرابری درآمدی در استان‌های ایران
        محمد امین نهال بیژن باصری منیژه هادی نژاد
        نابرابری درآمد، از سیاستهای دولت بویژه تخصیص بودجه به شکلی اساسی اثر می پذیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اعتبارات تملک دارایی های سرمایه‌ای و هزینه‌ای بر نابرابری درآمدی در استان‌های ایران است. با استفاده از الگوی رویکرد حد آستانه‌ای ملایم پانل استار (PSTR) در دوره زمان أکثر
        نابرابری درآمد، از سیاستهای دولت بویژه تخصیص بودجه به شکلی اساسی اثر می پذیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اعتبارات تملک دارایی های سرمایه‌ای و هزینه‌ای بر نابرابری درآمدی در استان‌های ایران است. با استفاده از الگوی رویکرد حد آستانه‌ای ملایم پانل استار (PSTR) در دوره زمانی 1398− 1379 نشان می‌دهد؛ متغیرهای اعتبارات هزینه‌ای و اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای دولت نابرابری درآمد در استان‌های ایران را به صورت مثبت و معنادارکاهش می‌دهند. نتایج این پژوهش هماهنگ با مطالعه میلانویچ، خان و بشیر و وود، دنافریو و همکاران (2019) ، بیشتر فرضیه کوزنتس را تأیید می کند که در آن، افزایش اعتبارات هزینه‌ای و اعتبارات تملک دارایی‌های سرمایه‌ای دولت در مراحل اولیه توزیع درآمد را بدتر می‌کند. اتخاذ سیاست‌های مکمل از طریق تخصیص منابع مالی و تغییر در سیاستگذاری نابرابری درآمد بین استان ها راکاهش می دهد.علاوه بر اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای، سطح آموزش(نرخ با سوادی)، نرخ فعالیت نیروی کار به عنوان متغیر مشارکت در تولید،گسترش تجارت بر کاهش نابرابری استانی موثر بوده است. دولت با سیاست گذاری‌های هدفمند در توزیع منافع حاصل از تجارت خارجی میان کارگزاران اقتصادی زمینه بهیود توزیع نابرابر درآمدها را فراهم کند. تفاصيل المقالة