• فهرس المقالات مدالوس

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی شدت بیابان‌زایی با استفاده از مدل مدالوس (مطالعۀ موردی: اراضی غرب اهواز)
        عبدالرضا کاظمی نیا کاظم رنگزن مهدی محمودابادی
        با توجه به مفهوم بیابان‌زایی که عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک نیمه‌خشک و نیمه مرطوبِ خشکِ ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی، این پدیده مدت‌هاست که یک مشکل جدّی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. در این تحق أکثر
        با توجه به مفهوم بیابان‌زایی که عبارت است از تخریب اراضی در نواحی خشک نیمه‌خشک و نیمه مرطوبِ خشکِ ناشی از عوامل متعددی چون تغییرات اقلیمی و فعالیت‌های انسانی، این پدیده مدت‌هاست که یک مشکل جدّی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی در بسیاری از کشورها شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از مدل مدالوس شدت بیابان‌زایی اراضی مناطق غربی شهر اهواز ارزیابی گردید. از داده های اقلیم، پوشش گیاهی، خاک و کاربری اراضی منطقه بعنوان معیارهای مؤثر در تعیین شدت بیابان‌زایی استفاده شد. در ابتدا هر معیار به صورت لایه اطلاعاتی وارد محیط GIS گردید و پس از پردازش، اقدام به وزن دهی معیارهای مذکور گردید. با تلفیق نقشه های رستری معیارها، با استفاده از میانگین‌گیری هندسی، شاخص حساسیت به بیابان زایی (ESAI) بدست آمد. بر اساس این شاخص نقشه نهایی حساسیت منطقه به بیابان‌زایی تهیه شد. نتایج نشان داد که منطقه از نظر تقسیم‌بندی‌های روش مدالوس، به لحاظ شدت بیابان زایی در چهار تیپ بحرانی کم (C1)، بحرانی متوسط (C2)، بحرانی زیاد (C3) و خیلی زیاد (C4) قرار دارد. نتایج همچنان نشان داد که 11% منطقه در کلاس بحرانی کم، 30% آن در کلاس بحرانی متوسط، 25% در کلاس بحرانی زیاد و 29% در کلاس بحرانی خیلی زیاد قرار دارد. معیار اقلیم با مقدار شاخص 2/6 بیشترین تأثیر را در بیابان‌زایی منطقه دارد که علت آن وزش بادهای شدید و افزایش تعداد روزهای طوفانی و گرد و غباری است. شاخص کاربری اراضی با ارزش عددی 1/5 کمترین اثر را دارد و علت آن، غیرقابل استفاده بودن اراضی منطقه و اجرای طرح های بیابان‌زدایی در منطقه است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ارزیابی کمی وضعیت بیابان زایی با استفاده از مدل مدالوس و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعة موردی: دشت شمیل- استان هرمزگان)
        امیر پلهم عباسی حبیب اله امانی مجتبی زارعیان
        امروزه بیابان زایی به عنوان یک مشکل اساسی در خیلی از نقاط دنیا مطرح می باشد. یکی از روش ها برآورد میزان بیابان زایی، مدل مدالوس می باشد. در این تحقیق شدت بیابان زایی دشت شمیل در شمال شرقی شهرستان بندرعباس که یکی از مراکز عمده کشاورزی استان هرمزگان می باشد، با استفاده از أکثر
        امروزه بیابان زایی به عنوان یک مشکل اساسی در خیلی از نقاط دنیا مطرح می باشد. یکی از روش ها برآورد میزان بیابان زایی، مدل مدالوس می باشد. در این تحقیق شدت بیابان زایی دشت شمیل در شمال شرقی شهرستان بندرعباس که یکی از مراکز عمده کشاورزی استان هرمزگان می باشد، با استفاده از مدل مدالوس مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا چهار معیار (اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت) و معیار منطقه ای آب زیرزمینی که در روند بیابان زایی منطقه مؤثر بوده، انتخاب گردید. برای هر کدام از معیارها در مدل مدالوس شاخص هایی تعریف شده است. لایه های اطلاعاتی شاخص های مربوط به هر یک از معیارها با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی در نرم افزار ArcGIS®9.3 تهیه شد. این اطلاعات بر اساس روش مدالوس امتیاز دهی شده و از میانگین هندسی شاخص های هر یک از معیارها، نقشه نهایی وضعیت هر معیار تهیه و از میانگین هندسی معیارها، نقشه وضعیت فعلی بیابان زایی منطقه تهیه گردید. نتایج نشان داد که 27/68% منطقه در کلاس بحرانی (ج)، 07/30% منطقه در کلاس بحرانی (ب)، 02/1% منطقه در کلاس بحرانی (الف) و 67/0% منطقه در کلاس شکننده (ج) قرار دارند. از بین معیارهای مورد مطالعه معیار کیفیت اقلیم به عنوان نامناسب ترین و معیار کیفیت پوشش گیاهی هم به عنوان مناسب ترین معیار مشخص شدند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - ارزیابی زیست محیطی بیابان زایی در حوضه آبخیز شهراصفهان با استفاده از مدل مدالوس و داده های سنجش از راه دور
        محمدابراهیم عفیفی خلیل علی نژاد مرضیه موغلی
        تخریب سرزمین یک فرایند جهانی است که در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می شود و اگر مفهوم آن را نوعی ناپایداری و عدم تعادل در رابطه بین انسان و محیط قلمداد کنیم، باید پذیرفت که بخش اعظمی از جهان و کشور ایران با این مشکل زیست محیطی روبرو است. مقابله با پدیده تخریب سرزمین أکثر
        تخریب سرزمین یک فرایند جهانی است که در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می شود و اگر مفهوم آن را نوعی ناپایداری و عدم تعادل در رابطه بین انسان و محیط قلمداد کنیم، باید پذیرفت که بخش اعظمی از جهان و کشور ایران با این مشکل زیست محیطی روبرو است. مقابله با پدیده تخریب سرزمین و بیابان زایی نیازمند ارزیابی وپایش نوع وشدت تخریب اراضی، تعیین دلایل تخریب صورت گرفته و اتخاذ اقدامات لازم برای مواجهه با مشکل پیش آمده و نیز بررسی صحت انجلام پروژه های مزبور است . فناوری سنجش از دور نقش بسیار ارزنده ای در ارزیابی و پایش تخریب سرزمین و بیابان زایی در مقیاس های محلی، منطقه ای و جهانی دارد و سبب ایجاد رویکرد جدیدی در مطالعات مربوط به ارزیابی و پایش بیابان زایی گردیده است . در این مطالعه سعی شد با استفاده از داده های سنجش از دور و مدل مدالوس به ارزیابی بیابان زایی حوزه آبخیز شهر اصفهان پرداخته شود. درگام اول، بر اساس وضعیت منطقه، شش معیار اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی و مدیریت و سیاست برای ارزیابی میزان تخریب، مدنظر قرار گرفت. شاخص ها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند تخریب، کمّی و به هر کدام از آن ها طبق روش فازی امتیازی بین 5/0 تا 1 داده شد و در مقیاس پیکسل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که 4 درصد از سطح منطقه در رده خفیف،10 درصد منطقه در رده متوسط و 86 درصد منطقه در رده شدیدبیابان زایی قرار دارد . از نظر حساسیت محدوده به تخریب، 4% از مساحت کل محدوده در طبقه بالقوه، 22% در طبقه شکننده A، %50 در طبقه شکنندهB، %20 در طبقه شکنندهC و 3% در طبقه بحرانی قرار دارد. بنابراین حدود 92% از مساحت منطقه در طبقه شکننده قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - ارزیابی وضعیت بیابان‌زایی در دشت شهربابک با استفاده از مدل مدالوس و داده‌های سنجش از دور
        محمد ابراهیم عفیفی وحید سهرابی
        مسئله تحقیق: تخریب سرزمین یک فرایند جهانی است که در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می‌شود و اگر مفهوم آن را نوعی ناپایداری و عدم تعادل در رابطه بین انسان و محیط قلمداد کنیم، باید پذیرفت که بخش اعظمی از جهان و کشور ایران با این مشکل زیست‌محیطی روبرو است. مقابله با پدیده أکثر
        مسئله تحقیق: تخریب سرزمین یک فرایند جهانی است که در نهایت منجر به کاهش حاصلخیزی خاک می‌شود و اگر مفهوم آن را نوعی ناپایداری و عدم تعادل در رابطه بین انسان و محیط قلمداد کنیم، باید پذیرفت که بخش اعظمی از جهان و کشور ایران با این مشکل زیست‌محیطی روبرو است. مقابله با پدیده تخریب سرزمین و بیابان‌زایی نیازمند ارزیابی و پایش نوع و شدت تخریب اراضی، تعیین دلایل تخریب صورت‌گرفته و اتخاذ اقدامات لازم برای مواجهه با مشکل پیش‌آمده و نیز بررسی صحت انجام پروژه‌های مزبور است .هدف ارزیابی بیابان‌زایی دشت شهربابک می‌باشد. فناوری سنجش‌ازدور نقش بسیار ارزنده‌ای در ارزیابی و پایش تخریب سرزمین و بیابان‌زایی در مقیاس‌های محلی، منطقه‌ای و جهانی دارد و سبب ایجاد رویکرد جدیدی در مطالعات مربوط به ارزیابی و پایش بیابان‌زایی گردیده است . باتوجه‌به اهمیت مسئله تخریب، در این مطالعه سعی شد با استفاده از داده‌های سنجش‌ازدور و مدل مدالوس به ارزیابی بیابان‌زایی حوزه آبخیز شهربابک پرداخته شود. در گام اول، بر اساس وضعیت منطقه، شش معیار اقلیم، خاک، پوشش گیاهی، آب زیرزمینی و مدیریت و سیاست برای ارزیابی میزان تخریب، مدنظر قرار گرفت. شاخص‌ها بر اساس میزان تأثیرشان بر فرایند تخریب، کمّی و به هرکدام از آن‌ها طبق روش فازی امتیازی بین 5/0 تا 1 داده شد و در مقیاس پیکسل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که 4 درصد از سطح منطقه در رده خفیف،10 درصد منطقه در رده متوسط و 86 درصد منطقه در رده شدید بیابان زایی قرار دارد. از نظر حساسیت محدوده به تخریب، 4% از مساحت کل محدوده در طبقه بالقوه، 22% در طبقه شکننده A، %50 در طبقه شکننده B، %20 در طبقه شکننده C و 3% در طبقه بحرانی قرار دارد؛ بنابراین حدود 92% از مساحت منطقه در طبقه شکننده قرار دارد. تفاصيل المقالة