یک مدیر سرمایهگذاری مجرب میتواند قبل از صعود و نزول بازار، صندوق سرمایهگذاری را در موقعیت پایدار و رقابتی قرار دهد. با این رویکرد در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) عوامل مؤثر بر زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری أکثر
یک مدیر سرمایهگذاری مجرب میتواند قبل از صعود و نزول بازار، صندوق سرمایهگذاری را در موقعیت پایدار و رقابتی قرار دهد. با این رویکرد در این مطالعه تلاش شده است تا با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) عوامل مؤثر بر زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ایران مدلسازی شود. جهت رسیدن به این هدف اطلاعات مورد نیاز به صورت پیمایشی و با طراحی پرسشنامه از سرمایهگذاران، صاحبنظران و متخصصان بازار سرمایه ایران برای سال 1399 جمعآوری گردید. بر اساس نتایج عوامل بیرونی (با ضریب مسیر 281/0) و درونی (با ضریب مسیر 419/0) بر زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اثر معنیدار میگذارند. بزرگتر بودن ضریب مسیر عوامل درونی گویای این حقیقت است که این عوامل نسبت به عوامل بیرونی بر زمانبندی نقدینگی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اثر قویتری دارند. در نهایت نیز متغیرهای نرخ سود سپردهها، بازده بازارهای موازی و سهام، نرخ تورم، درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی و تحولات سیاسی عوامل بیرونی هستند که به ترتیب با ضرایب مسیر 786/0، 827/0، 664/0، 506/0، 582/0 و 404/0 و متغیرهای توانایی و مهارت مدیریت صندوق، عمر و اندازه نسبی صندوق، خالص ارزش و درصد داراییهای نقدی صندوق، بازدهی، سودآوری و مخارج سرمایه-ای صندوق، ریسکهای پیش روی صندوق و تعداد صنعت در سبد سرمایهگذاری صندوق عوامل درون شرکتی هستند که به ترتیب با ضرایب مسیر 756/0، 426/0، 736/0، 553/0، 767/0 و 580/0 بر زمانبندی نقدینگی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اثر معنیدار میگذارند.
تفاصيل المقالة
در طی چند سال گذشته تجربه انفجار خارقالعاده ناشی از ارگانیسمهای سرمایهگذاری دستهجمعی یا شرکتهای سرمایهگذاری که اقدام به خرید سهام سایر شرکتها میکنند، سبب شد تا سازمانهای مسئول کنترل و نظارت بر این سرمایهگذاریها یک سری دستورالعملهای مدیریتی بر پایه ارزش در مع أکثر
در طی چند سال گذشته تجربه انفجار خارقالعاده ناشی از ارگانیسمهای سرمایهگذاری دستهجمعی یا شرکتهای سرمایهگذاری که اقدام به خرید سهام سایر شرکتها میکنند، سبب شد تا سازمانهای مسئول کنترل و نظارت بر این سرمایهگذاریها یک سری دستورالعملهای مدیریتی بر پایه ارزش در معرض خطر اعمال نمایند. اما انعطافپذیری این موضوع سؤالات زیادی را در رابطه با انتخاب دقیقترین و مناسبترین مدل تخمین برمیانگیزد.هدف این مقاله استفاده از مدلسازی فرکشنال در محاسبه ارزش در معرض خطر صندوقهای سرمایهگذاری در ایران است. در این مطالعه از روش پارامتریک در محاسبه ارزش در معرض خطر استفاده شده است و در این محاسبه ابتدا واریانس ثابت در نظر گرفته شد و سپس شرطی (خانواده آرچ و گارچ) و درنهایت از مدلسازی فرکشنال (کسری) محاسبه شد و در روش پارامتریک منظور گردید تا بهترین روش را به شرط پیشبینی ضررهای احتمالی پروندههای صندوق سرمایهگذاری بیابیم. نتیجه نهایی به این ترتیب بود که اولاً بر اساس آزمونهای ناپارامتریک، کوپیک، کریستوفرسن و هنریکس ارزش در معرض ریسک بهعنوان روشی برای ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری قابل کاربرد است. ثانیاً دو روش گارچ و فیگارچ توانستند در سطوح اطمینان 99 و 97.5 درصد نمره قبولی دریافت کنند و نتایج آنها از نظر آماره-های بیان شده پذیرفتنی باشد. پس بهعنوان نتیجه کلی میتوان بیان نمود که از دو روش بیان شده در محاسبه ارزش در معرض ریسک صندوقهای سرمایهگذاری میتوان استفاده نمود و بر اساس این روشها میتوان ریسک این صندوقها را پیشبینی کرد.
تفاصيل المقالة
هدف از مقاله حاضر بهکارگیری تلفیقی از مدل های موقعیت سنجی بازار و مدل سه عاملی فاما فرنچ به منظور ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال بازار سرمایه ایران می باشد. بدین منظور اطلاعات حاصل از 12 صندوق سرمایه گذاری در سهام، طی دوره 1394- 1390 استخراج شده و تو أکثر
هدف از مقاله حاضر بهکارگیری تلفیقی از مدل های موقعیت سنجی بازار و مدل سه عاملی فاما فرنچ به منظور ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال بازار سرمایه ایران می باشد. بدین منظور اطلاعات حاصل از 12 صندوق سرمایه گذاری در سهام، طی دوره 1394- 1390 استخراج شده و توانمندی های مدیریت فعال در این صندوق ها شامل موقعیت سنجی بازار و گزینش اوراق بهادار مطابق با دو مدل تلفیقی ترینور- مازوی و هنریکسون- مرتون برای تکتک صندوق ها و سپس بهصورت پنل برای مجموع صندوق ها مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد توانمندی موقعیت سنجی بازار و گزینش اوراق بهادار به شکل مثبت و معنادار در هیچ یک از صندوق های عضو نمونه مشاهده نشده است. اثر اندازه در یک صندوق و اثر ارزش بازار در 3 صندوق مثبت و معنادار می باشد. در مدل برآورد شدة پنل نیز گزینش اوراق بهادار و اثر اندازه منفی و معنادار، بتا و اثر ارزش مثبت و معنادار بوده و موقعیت سنجی بازار نیز در هیچ یک از مدل های ترینور- مازوی و هنریکسون- مرتون مشاهده نشده است. هم چنین مدل های تلفیقی نسبت به مدل های سنتی نتایج بهتری را نشان می دهند.
تفاصيل المقالة
گسترش و پیچیدگی روزافزون بازارهای مالی، تصمیمگیری در خصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایهگذاران دشوار نموده است؛ از سویی بر اساس نظریه مدرن پرتفوی، متنوع سازی سرمایه گذاری ها میتواند منجر به کاهش نوسان ها در عین حفظ متوسط بازده گردد. همچنین با توجه به پیچیده شدن و س أکثر
گسترش و پیچیدگی روزافزون بازارهای مالی، تصمیمگیری در خصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایهگذاران دشوار نموده است؛ از سویی بر اساس نظریه مدرن پرتفوی، متنوع سازی سرمایه گذاری ها میتواند منجر به کاهش نوسان ها در عین حفظ متوسط بازده گردد. همچنین با توجه به پیچیده شدن و سرعت عوامل تأثیرگذار، تشکیل پرتفوی بهینه با روشهای سنتی کار دشواری است. هدف این پژوهش بهینهسازی پرتفوی متشکل از سهام صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مقایسه آن با روش سنتی میباشد و همچنین تأثیر اندازه سبد سرمایه گذاری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، داده های 30 صندوق سرمایه گذاری مشترک فعال در بازار سرمایه ایران در طی سال های 1389 الی 1391 گردآوری شده است. نتایج حاکی از آن است که الگوریتم ژنتیک میتواند جهت انتخاب سبد متشکل از سهام صندوق های مشترک به کار رود و با استفاده از آزمون زوجی مشخص شد که سبدهای تشکیلشده با استفاده از الگوریتم ژنتیک نسبت به روش سنتی مطلوبتر می باشند. همچنین اندازه سبد تأثیر چندانی بر نتایج نداشته و در تمام سطوح، الگوریتم ژنتیک دارای عملکرد بهتری است. ضمناً هرچه تنوع سبد تشکیلشده بیشتر و بزرگتر باشد، برتری عملکرد الگوریتم ژنتیک بر روش خطی قابلملاحظهتر می شود.
تفاصيل المقالة
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یکی از انواع واسطههای مالی و از جمله نهادهایی هستند که با فروش واحد سرمایهگذاری خود به عموم مردم، وجوهی را تحصیل و آنها را در ترکیب متنوعی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند. با این وجود مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک توأم با پیچید أکثر
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یکی از انواع واسطههای مالی و از جمله نهادهایی هستند که با فروش واحد سرمایهگذاری خود به عموم مردم، وجوهی را تحصیل و آنها را در ترکیب متنوعی از اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند. با این وجود مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری مشترک توأم با پیچیدگیها و دشواریهایی است که برگرفته از کسب بازدهی مطلوب و مدیریت جریان نقدی به عنوان مهمترین معیارهای مدیریتی است. در این میان زمانبندی بازار یک بعد مهم برای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است . با این رویکرد در این مطالعه تلاش شده است تا عوامل مؤثر بر زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ایران شناسایی و رتبهبندی شوند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که بازده بازارهای موازی و سهام (با وزن 206/0)، نرخ سود بانکی (با وزن 194/0) و تحولات سیاسی (با وزن 193/0) مهمترین عوامل بیرونی و کلان اقتصادی هستند که بر نقدینگی و زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اثر میگذارند. ضمن آن که از میان عوامل درونی نیز سه متغیر توانایی و مهارت مدیریت صندوق (با وزن 206/0)، خالص ارزش و درصد داراییهای نقدی صندوق (با وزن 1734/0) و ریسکهای پیش روی صندوق (با وزن 1726/0) بیشترین تأثیر را بر نقدینگی و زمانبندی نقدینگی در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک داشتهاند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications