قانون مدنی ایران به شرح مندرج در مادة 306، اشاره به جواز ادارة اموال غایب یا محجور و امثال آنها در صورت تحقق شرایط مربوطه دارد. در حالی که در حقوق فرانسه که ظاهراً مادة 306 قانون مدنی ایران از آن اقتباس شده است و همچنین حقوق کشورهایی نظیر مصر و سوریه این نهاد حقوقی دارا أکثر
قانون مدنی ایران به شرح مندرج در مادة 306، اشاره به جواز ادارة اموال غایب یا محجور و امثال آنها در صورت تحقق شرایط مربوطه دارد. در حالی که در حقوق فرانسه که ظاهراً مادة 306 قانون مدنی ایران از آن اقتباس شده است و همچنین حقوق کشورهایی نظیر مصر و سوریه این نهاد حقوقی دارای قلمروی بسیار وسیعتر از ادارة مال غیر در حقوق ایران بوده و شامل هر نوع تصرفات مادی و حقوقی فوری و ضروری به نفع مالک میشود. چنانچه قانون مدنی کشورهای مذکور در تعریف این نهاد حقوقی از اصطلاح ادارة امور غیر استفاده نموده است. در این پژوهش تلاش شده است با تحلیل ارادة قانونگذار ایرانی و تطبیق آن با قوانین مشابه در حقوق سایر کشورها به تبیین و تفسیر هرچه بهتر از ارادة قانونگذار رسیده و ثابت نماییم ادارة امور غیر مالی و یا ادارة دیون و مطالبات دیگران میتواند در شرایطی مجاز تلقی شده و مشمول قواعد حاکم بر ادارة مال غیر گردد.
تفاصيل المقالة
یکی از دستاوردهای تازه در حوزه نقد ادبی، بینامتنیت(Intertextualite) یعنی بررسی رابطه متون و میزان تأثیرپذیری آنها از یکدیگر است. بر اساس این نظریه از آنجا که تراوش افکار آدمی حاصل مطالعات، تجربیات و آموختههای قبلی اوست؛ پس تمام متون بشری خواسته یا ناخواسته وام دار آبش أکثر
یکی از دستاوردهای تازه در حوزه نقد ادبی، بینامتنیت(Intertextualite) یعنی بررسی رابطه متون و میزان تأثیرپذیری آنها از یکدیگر است. بر اساس این نظریه از آنجا که تراوش افکار آدمی حاصل مطالعات، تجربیات و آموختههای قبلی اوست؛ پس تمام متون بشری خواسته یا ناخواسته وام دار آبشخور افکار و آثار پیشینیان اند و پر واضح است که این تأثیرگذاری با توجه به جایگاه متون و میزان ارزشمندی آنان نزد جوامع متفاوت است. در جوامع مذهبی به دلیل اعتقاد و باورمندی مردم به متون مقدس میزان بهره مندی نویسندگان و شاعران از این متون بسیار بیشتر از آثار دیگر است. قرآن کریم به عنوان کتاب مقدس مسلمانان یکی از این متون پرطرفدار است که تأثیر مضامین آن در نوشته ها و سروده های شاعران و ادیبان مسلمان از دیرباز آشکارا به چشم می خورد. مضامین قرآنی به عنوان عالی ترین مفاهیم که مستقیماً از سرچشمه وحی مایه گرفته اند، بیش از هر متن دیگر در تار و پود آثار نویسندگان و شعرای مسلمان تنیده شده است. از جمله متونی که می توان تأثیرپذیری از منبع وحی را به وضوح در آن دید، نسخه خطی مرآة الخیال اثر میکراج ملتانی از نویسندگان شبه قاره هند است.
تفاصيل المقالة
بسمه تعالیمبدا تربّص در طلاق غایب مفقودالاثر چکیده: یکی از موارد طلاق به درخواست زن، موضوع ماده 1029 قانون مدنی است که اختصاص به غایب مفقودالاثر دارد هرگاه به هیچ وجه خبرى از مرگ و یا حیات غایب مفقودالاثر واصل نشود، چنانچه زوج غایب، اموالى دارد که زوجه بتواند از آن ارتز أکثر
بسمه تعالیمبدا تربّص در طلاق غایب مفقودالاثر چکیده: یکی از موارد طلاق به درخواست زن، موضوع ماده 1029 قانون مدنی است که اختصاص به غایب مفقودالاثر دارد هرگاه به هیچ وجه خبرى از مرگ و یا حیات غایب مفقودالاثر واصل نشود، چنانچه زوج غایب، اموالى دارد که زوجه بتواند از آن ارتزاق کند، یا آنکه کسى از ناحیه زوج وجود دارد و مخارج او را تأمین مىکند، زوجه باید صبر کند؛و در غیر این صورت، زوجه میتواند پس از گذشت 4 سال، با رجوع به محکمه خواستار طلاق شود.در حوزه مذکور، مباحث مختلفی قابل طرح است اما رسالت اصلی این مقاله پاسخ به این سوال است که مبدا تربص 4 سال، از چه زمانی است؟ از زمان تقدیم دادخواست یا از زمان غیبت زوج؟ اهمیت پاسخ به این سوال از آن جا ناشی می-شود که ماده 1029 از این حیث مطلق بوده و همین امر باعث ابهام و برداشتهای متعدد قضات در مقام صدور حکم میشود.
تفاصيل المقالة
شعرا و نویسندگان برای توانمندسازی و غنابخشی به مضامین شعری و تبیین دیدگاه های خود، خواه و ناخواه از متون پیشین به شیوه های گوناگون لفظی و معنوی، دانسته و نادانسته بهره می برند که امروز آن را روش بینامتنی می نامند. بینامتنیت یک نظریۀ نوین در مطالعات نقد ادبی است. براسا أکثر
شعرا و نویسندگان برای توانمندسازی و غنابخشی به مضامین شعری و تبیین دیدگاه های خود، خواه و ناخواه از متون پیشین به شیوه های گوناگون لفظی و معنوی، دانسته و نادانسته بهره می برند که امروز آن را روش بینامتنی می نامند. بینامتنیت یک نظریۀ نوین در مطالعات نقد ادبی است. براساس نظریۀ بینامتنیت هیچ اثری مستقل و خودساخته مولف خود نیست بلکه از متون پیشین بهره برده است و هر متنی ازدل متن های پیشین به وجود می آید و معنا در بافتی بینامتنی با ارجاع از متنی به متن دیگر شکل می گیرد به گونه ای که خواننده را در درک عمیق تر و فهم بهتر یک متن کمک می کند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بینامتنی میان غزلیات حافظ و مولاناست که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی_ توصیفی به بررسی نشانه های بینامتنی موجود در غزلیات دو شاعر پرداخته می شود. مطالعات نشان می دهد که حافظ از جمله شاعرانی است که با استفاده از آثار پیشینیان و تصرف های هنرمندانه توانسته آنها را به نحوی شیرین تر و موجزتر بیان کند. در این زمینه بیشترین بهره را بعد از منابع دینی از منابع عرفانی پیش از خود برده است. یکی از این منابع عرفانی، آثار مولوی به ویژه غزلیات شمس است و یافته های تحقیق بیانگر رابطه بینامتنی شعری این دو شاعر است.
تفاصيل المقالة
مردم کوچه و بازار در بیان احساسات خود بهنگام تماس با واقعیت هاییکه به لحاظ ذوقی وزیباشناختی مورد پسند وموجب التذاذ ونشاط آنها میشود؛ ازصورت های زبانی و اصطلاحات و عباراتی استفاده می کنند که نه تعریف مشخصی از آنها دارند و نه شناخت نظری مدون و منسجم و مقبول اهل نظر درب أکثر
مردم کوچه و بازار در بیان احساسات خود بهنگام تماس با واقعیت هاییکه به لحاظ ذوقی وزیباشناختی مورد پسند وموجب التذاذ ونشاط آنها میشود؛ ازصورت های زبانی و اصطلاحات و عباراتی استفاده می کنند که نه تعریف مشخصی از آنها دارند و نه شناخت نظری مدون و منسجم و مقبول اهل نظر درباره مدعیات خود. صفت ها و صورت های زبانی و گزاره هایی به مانند این لباس شیک و زیباست و آن آهنگ خوش و لذت بخش و این پارچه لطیف است و آن جام ظریف و یا این بنا پرشکوه و باعظمت و جلالت است و هیبت زا و آن سخن رسا و غرا و شیوا و ده ها و ده ها صورت های زبانی و اصطلاحات و عبارات دیگر از خانواده و خویشاوند همین تجربه های ذوقی و زیباشناختی که درمیان عامه رایج است وکاربرد فراوان روزمره نیز دارد؛ وقتی آنها را از زبان اهل نظر و متخصصان رشته های هنر و تاریخ هنر وفلسفه و زیباشناختی می شنویم؛ احساس می کنیم وارد سطح و سپهر دیگری از واقعیت وفهم صورت های زبانی ومفاهیم و اصطلاحات وگزاره هایی شده ایم که ازجنس فهم و وهم عرفی و عامیانه و متعارف نبوده و از ساختار نظری و منطقی منسجم و مدون ومنطقی تعریف شده و مشخصی برخودارند که برای عامه شناخته شده نیست.درسپهردین وتجربه های دینی واعمال وافعال آیینی مردمان نیز با سیلابی از برچسب ها و صورت ها و ترکیبات زبانی مواجه می شویم که گروه های اجتماعی با آنها زندگی می کنند بی آنکه وصف وتعریف مشخص ومنسجم وصورتبندی شده به مفهوم علمی آن درباره آنها داشته باشند.کفه بار احساسی و عاطفی انضمامی وعملی این برچسب ها وصورتهای زبانی درنگاه و وهم و فهم و فکر عامه علی القاعده و علی الاغلب بر کفه بار عقلانی و انتزاعی و نظری و علمی متفکران وعالمان و پژوهشگران و متخصصان سنگین تر است. از این منظر باستان شناسی آیین ها وسنت های دینی ونظام های اعتقادی مفقود گذشته تا رسیدن به برچسب ها وصورت ها وصورتبندی های زبانی درست ودقیق تعریف شده ورهایی از سیلاب الفاظ واصطلاعات وترکیبات خام وعرفی و عامیانه همچنان راه پرپیچ وطولانی پیش رو دارد که می باید طی شود.دستگاه گوارش دانش باستان شناسی بطورکلی وباستان شناسی آیینها و سنت های دینی مفقود گذشته بطور اخص ازصورت های زبانی و مفهومی هضم وجذب ناشده ریزودرشت بسیار به مانند آیین و دین و ایمان و عقیده و الوهیت و امر مقدس و مینوی و ماورایی و متعال و مطلق و سرمدی و یا مفاهیمی از جنس جهان دیگر و رازورزانه و و رازآمیز و روح ونفس و جان و سحر و سحرآمیز وموارد مشابه دیگرهمچنان سنگین ودستخوش اختلال است. استفاده های عرفی وعامیانه وآزاد و بیعیار ومعیار از صورت های زبانی ومفاهیم کلیدی و سؤال خیز از این جنس، همواره مانع بزرگی بر سر راه مطالعات باقاعده و ضابطه باستان شناسی بویژه باستان شناسی آیین ها ونظام های اعتقادی مفقود گذشته بوده است.
تفاصيل المقالة
چکیده:
مشهور علماء در فقه بر این عقیده است که وکالت عقد است منتها قبول لفظی شرط نیست و قبول فعلی کفایت می کند به اینکه کسی به دیگری بگوید وکیلی در فروش خانه ام و او در مقام قبول بفروشد، این پژوهش با تعلیل در عبارات مشهور، صحت بیع در چنین توکیلی را نه از جهت تحقق وکالت أکثر
چکیده:
مشهور علماء در فقه بر این عقیده است که وکالت عقد است منتها قبول لفظی شرط نیست و قبول فعلی کفایت می کند به اینکه کسی به دیگری بگوید وکیلی در فروش خانه ام و او در مقام قبول بفروشد، این پژوهش با تعلیل در عبارات مشهور، صحت بیع در چنین توکیلی را نه از جهت تحقق وکالت به ایجاب و قبول، بلکه از جهت مشروعیت اذن و امر معتبر میداند. بعلاوه صحت توکیل غایب، توکیل استفهامی و اکتفاء به اشاره ی مفهمه در حالت اختیار و عدم عجز از نطق، مستند این است که توکیل صرفاً متوقف بر عقد نیست بلکه صحت افعال وکالت بر اذن هم مترتب است، و تشبیه وکالت تنها از این جهت به اباحه طعام معنا پیدا می کند. لذا توکیل دو نوع است توکیلی که در آن قبول مطلقاً لازم است و توکیلی که قبول لفظی در آن شرط نیست و قبول فعلی هم مطلقاً حاصل نیست.
تفاصيل المقالة
انفساخ به عنوان یکی از علل انحلال عقد نکاح به این معنا است که عقد نکاحی که ابتدا به طور صحیح منعقد شده، بدون قصد و اراده ی طرفین و به موجب حکم قانون از بین برود. لذا انفساخ عقد نکاح، انحلال قهری است، بدین معنا که عقد نکاح بدون نیاز به عمل حقوقی دیگر و خود به خود از بین أکثر
انفساخ به عنوان یکی از علل انحلال عقد نکاح به این معنا است که عقد نکاحی که ابتدا به طور صحیح منعقد شده، بدون قصد و اراده ی طرفین و به موجب حکم قانون از بین برود. لذا انفساخ عقد نکاح، انحلال قهری است، بدین معنا که عقد نکاح بدون نیاز به عمل حقوقی دیگر و خود به خود از بین می رود و حق انتخاب برای دادگاه و طرفین عقد باقی نمی گذارد. نکاح به واسطه فوت یکی از زوجین منفسخ می گردد که در فرض بحث، صدور حکم موت فرضی همانند سایر موارد انفساخ عقد نکاح، موجب انحلال قهری عقد از تاریخ صدور حکم شده و چنانچه عدم اعتبار حکم موت فرضی مشخص گردد، آثار صدور حکم تا جایی که ممکن باشد بلااثر می گردد. بنا بر این، در بحث نکاح، درصورت اثبات حیات غایب و مراجعت وی اگر زن شوهر نکرده باشد؛ در زوجیت مرد باقی مانده و مرد حق رجوع دارد؛ اما اگر زن غایب، شوهر کرده باشد عقد زناشویی دوم صحیح خواهد بود، زیرا به موجب قانون صورت گرفته است. اصل تسری حکم موت فرضی به رابطه زوجیت که در حقوق مصر صراحتاً پذیرفته شده در حقوق ایران نیز با اصول حقوقی و فقهی موافق است و با صدور حکم، آثار و احکام آن بر روابط زوجین از جمله نفقه، ارث، مهریه، عده و حضانت و سرپرستی طفل مشترک اعمال خواهد شد.
تفاصيل المقالة
انفساخ به عنوان یکی از علل انحلال عقد نکاح به این معنا است که عقد نکاحی که ابتدا به طور صحیح منعقد شده، بدون قصد و اراده ی طرفین و به موجب حکم قانون از بین برود؛ لذا انفساخ عقد نکاح، انحلال قهری است بدین معنا که عقد نکاح بدون نیاز به عمل حقوقی دیگر و خود به خود از بین م أکثر
انفساخ به عنوان یکی از علل انحلال عقد نکاح به این معنا است که عقد نکاحی که ابتدا به طور صحیح منعقد شده، بدون قصد و اراده ی طرفین و به موجب حکم قانون از بین برود؛ لذا انفساخ عقد نکاح، انحلال قهری است بدین معنا که عقد نکاح بدون نیاز به عمل حقوقی دیگر و خود به خود از بین می رود و حق انتخاب برای دادگاه و طرفین عقد باقی نمی گذارد. نکاح به واسطه فوت یکی از زوجین منفسخ می گردد؛ که در فرض بحث، صدور حکم موت فرضی همانند سایر موارد انفساخ عقد نکاح، موجب انحلال قهری عقد از تاریخ صدور حکم شده و چنانچه عدم اعتبار حکم موت فرضی مشخص گردد، آثار صدور حکم تا جایی که ممکن باشد بلااثر می گردد؛ لذا در بحث نکاح، درصورت اثبات حیات غایب و مراجعت وی اگر زن غایب شوهر نکرده باشد؛ زن در زوجیت مرد باقی مانده و مرد حق رجوع دارد؛ اما اگر زن غایب، شوهر کرده باشد عقد زناشویی دوم صحیح خواهد بود، زیرا به موجب قانون صورت گرفته است. اصل تسری حکم موت فرضی به رابطه زوجیت که در حقوق مصر صراحتاً پذیرفته شده در حقوق ایران نیز با اصول حقوقی و فقهی موافق است و با صدور حکم، آثار و احکام آن بر روابط زوجین از جمله نفقه، ارث، مهریه، عده و حضانت و سرپرستی طفل مشترک اعمال خواهد شد.
تفاصيل المقالة
نویسندگان مدرنیست با زیر سؤال بردن نگاه سنّتی به جهان و انسان، به ابداع شیوه های جدیدی دست زدند و تغییرات اساسی در فرم و محتوای رمان به وجود آوردند. آنها توانستند از طریق رمان، دنیای ذهنی انسان مدرن را نشان دهند. در این مقاله، رمان نیمة غایب اثر حسین سناپور به روش توصی أکثر
نویسندگان مدرنیست با زیر سؤال بردن نگاه سنّتی به جهان و انسان، به ابداع شیوه های جدیدی دست زدند و تغییرات اساسی در فرم و محتوای رمان به وجود آوردند. آنها توانستند از طریق رمان، دنیای ذهنی انسان مدرن را نشان دهند. در این مقاله، رمان نیمة غایب اثر حسین سناپور به روش توصیفی– تحلیلی از منظر مدرنیسم نقد و بررسی شده است و نتایج، گویای آن است که سناپور با بهره گیری هوشمندانه و هدفمند از شگردهای مدرنیستی همچون ذهن گرایی و روایت به شیوة تک گویی درونی، شخصیت پردازی مدرن، پیرنگ نامتعارف و درهم ریختگی زمان، درآمیختن رؤیا و واقعیت، نمادپردازی و توجّه به اسطورهها، شعرگونگی، تغییر زاویة دید و تعدّد راوی رمانی مدرن آفریده است که به سبب آشناییزدایی در همة ابعاد داستان تبدیل به اثری شاخص در ادبیات داستانی کشور شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیق حاضر تحت عنوان بررسی عناصر داستانی در رمان نیمه غایب حسین سناپور به بررسی پنج عنصرداستانی(شخصیت، زاویه دید، درون مایه، موضوع و گفت وگو) در اثر معروف نیمه غایب پرداخته است، در این پژوهش، علاوه بر معرفی این داستان، هر یک از عناصر داستان به همراه شواهد مثال مورد تح أکثر
تحقیق حاضر تحت عنوان بررسی عناصر داستانی در رمان نیمه غایب حسین سناپور به بررسی پنج عنصرداستانی(شخصیت، زاویه دید، درون مایه، موضوع و گفت وگو) در اثر معروف نیمه غایب پرداخته است، در این پژوهش، علاوه بر معرفی این داستان، هر یک از عناصر داستان به همراه شواهد مثال مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. از آن جایی که درون مایة این رمان، بیشتر شامل؛ پیدا کردن نیمه گمشده، عشق و ازدواج، ترس ودلهره و سایر مسائل و مشکلات اجتماعی از جمله؛ طلاق و جدایی، تنهایی، کشمکش های اجتماعی و درونی افراد و ... است؛ رمان او را می توان در حیطه ی رمان های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قرار داد. میتوان، بیان کرد که عنصر گفت وگو، بخش بسیار مهمی از رمان او را تشکیل می دهد. این گفت وگوها به دو صورت دوطرفه و رویارو، و به صورت تک گویی و مونولوگ درونی وجود دارد. در داستان های سناپور، گفت وگوها، می توانند بیان گر طبقات اجتماعی؛ میزان تحصیلات، سن و سایر ویژگی های جسمی و روحی شخصیت ها باشد.
تفاصيل المقالة
مشهور علماء در فقه بر این عقیده است که وکالت عقد است منتها قبول لفظی شرط نیست و قبول فعلی کفایت می کند به اینکه کسی به دیگری بگوید «وکیلی در فروش خانه ام» و او در مقام قبول بفروشد، این پژوهش با تعلیل در عبارات مشهور، صحت بیع در چنین توکیلی را نه از جهت تحقق وکالت به ای أکثر
مشهور علماء در فقه بر این عقیده است که وکالت عقد است منتها قبول لفظی شرط نیست و قبول فعلی کفایت می کند به اینکه کسی به دیگری بگوید «وکیلی در فروش خانه ام» و او در مقام قبول بفروشد، این پژوهش با تعلیل در عبارات مشهور، صحت بیع در چنین توکیلی را نه از جهت تحقق وکالت به ایجاب و قبول، بلکه از جهت مشروعیت اذن و امر معتبر میداند. بعلاوه صحت توکیل غایب، توکیل استفهامی و اکتفاء به اشاره ی مفهمه در حالت اختیار و عدم عجز از نطق، مستند این است که توکیل صرفاً متوقف بر عقد نیست بلکه صحت افعال وکالت بر اذن هم مترتب است، و تشبیه وکالت تنها از این جهت به اباحه طعام معنا پیدا می کند. لذا توکیل دو نوع است توکیلی که در آن قبول مطلقاً لازم است و توکیلی که قبول لفظی در آن شرط نیست و قبول فعلی هم مطلقاً حاصل نیست.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications