• فهرس المقالات ظرفیت نگهداری آب

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بهره‌گیری از روش‌های رگرسیون‌مبنا در تعیین پارامترهای اکوهیدرولوژیک تاج‌پوشش توده پیسه‌آ کلاردشت
        پریسا عباسیان پدرام عطارد* سید محمد معین صادقی ویلما بایرام زاده
        پژوهش حاضر باهدف برآورد پارامترهای اکوهیدرولوژیک تاج پوشش، شامل ظرفیت نگهداری آب تاج پوشش، نسبت تبخیر در زمان بارندگی به شدت باران () و ضریب تاج بارش مستقیم با استفاده از روش های رگرسیون مبنا در توده دست کاشت پیسه آ (Piceaabies) واقع در کلاردشت مازندران، با اقلیم نیمه م أکثر
        پژوهش حاضر باهدف برآورد پارامترهای اکوهیدرولوژیک تاج پوشش، شامل ظرفیت نگهداری آب تاج پوشش، نسبت تبخیر در زمان بارندگی به شدت باران () و ضریب تاج بارش مستقیم با استفاده از روش های رگرسیون مبنا در توده دست کاشت پیسه آ (Piceaabies) واقع در کلاردشت مازندران، با اقلیم نیمه مرطوب انجام شد. میزان بارندگی (Pg) در هر رخداد توسط چهار باران سنج در نزدیک ترین محیط باز و تاج بارش (Tf) توسط 20 باران سنج که بر اساس طرح تصادفی در زیر تاج پوشش توده نصب‌شده بودند، اندازه گیری گردید. باران ربایی (I) از تفاوت تاج بارش و بارندگی در هر بارش به دست آمد. در مجموع 21 رخداد بارندگی با عمق تجمعی 1/380 میلی متر ثبت و مقادیر تاج بارش تجمعی و درصد تاج‌بارش (Tf%) به ترتیب 8/48 درصد و 6/39 درصد اندازه گیری شدند. بین باران رباییو بارندگیهمبستگی خطی مثبت و معنی دار (85/0 = 2R) و بین درصد تاج بارش (Tf%) و بارندگی رابطه ی لگاریتمی (43/0 = 2R) مشاهده شد. مقدار ضریب تاج بارش مستقیم، 34/0، مقدار متوسط ظرفیت نگهداری تاج پوشش، 15/2 میلی متر و ضریب43/0 محاسبه شد. آگاهی از مقدار ضریب تاج بارش مستقیم و ظرفیت نگهداری تاج پوشش، در هنگام اعمال تیمارهای جنگل شناسی مناسب در هر توده، با توجه به رژیم بارندگی غالب آن اقلیم، عاملی مهم و موثر می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - اثر سطوح مختلف بیوچار بر خواص فیزیکی خاک با بافت های مختلف
        فاطمه رزاقی ناهید رضایی
        بیوچار زغال تهیه شده از زیست توده های گیاهی و حیوانی است که سوختن آن در حضور اکسیژن کم و یا عدم حضور اکسیژن انجام می شود. بیوچار به دلیل ساختارمتخلخلی که دارد سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک می شود. از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی کاربرد سطوح مختلف بیوچار بر برخی خواص فی أکثر
        بیوچار زغال تهیه شده از زیست توده های گیاهی و حیوانی است که سوختن آن در حضور اکسیژن کم و یا عدم حضور اکسیژن انجام می شود. بیوچار به دلیل ساختارمتخلخلی که دارد سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک می شود. از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی کاربرد سطوح مختلف بیوچار بر برخی خواص فیزیکی و شیمیایی50 و 75 تن در هکتار بیوچار تولید شده از کاه و کلش گندم در دمای 500 درجه ، چهار نوع بافت خاک در شرایط گلخانه ای انجام شد. سطوح صفر (شاهد)، 25سانتی گراد در چهار نوع خاک با بافت های لوم شنی، لومی، لوم رسی و رسی در 3 تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی اعمال گردید. چهل روز پس از اختلاط خاک وبیوچار و تعیین نمودن رطوبت در حد ظرفیت مزرعه ای، سایر پارامترهای فیزیکی و شیمیایی خاک (رطوبت خاک در نقطه پژمردگی دائم، چگالی ظاهری و حقیقی،هدایت هیدرولیکی اشباع و ظرفیت تبادل کاتیونی) با نمونه گیری از خاک اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که کاربرد بیوچار سبب بهبود وضعیت فیزیکی خاک با95 و 52 درصدی آب قابل دسترس، تخلخل، هدایت هیدرولیکی و ،13 ، بافت های مختلف می گردد به نحوی که کاربرد 75 تن در هکتار بیوچار سبب افزایش 45ظرفیت تبادل کاتیونی نسبت به عدم کاربرد بیوچار گردید. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق می توان نتیجه گرفت که استفاده از بیوچار به عنوان یکاصلاح کننده به خصوص در خاک های سنگین بافت که برای بهبود وضعیت زهکشی و نفوذ و همچنین در خاک های سبک بافت که ظرفیت نگهداری آب کمی دارنداستراتژی مناسبی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - Influence of Inorganic and Organic Selenium Sources on Broiler Performance and Meat Quality
        کا. راجاشری تی. موتوکومار ان. کارتیکیان
        An experiment was carried out to evaluate and compare the effects of organic and inorganic selenium (Se) sources on broiler male birds (Ross 308). Uniform broiler male chicks divided in to five groups with six replicates were fed with either normal feed (without supplem أکثر
        An experiment was carried out to evaluate and compare the effects of organic and inorganic selenium (Se) sources on broiler male birds (Ross 308). Uniform broiler male chicks divided in to five groups with six replicates were fed with either normal feed (without supplemental Se, negative control), 0.25 ppm of inorganic Se, 0.5 ppm of inorganic Se, 0.25 ppm of inorganic Se + 0.25 ppm of organic Se and 0.5 ppm of organic Se. Sodium selenite and Se enriched yeast served as inorganic and organic sources of Se respectively. The birds were reared for 35 days and were analyzed for growth performance, carcass yield, and lymphoid organ yield. The meat and liver samples were also analyzed for the glutathione peroxidase (GSHPx), thio barbituric acid reactive substances (TBARS), meat pH and water holding capacity. Results showed that Se supplementation regardless of the source and levels improved the broiler performance by increasing the feed intake and body weight. No significant (P>0.05) difference in feed conversion ratio (FCR), survival and carcass yield was evident among the treatment groups. The organic Se at the rate of 0.5 ppm was found to be an excellent source of Se as it improved the meat quality through enhanced Se retention, higher glutathione peroxidase (GSHPx) activity and decreased lipid peroxidation rate. Further, supplemental organic Se at the rate of 0.5 ppm also improved the meat water holding capacity. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی تاثیر تلفیق پلیمرهای سوپر‌چاذب و ورمی‌کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد نخود در شرایط دیم
        مهناز فرهادی پیام پزشکپور
        به منظور بررسی اثرات مختلف پلیمر سوپرجاذب و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزاء عملکرد نخود دیم گریت،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-93 در شهرستان الشتر اجرا گردید. عامل اول پلیمر سوپرجاذب در چهار سطح(عدم اس أکثر
        به منظور بررسی اثرات مختلف پلیمر سوپرجاذب و کود ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزاء عملکرد نخود دیم گریت،آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-93 در شهرستان الشتر اجرا گردید. عامل اول پلیمر سوپرجاذب در چهار سطح(عدم استفاده(شاهد)،200،100 و 300 کیلوگرم در هکتار) و عامل دوم کود ورمی کمپوست در سه سطح(عدم استفاده(شاهد)، 5/7 و 15 تن در هکتار) بود. بنابر نتایج این آزمایش مقایسه میانگین تیمارها نشان می دهد که حداکثر عملکرد دانه(6/943 کیلوگرم در هکتار) مربوط به سطح سوم سوپرجاذب(200 کیلوگرم در هکتار) و عدم مصرف ورمی کمپوست می باشد که نسبت به شاهد افزایش نشان می دهد. بنابر نتایج آزمایش مقایسه میانگین ها نشان می دهد که حداکثر عملکرد دانه (4/831 کیلوگرم در هکتار) مربوط سطح سوم سوپرجاذب می باشد که نسبت به تیمار شاهد 4/20 درصد افزایش نشان داد. همچنین حداکثر عملکرد دانه (4/798 کیلوگرم در هکتار) از سطح سوم ورمی کمپوست (15 تن در هکتار) بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 3/12 درصد افزایش نشان داد. استفاده از ورمی کمپوست و سوپرجاذب در گیاه گندم در شرایط دیم، موجب بهبود چشمگیر عملکرد و شاخص های عملکردی گردید، این تأثیر مثبت می تواند به قابلیت تحریک کنندگی فعالیت میکروب های مفید خاک توسط ورمی کمپوست و توانایی آن در بهبود جذب عناصر معدنی پر مصرف و کم مصرف و همچنین توانایی در جذب و نگهداری آب نسبت داده شود. تفاصيل المقالة