در این پژوهش، نگارنده به بررسی عناصر و کارکردهای زبانی شعر فروغ و تأثیر آنها در برجستگی مفهوم شعر او و القای معنای آن به مخاطب میپردازد و نیز به صورت ضمنی مفهوم رتوریک و بلاغی بودن یک اثر ادبی، نیز به مفهوم امروزی آن نیز مورد بررسی قرار میگیرد و از طرف دیگر دایرة کارک أکثر
در این پژوهش، نگارنده به بررسی عناصر و کارکردهای زبانی شعر فروغ و تأثیر آنها در برجستگی مفهوم شعر او و القای معنای آن به مخاطب میپردازد و نیز به صورت ضمنی مفهوم رتوریک و بلاغی بودن یک اثر ادبی، نیز به مفهوم امروزی آن نیز مورد بررسی قرار میگیرد و از طرف دیگر دایرة کارکردهای زبانی در شعر فروغ و تأثیر آنها در القای مفاهیم گوناگون به مخاطب بررسی میگردد. نکتة دیگر در این پژوهش بررسی آن کارکردها از سطح واج، تکواژ، واژه، گروه، سطر تا اپیزودها و حتّی یک شعر کامل میباشد و اینکه آیا شاعر، این عناصر را به صورت خودانگیخته در شعر خود به کار گرفته است یا جنبة خودآگاهی دارند. در بررسی کارکردهای زبانی تکیه بر کارآمد بودن آن کارکردها و اصل رسایی آنهاست؛ بدین مفهوم که آیا این کارکردها رسالت خود را به عنوان عوامل انتقال و القای معنی به نحو احسن انجام دادهاند یا خیر.
تفاصيل المقالة
اگر نگوییم مهمترین، اما بدون تردید یکی از مهمترین مناقشهها میان اصحاب علوم سیاسی در ایران، مناقشه بر سر کاربردیکردنِ آن است. اندیشهی سیاسی، یا دقیقتر بگوییم، تاریخِ اندیشهی سیاسی در این میان، از دیدِ حامیانِ کاربردیکردنِ علوم سیاسی، متهمِ ردیفِ اول است، زیرا به زعم أکثر
اگر نگوییم مهمترین، اما بدون تردید یکی از مهمترین مناقشهها میان اصحاب علوم سیاسی در ایران، مناقشه بر سر کاربردیکردنِ آن است. اندیشهی سیاسی، یا دقیقتر بگوییم، تاریخِ اندیشهی سیاسی در این میان، از دیدِ حامیانِ کاربردیکردنِ علوم سیاسی، متهمِ ردیفِ اول است، زیرا به زعمِ آنان، ماهیتِ اساساً نظریِ این حوزه است که با تسلط بر عرصهی آموزش و پژوهشِ علوم سیاسی، راه را بر کاربردیکردنِ این علوم بسته است. از سوی مقابل، اصحاب اندیشهی سیاسی، در بیرون و در مقامِ نمایندگانِ انتصابیِ ساحتِ نظری،در عینِ دفاع از آن به طُرُقِ گوناگون، در درون، به واسطهی عدمِ پیوندِ کوششِ نظریشان با واقعیتِ موثّر و عملیِ عرصهی سیاسی و اجتماعی در ایران، با وجدانی مُعذب دست و پنجه نرم میکنند. کوشش ما در این مقاله، نشاندادنِ بلاموضوعبودنِ معرفتیِ این مناقشه، و موضوعیتِ آن از حیثِ ساختارهای سیاسی و اجتماعی در ایرانِ معاصر است. برای این کار، نخست در یک معنای عام، نشان خواهیم داد که علم سیاست در معنای جدید آن، یعنی به عنوان یکی از نتایجِ بلافصلِ فلسفهی سیاسی مدرن، اساساً در نفیِ ارزشِ فعالیتِ نظری به ما هو نظری، ممکن گشت. به عبارت دیگر، علم سیاست جدید، نه صرفاً محصولِ کوشش برای تدوین یک دانشِ سیاسیِ موثّر و قابلتحقق از حیثِ عملی، بلکه بالاتر از آن محصول کوشش برای عملیکردنِ خود فلسفه بود. بنابراین مناقشهی نظری/کاربردی در علوم سیاسی میانِ اصحابِ ایرانیِ آن، از حیثِ مبانیِ معرفتیِ علم سیاست جدید، بلاموضوع است. اما فهمِ این مناقشهی واقعی، مستلزمِ بحثی در معنای اخصِ کلمه، یعنی وضعِ علوم سیاسی در ایرانِ معاصر است، نه علم سیاست جدید در معنای عام آن. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که مناقشهی مزبور، فرعِ بر بیجایگاهبودنِ علمِ سیاست جدید در ایران، به لحاظِ ساختارهای سیاسی و اجتماعی است و بسط و گسترشِ کَمّیِ آموزش و پژوهش در این رشته از زمانِ تاسیس مدرسهی علوم سیاسی تا کنون، کمکی به علوم سیاسی (اعمِ از شاخههای نظری و عملیِ آن)، برای یافتنِ جایگاهاش در ساختار سیاسی و اجتماعی نکرده است.
تفاصيل المقالة
نقد رتوریکی در چند دهۀ اخیر به عنوان شیوهای برای ارزیابی نامههای کتاب مقدس شناخته شده است. از منظر این منتقدان، نویسندگان کتاب مقدس در نگارش نامهها (نامه به عبرانیان، نامه به غلاطیان) از اصول خطابه یا از دستورالعملهای تجویزی معلمان خطابه در غرب باستان پیروی کردهان أکثر
نقد رتوریکی در چند دهۀ اخیر به عنوان شیوهای برای ارزیابی نامههای کتاب مقدس شناخته شده است. از منظر این منتقدان، نویسندگان کتاب مقدس در نگارش نامهها (نامه به عبرانیان، نامه به غلاطیان) از اصول خطابه یا از دستورالعملهای تجویزی معلمان خطابه در غرب باستان پیروی کردهاند، در نتیجه نقد رتوریکی (نقدی که بر پایۀ اصول خطابه شکل گرفته است) رویکردی است که میتواند به شناخت بهتر متن و تجزیه و تحلیل ساختار آن کمک کند. اگرچه روشهایی که برای تحلیل نامههای کتاب مقدس پیشنهاد شده است صرفاً برای تحلیل نامهها مناسب است، امّا میتوان از این روشها برای ارزیابی دیگر متون نیز بهره گرفت. در این مقاله ابتدا یکی از مهمترین روشهای نقد رتوریکیِ کتاب مقدس-که توسط جرج کندی محقق نامدار تاریخ خطابه ارائه شده است- را معرفی میکنیم، سپس ضمن معرفی متونی که برای بررسی با این روش انتقادی تناسب دارند، به تحلیل رتوریکی ابیاتی از رشیدالدین وطواط میپردازیم.
تفاصيل المقالة
رسانه ها برای بازنمایی دشمن از متون اقناعی سنگین و بسته ای برای کوبیدن بر طبل نبرد گفتمانی استفاده می کنند. این نوع متون که از غلظت ایدئولوژیک بالایی برخوردار هستند به طور مستمر از استعاره هایی بهره می برند که ترسیم کننده انگاره های اسطوره ای مخوفی از دشمن می باشند؛ ضحا أکثر
رسانه ها برای بازنمایی دشمن از متون اقناعی سنگین و بسته ای برای کوبیدن بر طبل نبرد گفتمانی استفاده می کنند. این نوع متون که از غلظت ایدئولوژیک بالایی برخوردار هستند به طور مستمر از استعاره هایی بهره می برند که ترسیم کننده انگاره های اسطوره ای مخوفی از دشمن می باشند؛ ضحاک زمان.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications