• فهرس المقالات دستار

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی نقش دستار در هویّت سازی فرهنگی پوشش مردان عصر صفوی با تکیه بر شعر صائب تبریزی
        نسرین رضازاده مریم محمدزاده رامین صادقی نژاد
        در بررسی جریان هویت سازی چون پوشش و آرایش، پوشیدنی ها و از آن میان، تنپوش های بالاتنه، بویژه سرپوشی چون دستار و رنگ، جنس، شکل، اندازه و آرایش آن، در قیاس با تنپوش های دیگر، نقش بسزایی در شکل گیری هویت فرهنگی مردان در جوامع مختلف داشته است. یکی از اعصاری که بیش تر أکثر
        در بررسی جریان هویت سازی چون پوشش و آرایش، پوشیدنی ها و از آن میان، تنپوش های بالاتنه، بویژه سرپوشی چون دستار و رنگ، جنس، شکل، اندازه و آرایش آن، در قیاس با تنپوش های دیگر، نقش بسزایی در شکل گیری هویت فرهنگی مردان در جوامع مختلف داشته است. یکی از اعصاری که بیش ترین تأثیر فرهنگی- اجتماعی را از این پوشش هویت ساز، به خود دیده، عصر صفوی است. پرسش اصلی این نوشته که درصدد یافتن پاسخی بدان به شیوة توصیفی- اِسنادی برآمده ایم؛ آنست که شعر دورة صفوی، بعنوان بخش مهم و گسترده ای از اسناد و منابع تاریخی؛ می تواند؛ نقش دستار و آرایش آن در ایجاد و شکل گیری هویت فرهنگی جامعه در بین مردان این دوره را نشان دهد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد، شعر دورة صفوی، علی الخصوص صائب تبریزی، یکی از غنی ترین منابع و اسناد، برای بررسی های تاریخی- اجتماعی، از جمله پوشش و آرایش، و دستار، شاخص ترین و بااهمیت ترین و پوشش هویت بخش مردان در دوران صفوی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - درنگی بر معنی «سرِ سفره» در مصرع «چون سرِ سفره رخِ او توی‌توی...» از دفتر ششم مثنوی
        هادی اکبرزاده
        گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست أکثر
        گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان تعلیقات یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دورة معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیلة نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش‌ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی‌توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند. آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیة شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیة ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است. باید گفت بی‌شک، مثنوی معنوی نیز از جملة کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازندة ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه‌های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خوانندة امروزی قابل دریافت نیست. ترکیب سرِ سفره یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی... دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسندة این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است. نویسنده با تبیین معانی گونه‌گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می‌کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکتة انگشت نهاده و یاد کردة ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس خالِف تعرَف است. نامة دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمة مقاله است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی نمادهای تصویری «فَرّ» (با تأکید بر نگاره‌های شاهنامه)
        فاطمه ماه‌وان محمد جعفر یاحقی محمد جعفر یاحقی فرزاد قائمی
        نقش مایه های نگاشته شده در نگاره های شاهنامه، از سویی در پیوند با نظام نشانه‌های متنی است و از سوی دیگر از تبار نظام نشانه های تصویری. نمونه ای از این نظام دوگانة تصویری- متنی، در مفهوم مینوی فَرّ و نقش مایه های تصویری آن بچشم می خورد. در نظام متنی، فرّة کیانی نشان أکثر
        نقش مایه های نگاشته شده در نگاره های شاهنامه، از سویی در پیوند با نظام نشانه‌های متنی است و از سوی دیگر از تبار نظام نشانه های تصویری. نمونه ای از این نظام دوگانة تصویری- متنی، در مفهوم مینوی فَرّ و نقش مایه های تصویری آن بچشم می خورد. در نظام متنی، فرّة کیانی نشان دهندة مشروعیّت شاه است. در پژوهش های انجام شده دربارة فرّ، پژوهش‌گران عموماً به توصیف مفهوم فَرّ و چگونگی کاربرد آن در شاهنامه و متون کهن پرداخته اند. تأکید این آثار، بیش‌تر بر جنبة معنایی فَرّ است. نویسندگان در پژوهش حاضر سعی دارند تا از روی‌کردی دیگر، بر بررسی مفهوم فرّه بپردازند. آنان مفهوم فَرّ را در میان نقش ها و نگاره ها جست‌وجو می کنند تا دریابند تصویرگران چگونه این مفهوم را به نقش کشیده اند؟ نویسندگان این جستار در جست‌وجوی نمادهای تصویری فَرّ از لابه لای نگاره‌های شاهنامه، سنگ نگاره ها و نقش درفش ها هستند. به این منظور، علاوه بر منابع متنی، از نگاره ها نیز به مثابۀ منابع تصویری بهره می گیرند. بررسی نگاره ها نشان می دهد که فرّ، در قالب سه نقش مایة نور، پرنده و سریر نمود یافته است. این سه نقش مایه هریک نمودهایی مختلف دارند که در این پژوهش به بررسی آن ها خواهیم پرداخت. هدف در این جستار، یافتن نمادهای فرّه از طریق کندوکاو در منابع تصویری است. تفاصيل المقالة