-
حرية الوصول المقاله
1 - قابلیت دادههای ماهواره IRS در برآورد تاج پوشش گیاهی (مطالعه موردی:چهارمحال و بختیاری)
مریم محمدی عطاالله ابراهیمی اکبر حقزادهپژوهشگران مختلف سنجش از دور در طول دو دهه گذشته نقش شاخص های گیاهی حاصل از داده های ماهواره ای را در بررسی منابع طبیعی ارزیابی کرده و به همبستگی مناسبی میان این شاخص ها با پارامتر های گیاهی رسیده اند. هدف از این مطالعه بررسی قابلیت شاخص های طیفی ماهوارهIRSبه منظور برآور أکثرپژوهشگران مختلف سنجش از دور در طول دو دهه گذشته نقش شاخص های گیاهی حاصل از داده های ماهواره ای را در بررسی منابع طبیعی ارزیابی کرده و به همبستگی مناسبی میان این شاخص ها با پارامتر های گیاهی رسیده اند. هدف از این مطالعه بررسی قابلیت شاخص های طیفی ماهوارهIRSبه منظور برآورد تاج پوشش گیاهی در مراتع کرسنک می باشد. پیش پردازش های مختلف، شامل تصحیح هندسی و تصحیحات اتمسفریک با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:25000 و روش تفریق عارضه تاریک انجام شد عملیات برداشت زمینی در خرداد ماه 1389 در سطحی معادل576 هکتار انجام پذیرفت. پس از تیپ بندی واحد های گیاهی با روش نمونه برداری سیستماتیک-تصادفی نمونه برداری انجام گردید. اندازه گیری تاج پوشش به روش تعیین میزان سطح پوشیده شده توسط گیاه به تفکیک گونه و فرم رویشی اندازهگیری و موقعیت هر پلات توسطGPS ثبت شد. در این مطالعه از تصاویر مربوط به خرداد 1389 استفاده شد. شاخص های گیاهی بر روی تصاویر اعمال وبه همراه اطلاعات تاج پوشش گیاهی در محل هر پلات وارد نرم افزارSPSSگردید وبا در نظر گرفتن تاج پوشش به عنوان متغیر وابسته و شاخص گیاهی به عنوان متغیر مستقل همبستگی آنها محاسبه وشاخص هایی که بیشترین همبستگی را با تاج پوشش گیاهی داشتند، جهت تهیه مدل انتخاب شدند. نتایج نشان داد که شاخص GNDVIو DVI با تاج پوشش کل و شاخص PD321 با تاج پوشش فورب ها و شاخص GNDVI، GI و MIRV2 با تاج پوشش گندمیان بیشترین همبستگی را داشته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تعیین نیاز آبی محصولات ذرت علوفه ای و چغندرقند با استفاده از سنجش از دور (مطالعه موردی دشت قزوین)
حمیده نوری علی مختاری علیرضا بادیه نشینب در این تحقیق، منحنیهای ضرایب گیاهی برای دو گیاه ذرت علوفهای و چغندرقند با استفاده از دو روش مبتنی بر سنجش از دور شامل نسبت 〖"ET" 〗_"P" به 〖"ET" 〗_"0" (روش نسبتها) و شاخصهای گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده های مادیس و لندست 8 (OLI) و لندست 7 (ETM+) استخراج گ أکثرب در این تحقیق، منحنیهای ضرایب گیاهی برای دو گیاه ذرت علوفهای و چغندرقند با استفاده از دو روش مبتنی بر سنجش از دور شامل نسبت 〖"ET" 〗_"P" به 〖"ET" 〗_"0" (روش نسبتها) و شاخصهای گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده های مادیس و لندست 8 (OLI) و لندست 7 (ETM+) استخراج گردید. در روش نسبتها، ضرایب گیاهی پایه ("K" _"cb" ) و تک جزئی ("K" _"c" ) به ترتیب مستقیماً از نسبت تعرق پتانسیل ("T" _"P" ) (مدل SWAP) و 〖"ET" 〗_"P" (مدل SWAP و معادله پرستلی-تیلور) به 〖"ET" 〗_"0" به دست آمد. منحنی ضرایب گیاهی حاصل از روشهای فوق با استفاده از منحنیهای شاخص سطح برگ که در سال زراعی 2012 با عملیات میدانی برداشت شده بود مورد ارزیابی قرار گرفتند. "K" _"cb" حاصل از روش شاخصهای گیاهی انطباق مناسبی با روند واقعی رشد گیاه داشت ولی این روش در برآورد منحنی "K" _"c" محدود به مقادیر ارائه شده در فائو 56 بود که روش پرستلی-تیلور با محاسبه مستقیم "K" _"c" از روش نسبتها و استفاده از باند حرارتی ماهوارههای لندست روند منطبقتری با واقعیت برای "K" _"c" نشان داد. به طور کلی با تدقیق منحنی ضریب گیاهی، برنامهریزی آبیاری در طی دوره رشد گیاه با دقت بالاتری انجام میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی قابلیت داده های ماهواره ای در تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی مناطق خشک و نیمه خشک (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش موته)
وحید راهداری علیرضا سفیانیان سید جمال الدین خواجه الدین سعیده ملکی نجف آبادیفناوری دورسنجی و بهرهگیری از دادههای ماهوارهای از ابزارهای موثر در زمینه مطالعات علوم مرتع و پوشش گیاهی است. یکی از کاربردهای داده های ماهواره تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی می باشد. در این مطالعه جهت تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی پناهگاه حیات وحش موته از تصویر ماهو أکثرفناوری دورسنجی و بهرهگیری از دادههای ماهوارهای از ابزارهای موثر در زمینه مطالعات علوم مرتع و پوشش گیاهی است. یکی از کاربردهای داده های ماهواره تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی می باشد. در این مطالعه جهت تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی پناهگاه حیات وحش موته از تصویر ماهواره IRS-P6، سنجنده LISS III در خرداد سال 1385 استفاده گردید. ابتدا تصحیحات مورد نیاز بر روی تصاویر اعمال شد. به منظور ایجاد همبستگی بین درصد تاج پوشش گیاهی و داده های ماهواره، داده های 290 پلات با پراکنش مناسب در منطقه برداشت شد. شاخص های گیاهی از تصویر ماهواره ای تهیه شد و با انجام آنالیز رگرسیون ساده خطی میزان همبستگی بین شاخص های گیاهی و داده های میدانی محاسبه گردید و برای هر شاخص مدل پوشش گیاهی به دست آمد و نقشه درصد تاج پوشش گیاهی تهیه شد. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که شاخص گیاهی SAVI دارای بیشترین همبستگی با تاج پوشش گیاهی معادل 78/0 بود و جهت تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی انتخاب گردید. با استفاده از مدل تهیه شده از شاخص SAVI نقشه درصد تاج پوشش گیاهی در چهار طبقه 10%<، 20%-10، 40%-20 و بیشتر از 40% تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشتر قسمت های منطقه توسط پوشش کمتر از 10% و 20%-10 پوشیده شده است. شاخص SAVI با اعمال ضریب خاک، اثر بازتابش خاک پس زمینه را کم می کند. در این مطالعه شاخص های گیاهی NDVI، TSAVI1 و RVI نیز دارای ضرائب همبستگی بالایی (78/0، 77/0 و 76/0) بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی با استفاده از دادههای ماهوارهای و سامانههای اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی پناهگاه حیات وحش موته)
وحید راهداری علیرضا سفیانیان سعیده ملکی سید جمال الدین خواجه الدین میثم راهداریزمینه و هدف : امروزه یکی از روش های تهیه نقشه به روز کاربری و پوشش اراضی استفاده از داده های ماهواره ای و تکنیک های GIS می باشد. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیریت سرزمین می کند. روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تهیه نقشه به روز أکثرزمینه و هدف : امروزه یکی از روش های تهیه نقشه به روز کاربری و پوشش اراضی استفاده از داده های ماهواره ای و تکنیک های GIS می باشد. مشخص کردن موقعیت هر کاربری و پوشش اراضی در کنار یکدیگر کمک شایانی به مدیریت سرزمین می کند. روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تهیه نقشه به روزکاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش موته از تصویر ماهواره IRS-P6، سنجنده LISS III که به صورت برنامه ریزی شده همزمان با نمونه برداری های میدانی در خرداد 1387 برداشت شده بود، استفاده گردید. پس از تهیه داده ماهوارهای، ابتدا تصحیح هندسی با میانگین خطای مربعات 65/0 بر روی تصویر اعمال گردید. در مرحله بعد با توجه به کوهستانی بودن منطقه تصحیح توپوگرافی بر روی تصویر انجام شد. در نهایت نقشه کاربری و پوشش اراضی با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی تهیه گردید. در این مطالعه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی با استفاده از شاخص گیاهی SAVI و نمونه برداری های میدانی بدست آمد. نقشه هر کاربری و پوشش منطقه با اعمال پردازش های گوناگون بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها با استفاده از روش های GIS تمامی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر ترکیب و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه تهیه شد. دقت نقشه تولیدی محاسبه گردید و ضریب کاپا معادل92/0 و صحت کلی94% بدست آمد که دقت مناسب نقشه تولیدی را نشان می داد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که پوشش گیاهی با درصد تاج کمتر از 10 درصد، وسیع ترین پوشش این منطقه با مساحت 81690 هکتار می باشد. همچنین سطح کاربری معدن و مسکونی در پناهگاه حیات وحش موته به ترتیب 828 و 249 هکتار است. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که روش طبقه بندی ترکیبی برای تهیه نقشه دقیق کاربری و پوشش اراضی خصوصاً زمانی که به علت تشابه بازتابش کاربری های مختلف، امکان بکارگیری روش های متداول طبقه بندی تصاویر ماهواره ای وجود ندارد، از قابلیت بالایی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - مقایسه شاخص های گیاهی و تبدیل تسلدکپ در برآورد میزان کربن آلی خاک با استفاده از تصاویر سنجنده لندست-8 OLI در مراتع نیمه استپی
معصومه آقابابایی عطالله ابراهیمی پژمان طهماسبیدر این تحقیق، قابلیت داده سنجنده OLI ماهواره لندست 8 در تهیه نقشه کربن آلی مراتع نیمه استپی استان چهارمحال و بختیاری ارزیابی شده است. بدین منظور، در خرداد ماه سال 1392 به روش نمونه برداری سیستماتیک- تصادفی در 24 سایت با استقرار 3 ترانسکت و در طول هر ترانسکت 5 پلات نمونه أکثردر این تحقیق، قابلیت داده سنجنده OLI ماهواره لندست 8 در تهیه نقشه کربن آلی مراتع نیمه استپی استان چهارمحال و بختیاری ارزیابی شده است. بدین منظور، در خرداد ماه سال 1392 به روش نمونه برداری سیستماتیک- تصادفی در 24 سایت با استقرار 3 ترانسکت و در طول هر ترانسکت 5 پلات نمونه های خاک از عمق 0 تا 20 سانتی متری برداشت شده و میزان کربن آلی خاک اندازه گیری شد. به منظور مقایسه مقادیر کربن آلی برداشت شده با مقادیر متناظر بازتابش پیکسل های ثبت شده، از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست 8 (خرداد ماه سال 2013) استفاده شد. شاخص های گیاهی و تبدیل تسلدکپ پس از انجام تصحیحات لازم (هندسی و اتمسفری) برای منطقه مورد مطالعه محاسبه و استخراج گردید. مقادیر شاخص های گیاهی و باندهای تبدیل تسلدکپ (متغیر وابسته)، در مقابل کربن آلی خاک (متغیر مستقل) در محل هر سایت وارد نرم افزار SPSS گردید. شاخص های گیاهی و باندهای تبدیل تسلدکپ جهت تهیه مدل رگرسیونی و بهترین مدل برازش شده جهت تهیه نقشه کربن آلی انتخاب شدند. شاخص ( PVI (R=0.53 در میان شاخص های گیاهی و باند روشنایی حاصل از تسلدکپ(R=0.63) بیشترین همبستگی را با مقادیر مواد آلی خاک نشان دادند. نهایتاً با محاسبه برازش رگرسیون خطی دو جمله ای نقشه های کربن آلی تهیه شد. نتایج اعتبار سنجی مدل نشان دهنده عدم وجود اختلاف معنی دار بین داده های زمینی مواد آلی خاک و داده های حاصل از شاخص های گیاهی و باندهای تبدیل تسلدکپ است. بنابراین داده های طیفی تصاویر سنجنده لندست-8 منبع ارزشمندی برای تعیین تغییرات کربن آلی در چنین مناطقی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهری بر تغییرات دمای سطح زمین (مطالعه موردی: شهرستان سنندج)
شادمان درویشی کریم سلیمانی مصطفی رشیدپوردمای سطح زمین عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی است. بنابراین، با توجه به تأثیرات منفی آن بر زندگی انسان بررسی این پدیده بسیار ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهر سنندج بر تغییرات دمای سطح زمین است. برای این منظور، دمای سطح زمین در مح أکثردمای سطح زمین عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی است. بنابراین، با توجه به تأثیرات منفی آن بر زندگی انسان بررسی این پدیده بسیار ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهر سنندج بر تغییرات دمای سطح زمین است. برای این منظور، دمای سطح زمین در محیط ArcGIS محاسبه و سپس شاخصهای گیاهی و سطح شهر سنندج از تصاویر لندست در نرمافزارENVI استخراج گردید. نتایج تحلیل رگرسیون و همبستگی دمای سطح زمین با داده‎های ایستگاه سینوپتیک به ترتیب 0.45 و 0.20 بوده که یک ارتباط مثبت را نشان میدهد. نتایج صحت کلی شاخصها و تحلیل همبستگی نشان میدهد که شاخص‎های دقیق (شاخص توسعهیافته نواحی مسکونی و بایر، شاخص اساس ساختوساز، شاخص نرمال شده تفاضل ساختوساز، شاخص شهری) ارتباط مثبت و شاخصهای با دقت پایین (شاخص نرمال شده تفاضل بایر، شاخص جدید ساختوساز، شاخص نرمال شده تفاضل آب، شاخص نرمال شده بهبودیافته تفاضل آب) ارتباط معکوس با دمای سطح زمیندارند. نتایج وضعیت دما در طبقات پوششگیاهی نشان میدهد که بیشترین دما در طبقات با پوششگیاهی ضعیف در اوایل فصل تابستان سالهای 1367، 1378، 1387، 1391، 1393 و 1394 و کمترین دما در طبقات با پوشش گیاهی متراکم در اواخر فصل بهار سالهای 1368، 1372، 1379، 1386، 1389 و 1395 رخداده است. بنابراین کاهش پوششگیاهی و رشد نواحی مسکونی نقش مؤثری در افزایش دمای سطح زمین دارد. همچنین شاخصهای طیفی برای استخراج نواحی مسکونی از تصاویر ماهوارهای میتواند نتایج قابلقبول ارائه نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - برآورد درصد پوشش و زی توده گیاهی با استفاده از شاخصهای سنجشازدور (مطالعه موردی: منطقه حفاظتشده البرز مرکزی- شهرستان کرج)
چوقی بایرام کمکی رضا اسدی کیا حمید نیک نهاد قرماخرپوشش گیاهی یکی از معیارهای معرف توان تولید سرزمین به شمار میرود. بهطوریکه میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی هر منطقه معیار تعیین توان تولید آن است. در این تحقیق جهت برآورد درصد پوشش و زیتوده گیاهی منطقه حفاظتشده البرز مرکزی (شهرستان کرج) در تیرماه 1395 با استفاده از ش أکثرپوشش گیاهی یکی از معیارهای معرف توان تولید سرزمین به شمار میرود. بهطوریکه میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی هر منطقه معیار تعیین توان تولید آن است. در این تحقیق جهت برآورد درصد پوشش و زیتوده گیاهی منطقه حفاظتشده البرز مرکزی (شهرستان کرج) در تیرماه 1395 با استفاده از شاخصهای گیاهی، از دادههای رقومی لندست 8 استفاده گردید. جهت بررسی همبستگی بین درصد پوشش و بیوماس گیاهی با دادههای ماهواره، 27 واحد نمونه برداری در منطقه تعیین و اطلاعات استخراج شد. رابطه درصد پوشش و زیتوده گیاهی با شاخص های گیاهی از رگرسیون خطی برآورد گردید. نتایج نشان داد از میان شاخصهای گیاهی انتخابی، شاخص گیاهی نسبت ساده (VR) و شاخص گیاهی بهبودیافته (EVI) دارای بیشترین ضریب تبیین با درصد پوشش گیاهی به ترتیب 0.53 و 0.52 است. بنابراین، این شاخص های گیاهی برای برآورد درصد پوشش گیاهی در سطح اطمینان 5 درصد مناسب هستند. در مرحله اعتبارسنجی میزان ضریب تبیین شاخص پایش محیطی جهانی EVI ،VR، GEMIبا مقدار وزن تر گیاهی به ترتیب 0.43، 0.41 و 0.41 بود. باوجوداین، مقادیر برآوردی در مرحله واسنجی ناموفق بودند. با توجه به نتایج این تحقیق، توصیه میگردد جهت تخمین میزان کیفیت و کمیت پوشش گیاهی از شاخصهایی استفاده شوند که در آنها نسبت اثر جو و خاک لحاظ شده باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - مدلسازی تولید اولیه سطح زمین با استفاده از شاخصهای ماهواره لندست-8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل، ایران
پشمینه محمدنژاد مهدی معمری اردوان قربانی فرید دادجو ودود محمدیهدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرمهای رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل بود. نمونهبرداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهوارهای همزمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونهبرداری انت أکثرهدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرمهای رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل بود. نمونهبرداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهوارهای همزمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونهبرداری انتخاب شد و در هر مکان سه ترانسکت 100 متری موازی و عمود بر جهت شیب مستقر شد و در امتداد هر ترانسکت از 10 پلات (یک متر مربعی)، تولید فرمهای رویشی به روش تصادفی-سیستماتیک برداشت شد (در مجموع 210 پلات). تعداد 22 شاخص گیاهی با توجه به مرور منابع انتخاب و برای منطقه محاسبه شد. سپس، همبستگی بین تولید فرمهای رویشی و کل با شاخصهای گیاهی محاسبه و شاخص گیاهی دارای بالاترین همبستگی برای مدلسازی انتخاب شد. برای مدلسازی از معادله خطی درجه یک استفاده شد و معادلات بهدست آمده در نرمافزار ArcGIS بهصورت نقشه برآورد شد. نتایج نشانداد از بین شاخصهای مورد بررسی، شاخص NDVI مناسبترین شاخص برای مدلسازی بود؛ با اینحال بیشترین همبستگی این شاخص با تولید کل (88/0) و تولید گندمیان (78/0) بود؛ درحالیکه همبستگی کمتری با تولید پهنبرگان علفی (41/0) و بوتهایها (31/0) داشت. محدوده تغییرات تولید مدلسازی شده برای گندمیان 0 تا 1857 کیلوگرم در هکتار، پهنبرگان علفی 9 تا 766 کیلوگرم در هکتار، بوتهایها 0 تا 458 کیلوگرم در هکتار و برای تولید کل 9 تا 3081 کیلوگرم در هکتار بود. ارزیابی صحت مدلها با معیارهای RMSE، MDE و MAE انجام شد و صحت در حد قابل قبول بود. همچنین مقدار اختلاف میانگین دادههای واقعی با مدلسازی شده تقریباً برابر صفر بود. از نتایج این مطالعه میتوان برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای تولید مرتع در راستای توسعه پایدار اکوسیستمهای مرتعی منطقه استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی تأثیر سطح نمونهبرداری در میزان همبستگی تاج پوشش و شاخص گیاهی NDVI با استفاده از تصاویر سنجندههای TM و AWiFS در تیپهای مرتعی با وضعیت مختلف
فاطمه هادیان حسین بشری رضا جعفریانتخاب سطح نمونهبرداری مناسب در مطالعات ارزیابی عرصههای وسیع طبیعی به روش های زمینی و سنجش از دوری جهت حصول دقت و صحت مناسب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سطح نمونهبرداری زمینی در میزان همبستگی تاج پوشش گیاهی با دادههای شاخص گیاهی NDVI أکثرانتخاب سطح نمونهبرداری مناسب در مطالعات ارزیابی عرصههای وسیع طبیعی به روش های زمینی و سنجش از دوری جهت حصول دقت و صحت مناسب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سطح نمونهبرداری زمینی در میزان همبستگی تاج پوشش گیاهی با دادههای شاخص گیاهی NDVI حاصل از تصاویر ماهواره ای Landsat5 (سنجنده TM) و IRS-P6 (سنجنده AWiFS) مربوط به زمان نمونهبرداری در مطالعه 3 تیپ مرتعی در شهرستان سمیرم واقع در استان اصفهان انجام شد. در این تحقیق در هر تیپ گیاهی دادههای درصد تاج پوشش گیاهی و سایر اجزای غیر زنده زمین با استفاده از روش قدم- نقطه در 4 ترانسکت با شعاعهای 30، 50، 100 و 150 متری در 10 نقطه تصادفی (به ترتیب در سطوح نمونه برداری 2826، 7850، 31400، 70650 مترمربعی) و تعداد 1200،2000، 4000، 6000 نقطه در هر تیپ گیاهی اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تصویر سنجنده TM در کلیه سطوح نمونهبرداری همبستگی بهتری را نسبت به تصویر سنجنده AWiFS در بررسی تاج پوشش گیاهی نشان می دهد. در تیپ های گیاهی مورد مطالعه با افزایش میزان تخریب و ناهمگنی پوشش گیاهی، میزان همبستگی تاج پوشش گیاهی و شاخص گیاهی NDVI کاهش مییابد به طوری که در تیپ گیاهی Astragalus spp-Scariola orientalis این همبستگی با استفاده از تصویر سنجنده AWiFS در سطح 5 درصد در هیچ یک از سطوح نمونهبرداری معنی دار نبود اما در تیپ گیاهی Bromus tomentellus به دلیل شرایط یکنواختتر پوشش گیاهی و وضعیت خاکی، بالاترین میزان همبستگی (77%) در سطح نمونهبرداری 7850 متری به دست آمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - The effects of watershed management practices on runoff production using SCS model in Anbaranchay watershed
علی احمدآبادی پرستو غفورپور عنبرانWatershed management has different effects on the amount of runoff and sediment and alteration ofhydrological features in a watershed. In this study, the effects of watershed management on runoff was investigated in the Anbaranchaywatershed. For this purpose, the topogr أکثرWatershed management has different effects on the amount of runoff and sediment and alteration ofhydrological features in a watershed. In this study, the effects of watershed management on runoff was investigated in the Anbaranchaywatershed. For this purpose, the topography data in format of a digital elevation model, land use, soil hydrological groups and watershed managemetrigeon,and also using Landsat satellite images (5 and 8) and the normalized difference vegetation index (NDVI) changes of land cover in two periods before and after the watershed managementwere used in order to calculate the rate of CN, andby usingthe SCS method, runoff production in the form of rasterdatais modeling.The results showed that watershed management increases rate of NDVI index and its caused the increasing of chlorophyll, as a result it reduces runoff production especially in upstream of watershedAnbaranchay.aslo, It increases the density of vegetation and CN rate of watershed. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مدلسازی منطقهای روابط بین رسوبدهی و پوشش گیاهی در حوضههای آبخیز کوهستان سبلان
صیاد اصغری سراسکانرود مهدی جدیدالاسلامی قلعه نوشناخت روابط مکانی پوشش گیاهی با رسوبدهی حوضهها جهت کنترل و مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضرورتی اساسی دارد. تحقیق حاضر با هدف تشخیص و تعیین کم و کیف روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی سالانه حوضههای آبخیز سبلان واقع در شمال غرب کشور انجام گرفت. در این راستا امکان ارائه مدل أکثرشناخت روابط مکانی پوشش گیاهی با رسوبدهی حوضهها جهت کنترل و مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضرورتی اساسی دارد. تحقیق حاضر با هدف تشخیص و تعیین کم و کیف روابط بین پوشش گیاهی و رسوبدهی سالانه حوضههای آبخیز سبلان واقع در شمال غرب کشور انجام گرفت. در این راستا امکان ارائه مدلهای برآورد منطقهای رسوبدهی بر اساس تحلیلهای آماری همسبتگی و رگرسیون مدنظر قرار گرفت. متغیرهای مستقل شامل مقادیر متوسط، کمینه و بیشینه شاخص گیاهی NDVI بود که از طریق پردازش تصاویر ماهوارهای لندست 8 در محیط نرمافزاری Envi استخراج گردید. متغیر وابسته نیز که عبارت از رسوبدهی سالانه بود، از طریق محاسبات روی دادههای بار رسوبی 10 ایستگاه هیدرومتری نمونه به دست آمد. نتایج اجرای آزمون همسبتگی نشان داد که رابطه قوی و معناداری بین متوسط شاخص گیاهی و میزان رسوبدهی سالانه حوضهها (r = -0/758) وجود داشت. این رابطه معکوس به اهمیت و نقش آشکار پوشش گیاهی در کاهش تولید رسوب و انتقال آن در منطقه تاکید دارد. گذشته از این، نتایج آزمونهای رگرسیونی نشان داد که امکان ارائه مدلهای برآورد منطقهای از رسوبدهی سالانه حوضهها از طریق برازش توابع رگرسیونی خطی، درجه 2 و توانی وجود دارد. در این راستا، مدل درجه دو از بالاترین کارایی برخوردار بوده و توانست 75 درصد از واریانس رسوبدهی سالانه را توضیح دهد. رابطه خطی نیز قادر به توضیح 57 درصد واریانس رسوبدهی سالانه بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی پوشش گیاهی به کمک دادههای ماهوارهای در منطقه سیستان
حامد شفیعی سید محمود حسینیبیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمه مرطوب که به علت تغییرات آب و هوایی و فعالیتهای انسان رخ میدهد. دشت سیستان منطقهای خشک در شرق ایران است که بیابانزایی از معضلات اصلی این منطقه است. هدف اصلی از اجرای این تحقیق دوساله ارزیابی روند تغی أکثربیابانزایی عبارت است از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمه مرطوب که به علت تغییرات آب و هوایی و فعالیتهای انسان رخ میدهد. دشت سیستان منطقهای خشک در شرق ایران است که بیابانزایی از معضلات اصلی این منطقه است. هدف اصلی از اجرای این تحقیق دوساله ارزیابی روند تغییرات پوشش گیاهی منطقه در دوره 1990-2006 میباشد. در انجام این پژوهش، از نمونهگیریهای صحرایی، تصاویر ماهوارهای و نرم افزارهای مرتبط بهره گرفته شد. در ابتدا نمونه گیری های صحرایی به روش سیستماتیک تصادفی در 26 سایت معرف صورت گرفت که در هر سایت 9 پلات 10×10 متر برداشت شد. سپس پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهوارهای صورت گرفت و شاخصهای گیاهی تولید شدند. بین دادههای پوشش زمینی و ارزش طیفی پیکسلهای متناظر آنالیز همبستگی صورت گرفت. بهترین نتیجه همبستگی از میان 83 شاخص برآورد شده به ترتیب برای شاخصهای WDVI، NDVIab،TSAVI2 و MSAVI1به دست آمد. تصاویر به دو کلاس پوشش و غیر پوشش طبقه بندی شد. سپس دقت نقشه ها ارزیابی گردید که بالاترین دقت به میزان 27/83 درصد مربوط به نقشه حاصل از WDVI بود که بالاترین ضریب همبستگی را نیز دارا بود (89/0R2= و 01/0p<). در این نقشهها، سطح پوشش گیاهی برای سال 1990 معادل 101247 هکتار به دست آمد که برای سال 2006 به 26475 هکتار کاهش یافت. تفاصيل المقالة