طی دو دهه گذشته، دیپلماسی انرژی چین بهسرعت در حال تغیر و گسترش است و تحولات ژئوپلیتیکی جدید و استقرار رژیمهای بینالمللی، دیپلماسی انرژی این کشور را تقویت کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل نقش، محتوا و اهمیت تدارکات نهادی چین و شناسایی برخی پیامدهای آن بر دی أکثر
طی دو دهه گذشته، دیپلماسی انرژی چین بهسرعت در حال تغیر و گسترش است و تحولات ژئوپلیتیکی جدید و استقرار رژیمهای بینالمللی، دیپلماسی انرژی این کشور را تقویت کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل نقش، محتوا و اهمیت تدارکات نهادی چین و شناسایی برخی پیامدهای آن بر دیپلماسی انرژی این کشور در راستای تسهیل روند وابستگی متقابل اقتصادی و ارائه چشماندازی از اهداف بلندپروازانهی پکن در بخش انرژی است. پژوهش حاضر با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانهای درصدد پاسخ به این پرسش است که رژیمسازی بینالمللی جدید چین در چارچوب ابتکار یک کمربند یک راه چگونه در راستای اهداف دیپلماسی انرژی این کشور قرار گرفته است؟ فرضیه مورد آزمون با اتکا به آموزههای نظریه نهادگرایی نولیبرال این گونه طراحی شده است که این ابتکار ضمن افزایش اعتبار بینالمللی و مشروعیت سازمانی پکن در راستای تسهیل روند وابستگی متقابل اقتصادی، دیپلماسی انرژی این کشور را از طریق ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری جدید و ارتباطات فزاینده در زمینه انرژی و تجارت تقویت کرده است. نتایج حاصل نشان میدهد، پکن با اتکا به این ابتکار، ضمن تقویت دیپلماسی انرژی خود، معماری نوین حکمرانی جهانی انرژی و انتقال خود به نظام نظارتی بینالمللی را در نظر دارد.
تفاصيل المقالة
دربستر دیپلماسی منطقهای، حوزهی انرژی از اهمیت ویژهای برای جمهوریاسلامی برخورداراست، بهاین دلیلکه اقتصاد سیاسی منطقهای بر انرژی مبتنی است. دراین میان، کشورهای منطقه، خصوصاً قدرتهای دارای انرژی چون ایران، عربستان و اماراتمتحدهیعربی بهانحای مختلف با اهمیت انرژی أکثر
دربستر دیپلماسی منطقهای، حوزهی انرژی از اهمیت ویژهای برای جمهوریاسلامی برخورداراست، بهاین دلیلکه اقتصاد سیاسی منطقهای بر انرژی مبتنی است. دراین میان، کشورهای منطقه، خصوصاً قدرتهای دارای انرژی چون ایران، عربستان و اماراتمتحدهیعربی بهانحای مختلف با اهمیت انرژی درحوزهی دیپلماسی خود مواجه هستند، و گاهاً این نوع دیپلماسی به شکل پیشران عمل مینماید. در این میان سئوال اصلی مقاله این است که راهکارهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در حوزهی دیپلماسی انرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقهای با تمرکز بر تهدیدها و فرصتهای بارشده بر مناسبات آن با عربستان و امارات کدامند؟ کهبا این فرضیه پاسخ داده شده است که پیامدهای نگاه امنیتیسازی ایران با عربستان و امارات به موضوع دیپلماسیانرژی، زمینهساز ایجاد روندهایی نامتوازن از بارشدن حجمی از وضعیتهای تقابلی و تهدیدهای گسترده برموقعیتهای تعاملی و فرصتهای محدود در حوزهیدیپلماسیانرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقهای بوده است. حاصل آنکه جمهوری اسلامی با لایههایی از تهدید و فرصت در این بستر مواجه است، که نتیجهی آن غلبهی رویکرد تقابلی برمشی تعاملی آندر روابط با عربستان و امارات درسطح منطقه بهعلت پیگیری رفتار امنیتیسازی از سوی ایندو کشور علیه ایران بوده است. دراین مقاله از روش پژوهش توصیفی مورد محور با مراجعه به آثار و منابع دسته اول کتابخانهای بهرهگیری شده است.
تفاصيل المقالة
چکیده
کوشش برای افزایش امنیت همواره مهم ترین دغدغه سران رژیم اسراییل بوده است. حفظ امنیت به مثابه یک نیاز حیاتی و یکی از مهم ترین نگرانی های تل آویو از مهم ترین اولویت های سیاست خارجی آن است. یکی از ابزارهای که می تواند تا حدودی به رفع تهدیدات امنیتی این رژیم کمک نماید أکثر
چکیده
کوشش برای افزایش امنیت همواره مهم ترین دغدغه سران رژیم اسراییل بوده است. حفظ امنیت به مثابه یک نیاز حیاتی و یکی از مهم ترین نگرانی های تل آویو از مهم ترین اولویت های سیاست خارجی آن است. یکی از ابزارهای که می تواند تا حدودی به رفع تهدیدات امنیتی این رژیم کمک نماید، دیپلماسی انرژی فعال برای کاهش مخاطرات امنیتی و بهبود امنیت انرژی است. با توجه به این که رژیم صهیونیستی از دیپلماسی انرژِی در جهت ارتقای جایگاه منطقه ای و رفع یا تقلیل تهدیدات امنیتی خویش بهره می جوید، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که مبانی و اهداف دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در محیط منطقه ای چیست و این کشور چگونه از دیپلماسی انرژی برای بهبود امنیت و ارتقای جایگاه منطقه ای خود بهره می گیرد؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در سه محیط منطقه ای خاورمیانه، اوراسیا و مدیترانه فعال بوده و در هر یک از سه محیط فوق اهداف خاص و معینی را دنبال می کند. فصل مشترک اهداف تل آویو در هر سه محیط، تأمین انرژی، ارتقای جایگاه منطقه ای، کاهش دغدغه های امنیتی و کسب مشروعیت سیاسی است.
تفاصيل المقالة
چکیده
دیپلماسی انرژی را می توان بخشی از سیاست کلان انرژی ایران در دوران های مختلف دانست. این امر زمینه های لازم را برای حفظ و افزایش سهم ایران در بازار اقتصاد جهانی فراهم می آورد. انرژی به عنوان یک متغیر ژئوپلیتیک، جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر ب أکثر
چکیده
دیپلماسی انرژی را می توان بخشی از سیاست کلان انرژی ایران در دوران های مختلف دانست. این امر زمینه های لازم را برای حفظ و افزایش سهم ایران در بازار اقتصاد جهانی فراهم می آورد. انرژی به عنوان یک متغیر ژئوپلیتیک، جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتبی قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است. از این رو، هر یک از بازیگران نظام جهانی به دنبال تعریفی معقول از جایگاه دیپلماسی انرژی خود در جهان می باشند. در این میان، ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان از جایگاه مهمی در زمینه تحولات انرژی جهانی برخوردار می باشد.
در این مقاله تلاش می شود تا موضوع دیپلماسی انرژی به عنوان یکی از ضرورت های رفتار راهبردی ایران مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه مقاله بر این موضوع ﺗﺄکید دارد که بهره گیری از دیپلماسی انرژی، زمینه لازم برای کاهش محدودیت بین المللی علیه ایران را فراهم می سازد. روش شناسی این مقاله بر اساس رهیافت اقتصاد سیاسی بین الملل (وابستگی متقابل) است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications