در بیست سال اخیر، سیاستهای فرهنگی تاثیر گذار بر برنامه ریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بی رونق شهری و حرکت به سمت فعالیتهای خلاق فرهنگی در جهت پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمعآوری اطلاعات، منابع کت أکثر
در بیست سال اخیر، سیاستهای فرهنگی تاثیر گذار بر برنامه ریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بی رونق شهری و حرکت به سمت فعالیتهای خلاق فرهنگی در جهت پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمعآوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای و اسناد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مولفه های فرهنگی تاثیر گذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور میباشد که مولفه هایی چون «کاربریهای فرهنگی»، «فعالیتهای فرهنگی درفضای عمومی شهری»، «ترکیب فعالیتهای فرهنگی با طراحی شهری خلاقانه»، «حفاظت میراث فرهنگی» و «گردشگری فرهنگی» را به عنوان معیارهایی کلیدی معرفی نموده و در سه پروژه بازآفرینی شهری در شهر استانبول ترکیه مورد مقایسه و این نتیجه حاصل گردید که بازآفرینی شهری با بهره گیری از صنایع خلاق فرهنگی منجر به احیای اقتصادی مناطق مورد نظر گردیده و همگرایی اقتصاد و فرهنگ تاثیرات به سزایی بر بازآفرینی بناهای تاریخی داشته است.
تفاصيل المقالة
در بیست سال اخیر، سیاستهای فرهنگی تأثیرگذار بر برنامهریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بیرونق شهری و حرکت به سمت فعالیتهای خلاق فرهنگی در جهت پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمعآوری اطلاعات، منابع ک أکثر
در بیست سال اخیر، سیاستهای فرهنگی تأثیرگذار بر برنامهریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بیرونق شهری و حرکت به سمت فعالیتهای خلاق فرهنگی در جهت پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمعآوری اطلاعات، منابع کتابخانهای و اسناد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مولفههای فرهنگی تأثیر گذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور میباشد که مولفههایی چون کاربریهای فرهنگی، فعالیتهای فرهنگی درفضای عمومی شهری، ترکیب فعالیتهای فرهنگی با طراحی شهری خلاقانه، حفاظت میراث فرهنگی و گردشگری فرهنگی را به عنوان معیارهایی کلیدی معرفی نموده و در سه پروژه بازآفرینی شهری در شهر استانبول ترکیه مورد مقایسه و این نتیجه حاصل گردید که بازآفرینی شهری با بهره گیری از صنایع خلاق فرهنگی منجر به احیای اقتصادی مناطق مورد نظر گردیده و همگرایی اقتصاد و فرهنگ تأثیرات بسزایی بر بازآفرینی بناهای تاریخی داشته است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهشهای آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیما أکثر
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامۀ درسی تربیت بدنی و سلامت دورۀ اول متوسطه با رویکرد فرهنگی _ تربیتی است. این پژوهش جزء پژوهشهای آمیخته با طرح اکتشافی است که در دو بخش کیفی-کمّی انجام شده است؛ در بخش کیفی به فرایند طراحی الگو و در بخش کمّی با روش توصیفی از نوع پیمایشی، به اعتبارسنجی الگو پرداخته شده است. در بخش کیفی حوزۀ مطالعات شامل کلیۀ متون و منابع نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس و همچنین 18 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزۀ برنامهریزی درسی و تربیت بدنی است که به روش نمونهگیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری، مصاحبۀ نیمهساختار یافته بود که از طریق روشهای پرسش از همکار و چک اعضا، دادهها تأیید و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در بخش کمّی و برای اعتبارسنجی الگوی طراحی و از نظرات 22 نفر از متخصصان دانشگاهی در حوزۀ برنامهریزی درسی و رشتۀ تربیت بدنی طی پرسشنامهای و برای بررسی روایی محتوای کمّی نیز از شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) استفاده شد. نسبت روایی مـحتوا به مقدار 72/0 و شاخص روایی محتوا به مقدار 90/0 مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با روش ضریب آلفای کرونباخ به مقدار89/0 تأیید شد. الگوی به دست آمده متشکل از سه بخش مبانی، عناصر راهبردی و عناصر دهگانه اکر بود که برای هریک از بخشهای الگو مؤلفههایی ارائه شد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی انجام گرفت. این پژوهش بصورت کیفی از نوع داده بنیاد انجام گردیده است. جامعه آماری کلیه اساتید، خبرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد خانواده در شهر اصفهان بود. برای نمونهگیری از روش گلوله برفی استفاده شد و ح أکثر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی انجام گرفت. این پژوهش بصورت کیفی از نوع داده بنیاد انجام گردیده است. جامعه آماری کلیه اساتید، خبرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد خانواده در شهر اصفهان بود. برای نمونهگیری از روش گلوله برفی استفاده شد و حجم نمونه با 13 خبره به اشباع رسید، در ضمن از چهار آزمون اصلیتاثیرپذیری، باور پذیری، انتقال پذیری، اعتماد پذیری برای بررسی کیفیت داده های پژوهش بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل: (1. تورم و بی عدالتی اقتصادی در جامعه ناشی از تحولات سیاسی، 2. نیاز خانوادهها براساس الگوهای مصرفی)؛ عوامل مداخله گر شامل: (1. رسانه و شبکه های اجتماعی، 2. تکنولوژی، 3. تغییر در الگوهای مصرف جهانی از نظر فرهنگی و 4. تحریم ها و شرایط اقتصادی کنونی)؛ عوامل زمینه ساز شامل:(1.ارزشهای معنوی ریشه در فرهنگ، 2. فرهنگ و ارزشهای محوری جامعه و 3. عوامل محیطی و فرهنگی)، عوامل استراتژی شامل: (1.آموزش و فرهنگ سازی، 2. عوامل ساختاری / زیرساخت های فرهنگی جامعه، 3. حمایت و پشتیبانی از نیازهای فرهنگی خانوادهها، 4.ترسیم افق و چشم انداز واحد اقتصادی در جامعه) و پیامدها شامل(1. اثرات رفتاری و فرهنگی، 2.اعتماد، پشتیبانی و حمایت دولت، 3.اشتغال زایی و کارآفرینی و 4.آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی مولد) می باشند.
تفاصيل المقالة
مقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سا أکثر
مقدمه: این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهنخوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبکهای حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبکهای حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبکهای حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبکهای حل مسئله بر رگههای اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارتهای حل مسئله، نشانههای آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی درونی با تأکید بر رویکرد فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان است. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی (گرندد تئوری) و به لحاظ هدف کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شده است. روایی بیرونی و پایایی کیفی دادهها مح أکثر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی درونی با تأکید بر رویکرد فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان است. روش پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی (گرندد تئوری) و به لحاظ هدف کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شده است. روایی بیرونی و پایایی کیفی دادهها محاسبه شده است و به تأیید رسیده است. جامعه آماری پژوهش جمعی از خبرگان و اساتید دانشگاه خوراسگان بوده است که در ابتدا تعدا آنها 9 نفر و سپس تا اشباع نهایی 12 نفر ادامه یافته است. ابتدا با مصاحبه و با کمک کد گذاری باز و کد گذاری محوری مقوله ها و مفاهیم استخراج شده است و تعداد 80 کد باز و 28 مقوله محوری به دست آمد همان طور که از متن مصاحبه ها برگرفته شد، برای برندسازی درونی دانشگاه، چند نکته حائز اهمیت است: برندسازی داخلی برای بالابردن تعهد کارکنان نسبت به سازمان است؛ البته این مهم در این صورت حاصل خواهد شد که مدیران ارشد از فعالیت های مدیریت منابع انسانی و همین طور از کارکنان سازمان حمایت کنند که هر چه این حمایت بیشتر باشد، تعهد کارکنان در سازمان افزایش می یابد و برند داخلی بهتر شکل می گیرد. همچنین مدیران منابع انسانی به تمام عوامل مدیریت منابع انسانی از قبیل فرآیندهای جذب، نگهداشت، ارزیابی عملکرد، آموزش، توسعه، بهداشت و ایمنی، ارتباطات، نظام پیشنهادها و غیره اشراف داشتند .
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications