تغییر کاربری اراضی تغییراتی را در خاک ایجاد می کند که به دنبال آن ماده آلی، مواد مغذی، موجودات خاکزی از جمله قارچها را تحت تاثیر قرار می دهد. قارچهای میکوریز آربوسکولار (AMF) از جمله ریزجانداران خاکزی میباشند که با ریشه طیف گستردهای از گیاهان جنگلی و غیرجنگلی، همزی أکثر
تغییر کاربری اراضی تغییراتی را در خاک ایجاد می کند که به دنبال آن ماده آلی، مواد مغذی، موجودات خاکزی از جمله قارچها را تحت تاثیر قرار می دهد. قارچهای میکوریز آربوسکولار (AMF) از جمله ریزجانداران خاکزی میباشند که با ریشه طیف گستردهای از گیاهان جنگلی و غیرجنگلی، همزیست میشوند. تنوع و پراکندگی این قارچ تحت تاثیر ترکیب گونههای گیاهی، مشخصههای خاک، شرایط محیطی و ریزجانداران خاک قرار دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر تغییر کاربری اراضی از جنگل به چای بر ویژگیهای شیمیایی خاک و میزان همزیستی قارچ میکوریز آربوسکولار است. نمونهبرداری از خاک مناطق جنگلی و چایکاریهای مجاور ارتفاعات شهرستان لاهیجان بهصورت تصادفی و به تعداد 20 عدد از هرکدام از کاربریها در عمق 30-0 سانتیمتر اطراف ریشه و در فصل پاییز انجام گرفت. همزمان نمونههای ریز ریشهها از ریزوسفر درختان و بوته های چای تهیه شد. درصد کلونیزاسیون و تعداد اسپورهای قارچ میکوریز، کربن آلی، pH، فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میانگین درصد کلونیزاسیون و تعداد اسپورها در خاک جنگل بیشتر از خاک باغ چای بود. بین pH و کربن آلی و پتاسیم قابل جذب در خاک دو کاربری اختلاف معنیداری دیده شد. همبستگی منفی بین تعداد اسپورهای قارچ میکوریزا با پتاسیم قابل جذب خاک (0/418-=r) و pH خاک (0/571-=r) و همبستگی مثبت بین درصد کلونیزاسیون ریشه و pH (r=0/453) دیده شد. در نهایت تغییر کاربری و پوشش گیاهی با تغییر خصوصیات شیمیایی خاک موجب کاهش میزان همزیستی و تعداد اسپورهای قارچ میکوریز در خاک شد.
تفاصيل المقالة
تغییرات غیرعلمی و ناآگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگیهای مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک میباشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه أکثر
تغییرات غیرعلمی و ناآگاهانه کاربری اراضی دارای اثراتی منفی بر ویژگیهای مطلوب فیزیکی و شیمیایی خاک میباشد. در این پژوهش تأثیر تغییر کاربری اراضی بر برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک ارزیابی شده است. بدین منظور در سه کاربری مرتع، جنگل و اراضی زراعی در منطقه بانه استان کردستان سه ایستگاه بهطور تصادفی انتخاب شد. در هر ایستگاه با کاربری معین، از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتری خاک نمونههایی دستخورده و دستنخورده در سه تکرار برداشت شده و در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تأثیر تغییر کاربری اراضی بر درصد شن، سیلت و رس چندان مشخص و معنیداری نمیباشد. این در حالی است که تغییر کاربری اراضی سبب افزایش جرم مخصوص ظاهری، کاهش تخلخل، کاهش هدایت هیدرولیکی خاک و کاهش پایداری خاکدانهها شده است. بیشترین درصد خاکدانههای درشت (8-0.25 میلیمتر) در جنگل و بیشترین درصد خاکدانههای ریز (0.25-0.053 میلیمتر) نیز در اراضی زراعی مشاهده گردید. تغییر کاربری اراضی همچنین موجب افزایش هدایت الکتریکی و واکنش خاک شده و با افزایش عمق مقدار آنها نیز افزایش یافته است. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که تغییر کاربری اراضی دارای تأثیر معنیدار و کاهشی بر مقدار کربن آلی خاک می باشد. با توجه به نتایج بهدست آمده متوسط کربن آلی در کاربری جنگل معادل 4.99 درصد و در اراضی زراعی و مراتع بهترتیب معادل 2.26 و 1.79 درصد میباشد. در مجموع نتایج کلی بیانگر آن است تغییر کاربری اراضی میتواند با تغییر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک موجب کاهش کیفیت خاک و افزایش تخریب آن گردد.
تفاصيل المقالة
فرسایش خندقی از جمله انواع فرسایش آبی و تشدید شونده است که رخداد و گسترش آن موجب تغییرات بارز در منظر زمین و پسرفت اراضی می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر عوامل خاکی مؤثر بر وقوع فرسایش خندقی در حوزه آبخیز آق امام میباشد. این حوزه آبخیز با مساحت 45/5442 هکتار در أکثر
فرسایش خندقی از جمله انواع فرسایش آبی و تشدید شونده است که رخداد و گسترش آن موجب تغییرات بارز در منظر زمین و پسرفت اراضی می شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر عوامل خاکی مؤثر بر وقوع فرسایش خندقی در حوزه آبخیز آق امام میباشد. این حوزه آبخیز با مساحت 45/5442 هکتار در شرق استان گلستان واقع شده است که از نظر فرسایش خندقی دارای معضلات و مشکلات قابلملاحظهای میباشد. در این تحقیق با استفاده از بازدیدهای میدانی، خندقهای موجود در منطقه شناسایی و مورد بررسی قرارگرفتند. سپس تعداد پنج خندق معرف انتخاب شدند و تعداد 10 نمونه خاک در داخل و 10 نمونه خاک در خارج از محدوده خندقها (منطقهای واقع در اراضی مجاور در بالادست خندقها) در دو عمق 0-30 و 30-60 سانتیمتری تهیه و مورد آنالیز آزمایشگاهی قرار گرفتند. از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه آماری جهت بررسی نقش خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در دو عمق مطالعاتی در ایجاد فرسایش خندقی استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد، بین برخی از خصوصیات در خاک سطحی و زیر سطحی وجود داشته است. بهطوریکه در این بین میزان درصد سیلت (در هر دو عمق در مناطق خندقی)، درصد رطوبت اشباع (در هر دو عمق در مناطق خندقی)، هدایت الکتریکی(عمق زیر سطحی در مناطق خندقی)، مواد خنثی شونده (در هر دو عمق در مناطق خارج از خندق)، درصد کاتیون تبادلی (عمق زیر سطحی در مناطق خندقی)، نسبت جذب سدیم (عمق زیر-سطحی در مناطق خندقی)، درصد سدیم تبادلی (عمق زیر سطحی در مناطق خندقی)، بهدلیل مقادیر بیشتر و اختلاف معنیدار آماری توانستند نقش مؤثری در ایجاد فرسایش خندقی از خود نشان دهند.
تفاصيل المقالة
تعیین حاصلخیزی خاک برای مشخص کردن میزان کود دهی بسیار مهم است. بدون توجه به میزان حاصلخیزی خاک، با مصرف نادرست کودهای شیمیایی، نه تنها عملکرد کیفی و کمی محصولات کشاورزی بالا نمیرود، بلکه باعث میشود ضمن تحمیل هزینههای اضافی، تعادل عناصر غذایی در خاک به هم خورده و مسائ أکثر
تعیین حاصلخیزی خاک برای مشخص کردن میزان کود دهی بسیار مهم است. بدون توجه به میزان حاصلخیزی خاک، با مصرف نادرست کودهای شیمیایی، نه تنها عملکرد کیفی و کمی محصولات کشاورزی بالا نمیرود، بلکه باعث میشود ضمن تحمیل هزینههای اضافی، تعادل عناصر غذایی در خاک به هم خورده و مسائل زیست محیطی نیز مطرح شود. بنابراین ارزیابی و تهیه نقشه حاصلخیزی خاک، ضروری است. در این پژوهش، نقشه حاصلخیزی خاک با استفاده از سامانه هیبرید فازی- تحلیل سلسله مراتبی، در محیط GIS تهیه گردید. دادههای ورودی شامل مقادیر فسفر و پتاسیم قابل استفاده، ازت کل، کربن آلی، پ . هاش و ظرفیت تبادل کاتیونی از 77 نقطه مطالعاتی خاک در منطقه کوهین واقع در استان قزوین بود. نقشه پیوسته این متغیرها با روش IDW (عکس وزنی فاصله) تهیه شد. سپس برای هر یک از فاکتورهای مورد مطالعه، یک تابع عضویت فازی با توجه به راهنمای سایز (Sys) تعریف گردید. در نهایت برای دستیابی به نقشه نهایی حاصلخیزی خاک در منطقه مورد مطالعه، از تکنیک AHP به منظور وزن دهی فاکتورها در نرم افزار Expert Choice با نرخ ناسازگاری 07/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که کربن آلی خاک دارای بیشترین تأثیر و سهم در حاصلخیزی خاک در منطقه مورد مطالعه بوده (دارای وزن 289/0) و به لحاظ حاصلخیزی برای کشت گندم، بیشتر وسعت منطقه در کلاس متوسط حاصلخیزی قرار دارد.
تفاصيل المقالة
نیاز روز افزون به منابع آبی و به دنبال آن کمبود آب، ضرورت استفاده از آب های نامتعارف بهخصوص پسابها را افزایش داده است. در پژوهش حاضر به بررسی خصوصیات شیمیایی خاک تحت آبیاری با پساب خام کارخانه قند و تنش کمآبی با به کارگیری سه روش آبیاری شامل آب چاه (T1)، پساب خام کارخان أکثر
نیاز روز افزون به منابع آبی و به دنبال آن کمبود آب، ضرورت استفاده از آب های نامتعارف بهخصوص پسابها را افزایش داده است. در پژوهش حاضر به بررسی خصوصیات شیمیایی خاک تحت آبیاری با پساب خام کارخانه قند و تنش کمآبی با به کارگیری سه روش آبیاری شامل آب چاه (T1)، پساب خام کارخانه قند (T2)، ترکیب آب و پساب (با نسبت اختلاط 1 به 7) (T3) با دو سطح آبیاری کامل (L1) و اعمال 75% تنش کم آبی (L2) بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار (R) بهصورت آزمایشات مزرعهای در اراضی شهرستان میاندوآب در سال زراعی 96-1395 پرداخته شد. نتایج حاصله نشان داد تنش کمآبی و نوع آب آبیاری بر یونهای پتاسیم، فسفر، ازت کل و شوری در سطح احتمال یک درصد، و بر میزان اسیدیته در سطح احتمال 5 درصد تأثیر معنیدار داشته است. بیشترین و کمترین مقدار یون پتاسیم به ترتیب در تیمارهای T2L2 و T3L1 با مقادیر 289 کیلوگرم و 112 کیلوگرم حاصل شد. هم چنین بیشترین و کمترین مقدار اسیدیته به ترتیب در تیمارهای T2L2 و T2L1 با مقادیر 5/7 و 9/6 مشاهده شد. در حالت کلی میتوان اظهار داشت که آبیاری با پساب خام کارخانه قند به طور تقریبی خصوصیات شیمیایی خاک را بهبود میبخشد و با توجه به کمبود منابع آبی جایگزین مناسبی برای آبیاری مزارع جو منطقه مورد بررسی توصیه می گردد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی اثر شدتهای مختلف چرایی (سبک، متوسط و سنگین) در میزان تخریب مرتع، در سطح یک تیپ گیاهی با شرایط اکولوژیکی تقریباً یکسان، شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در مراتع روستای پنجالو در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در هر محل نمونهبرداری سه ترانسکت، و در أکثر
به منظور بررسی اثر شدتهای مختلف چرایی (سبک، متوسط و سنگین) در میزان تخریب مرتع، در سطح یک تیپ گیاهی با شرایط اکولوژیکی تقریباً یکسان، شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در مراتع روستای پنجالو در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در هر محل نمونهبرداری سه ترانسکت، و در هر ترانسکت 10 پلات یک مترمربعی مستقر شد. در هر پلات پارامترهای تراکم، تولید کل، درصد تاج پوشش، لاشبرگ، خاک لخت و سنگ و سنگریزه ثبت شد. نمونهبرداری خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتری انجام شد. اندازهگیری پارامترهای خاک شامل اسیدیته، هدایتالکتریکی، پتاسیم، آهک، فسفر، نیتروژن و کربنآلی انجام شد. برای بررسی اثر شدت چرا بر کلیه ویژگیهای اندازهگیری شده از آزمون تجزیه واریانس و از آزمون دانکن برای مقایسه میانگینها و گروهبندی آنها استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تولید و درصد تاج پوشش در چرای سبک (61/129 گرم در متر مربع و 41/87 درصد) و کمترین در چرای سنگین (91/71 گرم در متر مربع و 25 درصد) بود. بیشترین درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه در چرای سنگین (63/65 و 31/5 درصد) و کمترین در سطح چرای سبک (05/10 و 0 درصد) مشاهده شد. بیشترین مقدار تنوع و غنا در شدت چرای متوسط (85/0 و 28/2) و کمترین مربوط به چرای سنگین (79/0 و 08/2) است. نتایج نشان داد با افزایش شدت چرا مقادیر هدایتالکتریکی، فسفر و آهک افزایش یافت (01/0>P). بیشترین مقادیر اسیدیته (82/7) و پتاسیم (96/3) در چرای متوسط و بیشترین مقدار کربنآلی (60/1) در چرای سنگین مشاهده شد.
تفاصيل المقالة
به منظور بررسی واکنش خصوصیات خاک و صفات گیاه ذرت شیرین به کاربرد سطوح مختلف کودهای آلی و شیمیایی، پژوهشی گلخانه‎ای- آزمایشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بدین منظور کود مرغی در سه سطح (شاهد، أکثر
به منظور بررسی واکنش خصوصیات خاک و صفات گیاه ذرت شیرین به کاربرد سطوح مختلف کودهای آلی و شیمیایی، پژوهشی گلخانه‎ای- آزمایشگاهی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بدین منظور کود مرغی در سه سطح (شاهد، 20 و 30 تن در هکتار) و سه سطح کود نیتروژن (شاهد، 100 و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از منبع اوره) جهت انجام آزمایش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که کاربرد کود مرغی سبب افزایش معنی دار pH، هدایت الکتریکی، کربن و ماده آلی خاک شد. هم‎چنین اثر آن بر محتوای کلروفیل، ارتفاع و سطح برگ گیاه ذرت شیرین معنی دار بود. تیمار 20 و 30 تن کود مرغی در هکتار نسبت به سایر تیمارها اثر بیشتری بر صفات مورد بررسی نشان داد. با توجه به این‎که اختلاف دو تیمار مذکور در اکثر موارد معنی دار نبود، می توان چنین اظهار داشت که کاربرد 20 تن کود مرغی در هکتار برای رشد مطلوب گیاه ذرت شیرین در خاک گل‎خانه کافی می باشد. هم‎چنین در صورت استفاده تلفیقی کود نیتروژن و کود مرغی در سامانه زراعی ذرت شیرین، مقدار 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه و 20 تن در هکتار کود مرغی قابل توصیه بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications