• فهرس المقالات عطارنیشابوری

      • حرية الوصول المقاله

        1 - سیمای حضرت سلیمان (ع) در منظومه های عطار نیشابوری
        مهرعلی یزدان پناه فاطمه کندلویی
        در فایل اصل مقاله موجود است.
        در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بحث و بررسی «هوش هیجانی» با تکیه بر منطق‌الطّیر عطّار
        ماریا موسوی فاطمه شیخلووند محمد فرهمند محمد نریمانی
        یکی‌از مسایل مطرح در روان‌شناسی، مقولۀ هوش و انواع آن است. از بین انواع هوش، هوش هیجانی از نمود بیشتری در ادبیّات برخوردار است. چراکه هوش هیجانی، درواقع، شناخت انسان نسبت به خودش را بازگو می‌کند؛ و شناخت به خود در نهایت به شناخت جهان و خدا منجر می‌شود. این مقوله روان‌شن أکثر
        یکی‌از مسایل مطرح در روان‌شناسی، مقولۀ هوش و انواع آن است. از بین انواع هوش، هوش هیجانی از نمود بیشتری در ادبیّات برخوردار است. چراکه هوش هیجانی، درواقع، شناخت انسان نسبت به خودش را بازگو می‌کند؛ و شناخت به خود در نهایت به شناخت جهان و خدا منجر می‌شود. این مقوله روان‌شناسی پیوندی آشکار با ادبیّات دارد و ما این پیوند را در شعر عارفان از جمله عطّار نیشابوری می‌بینیم. بنابراین پژوهش پیش‌رو، مطالعه‌ای نظری است که به شیوۀ پژوهش کتابخانه‌ای و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، منـطق‌الطیـر عطّار نیـشابـوری به تصحـیـح محــمدرضـا شفیعی‌کدکنی که توسّط انتشارات سخن منتشر شده است. باتوجّه به مطالعات در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که از بین مؤلّفه‌های هوش هیجانی، بیشترین بسامد مربوط است به خودشکوفایی و خودآگاهی و زیرشاخه‌های آن، از جمله ارزیابی خود، اعتماد به‌نفس، جرأت داشتن و بیان اعتقادات و خودفرمانی تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل روان‌شناختی داستان سیمرغ از منطق‌الطیر عطار نیشابوری براساس نظریه آبراهام مازلو
        گل نیا ساعد فاتح سهرابی
        بررسی ادبیات عرفانی فرهنگ‌مان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریه‌های روان شناسان انسان‌گرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر أکثر
        بررسی ادبیات عرفانی فرهنگ‌مان و تطبیق آن با نظریات نوین روان شناسی از موضوعات جالبی است که اخیراً بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موضوعات شباهت عرفان و مراحل آن با نظریه‌های روان شناسان انسان‌گرا است. از این روی هدف این مقاله بررسی داستان سیمرغ از منطق الطیر عطار نیشابوری به عنوان یکی از نمونه‌های ادبیات عرفانی با نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو است. سلسله مراتب نیازهای مازلو به ترتیب شامل پنج نیاز فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به محبت و تعلق‌پذیری، نیاز به احترام و نیاز به خودشکوفایی می‌شود. روش مطالعه به صورت تحلیل مفهومی و معنای مکالمات موجود بر اساس نظریه ذکر شده، است. بنابراین مجموعه استدلال‌های موجود در داستان تمثیلی سیمرغ با مراحل نیازهای مازلو تطبیق یافته و به‌صورت مفهومی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج تطبیق‌های به عمل آمده می‌توان نتیجه گرفت که استدلال‌های تمثیلی پرندگان در هر طبقه به تدریج و با پیشروی در طی داستان با نیازهای مطرح شده در نظریه مازلو تاحدودی همخوانی دارند. علاوه براین به موازات پیش رفتن در داستان نیازهای سطح بالاتری مطرح شده است. اگرچه محتوا متفاوت است اما فرایندها مشابه به نظر می‌آیند. علاوه بر کلیات، موارد متعددی از جزئیات آنها نیز با همدیگر همخوانی دارند. بنایراین می‌توان گفت که نظریه مازلو می‌تواند قالب مفهومی مناسبی برای درک داستان سیمرغ در نظر گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - موانع کمال و طرق مواجهه با آن‌ها، در منطق الطیر عطار
        سیده پرگل شمسی علی اکبر افراسیاب پور علی فتح الهی
        راه وصول به حضرت حق یک مسیر طولانی و پرپیچ و خم است. برای عبور موفق از این گردنه ی صعب العبور، باید موانع راه را به خوبی شناخت. هدف این پژوهش، بررسی موانع کمال انسان و راه مواجهه با این موانع در منطق الطیر عطارنیشابوری است. نگارنده از روش توصیفی با شیوه‌ی تحلیل محتوا بر أکثر
        راه وصول به حضرت حق یک مسیر طولانی و پرپیچ و خم است. برای عبور موفق از این گردنه ی صعب العبور، باید موانع راه را به خوبی شناخت. هدف این پژوهش، بررسی موانع کمال انسان و راه مواجهه با این موانع در منطق الطیر عطارنیشابوری است. نگارنده از روش توصیفی با شیوه‌ی تحلیل محتوا برای نگارش استفاده کرده و از شیوه ی استدلال توصیفی و عقلی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده است. انجام این تحقیق از آن جهت ضروری است که عطار در منطق الطیر، ازشیوه ی خاصی برای بیان موانع کمال و نحوه ی برخورد با آن ها، استفاده کرده است که قطعاً میزان تاثیرگذاری آن، نسبت به سایرین بیشتر است. در این پژوهش، به هرگونه عاملی که از دیدگاه عطار، انسان را از نیل به تقرب خداوند، باز می دارد، مانع اطلاق شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عواملی مثل: دنیا طلبی، نفس امّاره، مقام پرستی، جهل و... مانع تقرب الهی و کمال انسان هستند و سالک الی الله، باید این موانع و طرق مواجهه با آن ها را بشناسد؛ تا بتواند به کمال حقیقی دست پیدا کند. تفاصيل المقالة