در جهانبینی دینی، به طور عام و در دین اسلام به طور خاص، این مفهوم وجود دارد که درد و رنجی که فرد در زندگی متحمل میشود بیهوده و عبث نیست بلکه می تواند زمینهای برای رشد و تعالی انسان باشد؛ مفهومی که در روانشناسی مثبتگرا به آن رشد پس از آسیب گفته میشود. با بررسی آیات أکثر
در جهانبینی دینی، به طور عام و در دین اسلام به طور خاص، این مفهوم وجود دارد که درد و رنجی که فرد در زندگی متحمل میشود بیهوده و عبث نیست بلکه می تواند زمینهای برای رشد و تعالی انسان باشد؛ مفهومی که در روانشناسی مثبتگرا به آن رشد پس از آسیب گفته میشود. با بررسی آیات و احادیث درمییابیم به رغم اینکه طلاق در اسلام امری مذموم و ناپسند است، اما در شرایطی که هدف اصلی ازدواج، که تامین آرامش زوجین است، محقق نشود جواز طلاق میتواند صادر شود. یافتههای روانشناسی نیز همسو با آموزههای اسلامی، نشان میدهند در شرایطی که کیفیت ازدواج بسیار پایین باشد، طلاق سبب افزایش بهزیستی روانی و به صلاح افراد است. پافشاری بر ادامۀ زندگی مشترک زوجهای ناهمخوان عواقب زیادی دارد، از جمله طلاقهای پنهان، خیانت، خودکشی، همسرکشی و مشکلات تربیتی برای فرزندان. اینجاست که ضرورت طلاق رخ مینماید. اما طلاق، به رغم پیامدهای منفیاش میتواند منجر به تغییراتی مثبت در افراد شود، از جمله شناخت عمیقتر زندگی، گسترش روابط معنادار باخانواده و دوستان، دستیابی به احساس قدرت درونی، تغییر در اولویتهای زندگی و درک عمیقتر موضوعات معنوی و وجودی. با توجه به اجتنابناپذیر بودن طلاق، لازم است با مطالعه دقیق و موشکافانه همه ابعاد طلاق از جمله پیامدهای مثبت آن، زمینههای شکلگیری رشد پس از طلاق فراهم گردد.
تفاصيل المقالة
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر استرس شغلی کارکنان شاغل در قوه قضاییه در شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و پی گیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه ک أکثر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر استرس شغلی کارکنان شاغل در قوه قضاییه در شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و پی گیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان تحت استرس قوه قضاییه شهر تهران بود که در سال 96 به مرکز سلامت قوه قضاییه مراجعه کردند. تعداد30 نفر از کارکنان قوه قضاییه در شهر تهران به صورت نمونه گیری دردسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش در هشت جلسه 5/1 ساعته مداخله گروهی مثبت گرا را دریافت کرد. برای گروه کنترل، هشت جلسه 5/1 ساعته با موضوعات بی ربط به مداخله مانند صحبت در باره سیگار، الکل و تصادفات برگزار گردید. آزمودنی ها پیش و پس از مداخله و در مرحله پی گیری به پرسش نامه استرس شغلی (اسپیو، 1987) پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا، منجر به کاهش معنی دار نمره استرس شغلی گردید (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در کنار دیگر راهبردهای مقابله ای موثر، مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر روی کارمندان شاغل تحت استرس شغلی صورت گیرد.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تابآوری به عنوان شاخهای از روان شناسی مثبتگرا و رضایت از زندگی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان بهداری شهرستان سراب تشکیل میدادند. نمونه آماری پژوهش شامل 160 نفر (68 زن و 92 مرد) بودند. نم أکثر
هدف اصلی در پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تابآوری به عنوان شاخهای از روان شناسی مثبتگرا و رضایت از زندگی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان بهداری شهرستان سراب تشکیل میدادند. نمونه آماری پژوهش شامل 160 نفر (68 زن و 92 مرد) بودند. نمونههای مورد نظر به روش تصادفی ساده از هر دو جنس انتخاب شدند و در این پژوهش مقیاس تابآوری کانر و دیوید سون (2003) و رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) اجرا شد. از دادههای حاصله نتایج ذیل به دست آمده است: بین تابآوری و رضایت از زندگی رابطه مثبت وجود دارد. بین مردان و زنان از نظر رضایت از زندگی تفاوت وجود دارد. بین زنان و مردان از نظر تابآوری تفاوتی وجود ندارد.
تفاصيل المقالة
مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیشفعالی با چالشهای مهمی مواجهاند، هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا بر تنظیم هیجان، تاب آوری و رابطه مادر-کودک در جامعه اماری مادران کودکان دارای اختلال أکثر
مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ بیشفعالی با چالشهای مهمی مواجهاند، هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا بر تنظیم هیجان، تاب آوری و رابطه مادر-کودک در جامعه اماری مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران در سال 1399-1400 با روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. بوسیله نمونهگیری در دسترس، 45 مادر داوطلب وارد مطالعه شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر، مقیاس تاب آوری کانرو دیویدسون و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا و محتوی دوره آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد کوین و مورل و آموزش مبتنی بر روانشناسی مثبتگرا سلیگمن بودند. برای تحلیل دادهها، از شاخصهای توصیفی (میانگین وانحراف معیار )و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیری) در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید. نتایج نشان داد، بین گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد ، گروه آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و گروه گواه ، در میانگین نمره ی تنظیم هیجان و رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری وجود داشت.اما در میانگین نمره تاب آوری تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا اثربخشی بیشتری بر تنظیم هیجان و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توحه/ بیش فعالی داشت بنابراین به مشاوران توصیه میشود از یافتههای مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی جهت کمک به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تاب آوری و ارتقإ کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیشفعالی استفاده نمایند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications