• فهرس المقالات صنعت پوشاک

      • حرية الوصول المقاله

        1 - عوامل زیرساختی موثر در مدیریت آینده و توسعه صنعت پوشاک ایران
        حسین وظیفه دوست حمیدرضا سعیدنیا فروزنده عظیمی
        این مقاله به دنبال شناسایی و احصاء عوامل زیرساختی موثر در مدیریت آینده و توسعه صنعت پوشاک ایران است و از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی، بر پایه پارادایم تفسیری - برساختی و به لحاظ استراتژی، یک پژوهش آمیخته است و ماهیتاً در زمره پژوهش‌های اکتشافی دومرحله‌ای کیفی-کمی قر أکثر
        این مقاله به دنبال شناسایی و احصاء عوامل زیرساختی موثر در مدیریت آینده و توسعه صنعت پوشاک ایران است و از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی، بر پایه پارادایم تفسیری - برساختی و به لحاظ استراتژی، یک پژوهش آمیخته است و ماهیتاً در زمره پژوهش‌های اکتشافی دومرحله‌ای کیفی-کمی قرار دارد؛ به این صورت که در مرحله اول با استفاده از روش‌ کیفی داده بنیاد؛ با کمک نرم افزار مکس‌کیو دا عوامل زیر ساختی صنعت پوشاک ایران شناسایی و سپس به وسیله روش کمی الگوسازی ساختاری تفسیری با استفاده از نرم‌افزار لیزرل، آنها ارزیابی شدند. از نظر افق زمانی جمع‌آوری داده‌ها، تک مقطعی -از خرداد‌ 1398 تا مهر 1399 شمسی- و افق زمانی تحلیل‌ها 5 ساله تا سال 1404 شمسی است. گردآوری اطلاعات از هر دو روش اسنادی (با ابزار فیش برداری) و میدانی (مصاحبه) استفاده شد، جامعه آماری این پژوهش تعداد 19 نفر از نخبگان، خبرگان و مدیران علمی و عملی مرتبط، که روش انتخاب افراد، هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. در نهایت تعداد سه مولفه و 22 زیر مولفه به ترتیب اولویت احصاء شد: الف) اصلاح ساختارهای موجود ب) تکمیل زنجیره صنعت پوشاک پ) ارتقاء الگوهای رفتاریکلمات کلیدی: زیرساخت، صنعت پوشاک، نساجی، مدیریت آینده، توسعه تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری‌های هوشمند در صنعت پوشاک ورزشی (مورد مطالعه: فروشگاه‌های لوازم ورزشی شهر تهران)
        کیوان ملانوروزی
        پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری‌های هوشمند در صنعت پوشاک ورزشی (مورد مطالعه: فروشگاه‌های لوازم ورزشی شهر تهران) انجام شده است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی، از نظر روش اجرا توصیفی پیمایشی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، کمی (میدانی) است. جامعه آماری، م أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری‌های هوشمند در صنعت پوشاک ورزشی (مورد مطالعه: فروشگاه‌های لوازم ورزشی شهر تهران) انجام شده است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی، از نظر روش اجرا توصیفی پیمایشی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، کمی (میدانی) است. جامعه آماری، مشتریان فروشگاه‌های لوازم ورزشی شهر تهران می‌باشد، که یک جامعه نامحدود می‌باشند، نمونه پژوهش با استفاده از جدول مورگان 384 برآورد شد، که طبق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل روایی مدل پژوهش پس از جمع آوری داده‌های پرسشنامه و تجزیه و تحلیل داده‌ها بر اساس نرم افزار لیزرل، شاخص‌های برازندگی مدل مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی پایایی پرسشنامه‌ها، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که جهت تعیین همسانی درونی مقیاس اندازه گیری بکار می‌رود. مقدار ضریب آلفای کرونباخ این پژوهش 855/0 می‌باشد که نشان دهنده میزان بسیار مطلوب پایایی پرسشنامه است. به منظور تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌های تحقیق از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین مفهوم اشتیاق به فن آوری، مفهوم سهولت، مفهوم سودمندی، عملکرد برتر، مفهوم سازگاری، و شهرت فروشگاه در تعیین نگرش مشتریان و تمایلات رفتاری نسبت به فن آوری های هوشمند رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین به فروشگاه‌های لوازم ورزشی شهر تهران پیشنهاد می‌شود با توجه به عواملی مانند عملکرد برتر، مفهوم سازگاری، مفهوم سهولت در استفاده و مفهوم سوددهی، تمایل مشتریان برای پذیرش فناوری‌های هوشمند در صنعت پوشاک ورزشی را افزایش دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی
        سید موسی خادمی میرزاحسن حسینی محمدمهدی پرهیزگار فهیمه عسگری
        تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه‌ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی- اکتشافی است. داده‌های کیفی مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری شده است. تعداد مشارکت‌کنندگان با استفاده از أکثر
        تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه‌ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی- اکتشافی است. داده‌های کیفی مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری شده است. تعداد مشارکت‌کنندگان با استفاده از روش نمونه‌گیری نظری، 20 نفر از فعالان عرصه تولید اجتماعی در صنعت پوشاک داخلی بوده است. جهت طراحی مدل برندسازی در تولید اجتماعی در جهت بهبود عملکرد صنعت پوشاک داخلی از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. بر اساس نتایج کدگذاری باز و محوری، عوامل شبکه‌های ارتباطات، پویایی صنعت، اهداف و انگیزه‌های برندسازی، انجمن‌های تولید اجتماعی و حمایت‌های بالادستی، از جمله عوامل علی می‌باشند. ظرفیت‌های مشارکت، توسعه برند، بسترهای حقوقی و قانونی، ساختارسازمانی چابک، ظرفیت‌های آموزشی برندسازی و قابلیت‌های ایده پردازی در برندسازی، در دسته الزامات قرارمی‌گیرند. چالش‌های مالکیت حقوقی، چالش‌های مدیریتی، چالش‌های برنامه‌ریزی و تحولات غیرقابل‌پیش‌بینی، از جمله عوامل مداخله‌گر محسوب می‌شوند. همچنین، تولید سفارشی، بهبود کیفیت خدمات، بهبود روابط با بازار هدف، توسعه فعالیت‌های پژوهشی در زمینه برند، افزایش چابکی سازمان، توسعه ایده‌ها در جهت افزایش قدرت برند، توسعه شبکه‌های مشارکت و ادغام تولیدکنندگان اجتماعی خرد از جمله مهمترین راهبردها هستند. کاهش هزینه‌ها، افزایش سودآوری، برنامه‌ریزی بهینه و توسعه کانال‌های ارتباطات ازجمله مهمترین پیامدهای مدل پژوهش می‌باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - طراحی مدل تصمیم‌‌‌گیری اخلاق سبز مصرف‌کنندگان صنعت پوشاک
        سعید مهدی زاده چافجیری علی قلی پور سلیمانی فرزین فرحبد حمیدرضا رضایی کلیدبری
        زمینه: امروزه شرکت در جهت درک رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان به دنبال ایجاد راهکارهایی در جهت بهینه سازی تولیدات خود در راستای سازگاری با محیط زیست می باشند،که این عوامل نشان از برنامه ریزی دقیق تولیدات سبز در صنایع است.روش: این تحقیق از لحاظ روش، اکتشافی مبتنی بر رو أکثر
        زمینه: امروزه شرکت در جهت درک رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان به دنبال ایجاد راهکارهایی در جهت بهینه سازی تولیدات خود در راستای سازگاری با محیط زیست می باشند،که این عوامل نشان از برنامه ریزی دقیق تولیدات سبز در صنایع است.روش: این تحقیق از لحاظ روش، اکتشافی مبتنی بر رویکرد آمیخته؛ و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده‌های مرحله کیفی تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان شامل اساتید مدیریت بازرگانی و فعالین صنعت پوشاک که به روش هدفمند انتخاب شده بودند جمع‌آوری شد و با نرم‌افزار MaxQDA2020 و رویکرد داده بنیاد تحلیل گردید. داده های مرحله کمی نیز با استفاده از پرسشنامه حاصل از نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس که در بین 374 نفر از مشتریان صنعت پوشاک جمع آوری گردیده و با استفاده از نرم افزارهای spss27 و SmartPLS3، و رویکرد کمترین مربعات جزئی در مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد.یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر منجر به شناسایی 6 طبقه راهبرد(سیاست‌گذاری حاکمیتی، توانمندسازی فضای کسب‌وکار)، عوامل مداخله‌گر (روابط اجتماعی، سیاست‌های حکومتی)، پیامدها (توسعه پایدار در کشور، افزایش توان و قدرت فروشندگان و تولیدکنندگان، ارتقاء سطح کیفی و کمی مشتریان)، عوامل زمینه‎ای (عوامل فردی و محیطی)، عوامل علّی (عوامل درون و برون فردی)، گردید. این یافته ها نیز در مرحله کمی مورد تایید قرار گرفتند.نتیجه گیری: ضروری است که تمامی واحدهای اجتماعی در کشور از سطح فردی تا ارکان حکومت بر لزوم تصمیم‌گیری اخلاق سبز تمرکز نمایند تا این موضوع در مصرف‌‌کنندگان و تولید کنندگان نیز منعکس شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تاثیر بازاریابی حسی بر وفاداری مشتریان در صنعت برندهای پوشاک ایرانی: با تاکید بر آمیخته بازاریابی حسی
        محمد هادی عسگری مهران فاضلی ویسری
        در تعامل مشتری با بنگاه، اطلاعات محیط توسط حواس پنج گانه دریافت می شود. سازگاری یا عدم سازگاری ویژگی های محیط با ذائقه های حسی مشتری می تواند موجب خرسندی یا عدم خرسندی مشتری شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی حسی بر وفاداری مشتریان در صنعت پوشاک ایران بوده أکثر
        در تعامل مشتری با بنگاه، اطلاعات محیط توسط حواس پنج گانه دریافت می شود. سازگاری یا عدم سازگاری ویژگی های محیط با ذائقه های حسی مشتری می تواند موجب خرسندی یا عدم خرسندی مشتری شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی حسی بر وفاداری مشتریان در صنعت پوشاک ایران بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف، کاربردی می باشد. نظر به اینکه جامعه آماری تحقیق نامحدود و شامل خریداران و مصرف کنندگان پوشاک ازتعداد 18 برند ایرانی در رده سنی کودک، نوجوانان و بزرگسالان می باشد لذا حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفرتعیین و به روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های آمیخته بازاریابی حسی کیان و لوئی 2009 و همچنین پرسشنامه وفاداری مشتریان توسط وایدا کنوپایت 2015 استفاده گردید، که از تحلیل عاملی تائیدی، ساختار کلی پرسشنامه‌های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوائی قرار گرفته و همجنین از روش آلفای کرونباخ پایایی آنها نیز مورد تایید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی مولفه های بازاریابی حسی بجز مولفه تعامل، تاثیر مثبتی و معنی دار بر وفاداری مشتریان دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ارزیابی عوامل ریسک در زنجیره تامین به منظور انتخاب تامین کنندگان در صنعت پوشاک ورزشی
        سیمین اسگندری دستگیری
        تحولات سریع جهانی سازمان ها را وادار کرده است تا در مورد مدیریت ریسک در زنجیره تأمین بیشتر تحقیق کنند تا بتوانند بر شرایط ناامن اطراف خود غلبه کنند. تهیه کنندگان باید مواد اولیه خود را به بهینه ترین حالت ممکن تهیه کنند. انتخاب تامین کنندگان به گونه ای که احتمال وقوع ریس أکثر
        تحولات سریع جهانی سازمان ها را وادار کرده است تا در مورد مدیریت ریسک در زنجیره تأمین بیشتر تحقیق کنند تا بتوانند بر شرایط ناامن اطراف خود غلبه کنند. تهیه کنندگان باید مواد اولیه خود را به بهینه ترین حالت ممکن تهیه کنند. انتخاب تامین کنندگان به گونه ای که احتمال وقوع ریسک های تامین را کمینه کند، گامی اساسی درجهت کنترل و کاهش ریسک ها به شمار می رود. بنابراین ارزیابی عوامل ریسک در زنجیره تامین به منظور انتخاب تامین کنندگان در صنعت پوشاک ورزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکت های تولیدی البسه ورزشی و متخصصین و صاحب نظران در حوزه بازاریابی و مدیریت ورزشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به تعداد ۳۸ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری بکار رفته در تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط چندین تن از خبرگان در این زمینه تایید و پایایی آن بالای ۰.۷۰ گزارش شده است. در مرحله اول از روش دو مرحله ای دلفی، عوامل ریسک در زنجیره تامین به منظور انتخاب تامین کنندگان مورد شناسایی قرار گرفتند و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل تاکسونومی به رتبه بندی عوامل ریسک از لحاظ اهمیت آنها در زنجیره تامین پرداخته شد. نتایج نشان داد که (ریسک 14) در واقع "کمبود مواد اولیه ناشی از بی ثباتی تامین کنندگان "به ازای (0.3146 Fio =) به عنوان رتبه اول یا بحرانی ترین ریسک می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شناسایی عوامل موثر بر رفتار مصرف‌کننده از طریق رسانه‌های اجتماعی
        معصومه جلیلیان حسین صفرزاده سید کامران نوربخش
        امروزه رسانه‌های اجتماعی به یک مهارت جدید و مهم برای همه، تبدیل شده است. دسترسی میلیون-ها کاربر به رسانه‌ها باعث شده تا این رسانه‌ها در کانون توجه جوامع مدرن و شرکت‌های تجاری قرار گیرند و از محبوبیت قابل توجهی برخوردار شوند شناخت صحیح این رسانه‌ها باعث می‌شود تا بازاریا أکثر
        امروزه رسانه‌های اجتماعی به یک مهارت جدید و مهم برای همه، تبدیل شده است. دسترسی میلیون-ها کاربر به رسانه‌ها باعث شده تا این رسانه‌ها در کانون توجه جوامع مدرن و شرکت‌های تجاری قرار گیرند و از محبوبیت قابل توجهی برخوردار شوند شناخت صحیح این رسانه‌ها باعث می‌شود تا بازاریابان بیش از پیش بتوانند از این ابزارها استفاده مفید و موثر داشته باشند. هدف پژوهش حاضر شناسایی تاثیر رسانه‌های اجتماعی بر رفتار مصرف‌کننده ( مورد مطالعه: صنعت پوشاک در ایران) می باشد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و روش نمونه‌گیری در دسترس و از پرسشنامه آنلاین محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری کاربران رسانه‌ها و مصرف کنندگان شهر تهران با حجم نمونه 384 نفر در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارSPSS 22 و Smart PLS 2.0 انجام شد. نتایج نشان داد متغییرهای شناسایی شده در قالب مدل دارای اعتبار بوده و مقدار شاخص‌های تطبیق برازش قوی است و نشان از کیفیت بالای مدل دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - طراحی الگوی برند سازی در صنعت پوشاک ایران
        فروزنده عظیمی حسین وظیفه دوست حمیدرضا سعیدنیا
        صنعت پوشاک ایران علی‌رغم پیشینه تاریخی، پس از صنعتی شدن به جایگاه تاریخی خود دست پیدا نکرد و پس از یک دوره رونق، در دو دهه گذشته با چالش‌های فراوانی مواجه بوده و سهم آن نه تنها در بخش صادراتی بلکه در اقتصاد داخلی کشور نیز کاهش‌ چشم گیری یافته است. از این رو هدف اصلی این أکثر
        صنعت پوشاک ایران علی‌رغم پیشینه تاریخی، پس از صنعتی شدن به جایگاه تاریخی خود دست پیدا نکرد و پس از یک دوره رونق، در دو دهه گذشته با چالش‌های فراوانی مواجه بوده و سهم آن نه تنها در بخش صادراتی بلکه در اقتصاد داخلی کشور نیز کاهش‌ چشم گیری یافته است. از این رو هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی راهبردی برند سازی در صنعت پوشاک ایران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و از نظر روش آمیخته اکتشافی و به لحاظ استراتژی آمیخته (اکتشافی دو مرحله‌ای کیفی، کمی) قرار دارد؛ در فاز اول با روش کیفی گرنددتئوری غیر ساختاری و نرم افزار مکس کیو دا؛ شاخص ها، مولفه ها و ابعاد الگو شناسایی و سپس با روش کمی مورد آزمون قرار گرفته است. اطلاعات به روش اسنادی (فیش برداری) و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) گردآوری گردید. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی رشته بازاریابی، خبرگان بازار پوشاک که حداقل 10 سال سابقه فعالیت در یکی از شرکت های معروف و بزرگ پوشاک کشور را دارند و مدیران دولتی مرتبط با صنعت پوشاک می باشد که با روش هدفمند (گلوله برفی) انتخاب و تا اشباع نظری ادامه یافته، حجم جامعه آماری در فاز دوم 100 نفر می باشد که به روش تصادفی در دسترس از میان جامعه پیش گفته انتخاب گردید. بر اساس یافته های پژوهش الگوی مذکور با 4 بعُد (1) توسعه زیر ساخت ها با 6 مولفه و 53 شاخص؛ (2) طراحی و توسعه محصول پوشاک داخلی با 2 مولفه و 17 شاخص؛ (3) بازارسازی در صنعت پوشاک داخلی با 6 مولفه و 71 شاخص؛ (4) آموزه های بازاریابی در صنعت پوشاک داخلی نیز با 6 مولفه و 39 شاخص دسته بندی و طراحی گردیده است. تفاصيل المقالة