زمینه و هدف: نظریۀ رشد هوشمند شهری در واکنش به گسترش پراکندۀ شهرها و بر مبنای اصول توسعۀ پایدار شکلگرفته است که یکی از بهترین نمونههای آن،TOD (توسعه حمل و نقل همگانی محور) است. تا زمانی که توسعه و برنامههای شهری بر مبنای حرکت اتومبیل تهیه و اجرا گردند، مسائل و مشکلات أکثر
زمینه و هدف: نظریۀ رشد هوشمند شهری در واکنش به گسترش پراکندۀ شهرها و بر مبنای اصول توسعۀ پایدار شکلگرفته است که یکی از بهترین نمونههای آن،TOD (توسعه حمل و نقل همگانی محور) است. تا زمانی که توسعه و برنامههای شهری بر مبنای حرکت اتومبیل تهیه و اجرا گردند، مسائل و مشکلات متعددی در شهرها ایجاد میشود و دستیابی به رشد هوشمند و TOD امکانپذیر نخواهد بود. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهایی جهت توسعه شهر بسطام بر اساس رشد هوشمند شهری با تأکید بر رویکرد TOD است.روش بررسی: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به روش اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه در پاییز ۱۴۰۰ انجام شده است. برای تحلیل دادهها در ابتدا نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها بر اساس روش SWOT، با توجه به نظر شهروندان و متخصصان برای محدودۀ مورد مطالعه بررسی شدند، سپس پیشنهادها در قالب راهبردها ارائه شده و با استفاده از تکنیک QSPM اولویتبندی شدند.یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ماتریسهای داخلی و خارجی نشان داد که مجموع امتیاز نهایی عوامل داخلی با توجه به نظرات شهروندان و متخصصان به ترتیب ۲۶۷/۲ و ۲۷۳/۲ و مجموع امتیاز نهایی عوامل خارجی به ترتیب برابر ۱۷۶/۲ و ۴۲۶/۲ است؛ چون این اعداد کمتر از ۵/۲ است، نشان میدهد که در شرایط موجود، شهر بسطام از نظر عوامل داخلی و خارجی دارای ضعف و تهدید میباشد، لذا تمرکز راهبردهای ارائه شده باید در جهت به حداقل رساندن ضعفهای موجود و عواقب سوء تهدیدها باشد.بحث و نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که از نظر شهروندان راهبرد فراهم کردن امکانات لازم در پیادهراهها و طراحی با توجه به اقلیم و شرایط آب و هوایی با ۵/۹۶ امتیاز و از نظر متخصصان راهبرد توجه مسئولان امور شهری به محدود کردن محورهای حرکتی سواره و گسترش مسیرهای پیاده با ۶/۰۷ امتیاز در اولویت قرار دارند.
تفاصيل المقالة
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت-های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی-ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایدا أکثر
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت-های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی-ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداریها میتوان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. براین اساس، پژوهش حاضر استدلال میکند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخصهایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب میگردد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است که با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره نخست مناطق شهری برای شاخصهای رشد هوشمند شهری رتبهبندی و میزان نابرابریها مشخصشده، سپس از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی به سطحبندی مناطق شهری آن پرداختهشده است. بر اساس نتایج حاصل از کاربست مدل ویکور، این مناطق هرکدام رتبههای متفاوتی را به دست آوردهاند، بهطوریکه مناطق چهارگانه این شهر ازلحاظ میزان برخورداری از شاخصهای منتخب توسعه اینگونه میباشد که ازلحاظ برخورداری از شاخصهای موردبررسی، منطقه یک دارای بیشترین میزان برخورداری و منطقه دو دارای کمترین میزان برخورداری میباشد. این امر نشانگر نابرابری و تفاوت چشمگیر در برخی از شاخص رشد در مناطق شهر اردبیل میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
راهبرد رشد هوشمند، مدیریت پویا و انعطاف پذیر رشد شهری بوده که دو هدف کارایی و کیفیت محیطی فضای شهری را مدنظر قرار دارد و به عنوان روشی اصلاحی برای رشد پراکندگی شهری در جهت رفع مشکلات شهری عمل می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمن أکثر
چکیده
راهبرد رشد هوشمند، مدیریت پویا و انعطاف پذیر رشد شهری بوده که دو هدف کارایی و کیفیت محیطی فضای شهری را مدنظر قرار دارد و به عنوان روشی اصلاحی برای رشد پراکندگی شهری در جهت رفع مشکلات شهری عمل می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان به نگارش درآمده است. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه) و جامعه آماری، شامل دو گروه شهروندان و مسئولین ـ نخبگان بوده که به روش نمونه گیری تصادفی داده ها جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSSو جهت تصویرسازی نتایج از نرم افزار ArcGISاستفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمامی شاخصهای مورد بررسی از سطح معنی داریِ مناسبی برخوردار هستند. میانگین کلی گروه مسئولین ـ نخبگان در رابطه با شاخصهای رشد هوشمند در کرمان 45/3 و گروه شهروندان 96/2 است و گروه مسئولین ـ نخبگان تمامی شاخص ها را در سطحی متوسط به بالا ارزیابی کرده اند اما شهروندان تنها دو شاخص مسکن (25/3) و اجتماعی/هویت (3) را در سطحی متوسط دانسته اند و این امر نشان از وضعیت بهتر شهر کرمان از دید مسئولین ـ نخبگان دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز با سطح معناداری 023/0 و میزان آلفای کمتر از 05/0 حاکی از اثرگذاری متغیر مستقل بر وابسته و رابطه معنادار بین آنها است. در نهایت بر پایه آزمون کروسکال والیس، منطقه 2 با بیشترین ارزش عددی (8/13) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، اینگونه استنباط می شود که ساکنان مناطق چهارگانه کرمان در رابطه با وضعیت شاخصهای رشد هوشمند شهری در این شهر، دیدگاه متفاوتی داشته اند.
تفاصيل المقالة
رشد لجام گسیخته، پدیده ای است که بسیاری از شهرها، به ویژه کلانشهرها را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. در این راستا، رشد هوشمند شهری، الگویی توانمند و جامع نگر می باشد که سعی اصلاح این وضعیت دارد. کلانشهر اهواز نیز دهه ها است که از عوارض رشد سریع و پرنوسان در عذاب بود أکثر
رشد لجام گسیخته، پدیده ای است که بسیاری از شهرها، به ویژه کلانشهرها را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. در این راستا، رشد هوشمند شهری، الگویی توانمند و جامع نگر می باشد که سعی اصلاح این وضعیت دارد. کلانشهر اهواز نیز دهه ها است که از عوارض رشد سریع و پرنوسان در عذاب بوده و بنابراین مدتی است که با توجه به تجربۀ جهانی، حرکت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری برای این کلانشهر توصیه می گردد. این پژوهش نیز با درک ضرورت و اهمیت پژوهش در این حوزه، با روشی توصیفی- تحلیلی به هدف تحلیلی بر شرایط موجود کلانشهر اهواز به لحاظ تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری به تحقیق پرداخت. جامعۀ آماری پژوهش مناطق 8 گانۀ کلانشهر اهواز می باشد؛ که داده های مربوط به شاخص های 81 گانۀ رشد هوشمند شهری در مقیاس این مناطق و در چهارچوب 4 معیار کالبدی- کاربری اراضی، اجتماعی- اقتصادی، دسترسی- حمل و نقل و زیست محیطی با استفاده از روش های وزن دهی آنتروپی، تاپسیس، کاکس باکس و آزمون های آماری شاپیرو- ویلک، کولموگروف- اسمیرنف، آنوا، دانکن، توکی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردیدند. ضمن این که برای نقشه سازی پهنه بندی از نرم افزار Arc GIS 10 استفاده گردید. بر اساس قسمتی از نتایج پژوهش، در کل کلانشهر اهواز از وضعیت مناسبی به لحاظ تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار نبوده و تفاوتی معنی دار بدین لحاظ مابین مناطق این کلانشهر وجود دارد. از نتایج دیگر پژوهش آن که، از نظر شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، به ترتیب مناطق 4، 3، 2، 1، 8، 5، 7و 6 رتبه بندی گردیدند، به طوری که منطقۀ 4 دارای بهترین وضعیت و منطقۀ 6 دارای بدترین وضعیت تشخیص داده شد. در انتها نیز، بر اساس یافته های پژوهش راهکارهایی پیشنهاد گردید.
تفاصيل المقالة
گسترش افقی یا اسپرال شهری پدیده ای است که در نیم قرن اخیر نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز بروز یافته است. این پدیده ( اسپرال شهری ) رشد و گسترش فضایی سریع شهر به سمت نواحی حاشیه ای به صورت توسعه کم تراکم و نامنظم است. شهر دزفول که در شمال أکثر
گسترش افقی یا اسپرال شهری پدیده ای است که در نیم قرن اخیر نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای در حال توسعه نیز بروز یافته است. این پدیده ( اسپرال شهری ) رشد و گسترش فضایی سریع شهر به سمت نواحی حاشیه ای به صورت توسعه کم تراکم و نامنظم است. شهر دزفول که در شمال استان خوزستان قرار گرفته علیرغم رشد سریع جمعیتی در چند دهه اخیر، رشد و گسترش فضایی افقی سریعی داشته است. برهمین اساس پژوهش حاضر به دنبال تحلیل اثرات زیست محیطی گسترش افقی شهر دزفول با تأکید بر شاخص های رشد هوشمند می باشد. این تحقیق کاربردی و از روش توصیفی – تحلیلی بهره برده است. برای استخراج شاخصهای مورد استفادهی پژوهش در بخش مبانی نظری، بامطالعهی پژوهشهای داخلی و خارجی شاخص زیستمحیطی که یکی از شاخصهای اصلی رشد هوشمند شهری است انتخاب شد. جامعهی آماری شامل محلههای 22 گانه شهر دزفول که بر اساس بخشهای کالبدی است. برای رتبهبندی محلات شهر دزفول به لحاظ برخورداری از شاخصهای زیست محیطی رشد هوشمند از روش آنتروپی و مدل تاپسیس استفاده میگردد. در این مطالعه از نرم افزار GIS به منظور ترسیم نقشه ها، نرم افزار SPSS و TOPSIS به منظور محاسبات استفاده می شود. و در نهایت این نتیجه کسب شد که اگرچه نمیتوان انکار کرد که گسترش مناطق شهری و کاربریهای مرتبط اثرات مخربی بر زمینهای کشاورزی دارد اما با توجه به نتایج این پژوهش نمیتوان تأیید کرد که گسترش افقی شهر در دهه اخیر بر منابع محیطی شهر اثرات زیانباری داشته است.
تفاصيل المقالة
در سالهای اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و کمبود زمینهای شهری برنامهریزان بهدنبال راهکاری بودند که علاوه بر حفظ زمینهای کشاورزی حومه شهرها، توزیع فضایی کاربریهای شهری را طوری ساماندهی نمایند تا همه ساکنان شهرها از خدمات شهری بهرهمند شوند. رشد هوشمند شهری از مهمتر أکثر
در سالهای اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و کمبود زمینهای شهری برنامهریزان بهدنبال راهکاری بودند که علاوه بر حفظ زمینهای کشاورزی حومه شهرها، توزیع فضایی کاربریهای شهری را طوری ساماندهی نمایند تا همه ساکنان شهرها از خدمات شهری بهرهمند شوند. رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای توسعه از درون است که مورد اهمیت قرار گرفته است. بنابراین این پژوهش با هدف تحلیل فضایی شاخصهای رشد هوشمند شهری در شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره انجام گرفته است. براساس نقشههای اتوکد طرح تفصیلی شهری محدودههای مناطق 4گانه شهر ایلام تعیین و 35 شاخص رشد هوشمند شهری در این مناطق مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تلفیق تحلیل شبکهای ANP و نقشههای GIS انجام شد. نتایج نشان داد که توسعه شهر ایلام در دهه 30 با مساحتی حدود 102 هکتار به مساحتی بالغ بر 2460 هکتار در دهه 90 رسیده است. این توسعه به صورت ناموزون، ناهماهنگ، پراکنده و بدون توجه به توزیع فضایی کاربریهای شهری صورت گرفته است. توزیع فضایی شاخصهای رشد هوشمند شهری در سطح شهر یکسان نیست و منطقه یک شهری با رتبه 144/0 انطباق بیشتری با شاخصهای رشد هوشمند شهری دارد. از نظر کارشناسان، شاخص کالبدی بیشترین نقش را در تبیین رشد هوشمند شهری شهر ایلام داشته است.
تفاصيل المقالة
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- أکثر
برای مدیریت و برنامهریزی رشد پراکنده شهر و کاهش اثرات نامطلوب آن شناخت روند توسعه فیزیکی شهری ضروری میباشد. براین اساس پژوهش حاضر باهدف بررسی روند رشد پراکندهی شهری با تأکید بر شاخصهای تراکمی رشد هوشمند در مناطق چهارگانه شهر ارومیه انجامشده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است. دادهها و اطلاعات موردنیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، طرحهای جامع و تفصیلی شهر و سازمانهای مرتبط با موضوع جمعآوری گردیده است. جهت تحلیل دادهها و شناخت الگوی رشد شهری از مدلهای هلدرن و آنتروپی شانون در قالب نرمافزارExcel استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 77 درصد از رشد کالبدی شهر، در فاصله سالهای 1385- 1365، مربوط به رشد جمعیت آن بوده و 23 درصد از رشد شهر با رشد بیهوده و پراکنده (اسپرال) آن مرتبط بوده است. نتیجه این رشد پراکنده، کاهش تراکم ناخالص جمعیتی و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری شده است. نتایج حاکی از آن است که الگوی رشد شهر ارومیه بهصورت پراکنده است و این امر موجب ناپایداری زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی و درنهایت شکل شهری شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده، در راستای دستیابی به توسعهی پایدار شهری به نظر میرسد؛ روش تمرکز غیرمتمرکز (تبدیل شهر تک مرکزی به چندمرکزی بر پایهی متراکم سازی و افزون سازی فعالیتها در مراکز فرعی) با تأکید بر اصول و راهبردهای رشد هوشمند شهری بهترین الگو برای گسترش کالبدی– فضایی شهر ارومیه در آینده باشد.
تفاصيل المقالة
توسعه کالبدی- فضایی شتابان شهر کرج طی سالهای 1335 تا 1390 از جمعیت 14526 نفری در سال 1335 و حدود km2مربع وسعت به جمعیتی حدود 1614626 نفر و وسعتی حدود 187km مربع در سال 1390 رسیده است. این رشد شتابان و متمرکز منابع اکولوژیک از جمله خاکهای حاصلخیز، معدنی، منابع آب سطحی أکثر
توسعه کالبدی- فضایی شتابان شهر کرج طی سالهای 1335 تا 1390 از جمعیت 14526 نفری در سال 1335 و حدود km2مربع وسعت به جمعیتی حدود 1614626 نفر و وسعتی حدود 187km مربع در سال 1390 رسیده است. این رشد شتابان و متمرکز منابع اکولوژیک از جمله خاکهای حاصلخیز، معدنی، منابع آب سطحی و زیرزمینی را تخریب کرده است. توسعهی نامتعادل کاربریها و به دنبال آن ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی شهر ناشی از این فرآیند است. یکی از راههایی که برای مقابله با چنین رشد نابسامانی در دنیا مطرحشده، بهرهگیری از الگوی رشد هوشمند شهری در تهیه طرحهای توسعه شهر است. رشد هوشمند با تمرکز بر تجدید حیات شهری و گسترش گزینههای حمل و نقل عمومی به دنبال ایجاد جوامعی است که مردم به زندگی در آن رغبت نشان دهند. هدف این پژوهش تبین رشد هوشمند و تحلیل فضایی آن است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن و رشد هوشمند شهری، طی سالهای 1335 تا 1390 است. نتایج حاصله نشان میدهد که شهر کرج از سال 1335 تا 1390 رشد پراکندهای در چند هسته جداگانه و ناموزون داشته است. ضریب آنتروپی محاسبهشده (4262/2) در سال 1390 توسعه ناموزون و غیرهوشمند را در سطح بالایی نشان میدهد. همچنین از میان چهار الگوی کالبدی مورد بررسی، الگوی چهارم (ساخت) متعادل منسجم همراه با محور - مراکز ناحیهای و محلهای پس از وزن دهی، با امتیاز 116 بهعنوان الگوی مناسب جهت توسعه آتی شهر کرج انتخاب گردید.
تفاصيل المقالة
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیلی بر الزامات و بایستههای رشد هوشمند شهری شهر تویسرکان است. ساخت یک شهر هوشمند به عنوان یک استراتژی برای کاهش مشکلات تولید شده توسط افزایش جمعیت شهری، رشد ناموزون و از هم گسیخته فیزیکی درحال ظهوراست حکمروایی هوشمند، انرژی هوشمند، ساختوساز أکثر
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیلی بر الزامات و بایستههای رشد هوشمند شهری شهر تویسرکان است. ساخت یک شهر هوشمند به عنوان یک استراتژی برای کاهش مشکلات تولید شده توسط افزایش جمعیت شهری، رشد ناموزون و از هم گسیخته فیزیکی درحال ظهوراست حکمروایی هوشمند، انرژی هوشمند، ساختوساز هوشمند، حمل و نقل هوشمند، هوشمندسازی زیرساختها، تکنولوژی هوشمند، مراقبتهای بهداشتی و شهروند هوشمند، این عوامل اساس یک چهار چوب یکپارچه هستند که میتواند در بررسی چگونگی ابتکارات و راهبردهای شهر هوشمند استفاده شود. مؤلفههای رشد هوشمند شهری بر شرایط اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر تویسرکان اثرگذار بوده و موجبات کاهش هزینههای شهری، بهبود بخشی شرایط زیست محیطی و صرفهجویی در وقت و زمان شهروندان را فراهم میکند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- پیمایشی است و حجم نمونه با بهکارگیری فرمول کوکران برابر 381 نفر است که بهصورت تصادفی از میان شهروندان و کارشناسان به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. با توجه به بررسیهای انجام شده و یافتههای این پژوهش که با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. در نهایت نتایج نشان داد که شهر تویسرکان از آمادگی لازم جهت استقرار رشد هوشمند شهری برخوردار نمیباشد و با وجود وضعیت نامناسب زیرساختهای رشد هوشمند شهری در شهر، هیچ یک از فرایندهای رشد هوشمند شهری در شهر از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. در میان زیرساختهای رشد هوشمند شهری، خدمات الکترونیک با رتبه (92/1) وضعیت نامساعدتری دارد و متغیرهای محیط زیست و فضای سبز(99/2)، کیفیت زندگی(65/2)، کاربریهای مختلط(25/2)، پیاده مداری(24/2) و اجتماعی-اقتصادی(99/1) با در نظر گرفتن رتبه بندی در وضعیت مساعدتری نسبت به سایر زیرساختها قرار می گیرند.
تفاصيل المقالة
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت-های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی-ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایدا أکثر
با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در اثر رشد جمعیت و شهرنشینی، با چالشهای گستردهای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیت-های پاسخگو مواجه شده اند که نمود عینی آن را در مسائلی چون فقر شهری، کمبود زیرساختها، اسکان غیررسمی، رشد آلودگی-ها، کاهش کیفیت زندگی و در مجموع، رشد ناپایداریها میتوان مشاهده نمود. در چنین وضعیتی، یافتن راهکارهای جدید و کم هزینه در جهت دستیابی به پایداری، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. براین اساس، پژوهش حاضر استدلال میکند که هوشمندسازی، با بهره گیری از شاخصهایی همچون حکمروایی هوشمند، محیط زیست هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند، زندگی هوشمند و مردم هوشمند، رویکرد موثری در جهت نیل به پایداری (در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) محسوب میگردد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است که با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره نخست مناطق شهری برای شاخصهای رشد هوشمند شهری رتبهبندی و میزان نابرابریها مشخصشده، سپس از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی به سطحبندی مناطق شهری آن پرداختهشده است. بر اساس نتایج حاصل از کاربست مدل ویکور، این مناطق هرکدام رتبههای متفاوتی را به دست آوردهاند، بهطوریکه مناطق چهارگانه این شهر ازلحاظ میزان برخورداری از شاخصهای منتخب توسعه اینگونه میباشد که ازلحاظ برخورداری از شاخصهای موردبررسی، منطقه یک دارای بیشترین میزان برخورداری و منطقه دو دارای کمترین میزان برخورداری میباشد. این امر نشانگر نابرابری و تفاوت چشمگیر در برخی از شاخص رشد در مناطق شهر اردبیل میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
راهبرد رشد هوشمند، مدیریت پویا و انعطاف پذیر رشد شهری بوده که دو هدف کارایی و کیفیت محیطی فضای شهری را مدنظر قرار دارد و به عنوان روشی اصلاحی برای رشد پراکندگی شهری در جهت رفع مشکلات شهری عمل می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمن أکثر
چکیده
راهبرد رشد هوشمند، مدیریت پویا و انعطاف پذیر رشد شهری بوده که دو هدف کارایی و کیفیت محیطی فضای شهری را مدنظر قرار دارد و به عنوان روشی اصلاحی برای رشد پراکندگی شهری در جهت رفع مشکلات شهری عمل می کند. بر همین اساس، پژوهش حاضر باهدف تحلیل و ارزیابی راهبرد رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان به نگارش درآمده است. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه) و جامعه آماری، شامل دو گروه شهروندان و مسئولین ـ نخبگان بوده که به روش نمونه گیری تصادفی داده ها جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSSو جهت تصویرسازی نتایج از نرم افزار ArcGISاستفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمامی شاخصهای مورد بررسی از سطح معنی داریِ مناسبی برخوردار هستند. میانگین کلی گروه مسئولین ـ نخبگان در رابطه با شاخصهای رشد هوشمند در کرمان 45/3 و گروه شهروندان 96/2 است و گروه مسئولین ـ نخبگان تمامی شاخص ها را در سطحی متوسط به بالا ارزیابی کرده اند اما شهروندان تنها دو شاخص مسکن (25/3) و اجتماعی/هویت (3) را در سطحی متوسط دانسته اند و این امر نشان از وضعیت بهتر شهر کرمان از دید مسئولین ـ نخبگان دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز با سطح معناداری 023/0 و میزان آلفای کمتر از 05/0 حاکی از اثرگذاری متغیر مستقل بر وابسته و رابطه معنادار بین آنها است. در نهایت بر پایه آزمون کروسکال والیس، منطقه 2 با بیشترین ارزش عددی (8/13) در رتبه اول قرار دارد و بنابراین، اینگونه استنباط می شود که ساکنان مناطق چهارگانه کرمان در رابطه با وضعیت شاخصهای رشد هوشمند شهری در این شهر، دیدگاه متفاوتی داشته اند.
تفاصيل المقالة
رشد هوشمند شهری بیان کننده آن نوع از توسعه است که در آن ترویج حیات مدنی و سرزندگی اجتماعی، حمل و نقل عمومی و کاستن از اثرات نامطلوب زیست محیطی، در صدر ملاحظات برنامه ریزان و طراحان شهری قرار می گیرد و احیای شهر به عنوان محیط سالم و فعال که بتواند آینده ای مطلوب را برای أکثر
رشد هوشمند شهری بیان کننده آن نوع از توسعه است که در آن ترویج حیات مدنی و سرزندگی اجتماعی، حمل و نقل عمومی و کاستن از اثرات نامطلوب زیست محیطی، در صدر ملاحظات برنامه ریزان و طراحان شهری قرار می گیرد و احیای شهر به عنوان محیط سالم و فعال که بتواند آینده ای مطلوب را برای تمام شهروندان تامین نماید. هدف مقاله حاضر، سنجش توزیع فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی وکیفی برنامه ریزی Waspas و FuzzyTopsisاستفاده شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک چند شاخصه fuzzytopsis نشان می دهد، مناطق شهر کرمان از نظر رشد هوشمند شهری به ترتیب منطقه یک (رتبه 3) با مقدار (462/0)؛ منطقه دو( رتبه 1) با مقدار (643/0)؛ منطقه سه (رتبه2) با مقدار (559/0)؛ و منطقه چهار (رتبه4) با مقدار (441/0) را داراست. نتایج به دست آمده از تکنیک Waspasنشان می دهد از نظر شاخص های کالبدی، مناطق4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 4،2،1،3؛ از نظر شاخص های اقتصادی - اجتماعی، مناطق 3،2،1 و4 به ترتیب رتبه های 4،3،1،2 ؛ از نظر شاخص های زیست محیطی، مناطق 1،2،3،4 به ترتیب رتبه های 2،3،4،1 و در نهایت با استفاده از شاخص های دسترسی،مناطق 4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 2، 1، 3، 4 را به دست آوردند.
تفاصيل المقالة
کیفیت و چگونگی رشد و توسعه شهری یکی از مباحث عمده ومهم، مد نظر برنامه ریزان شهری است. حرکت شهرها به سمت رشد مطلوب و مناسب، زمینه ساز تحقق توسعه پایدار شهری است. یکی از الگوهای مطرح در زمینه رشد مطلوب شهری، رشد هوشمند شهری است که در سالهای اخیر به عنوان الگوی مناسبی در ت أکثر
کیفیت و چگونگی رشد و توسعه شهری یکی از مباحث عمده ومهم، مد نظر برنامه ریزان شهری است. حرکت شهرها به سمت رشد مطلوب و مناسب، زمینه ساز تحقق توسعه پایدار شهری است. یکی از الگوهای مطرح در زمینه رشد مطلوب شهری، رشد هوشمند شهری است که در سالهای اخیر به عنوان الگوی مناسبی در توسعه شهری مد نظر مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در این تحقیق به بررسی روند توسعه فیزیکی منطقه18 با تکیه بر تئوری رشد هوشمند شهری طی سال های 1365 تا 1390 پرداخته شده است. روش تحقیق مبتنی بر جمع آوری اطلاعات و مطالعات و انجام پیمایش های میدانی توام با استفاده از مدل های آنتروپی و هلدرن و تهیه نقشه GIS روند توسعه فیزیکی محدوده مطالعاتی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه 18 شهرداری تهران به دلیل شهرنشینی سریع، مهاجر پذیری وسیع، عدم وجود برنامه ریزی شهری برای توسعه متوازن و .... با الگوی رشد پراکنده شهری (sprawl) روبرو بوده است در سال های اخیر گرایش به افزایش تراکم ها ( بخصوص تراکم مسکونی) و از بین رفتن فضاهای سبز و باغات منطقه و... الگوی توسعه شهری را بشدت دچار مشکل کرده است. با توجه به این شرایط در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری در این منطقه بایستی به سمت به کارگیری برنامه ریزی رشد هوشمند شهری با اتخاذ سیاست های افزایش ظرفیت جمعیت پذیری منطقه 18 از طریق بلند مرتبه سازی ، کنترل بیشتر بر ساخت و ساز های منطقه، استفاده از ظرفیت های موجود در درون منطقه و محلات، توزیع متناسب و متعادل جمعیت ، ارائه خدمات عادلانه به شهروندان تمام نواحی و محلات منطقه، توجه به بافت های فرسوده و مساله دار شهری و .... حرکت کرد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications