• فهرس المقالات حکومت‌مندی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - واکاوی مولفه‌های حکومت‌مندی فیزیکال در اندیشه سیاسی میرزا ملکم-خان
        بیگم ناصری سمیه حمیدی حسین فرزانه پور
        ساختار قدرت سیاسی پیشامشروطه نمایانگر حکومت‌مندی متافیزیکی است. با ورود تجدد به ایران برخی از مولفه‌های حکومت‌مندی فیزیکی تحت عنوان حکومت مشروطه در ذهنیت روشنفکران مورد توجه قرار گرفت. روشنفکران این دوره علل عقب‌ماندگی کشور و پیشرفت غرب را در تفاوت بن‌مایه‌های حکومت‌مند أکثر
        ساختار قدرت سیاسی پیشامشروطه نمایانگر حکومت‌مندی متافیزیکی است. با ورود تجدد به ایران برخی از مولفه‌های حکومت‌مندی فیزیکی تحت عنوان حکومت مشروطه در ذهنیت روشنفکران مورد توجه قرار گرفت. روشنفکران این دوره علل عقب‌ماندگی کشور و پیشرفت غرب را در تفاوت بن‌مایه‌های حکومت‌مندی می‌دانستند. از جمله این روشنفکران میرزا ملکم‌خان است. وی کوشید تا پایه‌ای برای اصلاحات حکومت در ایران به وجود آورد. او با نقد قدرت، به اصلاح نقایص و کارآمدساختن نظام سیاسی پرداخت و این امر سبب مقایسه جامعه پیشاقانون، پیشامدرن و حکومت استبدادی با غرب دموکراتیک و قانونمند شد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و بهره‌گیری از متن اصلی آثار ملکم‌خان درصدد است تا مبانی حکومت‌مندی مدرن را در اندیشه وی مورد واکاوی قرار دهد و گذار به حکومت‌مندی مکانیکی مبتنی بر نظم و قانون را در اندیشه این روشنفکر تبیین نماید. دستاورد نوشتار حاضر آن است که ملکم‌خان پیشرو و مبلغ تجدد‌خواهی بود و راه‌حل بیرون‌آمدن از عقب‌ماندگی ایران را در پایبندی به حکومت سلطنتی، پیروی از اندیشه آزادی‌خواهی و حکومت قانون و پذیرش نظام حکومتی مدرن می‌دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحول مفهوم حکمرانی جهانی در روابط بین الملل
        سجاد حیدری فرد
        مفهوم حکمرانی جهانی روزبه روز رایج تر و بر پیچیدگی معنای آن افزوده شده است. در عین اینکه فکر می کنیم نوعی انعطاف پذیری در کاربرد مفاهیم، هم از لحاظ نظری مطلوب و هم از لحاظ عملی اجتناب ناپذیر است، معتقدیم حکمرانی جهانی دچار آشفتگی مفهومی است و این مانع مباحثات مفیدتر و ه أکثر
        مفهوم حکمرانی جهانی روزبه روز رایج تر و بر پیچیدگی معنای آن افزوده شده است. در عین اینکه فکر می کنیم نوعی انعطاف پذیری در کاربرد مفاهیم، هم از لحاظ نظری مطلوب و هم از لحاظ عملی اجتناب ناپذیر است، معتقدیم حکمرانی جهانی دچار آشفتگی مفهومی است و این مانع مباحثات مفیدتر و هدف بسط نظریه های منسجم تر حکمرانی جهانی است. کاربرد دقیق تر مفهوم مذکور برای رسیدن به هدف نظریه پردازی از حکمرانی جهانی ضروری است. از این رو، سؤالی که مطرح می شود، این است که: آیا می توان حکمرانی جهانی را نظریه (چه رسد به نظریه مسلط) درنظر گرفت؟. در پاسخ به این سؤال، مقاله پیش رو نه در پی ابهام زدایی از مفهوم یادشده؛ بلکه در پی اثبات این ابهام است. از این رو، مباحث خود را به سه بخش اصلی تقسیم می کنیم: بخش مفهوم حکمرانی جهانی، که به تعاریف ارائه شده برای این مفهوم می‌پردازد؛ بخش دیدگاه های متعارض درباره حکمرانی جهانی، که نشان می دهد حکمرانی جهانی در چارچوب دیدگاه‌های نظری گوناگون بررسی شده است؛ و بخش مسائل تجربی، که به موضوع های عملی و خلأهای موجود حکمرانی جهانی می‌پردازد، که نشان دهد حکمرانی جهانی به عنوان یک وضعیت چه جایگاهی دارد. روش مورد استفاده این پژوهش، توصیفی ـ تبیینی بوده و عمدتاً از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. تفاصيل المقالة