• فهرس المقالات سه هزار

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تعیین و آشکارسازی کاربری‌های اکوسیستم و پیش‌بینی تغییرات آنها در جنگل‌های شمال ایران (مطالعه موردی: حوضه جنگلی دوهزار-سه هزار البرز مرکزی)
        محسن جوانمیری پور جلیل کرمی جلال هناره خلیانی لیلا کریمی حمیدرضا نیازی فر ناصح باباخانی
        با افزایش توجه به کاربری‌های اکوسیستم، توجه نهادهای دانشگاهی، حافظان محیط زیست، تصمیم‌سازان و متولیان به خدمات اکوسیستمی با رشد فزاینده‌ای مواجه شده است. شناسایی و ارزیابی کمی مهم‌ترین تولیدات و خدمات اکوسیستمی، ترسیم وضعیت کنونی و پیش‌بینی تغییرات مربوط به خدمات اکوسیس أکثر
        با افزایش توجه به کاربری‌های اکوسیستم، توجه نهادهای دانشگاهی، حافظان محیط زیست، تصمیم‌سازان و متولیان به خدمات اکوسیستمی با رشد فزاینده‌ای مواجه شده است. شناسایی و ارزیابی کمی مهم‌ترین تولیدات و خدمات اکوسیستمی، ترسیم وضعیت کنونی و پیش‌بینی تغییرات مربوط به خدمات اکوسیستمی اهداف اصلی این پژوهش است. به منظور انجام این مطالعه، برای ارزیابی شماری از تغییرات کاربری منتخب برای حوضه جنگلی دو هزار-سه هزار از تلفیقی از روش‌های مشارکتی و مدل‌سازی استفاده شده است. برای انجام ارزیابی مهم‌ترین خدمات اکوسیستمی موجود در محدوده حوضه‌ تعیین شده، تعیین قلمروی منطقه مورد مطالعه، تعهدپذیری در قبال سیاست‌گذاری و تصمیم‌سازی، ارزیابی قلمروی اولیه، برنامه‌ریزی برای ارزیابی خدمات، انتخاب شیوه‌های مناسب برای زمینه‌ شناسایی شده در سایت، تعیین وضعیت بدیل متناسب با تغییر مدیریت یا سیاست برنامه‌ریزی شده، انتخاب شیوه‌های مناسب برای هر یک از خدمات اکوسیستمی شناسایی شده و تحلیل نتایج و اطلاع رسانی در مورد آنها انجام شده است. نقشه کاربری اراضی دو هزار-سه هزار برای سال‌های‌ 1987 و 2014 نشان داد که کاربری اراضی در چهار گروه اصلی جنگل، مرتع، زمین‌های زراعی و اراضی عاری از پوشش طی 27 سال دچار تغییراتی شده‌اند. به طورکلی، به ازای کاهش سطوح جنگلی، در سایر کاربری‌ها تغییراتی ایجاد شده است. نتایج به دست آمده از تفسیر تصاویر ماهواره‌ای در تلفیق با بازدیدهای میدانی و سایر مستندات موجود، نشان داد که وسعت کاربری اراضی جنگل از 33348 هکتار در سال 1987 به 24248 هکتار در سال 2014 کاهش یافته است. نتایج ارزیابی کمی نیز نشان داد که در سناریوی آینده، کاهش حدود 0/8 درصد سطح جنگل‌های متراکم و 0/58 درصد جنگل‌های نیمه متراکم قابل پیش‌بینی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی آلودگی بصری کاربری های ناهمگون با عرصه در مناطق گردشگری (مطالعۀ موردی: جنگل های دو هزار سه هزار، تنکابن)
        کبری مل حسینی دارانی ثمر مرتضوی سیدمحسن حسینی کامران شایسته سامره فلاحتکار
        توسعه نیازمند زمین است و بدیهی‌ترین ویژگی توسعه، تغییر کاربری اراضی و به‌تبع آن آلودگی سیمای سرزمین است. برای بررسی اختلال سیمای سرزمین، پس از تولید نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره لندست سال 1395، با استفاده از سنجه‌های LPI، LSI، MPS و SHDI، دو نقطه دید در أکثر
        توسعه نیازمند زمین است و بدیهی‌ترین ویژگی توسعه، تغییر کاربری اراضی و به‌تبع آن آلودگی سیمای سرزمین است. برای بررسی اختلال سیمای سرزمین، پس از تولید نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصویر ماهواره لندست سال 1395، با استفاده از سنجه‌های LPI، LSI، MPS و SHDI، دو نقطه دید در منطقه مطالعاتی در نظر گرفته و با اعمال ارتفاع ناظر بر روی نقشه DSM تولیدشده از منطقه، محدوده قابل دید از این نقاط استخراج معیار بصری اختلال بررسی گردید. با توجه به وجود کاربری های انسان‌ساخت و طبیعی موجود در منطقه کمی سازی معیار اختلال با استفاده از سنجه های مذکور انجام شد. محدوده مقادیر LSI که از 1 تا بی‌نهایت است، در نقطه دید اول به ترتیب 21.32، 19، 2.35 برای کاربری جنگل، مرتع و معدن و در نقطه دید دوم با مقادیر 7.27، 26.91، 22.24، 1.66، 3.90، 13.78 برای کاربری‌های مسکونی، جنگل، مرتع، آبزی‌پروری، کشاورزی و صخره‌ای محاسبه گردید. ارزش پایین شاخص LSI برای کاربری های معدن، آبزی‌پروری و کشاورزی و نزدیک بودن آن به عدد یک بیانگر حضور انسان است که برای کاربری‌های طبیعی این ارزش بسیار بالاتر از یک محاسبه‌شده است. نتایج سنجه های MPS و SHDI نشان‌دهنده انقطاع کاربری های طبیعی مرتع و جنگل توسط کاربری انسان‌ساخت معدن است. در نقطه دید دوم که کاربری جنگل، مرتع و صخره‌ها با مقادیر MPS بالا و نزدیک به هم، چهره بکری را به سیمای سرزمین داده است، حضور کاربری کشاورزی، مسکونی و آبزی‌پروری با مقادیر MPS پایین و متفاوت از کاربری‌های طبیعی، سبب فقدان طبیعی بودن این بخش از منطقه و ایجاد اختلال شده است. نتایج این مطالعه روش جدید برای درک و در نظر گیری اثرات تغییر سیمای سرزمین درزمینۀ برنامه ریزی و مدیریت را ارائه می نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - پیشینه تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بومیان کوه نشین مازندران باختری (گالشها)
        دکتر علاء الدین آذری
        در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خ أکثر
        در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خوش کرده اند . این اقوام به میراث نیاکان خود وفا دارند و آداب و رسـوم و فولکلـور و باورهـای مـذهبیپیشینیان خویش را محترم میدارند. اما به مرور ایام برخی از مظاهر تمدن جدید بـه میـان آنهـا راهیافته است و با انقلاب ارتباطات در روزگار ما دیری نخواهد پایید که آن چه را از گذشتگان نـسلبعد نسل به آنها رسیده فراموش خواهند کرد و یا به تدریج آن اعتقادات رنگ خواهد باخـت. ایـنجبر تاریخ میباشد و ممکن است که مسأله دهکده جهانی که مارشالمکلوهان1 از آن سخن گفتـهاست صورت تحقق به خود بگیرد. گالشها2 یکی از آن اقوام بومی این مرزو بومند که بـسیاری از سـنتهـا و آداب و رسـومکهن خویش را تا کنون حفظ کردهاند. ولی در دهههای اخیر به سرعت زنـدگی سـاده و بـی پیرایـهآنها متحول می شود و بیم آن می رود که در آینده نزدیک آنچه را که باور دارند از یاد ببرند. نگارنده برآنست از گالشها و ویژگیهای زندگی آنـان سـخن بـه میـان آورد و آنچـه را ازگذشتگان خود به یاد دارند بازگو کند، بنابراین تحقیق حاضر بیشتر جنبه میدانی دارد تا کتابخانه ای . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - پیشینه تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بومیان کوه نشین مازندران باختری (گالشها)
        دکتر علاء الدین آذری
        در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خ أکثر
        در کشور کهنسال ما ایران در آغاز هزاره سوم میلادی هنوز اقوام و طوایفی بسر میبرند کهبه محیط طبیعی خود تا حدود زیادی وابستهاند و کمتـر تمـایلی بـه تـرک آن دارنـد. اینـان یـا درحواشی صحاری خشک و بیآب و علف روزگار می گذرانند و یا در کوه ها و کوهپایه ها و جنگلهـابه زندگی دل خوش کرده اند . این اقوام به میراث نیاکان خود وفا دارند و آداب و رسـوم و فولکلـور و باورهـای مـذهبیپیشینیان خویش را محترم میدارند. اما به مرور ایام برخی از مظاهر تمدن جدید بـه میـان آنهـا راهیافته است و با انقلاب ارتباطات در روزگار ما دیری نخواهد پایید که آن چه را از گذشتگان نـسلبعد نسل به آنها رسیده فراموش خواهند کرد و یا به تدریج آن اعتقادات رنگ خواهد باخـت. ایـنجبر تاریخ میباشد و ممکن است که مسأله دهکده جهانی که مارشالمکلوهان1 از آن سخن گفتـهاست صورت تحقق به خود بگیرد. گالشها2 یکی از آن اقوام بومی این مرزو بومند که بـسیاری از سـنتهـا و آداب و رسـومکهن خویش را تا کنون حفظ کردهاند. ولی در دهههای اخیر به سرعت زنـدگی سـاده و بـی پیرایـهآنها متحول می شود و بیم آن می رود که در آینده نزدیک آنچه را که باور دارند از یاد ببرند. نگارنده برآنست از گالشها و ویژگیهای زندگی آنـان سـخن بـه میـان آورد و آنچـه را ازگذشتگان خود به یاد دارند بازگو کند، بنابراین تحقیق حاضر بیشتر جنبه میدانی دارد تا کتابخانه ای . تفاصيل المقالة