برقرسانی به بارهای الکتریکی حیاتی در تمام شرایط یکی از اهداف مهم پیشروی طراحان و بهرهبرداران سیستمهای قدرت است. از طرفی سیستمهای قدرت همواره در معرض حوادث و فجایای مختلف قرار دارند. قابلیت مواجهه با این حوادث و فجایا در سیستمهای قدرت با مفهوم تابآوری مطرح میشود. أکثر
برقرسانی به بارهای الکتریکی حیاتی در تمام شرایط یکی از اهداف مهم پیشروی طراحان و بهرهبرداران سیستمهای قدرت است. از طرفی سیستمهای قدرت همواره در معرض حوادث و فجایای مختلف قرار دارند. قابلیت مواجهه با این حوادث و فجایا در سیستمهای قدرت با مفهوم تابآوری مطرح میشود. در این مقاله، بهبود تابآوری شبکههای توزیع دنبال میشود. به اینمنظور به توسعه ذخیرهسازهای انرژی ثابت و قابل حمل در شبکههای توزیع برای تابآور نگهداشتن شبکههای توزیع پرداخته شده است. بهدلیل اهمیت برقرسانی به بارهای حیاتی، برآوردهشدن بارهای حیاتی بهعنوان معیار اصلی برآوردهشدن معیار تابآوری در نظر گرفته میشود. مدل پیشنهادی بهصورت یک مسأله بهینهسازی خطی آمیخته با اعداد صحیح فرمولبندی شده است. حداقلسازی هزینهها بهعنوان تابع هدف و برآوردهشدن محدودیتها، در شرایط نرمال و تابآور شبکه بهعنوان قیود مسأله در نظر گرفته شدهاند. در این مدل، شبکه توزیع به چند ناحیه مجزا تقسیم شده و برآوردهشدن بارهای حیاتی در ناحیهها بهصورت جزیرهای توسط منابع موجود و ذخیرهسازهای انرژی دنبال میشود. نتایج مطالعات بر روی شبکه تست، قابلیت ذخیرهسازهای قابل حمل بهمنظور برآوردهسازی شرایط تابآوری شبکه را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
به مجموعه روشهایی که بعد از بروز خطا، موقعیت خطا را با توجه به شرایط قبل و بعد از خطا تشخیص میدهند، الگوریتمهای مکانیابی خطا گفته میشود و بخشی که این کار را انجام میدهد، مکانیاب خطا نامیده میشود. در همین رابطه مفاهیمی چون تشخیص خطا و جداسازی آن و تشخیص خطا و سرم أکثر
به مجموعه روشهایی که بعد از بروز خطا، موقعیت خطا را با توجه به شرایط قبل و بعد از خطا تشخیص میدهند، الگوریتمهای مکانیابی خطا گفته میشود و بخشی که این کار را انجام میدهد، مکانیاب خطا نامیده میشود. در همین رابطه مفاهیمی چون تشخیص خطا و جداسازی آن و تشخیص خطا و سرمنشأ آن نیز در سیستم قدرت مطرح شده است. تا کنون روشهای مختلفی به منظور تشخیص خطا و سرمنشأ آن در بخشهای مختلف سیستم قدرت و نیز تجهیزات آن نظیر ترانسفورماتورها، مبدلها، خطوط هوایی، کابلهای زمینی، فیدرها، مدارشکنها، رلههای حفاظتی، ژنراتورها، توربینها و غیره معرفی شده است که هر کدام در تکمیل کارهای گذشته، روشی جدید و کارآمدتر را پیشنهاد دادهاند. در این مقاله، مطالعه جامعی روی روشهای تشخص خطا و تعیین سرمنشأ آن در سیستمهای توزیع برق ارائه شده است. همچنین دستهبندی و روششناسی تحقیقات صورت گرفته پیرامون این موضوع در مقالات مختلف، بیان شده است. الگوریتمهای تشخیص خطا و تعیین مکان خطا از دو دیدگاه کلی تقسیمبندی شده و ویژگیهای هر دسته به صورت کامل تشریح شده است.
تفاصيل المقالة
: از آنجایی که ادغام منابع فتوولتائیک (PV) خورشیدی در شبکه توزیع فشار ضعیف در سالهای اخیر به سرعت رو به افزایش است، استفاده از قابلیت اینورترهای منابع فتوولتائیک میتواند فرصتی برای بهبود شاخصهای فنی و اقتصادی از طریق مدیریت توان راکتیو در شبکههای توزیع ولتاژ پایین ب أکثر
: از آنجایی که ادغام منابع فتوولتائیک (PV) خورشیدی در شبکه توزیع فشار ضعیف در سالهای اخیر به سرعت رو به افزایش است، استفاده از قابلیت اینورترهای منابع فتوولتائیک میتواند فرصتی برای بهبود شاخصهای فنی و اقتصادی از طریق مدیریت توان راکتیو در شبکههای توزیع ولتاژ پایین باشد. این مقاله جهت بهبود افت ولتاژ و افزایش درآمد ناشی از فروش برق، با استفاده از قابلیت اینورتر PV و خازن ثابت، مدل بهینه ای برای مدیریت توان راکتیو پیشنهاد میکند. در این روش ظرفیت بهینه اینورتر PV همزمان با مکان و تعداد خازن ثابت مشخص می شود تا سرمایهگذاری برای اینورتر PV، خازن ثابت و هزینه عملیاتی حداقل و درآمد فروش برق حداکثر گردد. در این راستا، طول عمر و هزینه اضافه ظرفیت اینورتر PV، جهت ارزیابی فنی و اقتصادی سالانه لحاظ میگردد. در این مطالعه معادلات پخش بار همراه با محدودیتهای فنی در یک مدل برنامهریزی مخروطی مرتبه دوم ادغام شدهاند. دو شبکه توزیع فشار ضعیف با دیتاهای واقعی و با استفاده (کدنویسی) از نرم افزار متلب به منظور نشان دادن اثر بخشی مدل پیشنهادی شبیه سازی شده است. مقایسه روش پیشنهادی مدیریت توان راکتیو با روشهای مرسوم، تغیرات قابل توجه مطلوبی، برای سرمایهگذاری، هزینه تلفات انرژی، بهبود شاخص انحراف ولتاژ و درآمد فروش برق را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
در این مقاله یک مدل بهینهسازی چندهدفه جهت جایابی بهینه خازنهای ثابت و رگولاتورهای ولتاژ برای مدیریت ولتاژ شبکههای توزیع شعاعی ارائه میشود که در آن واقعیتهای شبکه توزیع شهرستان اهواز (به نمایندگی از مناطق گرمسیری جنوب ایران) در نظر گرفته میشود. توابع هدف شامل کمی أکثر
در این مقاله یک مدل بهینهسازی چندهدفه جهت جایابی بهینه خازنهای ثابت و رگولاتورهای ولتاژ برای مدیریت ولتاژ شبکههای توزیع شعاعی ارائه میشود که در آن واقعیتهای شبکه توزیع شهرستان اهواز (به نمایندگی از مناطق گرمسیری جنوب ایران) در نظر گرفته میشود. توابع هدف شامل کمینهسازی هزینه سرمایهگذاری، کمینهسازی مجموع قدرمطلق انحراف ولتاژ گرهها از یک پریونیت و کمینهسازی هزینه تلفات انرژی در افق برنامهریزی است. مدل بهینهسازی با در نظر گرفتن دو الگوی باری متفاوت مطابق با الگوهای باری دورههای گرم و معتدل سال در شهرستان اهواز فرمول بندی میشود، بارهای شبکه به صورت ترکیبی از مؤلفههای توان ثابت و امپدانس ثابت مدل میشوند و سهم هر مؤلفه در دورههای گرم و معتدل سال متناسب با شرایط واقعی شبکه توزیع برق اهواز در نظر گرفته میشود. محاسبه هزینه تلفات انرژی و همچنین سود نهایی طرح بر اساس قواعد جاری بازار برای توانهای اکتیو و راکتیو صورت میگیرد. مسأله بهینهسازی با استفاده از الگوریتم ژنتیک رتبهبندی نامغلوب (NSGA-II) حل میشود و به منظور انتخاب بهترین پاسخ، در میان پاسخهای نامغلوب پارتو، یک شاخص انتخاب معرفی میشود. مدل پیشنهادی در یک سیستم تست 33 شینه و یک فیدر 123 شینه 33 کیلوولت از شرکت توزیع اهواز پیادهسازی و نتایج تحلیل میشوند.
تفاصيل المقالة
امروزه مهمترین دغدغه مهندسین در شبکههای توزیع کاهش تلفات توان، بهبود پروفیل ولتاژ و تامین انرژی قابلاطمینان و مستمر با حداقل هزینه برای مصرفکنندهها میباشد. جایابی بهینه همزمان سکسیونر (بازآرایی) و خازن موازی به همراه تعیین ظرفیت بهینه خازن، سادهترین و کم هزینهتر أکثر
امروزه مهمترین دغدغه مهندسین در شبکههای توزیع کاهش تلفات توان، بهبود پروفیل ولتاژ و تامین انرژی قابلاطمینان و مستمر با حداقل هزینه برای مصرفکنندهها میباشد. جایابی بهینه همزمان سکسیونر (بازآرایی) و خازن موازی به همراه تعیین ظرفیت بهینه خازن، سادهترین و کم هزینهترین روش برای تامین اهداف فوق میباشد. با توجه به گسترش شبکههای توزیع و پیچیدهترشدن ارتباطات این شبکهها استفاده از تکنیکهای هوشمند اجتنابناپذیر است. در این مقاله از الگوریتم تکثیر باکتری (BFA) برای اولین بار به منظور جایابی بهینه همزمان سکسیونر و خازن موازی به همراه تعیین ظرفیت بهینه خازن استفاده شده است.
تفاصيل المقالة
الگوریتم ACO یکی از روشهایِ مناسبِ بهینهسازی در حل مسائل پیچیده برگرفته از طبیعت کولونیِ مورچهها است. در این مقاله برای اولین بار از این الگوریتم در طراحی بهینه شبکههای توزیع شعاعی که در آنها مسیر تغذیه مشخص است، استفاده میشود. این الگوریتم ضمن ارائه میزان نفوذ هر أکثر
الگوریتم ACO یکی از روشهایِ مناسبِ بهینهسازی در حل مسائل پیچیده برگرفته از طبیعت کولونیِ مورچهها است. در این مقاله برای اولین بار از این الگوریتم در طراحی بهینه شبکههای توزیع شعاعی که در آنها مسیر تغذیه مشخص است، استفاده میشود. این الگوریتم ضمن ارائه میزان نفوذ هر یک از سطوح ولتاژ در شبکه مورد مطالعه، ظرفیت بهینه ترانسفورماتورها و سطح مقطع بهینه فیدرها را در هر یک از سطوح ولتاژی ارائه مینماید. الگوریتم فوق بر روی یک شبکه نمونة 23 شینه اجرا شده و نتایج آن نشانة برتری روش ارائه شده نسبت به روشِ الگوریتم PSO و الگوریتمِ سطح تغذیه است. نقطه قوت این الگوریتم سرعت بالا، یعنی بیشتر از 240 برابر الگوریتم تعیین سطح تغذیه و بیش از 18 برابر الگوریتم PSO و همچنین کاهش 10 درصدی (بطور متوسط) قیمت نهایی در مقایسه با دیگر الگوریتمهای موجود به سبب اضافه کردن ظرفیت ترانسفورماتورها به عنوان متغیر فضای جستجو میباشد.
تفاصيل المقالة
با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و جایگاه پروژههای گازی در توسعه کشور بهعنوان یکی از منابع مهم انرژی و برتریهای اقتصادی، انجام طرحها و پروژههای بزرگ در این صنعت، بهمنظور اجرای هدفمند، بهینه و اثربخش پروژههای شبکههای توزیع گاز امری ضروری محسوب میگردد. بنابراین با توج أکثر
با در نظر گرفتن شرایط رقابتی و جایگاه پروژههای گازی در توسعه کشور بهعنوان یکی از منابع مهم انرژی و برتریهای اقتصادی، انجام طرحها و پروژههای بزرگ در این صنعت، بهمنظور اجرای هدفمند، بهینه و اثربخش پروژههای شبکههای توزیع گاز امری ضروری محسوب میگردد. بنابراین با توجه به اهمیت اجرای اینگونه پروژهها و چالشهای مطرح در این حوزه، مطالعه حاضر سعی دارد با مقایسه دو تکنیک تصمیمگیری چند معیاره فازی به ارزیابی معیارهای کلیدی مدیریت ریسک در اجرای پروژههای شبکههای توزیع گاز طبیعی بپردازد. بدین منظور با انتخاب تعداد 36 نفر خبره و متخصص در حوزه صنعت گاز طبیعی از پرسشنامه محقق ساخته، روش لاوشه و تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره سوارا فازی (Fuzzy SWARA) و بهترین - بدترین فازی (FBWM) استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که، از بین 32 معیار مدیریت ریسک، 17 معیار بهعنوان معیارهای کلیدی مدیریت ریسک شناسایی گردید. براساس نتایج حاصل شده چنین استنباط میگردد که معیار عدم کفایت یا نقص اطلاعات فنی برای طراحی در تکنیک تصمیمگیری چند معیاره بهترین – بدترین فازی با وزن قطعی (22/0) با رتبه دوم در تکنیک تصمیمگیری چند معیاره سوارافازی فازی با وزن قطعی (82/0) همخوانی دارد و از بیشترین اهمیت برخوردار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications