مصرفکنندگان توانایی اعمالنفوذ بر برندها را از طریق سایتهای شبکههای اجتماعی دارند که همین امر امکان برقراری ارتباط خود با شرکتها را به طور فعالانه در این سایتهای شبکههای اجتماعی فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر خلق مشترک برند که شامل: انگیزههای أکثر
مصرفکنندگان توانایی اعمالنفوذ بر برندها را از طریق سایتهای شبکههای اجتماعی دارند که همین امر امکان برقراری ارتباط خود با شرکتها را به طور فعالانه در این سایتهای شبکههای اجتماعی فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر خلق مشترک برند که شامل: انگیزههای مشارکتی در سایتهای شبکههای اجتماعی، مشارکت مصرفکننده، اعتماد برند و وفاداری برند در جوامع برند رسانههای اجتماعی درمیان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دزفول است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در شهر دزفول است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران شامل 384 نفر با روش نمونهگیری در دسترس به دست آمده است. روایی پرسشنامه به تأیید خبرگان رسیده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار اس پی اس اس و آموس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که انگیزه مشارکتی مشتری در سایتهای شبکه اجتماعی بر مشارکت مشتری در جوامع برند، مشارکت مشتری بر اعتماد به برند و وفاداری به برند اثر مثبت و معناداری دارد. در این میان اعتماد به برند نیز بر وفاداری به برند هم اثر مثبت و معناداری داشته و همچنین اعتماد و وفاداری به برند بر خلق مشترک برند نیز اثر مثبت و معناداری دارد. در نهایت نیز اعتماد به برند رابطه بین مشارکت مشتری و وفاداری به برند را تعدیل میکند.
تفاصيل المقالة
ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺳﺮﯾﻊ ﻓﻨﺎوری ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ را به گسترش فعالیتهای NPD خود در سراسر مرزهای سازمانی تشویق کرده است. روش خلق مشترک بهعنوان یکی از رویکردهای موفق در توسعهی مزایای رقابتی، بهکار گرفته شده است. تامینکنندگان و برخی سازمانهای پیشروی بینالمللی در حال گسترش فعالیتهای خود ب أکثر
ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺳﺮﯾﻊ ﻓﻨﺎوری ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ را به گسترش فعالیتهای NPD خود در سراسر مرزهای سازمانی تشویق کرده است. روش خلق مشترک بهعنوان یکی از رویکردهای موفق در توسعهی مزایای رقابتی، بهکار گرفته شده است. تامینکنندگان و برخی سازمانهای پیشروی بینالمللی در حال گسترش فعالیتهای خود به سمت یکدیگر بوده و مطابق با ادبیات، خلق ارزش برای دو طرف به صورت مشترک انجام میپذیرد. خلق مشترک به معنای مشارکت فعال تامین کننده یکی از محوریترین اصول این دیدگاه نوظهور میباشد. در راﺳﺘﺎی اﯾﻦ ﻫﺪف، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ، ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ روﯾﮑﺮد ﺳﺎﺧﺘﺎری اﺳﺖ ﮐﻪ در آن عواملی که بر عملکرد فرایند خلق مشترک تاثیرگذارند را در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮد. پرسش اساسی اینجاست که این عوامل از چه میزان اهمیتی برخوردار هستند. برخلاف تحقیقات پیشین این مقاله، علاوه بر نگاهی جامع بر عوامل موثر بر عملکرد این فرایند میزان ارزش نسبی هر یک از عوامل با در نظر گرفتن تاثیرات متنقابل آنها ، مورد بررسی قر ار گرفته است. این بررسی از طریق پیمایش دریک سازمان صنعتی با استفاده از روش دلفی جهت شناسایی و بومی سازی عوامل و مدل تحلیل شبکه در تعیین وزن هر یک از عوامل صورت گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق نظر خبرگان و پایایی آن با ضریب توافق کندال0.59 و نرخ ناسازگاری تایید شده است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان سازمان صنعتی بوده است. نتایج حاکی از آن است که عوامل"تحقیق و توسعه"، "تولید"، "نیروهای پیشران مرتبط با تامین کننده" و "مدیریت پایان عمر" دارای اولویت بالاتری هستند. لذا توجه به این عوامل میتواند سرمنشا تحول در دیدگاه مدیران ارشد قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارایه الگوی مدل خلق ارزش برای مشتریان بانکها در فرایند خلق مشترک ارزش برند توسط مشتریان بانکها ( مورد مطالعه بانک شهر) میباشد تحقیق حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی جامعه اماری بخش کمی شامل کلیه مشتربان بانک شهر واقع در استان تهران هستند که با توج أکثر
پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارایه الگوی مدل خلق ارزش برای مشتریان بانکها در فرایند خلق مشترک ارزش برند توسط مشتریان بانکها ( مورد مطالعه بانک شهر) میباشد تحقیق حاضر در زمره پژوهش های ترکیبی جامعه اماری بخش کمی شامل کلیه مشتربان بانک شهر واقع در استان تهران هستند که با توجه به نامحدود بودن جامعه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 384 نفر به عنوان حجم نمونه با توجه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.جهت گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن با نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی و معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شد.نتایج نشان داد که ابعاد مدل شامل انگیزش مشتری،ارزش مشتری،عوامل سازمانی،تجربه مشتری،وفاداری مشتری و تصویر ذهنی مشتری هستند و مدل از برازش مناسبی برخودار است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications