• فهرس المقالات روح عینی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تاریخ علم هرمنوتیک و نقش ویلهلم دیلتای در بسط و تفصیل آن
        روح اله نوری
        چکیده:معمولاً تاریخ هرمنوتیک از آغاز تا کنون را به سه دوره تقسیم می کنند. در دوره ی اول تاریخهرمنوتیک، اساطیر و اسطوره های یونانی تنها موضوع و متعلّق تفسیر و تأویل به حساب می آمدند. امابعد از ظهور مسیحیت و در طول دوره ی قرون وسطی(دوره ی دوم )تاویل و تفسیر کتاب مقدس بر أکثر
        چکیده:معمولاً تاریخ هرمنوتیک از آغاز تا کنون را به سه دوره تقسیم می کنند. در دوره ی اول تاریخهرمنوتیک، اساطیر و اسطوره های یونانی تنها موضوع و متعلّق تفسیر و تأویل به حساب می آمدند. امابعد از ظهور مسیحیت و در طول دوره ی قرون وسطی(دوره ی دوم )تاویل و تفسیر کتاب مقدس برجای آن نشست. شلایرماخر بر دامنه و گستره ی تأویل و تفسیر افزود و هر متنی(چه دینی و چه غیردینی)را نیازمند به تفسیر و تأویل دانست.لذا با این کار دوره ی جدید ( دوره ی سوم ) هرمنوتیک آغازشد.این اندیشه مورد استقبال دیلتای قرار گرفت و وی قلمرو هرمنوتیک را به کل علوم انسانی تعمیمداد و علم هرمنوتیک را بعنوان بهترین روش برای علوم انسانی معرفی نمود.کلید واژه:هرمنوتیک، تأویل یا تفسیر، کتاب مقدس، شلایر ماخر، ویلهلم دیلتای، تجربه ی زیسته، روح عینی، خوداندیشی، فهم تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مطالعه ای در باب جایگاه و ضرورت آزادی در معرفت شناسی نزد هگل
        حامد شیوایی شهلا اسلامی شمس الملوک مصطفوی
        اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل‌های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و أکثر
        اساساً در متن و کانون نظام فلسفی هگل، فلسفه روح او قرار دارد. هگل در پدیدارشناسی روح، تلاش کرده است تا حرکت روح و سرمنزل‌های آن در تاریخ را مورد واکاوی قرار دهد. از منظر هگل، تاریخ جهان، تاریخ حرکت روح به سمت عقلانی شدن است. در واقع حرکت روح در تاریخ حرکتی خردگرایانه و عقلانی است و در هر منزل از تاریخ ما شاهد تعامل روح با تاریخ واقعی و عینی از یک سو و تاریخ فردی و آزادی فرد از سوی دیگر هستیم. تعامل این دو، سرانجام در روح مطلق که همان آزادی است، تحقق می‌یابد. بنابراین می‌توان صورت‌بندی حقیقی روح مطلق را در تاریخ مشاهده کرد. روح مطلق از نظر هگل، منزلگاهی است که همه حقایق ازلی تاریخی در آن به شکوفایی و تحقق غایی خود می‌رسند. به عبارت دیگر، روح مطلق، همان پرنده‌ای است که آزادانه بر دشت‌ها و تپه‌های تاریخ پرواز می‌کند. در فلسفه هگل، روح مطلق بدون آزادی امکان تحققِ ذات حقیقی‌اش را از دست خواهد داد. در واقع آزادی عنصر حیاتی و قوام‌بخش فلسفه روح هگل است. بی‌گمان در فلسفه هگل، همه امور، نسبتی با آزادی در مقام پدیدارکننده روح مطلق در دیالکتیک تاریخ دارند. بنابراین در تحقیق حاضر که بر اساس روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است، ضمن تلاش برای تشریح فلسفه روح هگل، به ویژه روح فردی، عینی و مطلق، به جایگاه و ضرورت آزادی در فلسفه روح هگل اشاره خواهد شد. تفاصيل المقالة