مدلهای سنتی توانایی کافی جهت پیشبینی بازدهی پرتفوی سرمایهگذاران راباتوجه به تغییرات محیط بیرونی(ریسک سیستماتیک) و محیط درون سازمانی (غیرسیستماتیک)؛ دارانیستند و این امرعمدتاً ناشی از شناسایی متغیرهای توضیحی وطراحی تجربی مدل میباشد.لذاپژوهش حاضرضمن تبیین این موضوع أکثر
مدلهای سنتی توانایی کافی جهت پیشبینی بازدهی پرتفوی سرمایهگذاران راباتوجه به تغییرات محیط بیرونی(ریسک سیستماتیک) و محیط درون سازمانی (غیرسیستماتیک)؛ دارانیستند و این امرعمدتاً ناشی از شناسایی متغیرهای توضیحی وطراحی تجربی مدل میباشد.لذاپژوهش حاضرضمن تبیین این موضوع و به منظور تعدیل مشکل نااطمینانی مدل, با متوسطگیری از تمامی مدلها(میانگین گیری بیزی)،به تعیین ریسکهای مؤثر بر بازدهی سهام در ایران پرداخته است. نمونه آماری پژوهش شامل138شرکت بورسی در دوره زمانی1390 تا 1399 میباشد. در این پژوهش 62 ریسک مؤثر بربازدهی سهام در قالب 31 شاخص در حوزه ریسک سیستماتیک و31 شاخص غیرسیستماتیک وارد مدلهای بیزین غیرخطی-پارامترمتغیرزمان گردیدند.نتایج بیانگر این است که از میان مدلهایBMA، TVP-DMA ،TVP-DMS، BVAR وOLS، مدل TVP-DMA کاراترین مدل است. براساس مدل TVP-DMA،10ریسک غیرشکننده شامل:ریسکهای سیستماتیک (نرخ رشد GDPحقیقی، نرخ ارزبازار غیر رسمی، نرخ تورم، نرخ بهره) ریسکهای غیر سیتسماتیک (نسبت آنی، اقلام تعهدی، جریانهای نقدی ناشی ازعملیات، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی، نسبت قیمت به سود)، بعنوان مهمترین ریسکهای مؤثربربازدهی سهام شناسایی شدندکه تمامی ریسکهای مذکور بجز نرخ بهره و نسبت بدهی تأثیر مثبتی بر بازدهی سهام دارند.
تفاصيل المقالة
سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار با توجه به عوامل ریسک، بازده و نقدشوندگی سهام تصمیمگیری مینمایند. با عنایت به تأثیر کیفیت افشای شرکت بر این عوامل، خطا در گزارشهای پیشبینی مدیریت میتواند منجر به افزایش در ریسک شرکت شود. از سوی دیگر با تقویت محیط اطلاعاتی شرکت، شا أکثر
سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار با توجه به عوامل ریسک، بازده و نقدشوندگی سهام تصمیمگیری مینمایند. با عنایت به تأثیر کیفیت افشای شرکت بر این عوامل، خطا در گزارشهای پیشبینی مدیریت میتواند منجر به افزایش در ریسک شرکت شود. از سوی دیگر با تقویت محیط اطلاعاتی شرکت، شاید بتوان ضعفهای ناشی از خطای پیشبینیهای مدیریت را کاهش داد. بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی اثر محیط اطلاعاتی بر رابطه خطای پیشبینی مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک میپردازد. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، از اطلاعات 65 شرکت استفادهشده است. قلمروی زمانی تحقیق برای استخراج دادهها، سالهای 1388 تا 1395 و برای آزمون دادهها، سالهای 1389 تا 1395 است. برای آزمون فرضیهها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. متغیر عدم تقارن اطلاعاتی برای سنجش محیط اطلاعاتی و متغیرهای خطای مدیریت در پیشبینی سود خالص، سودعملیاتی و فروش برای اندازهگیری خطای پیشبینی مدیریت استفاده شده است؛ همچنین متغیرهای معکوس همزمانی قیمت سهام و نوسانات غیرسیستماتیک، معیارهای سنجش ریسک غیرسیستماتیکشرکت هستند. نتایج بیانگر رابطه مستقیم و معنادار بین خطای پیشبینی مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک است. همچنین شدت رابطه مستقیم خطای پیشبینی مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک در شرکتهایی با محیط اطلاعاتی قویتر، کمتر است
تفاصيل المقالة
این تحقیق در راستای ارزیابی و سنجش ریسک های مختلف صنعت پتروشیمی ایران ،در دو مرحله به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت. در مرحله نخست به سنجش کمی ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رویکرد مالی با استفاده از مفهوم ریسک نامطلوب در نظریه فرامدرن پرتفوی و مدل قیمت گذاری آربیت أکثر
این تحقیق در راستای ارزیابی و سنجش ریسک های مختلف صنعت پتروشیمی ایران ،در دو مرحله به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت. در مرحله نخست به سنجش کمی ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رویکرد مالی با استفاده از مفهوم ریسک نامطلوب در نظریه فرامدرن پرتفوی و مدل قیمت گذاری آربیتراژ پرداخته شد و در نتیجه این محاسبات محرز گردید،که ریسک نامطلوب بازدهی سهام پرتفوی شرکت های پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در اکثر سالها، بیشتر از ریسک بازدهی سهام پرتفوی بازار بورس اوراق بهادار تهران بوده است و بیشترین ریسکی که بازدهی سهام شرکت های پتروشیمی را تهدید می کند، ناشی از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی میباشد و عوامل داخلی تأثیرکمتری بر ریسک بازدهی سهام شرکت های پتروشیمی داشته اند. در مرحله دوم به سنجش کیفی (رتبه بندی) ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رویکرد بازاریابی پرداخته شد.
تفاصيل المقالة
این تحقیق در راستای ارزیابی و سنجش ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک مؤثر بر شرکتهای پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد مالی- بازاریابی، در دو مرحله به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت. در مرحله نخست به سنجش کمی ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رو أکثر
این تحقیق در راستای ارزیابی و سنجش ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک مؤثر بر شرکتهای پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد مالی- بازاریابی، در دو مرحله به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخت. در مرحله نخست به سنجش کمی ریسک های سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رویکرد مالی با استفاده از مفهوم ریسک نامطلوب در نظریه فرامدرن پرتفوی و مدل قیمت گذاری آربیتراژ پرداخته شد و در نتیجه این محاسبات محرز گردید که ریسک نامطلوب بازدهی سهام پرتفوی شرکت های پتروشیمی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در اکثر سالها، بیشتر از ریسک بازدهی سهام پرتفوی بازار بورس اوراق بهادار تهران بوده است و بیشترین ریسکی که بازدهی سهام شرکت های پتروشیمی را تهدید می کند، ناشی از عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تکنولوژی میباشد و عوامل داخلی تأثیرکمتری بر ریسک بازدهی سهام شرکت های پتروشیمی داشته اند. در مرحله دوم به سنجش کیفی (رتبه بندی) ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک با رویکرد بازاریابی پرداخته شد و نتایج زیر حاصل شد: پایین بودن کیفیت برخی محصولات پتروشیمی (اوره، بنزین)، نبود نظام جامع کنترل بودجه، هزینه و قیمت نهایی محصولات پتروشیمی از عوامل افزاینده ریسک غیرسیستماتیک در صنعت پتروشیمی است.
تفاصيل المقالة
مرتون (1987) اعتقاد دارد در صورت وجود اصطکاکات بازار، جایی که سرمایه گذاران دسترسی محدودی به اطلاعات دارند، سهام با نوسان غیرسیستماتیک بالا بازده های مورد انتظار بالایی دارند زیرا سرمایه گذاران قادر نیستند تا به طور کامل ریسک مختص شرکت را از طریق تنوعبخشی کاهش دهند.
د أکثر
مرتون (1987) اعتقاد دارد در صورت وجود اصطکاکات بازار، جایی که سرمایه گذاران دسترسی محدودی به اطلاعات دارند، سهام با نوسان غیرسیستماتیک بالا بازده های مورد انتظار بالایی دارند زیرا سرمایه گذاران قادر نیستند تا به طور کامل ریسک مختص شرکت را از طریق تنوعبخشی کاهش دهند.
در دیدگاه کلاسیک فرض بر اینست که سرمایهگذاران تنها در معرض ریسک سیستماتیک هستند و بدین ترتیب فقط ریسک سیستماتیک قیمتگذاری میشود. بهزعم این دیدگاه، ریسک غیرسیستماتیک از طریق تنوعبخشی بهطور کامل مدیریت میشود حال آنکه در عمل سرمایهگذاران بهدلیل هزینه اطلاعات و هزینه مبادله، تعداد محدودی از سهام در پرتفوی خود نگهداری میکنند. این پژوهش بر اساس رابطه یکنواختی به مطالعه ریسک غیرسیستماتیک و بازدهی در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد رابطه یکنواختی بین ریسک غیرسیستماتیک و بازدهی مورد انتظار تأیید نمی شود. این در حالیاست که بر اساس یافتههای پژوهش، اختلاف بین متوسط بازدهی ماهانه پرتفوی با ریسک غیرسیستماتیک بالا و پایین معادل 15/0 درصد بوده و بهطور معنیداری مثبت است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی از این تحقیق، ارائه مدل تاثیر ریسک غیرسیستماتیک بر سیاست های تأمین مالی کل شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 93-1380 با رویکرد اقتصادسنجی دادههای تابلویی می باشد. ابتدا ضمن بیان مبانی نظری مرتبط با ریسک غیرسیستماتیک و تامین أکثر
هدف اصلی از این تحقیق، ارائه مدل تاثیر ریسک غیرسیستماتیک بر سیاست های تأمین مالی کل شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 93-1380 با رویکرد اقتصادسنجی دادههای تابلویی می باشد. ابتدا ضمن بیان مبانی نظری مرتبط با ریسک غیرسیستماتیک و تامین مالی به بررسی پیشینه تحقیق پرداختیم. در گام بعدی تصریح و برآورد مدل تحقیق صورت پذیرفته که نتایج تخمین های مختلف با و بدون متغیرهای کنترلی بیانگر تایید روش اثرات ثابت برای مدل نهایی تحقیق بدون متغیر کنترلی مازاد/کسری مالی، و متغیر روند بود. تخمین مدل نهایی تحقیق نیز بیانگر رابطه مثبت و معنادار متغیرهای مستقل (ارزش بازاری به ارزش دفتری، بازده دوسالانه سهام، سودمندی و داراییهای مشهود و نیز تاثیر منفی و معنادار متغیر Z-Score بر اهرم مالی می باشد. بنابراین، هرشش فرضیه فرعی تحقیق و به تبع آن فرضیه اصلی تحقیق مورد تایید قرار گرفت. در پایان نیز پیشنهاداتی مبتنی بر نتایج تحقیق در کنار پیشنهاداتی برای مطالعات آتی ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
چکیدههدف این تحقیق بررسی رابطه مشوق های مالی و سوابق شغلی و سواد مالی اعضای هیات مدیره بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از این رو، تعداد 157 شرکت در طی سال های 1394 الی 1398 از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ت أکثر
چکیدههدف این تحقیق بررسی رابطه مشوق های مالی و سوابق شغلی و سواد مالی اعضای هیات مدیره بر ریسک غیر سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از این رو، تعداد 157 شرکت در طی سال های 1394 الی 1398 از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش غربال انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که ارتباط منفی و معناداری بین مالکیت مدیریتی، حق الزحمه هیات مدیره با ریسک غیر سیستماتیک شرکت ها وجود دارد. همچنین بین سوابق شغلی اعضای هیات مدیره با ریسک غیر سیستماتیک رابطه منفی و معناداری وجود دارد ولی رابطه معناداری بین سواد مالی اعضای هیئت مدیره و ریسک ویژه یافت نشد. لذا در این تحقیق بر آنیم متغیرهای گفته شده را از طریق آزمون مورد بررسی قرار دهیم. کلمات کلیدی: مالکیت مدیریتی؛ حق الزحمه اعضای هیات مدیره؛ سواد مالی؛ ریسک غیرسیستماتیک.
تفاصيل المقالة
میانگین و واریانس بازده سهام بهتنهایی برای توصیف توزیع بازده کافی نمیباشد. بنا به اعتقاد مارکویتز، توجه به گشتاورهای بالاتر نظیر چولگی و کشیدگی بهعنوان شاخص ریسک بهجای واریانس، نتایج دقیقتری را به همراه دارد؛ لذا باتوجهبه تضادهای مطالعاتی بررسی واکنش بازده سهام به أکثر
میانگین و واریانس بازده سهام بهتنهایی برای توصیف توزیع بازده کافی نمیباشد. بنا به اعتقاد مارکویتز، توجه به گشتاورهای بالاتر نظیر چولگی و کشیدگی بهعنوان شاخص ریسک بهجای واریانس، نتایج دقیقتری را به همراه دارد؛ لذا باتوجهبه تضادهای مطالعاتی بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای سنجش گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک (مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و مدل سه عاملی فاما و فرنچ) قابلتوجه بود. همچنین با تعیین مدل رگرسیونی برتر، مقایسه قدرت مدل برتر رگرسیونی با مدل شبکه های عصبی صورت گرفت. بدین منظور از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 152 شرکت بهعنوان نمونه آماری (در قلمرو زمانی سالهای بین 1392 تا 1400) انتخاب شد. نتایج نشان داد با افزایش گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک محاسبه شده با مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و مدل سه عاملی فاما و فرنچ، بازده آتی سهام کاهش مییابد؛ این نتایج در راستای مفاهیم تئوری کارایی بازار سرمایه قابلتوجیه است. دیگر نتایج حاکی از آن است که تفاوت ریسک غیرسیستماتیک مورد انتظار محاسبه شده با این دو مدل معنادار است؛ بنابراین قدرت گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک مورد انتظار محاسبه شده با مـدل قیمتگذاری دارایی سرمایه ای، کمتر از مـدل سه عاملی فاما و فرنچ است. با مقایسه ضریب تعیین مدل شبکه عصبی و رگرسیون خطی میتوان گفت الگوی مبتنی بر شبکه های عصبی عملکرد بهتری در پیش بینی بازده آتی سهام بر اساس گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک نسبت به رگرسیون خطی دارد.
تفاصيل المقالة
چکیده
ناهنجاری های بازار سرمایه ناشی از عواملی است که در مدل های قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مورد توجه قرار نگرفته است. از استدلال های مطرح شده برای توضیح ناهنجاری ها، تئوری ارزش افراطی است. بر مبنای تئوری ارزش افراطی، ریسک دنباله رویداد نامطلوبی است که می تواند تاثیر أکثر
چکیده
ناهنجاری های بازار سرمایه ناشی از عواملی است که در مدل های قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مورد توجه قرار نگرفته است. از استدلال های مطرح شده برای توضیح ناهنجاری ها، تئوری ارزش افراطی است. بر مبنای تئوری ارزش افراطی، ریسک دنباله رویداد نامطلوبی است که می تواند تاثیر منفی بر بازده مازاد سهام داشته باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب ناهنجاری های مومنتوم و ریسک غیرسیتماتیک با ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام است. در پژوهش حاضر از دو معیار ریسک دنباله تجمعی و ریسک کوواریانس دنباله ترکیبی برای محاسبه ریسک دنباله استفاده شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیستماتیک و دوره زمانی پژوهش سال های 1385 تا 1398 انتخاب گردیده است. تعداد شرکت های نمونه شامل 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از رگرسیون 5 عاملی فاما و فرنچ (2015) برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از این است که ترکیب پرتفوی ریسک غیرسیستماتیک و ریسک دنباله بر بازده مازاد سهام تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، سرمایه گذاران با ترکیب این پرتفوی می توانند در بازار سرمایه ایران بازدهی کسب نمایند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که ترکیب پرتفوی مومنتوم و ریسک دنباله منجر به بازده مازاد سهام نمی گردد. در کل، نتایج پژوهش نشان داد که برای توضیح وجود ناهنجاری ریسک غیرسیتماتیک می توان از ریسک دنباله استفاده نمود
تفاصيل المقالة
میانگین و واریانس بازده سهام به تنهایی برای توصیف توزیع بازده کافی نمیباشد. بنا به اعتقاد مارکویتز، توجه به گشتاورهای بالاتر نظیر چولگی و کشیدگی بهعنوان شاخص ریسک بهجای واریانس، نتایج دقیقتری دارد. لذا با توجه به تضادهای مطالعاتی بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای اند أکثر
میانگین و واریانس بازده سهام به تنهایی برای توصیف توزیع بازده کافی نمیباشد. بنا به اعتقاد مارکویتز، توجه به گشتاورهای بالاتر نظیر چولگی و کشیدگی بهعنوان شاخص ریسک بهجای واریانس، نتایج دقیقتری دارد. لذا با توجه به تضادهای مطالعاتی بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای اندازهگیری گشتاورهای ریسک غیر سیستماتیک قابل توجه بود. بدین منظور از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 152 شرکت به عنوان نمونه آماری (در قلمرو زمانی سالهای بین 1391 تا 1398) انتخاب شد. نتایج نشان داد با افزایش گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک محاسبه شده با مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ، بازده آتی سهام کاهش مییابد؛ این نتایج در راستای مفاهیم تئوری کارایی بازار سرمایه قابل توجیه است؛ دیگر نتایج نشان داد تاثیر گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک بر بازده آتی سهام با تعامل همزمان بین توجهات محدود سهامداران و محدودیت های آربیتراژ تشدید می شود؛ این نتایج بر اساس مفاهیم تئوری عدم تقارن اطلاعات و تئوری توجه محدود می باشد؛ که سرمایه گذاران به دلیل اولویتهای غیرمنطقی برای سهام با چولگی مثبت ریسک پذیر هستند. این امر منجر می شود تا شرکتها با ریسک بیشتری در خصوص کاهش آتی قیمت سهام رو به رو باشند. وقتی بی توجهی سرمایه گذاران نهادی به مدیران با افزایش محدودیت های آربیتراژ همزمان شود، این اثر تشدید می شود و مدیران از طریق مدیریت سود، بر بازده سهام تاثیر گذار می شوند. تتایج کسب شده، با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری پژوهش و ادبیات مالی مطابقت دارد.
تفاصيل المقالة
هدف: تحقیق حاضر بهدنبال ارائه مدل پیشبینی بازده سهام با استفاده از دادههای خرد، سطح بازار و اقتصاد کلان است.روششناسی پژوهش: تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق کاربردی است. برآورد مدل میانگینگیری بیزی و TVP_FAVAR در فضای نرمافزار متلب 2021، صورت گرفت. بازه زمانی تحقیق شا أکثر
هدف: تحقیق حاضر بهدنبال ارائه مدل پیشبینی بازده سهام با استفاده از دادههای خرد، سطح بازار و اقتصاد کلان است.روششناسی پژوهش: تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق کاربردی است. برآورد مدل میانگینگیری بیزی و TVP_FAVAR در فضای نرمافزار متلب 2021، صورت گرفت. بازه زمانی تحقیق شامل دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است.یافتهها: باتوجهبه خروجی، متغیرها در سطح خرد، سطح بازار و اقتصاد کلان بر این شاخص اثرگذارند؛ همچنین بر اساس نتایج مدل TVPFAVAR مشاهده گردید که اثرگذاری متغیرهای مؤثر بر بازدهی سهام عموماً مثبت و قوی است و این تأثیر عموماً در بلندمدت قویتر از کوتاهمدت است.اصالت / ارزش افزوده علمی: ۶۴ متغیر مؤثر بر بازدهی سهام در سه گروه در سطح خرد، بازار و اقتصاد کلان وارد مدل گردید و سپس با استفاده از رویکرد مدل میانگینگیری بیزی ۱۱ متغیر غیرشکننده مؤثر بر بازدهی سهام که عبارتاند از نسبت جاری، نسبت بدهی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام؛ نسبت قیمت به سود، درآمد نفت، نوسان رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز بازار غیررسمی، نوسان تورم، ضریب فزاینده پول، نرخ بهره و ریسک سیستماتیک شناسایی شدند. بدینمنظور برای رفع مشکل مدلهای سنتی که امکان توانایی شناسایی مهمترین متغیرهای مؤثر بر بازدهی سهام را ندارد از روش میانگینگیری بیزی و روش خود رگرسیون برداری تعمیمیافته پارامتر متغیر زمان استفاده شده است.
تفاصيل المقالة
هدف این پژوهش بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای اندازهگیری گشتاورهای ریسک غیر سیستماتیک بوده است. قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران و قلمرو زمانی سالهای بین 1391 تا 1398 بوده است. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد، چنانچه أکثر
هدف این پژوهش بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای اندازهگیری گشتاورهای ریسک غیر سیستماتیک بوده است. قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراقبهادار تهران و قلمرو زمانی سالهای بین 1391 تا 1398 بوده است. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقهبندی انواع پژوهشها بر اساس ماهیت و روش را مدنظر قرار گیرد، روش پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی قرار داشته و از نظر روش نیز در دسته پژوهش های همبستگی محسوب میگردد. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 152 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص دادههای جمعآوری شده از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل دادهها ابتدا پیش آزمونهای ناهمسانی واریانس، آزمون Fلیمر و آزمون جارک– برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های پژوهش (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد تاثیر گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک بر بازده آتی سهام با افزایش توجهات محدود سهامداران؛ محدودیتهای آربیتراژ و نیز تعامل همزمان بین توجهات محدود سهامداران و محدودیتهای آربیتراژ تشدید میشود.تتایج کسب شده، تضاد مطالعاتی را رفع کرده و با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری پژوهش و ادبیات مالی مطابقت دارد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications