زمینه و هدف: رفتار رودخانه، از دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تأثیر میپذیرد. عوامل طبیعی مانند وقوع سیل، فرسایش خاک، حرکت تودهای و عوامل انسانی مانند ساختوساز تأسیسات، تغییر کاربری اراضی و برداشت شن و ماسه از بستر، نقش اساسی در رفتار و تشدید تغییرات رودخانه دارد أکثر
زمینه و هدف: رفتار رودخانه، از دو دسته عوامل طبیعی و عوامل انسانی تأثیر میپذیرد. عوامل طبیعی مانند وقوع سیل، فرسایش خاک، حرکت تودهای و عوامل انسانی مانند ساختوساز تأسیسات، تغییر کاربری اراضی و برداشت شن و ماسه از بستر، نقش اساسی در رفتار و تشدید تغییرات رودخانه دارد. خطرات جدی و جبرانناپذیری که جابهجاییها و تغییرات رودخانهها ممکن است به دنبال داشته باشد، ضرورت بررسی مورفولوژی آن را در مرحله مطالعات، قبل از هر گونه اقدامی نمایان میسازد. شبکه آبراههها پیوسته مکان خود را براساس زمان، عوامل محیطی و دخالت بشر تغییر میدهند. مطالعه تغییرات آبراههها بهمنظور ارائه راهکارهای مدیریتی برای حفاظت خاک از اهمیت بسزائی برخوردار است. یکی از روشهای نوین در این رابطه، استفاده از هندسه فرکتال میباشد. هدف از این پژوهش، محاسبه بُعدهای فرکتالی آبراهه و بررسی رابطه آن با خصوصیات مورفومتری حوضه بود.روش پژوهش:بدین منظور نقشه توپوگرافی حوضه مزداران شهرستان فیروزکوه استان تهران تهیه و با استفاده از نرمافزار ARC GIS 10.3 نقشه آبراههها تهیه و خصوصیات مورفومتری حوضه تعیین گردید. سپس سه بُعد فرکتالی شبکه زهکشی (انشعاب آبراهه)، تراکم زهکشی و مساحت حوضه محاسبه شد. در نهایت با وارد کردن داده‎ های بهدست آمده از محاسبات در نرم‎افزارهای SPSS 18 و Curve Expert روابط خصوصیات مورفومتری حوضه با ابعاد فرکتالی بررسی گردید.یافتهها: نتایج نشان داد کم ترین و بیشترین بُعد فرکتالی نسبت انشعاب 25/0 و 99/2، بُعد فرکتالی تراکم زهکشی 19/0 و 34/2 و بُعد فرکتالی مساحت 76/0 و 60/2 میباشد. میزان بُعد فرکتالی نسبت انشعاب، بُعد فرکتالی تراکم زهکشی و بُعد فرکتالی مساحت کل حوضه به ترتیب برابر 84/1، 71/0 و 46/1 به دست آمد. رابطه بین بُعد فرکتالی نسبت انشعاب با مساحت زیرحوضهها با ضریب تببین 90/0، معکوس و رابطه بین بُعد فرکتالی تراکم زهکشی با مساحت و بُعد فرکتالی مساحت با مساحت زیرحوضهها به ترتیب با ضریب تببین 88/0 و 87/0، مستقیم میباشد. هرچه حوضه کشیدهتر و ضریب شکل، گردی و کشیدگی کوچک تری داشته باشد، بُعد انشعاب کوچک تری خواهد داشت. بُعد فرکتالی مساحت با ضریب فشردگی، ضریب کشیدگی، ضریب شکل، نسبت انشعاب، عرض مستطیل معادل و طول مستطیل معادل رابطه مستقیم و با سایر متغیرها رابطه معکوس دارد. براین اساس هرچه حوضه کشیدهتر باشد و ضریب شکل و کشیدگی کوچکتری داشته باشد، بُعد مساحت کوچکتری خواهد داشت. بُعد فرکتالی تراکم زهکشی با ضریب گردی، ضریب فشردگی، ضریب کشیدگی، ضریب شکل، نسبت مساحت، نسبت انشعاب، عرض مستطیل معادل و طول مستطیل معادل رابطه مستقیم و با سایر متغیرها رابطه معکوس دارد. بنابراین با گردتر شدن حوضه، بُعد فرکتالی تراکم زهکشی افزایش مییابد.نتایج: باتوجه به ضریب تبیین مدلهای بهدست آمده برای رابطه ابعاد فرکتالی و خصوصیات مورفومتری، میتوان ابعاد فرکتالی مورد بررسی را با استفاده از خصوصیات مورفومتری به راحتی محاسبه و به تحلیل آنها پرداخت . با توجه به اهمیت خصوصیات آبراهه در مدیریت حوزههای آبخیز از نظر سیل، فرسایش و حفاظت خاک، میتوان از مدلهای فرکتالی جهت تصمیمگیری سریع و دقیقتر برای مدیریت آبراههها استفاده کرد. در آخر با توجه به اینکه استفاده از هندسه فرکتالی روشی نوین در بررسی خصوصیات شبکه آبراههها میباشد پیشنهاد میشود در مناطق مختلف با شرایط مورفومتری متفاوتتر، حوضهها مورد تحلیل فرکتالی قرار گیرند
تفاصيل المقالة
زمینه و هدف: امروزه بسیاری از تحلیل های مطالعات هیدرولوژیکی به کمک نرم افزارهای تحت ArcGIS به عنوان یک ابزار با ارزش برای تحلیل های مهندسی، قابل اجرا می باشد. تعیین هندسه حوضه آبخیز و استخراج شبکه جریان و پارامترهای فیزیوگرافی برای تجزیه و تحلیلهای مورفومتری، از مهمت أکثر
زمینه و هدف: امروزه بسیاری از تحلیل های مطالعات هیدرولوژیکی به کمک نرم افزارهای تحت ArcGIS به عنوان یک ابزار با ارزش برای تحلیل های مهندسی، قابل اجرا می باشد. تعیین هندسه حوضه آبخیز و استخراج شبکه جریان و پارامترهای فیزیوگرافی برای تجزیه و تحلیلهای مورفومتری، از مهمترین گام های محاسباتی در نرمافزارهای هیدرولوژیکی میباشد.
روش بررسی: با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی با پیکسل سایز 10 متری در دو حوضه سرباز (حوضه نسبتاً بزرگ) و گچان (حوضه کوچک) پارامترهای فیزیوگرافی حوضه شامل محیط، مساحت، نسبت انشعاب و تراکم زهکشی با استفاده از نرم افزارهای WMS ,HEC-GEO HMS ,ARC SWAT وARC HYDRO استخراج و با مرز واقعی حوضه (روش دستی) مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که پارامترهای خروجی حاصل از نرم افزارها از لحاظ عددی به هم نزدیک بود و بسته به دید کارشناسی و سهولت کار می توان از هرکدام از نرم افزارها جهت استخراج پارامترهای فیزیکی حوزه استفاده نمود. نتایج تحلیل های آماری نیز همه نرم افزارها را در یک گروه قرارداد به این معنی که از لحاظ آماری اختلاف معنی دار بین عملکرد نرم افزارها وجود ندارد. علاوه بر این، در حوضه نسبتاً بزرگ تر دامنه تغییرات پارامترها نسبت به روش دستی بیش تر است. در نتیجه در حوضه های بزرگ پارامترهای فیزیکی حوضه باید با دقت بیش تری برآورد و محاسبه گردد. همچنین در هر دو حوضه، هر سه نرم افزار,ARC HYDRO HEC-GEO HMS وARC SWAT عملکرد بهتری از نرم افزار WMS داشتند و نتایج آن ها به واقعیت نزدیک تر بود.
بحث و نتیجه گیری: هر چند در بیش تر موارد خروجی نرم افزارهای ARC HYDRO و HEC-GEO HMS در هر دو حوضه مورد مطالعه به هم نزدیک تر بود. از طرفی به دلیل پیش پردازش های مورد نیاز جهت آماده سازی DEM برای استفاده در نرم افزار WMS و دشواری و زمان بر بودن کار با این نرم افزار نسبت به سه نرم افزار دیگر، در مطالعات هیدرولوژی این نرم افزار کم تر مورد استفاده قرار می گیرد، ولی در مطالعات هیدرولوژیکی مانند کنترل سیلاب و فرسایش و رسوب نتایج حاصل از نرم افزار WMS به دلیل در نظر گرفتن رتبه بالاتر آبراهه ها می تواند مناسب تر باشد.
تفاصيل المقالة
در این تحقیق با استفاده از منابع و تحقیقات مختلف ابتدا کلیه عوامل مؤثر بر زمین لغزش استخراج و سپس با کنترل این عوامل در منطقه عوامل نُه گانه شامل شیب، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به ع أکثر
در این تحقیق با استفاده از منابع و تحقیقات مختلف ابتدا کلیه عوامل مؤثر بر زمین لغزش استخراج و سپس با کنترل این عوامل در منطقه عوامل نُه گانه شامل شیب، جهت دامنه، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش های منطقه تشخیص داده شدند. بعد از تهیه این عوامل در سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از عکس های هوایی، تصاویر ماهوار های و مطالعات میدانی نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه تهیه گردید. سپس پهنه بندی با چهار روش ارزش اطلاعاتی، تراکم سطح، تحلیل سلسله مراتبی سیستم ها و روش پیشنهادی گوپتا و جوشی (Gupta & Joshi) انجام گرفت. در پایان برای ارزیابی صحت نقش ههای پهنه بندی، وزن های به دست آمده برای حوضه آبخیز مجاور (حوضه آبخیز زنگوان) که از بسیاری لحاظ مشابه حوضه آبخیز چرداول می باشد، به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که روش ارزش اطلاعاتی نسبت به سایر روش ها در تفکیک کلاسه های خطر نتایج بهتری دارد. بنابراین این روش به عنوان روش نهایی پهن ه بندی خطر زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد گردید.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications